المنخول من تعليقات الأصول: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'هج' به 'هج') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'رحمه الله' به 'رحمهالله') |
||
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| شابک =1-5754-336-4 | | شابک =1-5754-336-4 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =20394 | ||
| کتابخوان همراه نور =20394 | |||
| کد پدیدآور =00736 | | کد پدیدآور =00736 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۲: | خط ۳۳: | ||
'''المنخول من تعليقات الأصول'''، اثر [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزالی]] (متوفی 505ق)، کتابی است در علم اصول فقه که با تحقیق [[هیتو، محمد حسن|محمدحسین هیتو]] به چاپ رسیده است. | '''المنخول من تعليقات الأصول'''، اثر [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزالی]] (متوفی 505ق)، کتابی است در علم اصول فقه که با تحقیق [[هیتو، محمد حسن|محمدحسین هیتو]] به چاپ رسیده است. | ||
[[بروکلمان، کارل|بروکلمان]] در صحت انتساب این کتاب به [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تشکیک کرده و احتمال داده است که این اثر، نوشته یکی از شاگردان [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] است که آن را بر طبق دروس و نظرات [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] نوشته است؛ | [[بروکلمان، کارل|بروکلمان]] در صحت انتساب این کتاب به [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تشکیک کرده و احتمال داده است که این اثر، نوشته یکی از شاگردان [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] است که آن را بر طبق دروس و نظرات [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] نوشته است؛ درحالیکه این کتاب، قطعا از آثار غزالی میباشد؛ زیرا خود وی در مقدمه کتاب دیگرش تحت عنوان «المستصفی»، به آن اشاره نموده و در کتاب «[[شفاء الغليل فيما في كلام العرب من الدخيل|شفاء الغليل]]»، به آن احاله کرده است. علاوه بر این، تمامی اصولیون از عهد [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تاکنون، از این کتاب نقل نموده و بالاجماع، آن را به [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] منسوب کردهاند. همچنین مورخینی که به شرح حال وی پرداختهاند، این کتاب را جزء آثار او، برشمردهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/37 ر.ک: مقدمه محقق، ص37]</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه محقق، ابتدا زندگینامه تقریبا کامل و مفصلی از | در مقدمه محقق، ابتدا زندگینامه تقریبا کامل و مفصلی از امامالحرمین جوینی<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/17 ر.ک: همان، ص17]</ref> و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/24 ر.ک: همان، ص24]</ref> ارائه گردیده و سپس ضمن اشاره به جایگاه و موقعیت [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در میان عالمان علم اصول فقه<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/33 ر.ک: همان، ص33]</ref>، به معرفی اجمالی دو کتاب وی، پرداخته شده است: «المستصفی»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/33 ر.ک: همان]</ref> و اثر حاضر<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/37 ر.ک: همان، ص37]</ref>. در پایان نیز به اقدامات محقق بر روی کتاب، اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/53 ر.ک: همان، ص53]</ref>. | ||
در مقدمه نویسنده، به تقسیم علوم شرعی به علم کلام<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/59 ر.ک: مقدمه نویسنده، ص59]</ref>، اصول<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/60 ر.ک: همان، ص60]</ref> و فقه پرداخته شده و به ماده و مقصود هریک از این علوم، اشاره گردیده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/60 ر.ک: همان]</ref>. | در مقدمه نویسنده، به تقسیم علوم شرعی به علم کلام<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/59 ر.ک: مقدمه نویسنده، ص59]</ref>، اصول<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/60 ر.ک: همان، ص60]</ref> و فقه پرداخته شده و به ماده و مقصود هریک از این علوم، اشاره گردیده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/60 ر.ک: همان]</ref>. | ||
در باب اول، ضمن پاسخ به این سؤال که آیا احکام شرعی، صفات ذاتی افعال هستند یا نه<ref>ر.ک: متن کتاب، ص63-90</ref>، به حقایق علوم و مراتب | در باب اول، ضمن پاسخ به این سؤال که آیا احکام شرعی، صفات ذاتی افعال هستند یا نه<ref>ر.ک: متن کتاب، ص63-90</ref>، به حقایق علوم و مراتب دانه آن، اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/92 همان، ص92-104]</ref> و در باب دوم، به مأخذ و مصادر علوم، پرداخته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/107 ر.ک: همان، 107]</ref>. | ||
كتاب البيان، | كتاب البيان، معانيالحروف، اوامر، نواهی، عموم و خصوص، تأویل، مفهوم، خبر واحد و متواتر، نسخ، اجماع، قیاس، تعادل و تراجیح، اجتهاد و فتوی، از جمله موضوعات مطرحشده در کتاب میباشد. | ||
برخی از | برخی از ویژگیهای کتاب را میتوان در موارد زیر، خلاصه نمود: | ||
# این اثر، از اولین کتابهایی است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] آن را در علم اصول، تصنیف نموده و دو اثر دیگر او، تحت عنوان «المستصفی» و «شفاء الغليل»، پس از آن به نگارش درآمده است؛ زیرا [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در بعضی از مواضع «شفاء الغليل» به آن احاله داده و در «المستصفی» به این نکته اشاره کرده است که مطالب آن، وسیعتر از «المنخول» | # این اثر، از اولین کتابهایی است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] آن را در علم اصول، تصنیف نموده و دو اثر دیگر او، تحت عنوان «المستصفی» و «شفاء الغليل»، پس از آن به نگارش درآمده است؛ زیرا [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در بعضی از مواضع «شفاء الغليل» به آن احاله داده و در «المستصفی» به این نکته اشاره کرده است که مطالب آن، وسیعتر از «المنخول» میباشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/40 ر.ک: مقدمه محقق، ص40]</ref>. | ||
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] این کتاب را در اوایل حیات علمی خود، قبل از اینکه در نظامیه بغداد، به تدریس مشغول شود، نوشته است<ref>ر.ک: همان</ref>. | # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] این کتاب را در اوایل حیات علمی خود، قبل از اینکه در نظامیه بغداد، به تدریس مشغول شود، نوشته است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
# ابن سبکی در شرح حال [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در «طبقات الشافعية»، هنگام ذکر آثار او، به این نکته اشاره نموده است که وی این کتاب را، در زمان حیات استاد خود، | # ابن سبکی در شرح حال [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در «طبقات الشافعية»، هنگام ذکر آثار او، به این نکته اشاره نموده است که وی این کتاب را، در زمان حیات استاد خود، امامالحرمین جوینی، نوشته است. اما در کتاب، عباراتی است که دلالت بر وفات استاد در زمان نگارش کتاب دارد، که از جمله آنها، این عبارت میباشد: «و المختار أنه لا يحتج به، لأن العقل لا يحيل ذلك في المعقولات و الشبهة مختلجة و القلوب مائلة إلی التقليد و اتباع الرجل المرموق فيه، إذ قال قولا»، سپس گفته است: «هذا مما اختاره الإمام رحمهالله» و یا در جای دیگری گفته است: «و التزام ما فيه شفاء الغليل و الاقتصار علی ما ذكره إمامالحرمين رحمهالله في تعاليقه من غير تبديل» که این عبارات، دلالت بر وفات استاد در زمان تألیف کتاب دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/41 ر.ک: همان، ص41]</ref>. | ||
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، دارای شخصیت مستقلی نبوده و بیشتر، تابع افکار استاد خود، | # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، دارای شخصیت مستقلی نبوده و بیشتر، تابع افکار استاد خود، امامالحرمین بوده و همچنانکه در پایان کتاب اشاره کرده است، به تدوین افکار و ترتیب تعلیقات او، بدون کم کردن یا افزودن چیزی به آن، پرداخته است. اما این امر در حقیقت، باعث نشده است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، در اکثر آراء استاد خود، ابداء رأی نداشته باشد و از برخی از آنها، اعراض ننموده و خلاف آن را اختیار نکرده باشد؛ بهعنوان مثال، به چند نمونه از این موارد، اشاره میشود: | ||
