جغرافیای حافظ ابرو: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ نوامبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'كرمان' به 'کرمان'
جز (جایگزینی متن - 'جامع التواريخ' به 'جامع التواريخ')
جز (جایگزینی متن - 'كرمان' به 'کرمان')
خط ۵۸: خط ۵۸:
كتاب با مقدمه مؤلف در بيان سبب تأليف كتاب، آغاز و مطالب در سه جزء و هر جزء در چندين بخش تدوين شده است.
كتاب با مقدمه مؤلف در بيان سبب تأليف كتاب، آغاز و مطالب در سه جزء و هر جزء در چندين بخش تدوين شده است.


در برخى موارد منابع مورد استفاده مؤلف ذكر نشده، ولى از سبك تنظيم مطالب معلوم مى‌شود كه وى از آثار مكتب كلاسيك بلخى اصطخرى بهره گرفته است. وى در كتاب خود پس از توصيف پديده‌هاى طبيعى جهان اسلام، شرح سرزمين عربستان را آغاز كرده و سپس به شرح ممالك اسلامى پرداخته است كه از مغرب آغاز و به بلاد كرمان ختم مى‌شود.
در برخى موارد منابع مورد استفاده مؤلف ذكر نشده، ولى از سبك تنظيم مطالب معلوم مى‌شود كه وى از آثار مكتب كلاسيك بلخى اصطخرى بهره گرفته است. وى در كتاب خود پس از توصيف پديده‌هاى طبيعى جهان اسلام، شرح سرزمين عربستان را آغاز كرده و سپس به شرح ممالك اسلامى پرداخته است كه از مغرب آغاز و به بلاد کرمان ختم مى‌شود.


== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==




حافظ ابرو در جلد اول كتاب پس از مقدمه‌اى درباره جغرافيا و مقدمه ديگرى درباره تاريخ، به كيهان‌شناسى و وصف شكل زمين، اقاليم سبعه، درياها، درياچه‌ها، رودها و كوه‌ها و ديار عرب (عربستان) پرداخته و سپس سرزمين‌ها را از مغرب (ولايت مغرب و اندلس) به مشرق (كرمان و فارس) توضيح داده و نام شهرها و مسافات را ذكر كرده است.
حافظ ابرو در جلد اول كتاب پس از مقدمه‌اى درباره جغرافيا و مقدمه ديگرى درباره تاريخ، به كيهان‌شناسى و وصف شكل زمين، اقاليم سبعه، درياها، درياچه‌ها، رودها و كوه‌ها و ديار عرب (عربستان) پرداخته و سپس سرزمين‌ها را از مغرب (ولايت مغرب و اندلس) به مشرق (کرمان و فارس) توضيح داده و نام شهرها و مسافات را ذكر كرده است.


ذكر مؤلف از شهرهاى مغرب و اندلس، جزاير درياى روم (مديترانه)، شهرهاى مصر، شام، ارمنستان، عراق، خوزستان، لرستان، فارس و كرمان گاه با شرح مختصرى از تاريخ آنها همراه است.
ذكر مؤلف از شهرهاى مغرب و اندلس، جزاير درياى روم (مديترانه)، شهرهاى مصر، شام، ارمنستان، عراق، خوزستان، لرستان، فارس و کرمان گاه با شرح مختصرى از تاريخ آنها همراه است.


جلد دوم درباره جغرافيا و تاريخ خراسان بزرگ (خراسان و ماوراءالنهر) بوده و مؤلف در آن به شرح ولايات هرات، قهستان، نيشابور، مرو، بلخ، بيهق، طوس، مشهد و شهرها و قراى آنها پرداخته است.  
جلد دوم درباره جغرافيا و تاريخ خراسان بزرگ (خراسان و ماوراءالنهر) بوده و مؤلف در آن به شرح ولايات هرات، قهستان، نيشابور، مرو، بلخ، بيهق، طوس، مشهد و شهرها و قراى آنها پرداخته است.  


جلد سوم مشتمل بر جغرافياى تاريخى كرمان و هرموز مى‌باشد. نويسنده بحث درباره تاريخ كرمان و فارس را اساساً از دوره اسلامى آغاز كرده و تاريخ سلسله‌هاى سياسى متضمن وقايع مهم آن ولايت را به ترتيب زمان عرضه مى‌كند.
جلد سوم مشتمل بر جغرافياى تاريخى کرمان و هرموز مى‌باشد. نويسنده بحث درباره تاريخ کرمان و فارس را اساساً از دوره اسلامى آغاز كرده و تاريخ سلسله‌هاى سياسى متضمن وقايع مهم آن ولايت را به ترتيب زمان عرضه مى‌كند.


رشته حوادثى كه او گزارش مى‌كند، تا قرن نهم مى‌رسد و از اين نظر در ذى‌قيمت بودن آن شكى نيست. به خصوص كه در پرتو تاريخنگارى‌هاى مربوط به فتوحات تيمور، بسيارى از زواياى تاريخ‌هاى محلى ناگفته و مبهم مانده است.
رشته حوادثى كه او گزارش مى‌كند، تا قرن نهم مى‌رسد و از اين نظر در ذى‌قيمت بودن آن شكى نيست. به خصوص كه در پرتو تاريخنگارى‌هاى مربوط به فتوحات تيمور، بسيارى از زواياى تاريخ‌هاى محلى ناگفته و مبهم مانده است.