#: | #:امامالحرمین مطقا ازدحام دو علت بر معلول واحد را شرعا ممتنع و عقلا جایز دانسته است، اما [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، خلاف این رأی را انتخاب نموده و چنین نوشته است: «و المختار أن العلل قد تزدحم علی حكم واحد». | ||
#:در عبارتی پیرامون فساد فرع و اصل، قول شخص دیگری را بر قول استاد، ترجیح داده و چنین گفته است: «اختلفوا في أنه من فن الشبه أو فن المخيل و اختار الإمام كونه مخيلا... و قال القاضي هو شبه قوي و لعل ما ذكره القاضي أقرب» و... که این عبارات، بر این امر دلالت دارند که وی، صرفا ناقل نظریات استاد خود نبوده و در پارهای موارد، با آن مخالفت کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/42 ر.ک: همان، ص42-43]</ref>. | #:در عبارتی پیرامون فساد فرع و اصل، قول شخص دیگری را بر قول استاد، ترجیح داده و چنین گفته است: «اختلفوا في أنه من فن الشبه أو فن المخيل و اختار الإمام كونه مخيلا... و قال القاضي هو شبه قوي و لعل ما ذكره القاضي أقرب» و... که این عبارات، بر این امر دلالت دارند که وی، صرفا ناقل نظریات استاد خود نبوده و در پارهای موارد، با آن مخالفت کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/42 ر.ک: همان، ص42-43]</ref>. | ||
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] از برخی آراء و نظریات خود که در این کتاب، قائل به آنها بوده، در کتاب دیگرش «المستصفی» اعراض نموده و نظریات دیگری را برگزیده است؛ بهعنوان مثال، وی در این کتاب، قائل به جواز احتجاج به مفهوم صفت مناسب حکم شده است؛ | # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] از برخی آراء و نظریات خود که در این کتاب، قائل به آنها بوده، در کتاب دیگرش «المستصفی» اعراض نموده و نظریات دیگری را برگزیده است؛ بهعنوان مثال، وی در این کتاب، قائل به جواز احتجاج به مفهوم صفت مناسب حکم شده است؛ درحالیکه در کتاب «المستصفی» از این قول اعراض نموده و قائل به عدم حجیت مفهوم مطلقا (مناسب حکم یا غیر مناسب) شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/44 ر.ک: همان، ص44]</ref>. | ||
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، اقوالی را به برخی از جمله امام مالک و ابوحنیفه نسبت داده است که منبع و مصدر آن معلوم نیست و حتی در برخی موارد، خلاف آن قول در منابع و مصادر ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/45 ر.ک: همان، ص45]</ref>. | # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، اقوالی را به برخی از جمله امام مالک و ابوحنیفه نسبت داده است که منبع و مصدر آن معلوم نیست و حتی در برخی موارد، خلاف آن قول در منابع و مصادر ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/45 ر.ک: همان، ص45]</ref>. | ||
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در پایان کتاب خود، به وجه تقدیم مذهب شافعی بر سایر مذاهب اشاره کرده و از عباراتی در بطلان مذهب حنفیه استفاده نموده است که نشانگر تعصب وی، بر مذهب خود | # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در پایان کتاب خود، به وجه تقدیم مذهب شافعی بر سایر مذاهب اشاره کرده و از عباراتی در بطلان مذهب حنفیه استفاده نموده است که نشانگر تعصب وی، بر مذهب خود میباشد؛ درحالیکه وی در آثار بعدی خود، موضعی میانهروتر را انتخاب نموده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/47 ر.ک: همان، ص47]</ref>. | ||
# برخی از عبارات کتاب، بسیار موجز | # برخی از عبارات کتاب، بسیار موجز میباشد؛ بهگونهای که برخی از مطالب آن، بهصورت اشاره و برخی نیز مغلق است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/48 ر.ک: همان، ص48]</ref>. | ||
# امتیاز خاصی که این کتاب، نسبت به کتاب «المستصفی» دارد، آن است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، غالباً | # امتیاز خاصی که این کتاب، نسبت به کتاب «المستصفی» دارد، آن است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، غالباً اقوال را به قائلین آنها نسبت داده و به اسامی آنها، اشاره کرده است؛ درحالیکه در «المستصفی» غالباً نظریه نویسنده ذکر گردیده و سپس به سایر نظرات و دیدگاهها، بهصورت «قيل...» اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/49 ر.ک: همان، ص49]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
از جمله اقدامات تحقیقی | از جمله اقدامات تحقیقی صورتگرفته بر روی کتاب، عبارتند از: | ||
# ضبط و تحقیق نص کتاب و اشاره به اختلاف نسخ در | # ضبط و تحقیق نص کتاب و اشاره به اختلاف نسخ در پاورقیها. | ||
# تخریج احادیث از مصادر حدیثی معتبر. | # تخریج احادیث از مصادر حدیثی معتبر. | ||
# تخریج ابیات شعری که مورد استشهاد نویسنده قرار گرفته است. | # تخریج ابیات شعری که مورد استشهاد نویسنده قرار گرفته است. | ||
# توضیح و تشریح برخی از مطالبی که به دلیل غموض و پیچیدگی آن، نیاز به شرح و توضیح داشته است، در | # توضیح و تشریح برخی از مطالبی که به دلیل غموض و پیچیدگی آن، نیاز به شرح و توضیح داشته است، در پاورقیها. | ||
# ارائه شرح حال کامل برای تمامی اعلامی که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] بهصورت موجز و مختصر، به ترجمه آنها پرداخته است، بهجز برخی از صحابه که معروف | # ارائه شرح حال کامل برای تمامی اعلامی که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] بهصورت موجز و مختصر، به ترجمه آنها پرداخته است، بهجز برخی از صحابه که معروف میباشند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/55 ر.ک: همان، ص55-56]</ref>. | ||
فهارس کتاب در انتهای آن جای گرفته است که | فهارس کتاب در انتهای آن جای گرفته است که بهترتیب عبارتند از فهرست احادیث؛ اعلام؛ فرق و موضوعات کتاب. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[أصول الفقه المقارن فيما لانصّ فيه]] | |||
[[اصول فقه مقارن]] | |||
[[نفائس الأصول في شرح المحصول]] | |||
[[التمهيد في أصول الفقه]] | |||
[[التبصرة في أصول الفقه]] | |||
[[اصول فقه نوین]] | |||
[[مصادر التشريع عند الإمامية و السنة]] | |||
[[مصادر اجتهاد از منظر فقیهان]] | |||
[[شرح تنقيح الفصول في اختصار المحصول من الأصول]] | |||
[[الكافية في الجدل]] | |||
[[المحصول في علم أصول الفقه]] | |||
[[علم أصول الفقه]] | |||
[[درآمدی بر علم اصول، رجال و درایه]] | |||
[[المعالم في علم أصول الفقه]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۸۷: | خط ۱۱۷: | ||
[[رده:اصول فقه اهل سنت]] | [[رده:اصول فقه اهل سنت]] | ||
[[ | [[المعالم في علم أصول الفقه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۸
المنخول من تعليقات الأصول | |
---|---|
پدیدآوران | غزالی، محمد بن محمد (نويسنده) هیتو، محمد حسن (محقق) |
ناشر | دار الفکر دار الفکر المعاصر |
مکان نشر | سوريه - دمشق لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1: 1998م , 1419ق , |
شابک | 1-5754-336-4 |
موضوع | اصول فقه اهل سنت - قرن 5ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 155/6 /غ4م8 13* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
المنخول من تعليقات الأصول، اثر ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزالی (متوفی 505ق)، کتابی است در علم اصول فقه که با تحقیق محمدحسین هیتو به چاپ رسیده است.
بروکلمان در صحت انتساب این کتاب به غزالی تشکیک کرده و احتمال داده است که این اثر، نوشته یکی از شاگردان غزالی است که آن را بر طبق دروس و نظرات غزالی نوشته است؛ درحالیکه این کتاب، قطعا از آثار غزالی میباشد؛ زیرا خود وی در مقدمه کتاب دیگرش تحت عنوان «المستصفی»، به آن اشاره نموده و در کتاب «شفاء الغليل»، به آن احاله کرده است. علاوه بر این، تمامی اصولیون از عهد غزالی تاکنون، از این کتاب نقل نموده و بالاجماع، آن را به غزالی منسوب کردهاند. همچنین مورخینی که به شرح حال وی پرداختهاند، این کتاب را جزء آثار او، برشمردهاند[۱].
ساختار
کتاب با دو مقدمه از محقق و نویسنده آغاز شده و مطالب در ابواب و فصول متعددی، عرضه شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه محقق، ابتدا زندگینامه تقریبا کامل و مفصلی از امامالحرمین جوینی[۲] و غزالی[۳] ارائه گردیده و سپس ضمن اشاره به جایگاه و موقعیت غزالی در میان عالمان علم اصول فقه[۴]، به معرفی اجمالی دو کتاب وی، پرداخته شده است: «المستصفی»[۵] و اثر حاضر[۶]. در پایان نیز به اقدامات محقق بر روی کتاب، اشاره شده است[۷].
در مقدمه نویسنده، به تقسیم علوم شرعی به علم کلام[۸]، اصول[۹] و فقه پرداخته شده و به ماده و مقصود هریک از این علوم، اشاره گردیده است[۱۰].
در باب اول، ضمن پاسخ به این سؤال که آیا احکام شرعی، صفات ذاتی افعال هستند یا نه[۱۱]، به حقایق علوم و مراتب دانه آن، اشاره شده است[۱۲] و در باب دوم، به مأخذ و مصادر علوم، پرداخته شده است[۱۳].
كتاب البيان، معانيالحروف، اوامر، نواهی، عموم و خصوص، تأویل، مفهوم، خبر واحد و متواتر، نسخ، اجماع، قیاس، تعادل و تراجیح، اجتهاد و فتوی، از جمله موضوعات مطرحشده در کتاب میباشد.
برخی از ویژگیهای کتاب را میتوان در موارد زیر، خلاصه نمود:
- این اثر، از اولین کتابهایی است که غزالی آن را در علم اصول، تصنیف نموده و دو اثر دیگر او، تحت عنوان «المستصفی» و «شفاء الغليل»، پس از آن به نگارش درآمده است؛ زیرا غزالی در بعضی از مواضع «شفاء الغليل» به آن احاله داده و در «المستصفی» به این نکته اشاره کرده است که مطالب آن، وسیعتر از «المنخول» میباشد[۱۴].
- غزالی این کتاب را در اوایل حیات علمی خود، قبل از اینکه در نظامیه بغداد، به تدریس مشغول شود، نوشته است[۱۵].
- ابن سبکی در شرح حال غزالی در «طبقات الشافعية»، هنگام ذکر آثار او، به این نکته اشاره نموده است که وی این کتاب را، در زمان حیات استاد خود، امامالحرمین جوینی، نوشته است. اما در کتاب، عباراتی است که دلالت بر وفات استاد در زمان نگارش کتاب دارد، که از جمله آنها، این عبارت میباشد: «و المختار أنه لا يحتج به، لأن العقل لا يحيل ذلك في المعقولات و الشبهة مختلجة و القلوب مائلة إلی التقليد و اتباع الرجل المرموق فيه، إذ قال قولا»، سپس گفته است: «هذا مما اختاره الإمام رحمهالله» و یا در جای دیگری گفته است: «و التزام ما فيه شفاء الغليل و الاقتصار علی ما ذكره إمامالحرمين رحمهالله في تعاليقه من غير تبديل» که این عبارات، دلالت بر وفات استاد در زمان تألیف کتاب دارد[۱۶].
- غزالی در این کتاب، دارای شخصیت مستقلی نبوده و بیشتر، تابع افکار استاد خود، امامالحرمین بوده و همچنانکه در پایان کتاب اشاره کرده است، به تدوین افکار و ترتیب تعلیقات او، بدون کم کردن یا افزودن چیزی به آن، پرداخته است. اما این امر در حقیقت، باعث نشده است که غزالی، در اکثر آراء استاد خود، ابداء رأی نداشته باشد و از برخی از آنها، اعراض ننموده و خلاف آن را اختیار نکرده باشد؛ بهعنوان مثال، به چند نمونه از این موارد، اشاره میشود:
- امامالحرمین مطقا ازدحام دو علت بر معلول واحد را شرعا ممتنع و عقلا جایز دانسته است، اما غزالی، خلاف این رأی را انتخاب نموده و چنین نوشته است: «و المختار أن العلل قد تزدحم علی حكم واحد».
- در عبارتی پیرامون فساد فرع و اصل، قول شخص دیگری را بر قول استاد، ترجیح داده و چنین گفته است: «اختلفوا في أنه من فن الشبه أو فن المخيل و اختار الإمام كونه مخيلا... و قال القاضي هو شبه قوي و لعل ما ذكره القاضي أقرب» و... که این عبارات، بر این امر دلالت دارند که وی، صرفا ناقل نظریات استاد خود نبوده و در پارهای موارد، با آن مخالفت کرده است[۱۷].
- غزالی از برخی آراء و نظریات خود که در این کتاب، قائل به آنها بوده، در کتاب دیگرش «المستصفی» اعراض نموده و نظریات دیگری را برگزیده است؛ بهعنوان مثال، وی در این کتاب، قائل به جواز احتجاج به مفهوم صفت مناسب حکم شده است؛ درحالیکه در کتاب «المستصفی» از این قول اعراض نموده و قائل به عدم حجیت مفهوم مطلقا (مناسب حکم یا غیر مناسب) شده است[۱۸].
- غزالی در این کتاب، اقوالی را به برخی از جمله امام مالک و ابوحنیفه نسبت داده است که منبع و مصدر آن معلوم نیست و حتی در برخی موارد، خلاف آن قول در منابع و مصادر ذکر شده است[۱۹].
- غزالی در پایان کتاب خود، به وجه تقدیم مذهب شافعی بر سایر مذاهب اشاره کرده و از عباراتی در بطلان مذهب حنفیه استفاده نموده است که نشانگر تعصب وی، بر مذهب خود میباشد؛ درحالیکه وی در آثار بعدی خود، موضعی میانهروتر را انتخاب نموده است[۲۰].
- برخی از عبارات کتاب، بسیار موجز میباشد؛ بهگونهای که برخی از مطالب آن، بهصورت اشاره و برخی نیز مغلق است[۲۱].
- امتیاز خاصی که این کتاب، نسبت به کتاب «المستصفی» دارد، آن است که غزالی در این کتاب، غالباً اقوال را به قائلین آنها نسبت داده و به اسامی آنها، اشاره کرده است؛ درحالیکه در «المستصفی» غالباً نظریه نویسنده ذکر گردیده و سپس به سایر نظرات و دیدگاهها، بهصورت «قيل...» اشاره شده است[۲۲].
وضعیت کتاب
از جمله اقدامات تحقیقی صورتگرفته بر روی کتاب، عبارتند از:
- ضبط و تحقیق نص کتاب و اشاره به اختلاف نسخ در پاورقیها.
- تخریج احادیث از مصادر حدیثی معتبر.
- تخریج ابیات شعری که مورد استشهاد نویسنده قرار گرفته است.
- توضیح و تشریح برخی از مطالبی که به دلیل غموض و پیچیدگی آن، نیاز به شرح و توضیح داشته است، در پاورقیها.
- ارائه شرح حال کامل برای تمامی اعلامی که غزالی بهصورت موجز و مختصر، به ترجمه آنها پرداخته است، بهجز برخی از صحابه که معروف میباشند[۲۳].
فهارس کتاب در انتهای آن جای گرفته است که بهترتیب عبارتند از فهرست احادیث؛ اعلام؛ فرق و موضوعات کتاب.
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص37
- ↑ ر.ک: همان، ص17
- ↑ ر.ک: همان، ص24
- ↑ ر.ک: همان، ص33
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص37
- ↑ ر.ک: همان، ص53
- ↑ ر.ک: مقدمه نویسنده، ص59
- ↑ ر.ک: همان، ص60
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص63-90
- ↑ همان، ص92-104
- ↑ ر.ک: همان، 107
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص40
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص41
- ↑ ر.ک: همان، ص42-43
- ↑ ر.ک: همان، ص44
- ↑ ر.ک: همان، ص45
- ↑ ر.ک: همان، ص47
- ↑ ر.ک: همان، ص48
- ↑ ر.ک: همان، ص49
- ↑ ر.ک: همان، ص55-56
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.