نكته ديگرى كه در خصوص تاريخ‌نگارى نويسنده در اثر جغرافيايى او جلوه خاص دارد، توانايى و توفيق او در تنقيح و تنظيم سلسله رخدادهاى سياسى ايالاتى چون كرمان و فارس است؛ هرچند در قرن قبل از روزگار وى، براى اين دو منطقه، آثارى چون نظام التواريخ بيضاوى، تاريخ وصاف، سمط العلى للحضره العليا و مانند آن پديد آمده و كتاب‌هايى در مقياس تاريخ ملى و جهانى چون الكامل [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]، جهانگشاى جوينى، [[جامع التواريخ]] رشيد الدين فضل الله و نظاير آن‌ها در تكميل گزارش‌هاى او مددكار بوده‌اند، با اينحال، آشفتگى در اخبار و صعوبت و اشكال در تنظيم و ترتيب آن‌ها، سخت مشكل آفرين است.
نكته ديگرى كه در خصوص تاريخ‌نگارى نويسنده در اثر جغرافيايى او جلوه خاص دارد، توانايى و توفيق او در تنقيح و تنظيم سلسله رخدادهاى سياسى ايالاتى چون کرمان و فارس است؛ هرچند در قرن قبل از روزگار وى، براى اين دو منطقه، آثارى چون نظام التواريخ بيضاوى، تاريخ وصاف، سمط العلى للحضره العليا و مانند آن پديد آمده و كتاب‌هايى در مقياس تاريخ ملى و جهانى چون الكامل [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]، جهانگشاى جوينى، [[جامع التواريخ]] رشيد الدين فضل الله و نظاير آن‌ها در تكميل گزارش‌هاى او مددكار بوده‌اند، با اينحال، آشفتگى در اخبار و صعوبت و اشكال در تنظيم و ترتيب آن‌ها، سخت مشكل آفرين است.


نويسنده توانسته است بر اساس اين متون، گزارشى روشن و گويا از تحولات تاريخ‌هاى محلى فارس و كرمان ارائه نمايد. حتى در مواردى، علاوه بر صحت تنظيم اخبار، اثر وى در بردارنده نكات جديدى است كه در منابع معروف و متعارف، به آسانى و سادگى يافت نمى‌شود.
نويسنده توانسته است بر اساس اين متون، گزارشى روشن و گويا از تحولات تاريخ‌هاى محلى فارس و کرمان ارائه نمايد. حتى در مواردى، علاوه بر صحت تنظيم اخبار، اثر وى در بردارنده نكات جديدى است كه در منابع معروف و متعارف، به آسانى و سادگى يافت نمى‌شود.


بر اين اساس، در فقدان يك ارزيابى دقيق و كامل از ارزش جغرافيايى اثر وى، در حالى كه ارزش تاريخى اين اثر را مى‌توان با سهولت بيشترى اذعان نمود، بايد امتياز اصلى جغرافياى او را در همين وجه تاريخى دانست. كما اينكه اگر در حجم مطالب نيز ملاحظه‌اى كلى صورت گيرد، اساس مطالب كتاب را تاريخ تشكيل مى‌دهد.
بر اين اساس، در فقدان يك ارزيابى دقيق و كامل از ارزش جغرافيايى اثر وى، در حالى كه ارزش تاريخى اين اثر را مى‌توان با سهولت بيشترى اذعان نمود، بايد امتياز اصلى جغرافياى او را در همين وجه تاريخى دانست. كما اينكه اگر در حجم مطالب نيز ملاحظه‌اى كلى صورت گيرد، اساس مطالب كتاب را تاريخ تشكيل مى‌دهد.


هرچند اطلاعات تاريخى كه وى درباره فارس و كرمان ارائه مى‌كند، گوياى زمينه‌ها و مقدماتى است كه حضور تيمور، مخدوم وى در آن نواحى را بازگو مى‌نمايد، اما نكات سياسى درباره رجال، وقايع، قبايل و بسيارى از اماكن به دست مى‌دهد كه براى توسعه و تعميق تحقيقات مربوط قرن نهم حائز ارزش فراوانى است.
هرچند اطلاعات تاريخى كه وى درباره فارس و کرمان ارائه مى‌كند، گوياى زمينه‌ها و مقدماتى است كه حضور تيمور، مخدوم وى در آن نواحى را بازگو مى‌نمايد، اما نكات سياسى درباره رجال، وقايع، قبايل و بسيارى از اماكن به دست مى‌دهد كه براى توسعه و تعميق تحقيقات مربوط قرن نهم حائز ارزش فراوانى است.


رونق بازار علم و ادب در خراسان روزگار شاهرخ و به‌ويژه پايتخت آن، هرات، تا بدان پايه بوده كه نويسنده را ملزم ساخته است تا دراين‌باره به همراه توصيف مفصل آبادانى شهرهاى خراسان و مشهور آفاق دانستن شهر هرات (از جهت پشتيبانى بى دريغ شاهرخ از دانشمندان) درباره آن شعر نيز بسرايد.
رونق بازار علم و ادب در خراسان روزگار شاهرخ و به‌ويژه پايتخت آن، هرات، تا بدان پايه بوده كه نويسنده را ملزم ساخته است تا دراين‌باره به همراه توصيف مفصل آبادانى شهرهاى خراسان و مشهور آفاق دانستن شهر هرات (از جهت پشتيبانى بى دريغ شاهرخ از دانشمندان) درباره آن شعر نيز بسرايد.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش