ریاحی، محمدامین: تفاوت میان نسخهها
جز (added Category:مصححان using HotCat) |
جز (added Category:درگذشتگان 1388 using HotCat) |
||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
[[رده:مورّخان]] | [[رده:مورّخان]] | ||
[[رده:مصححان]] | [[رده:مصححان]] | ||
[[رده:درگذشتگان 1388]] |
نسخهٔ ۹ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۳
نام | ریاحی، محمد امین |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 1302ش |
محل تولد | خوى |
رحلت | 1388ش یا 1430 ق |
اساتید | بدیعالزمان فروزانفر |
برخی آثار | گلگشت در شعر و اندیشه حافظ |
کد مؤلف | AUTHORCODE00976AUTHORCODE |
محمدامین ریاحى (1302-1388ش)، ادیب، مورخ و شخصیت فرهنگى معاصر ایرانى، شاهنامهشناس و رئیس بنیاد شاهنامه، صاحب آثار پژوهشى در زمینه فرهنگ ایرانى و ادب پارسى
ولادت
در یازدهم خرداد 1302ش، در «خوى»، در یکى از خاندانهاى قدیمى این شهر متولد شد.
تحصیلات
تحصیلات ابتدایی را در دبستان خسروی و دوره اول دبیرستان را در دبیرستان خسروی خوی گذراند، پس از آغاز جنگ جهانى دوم و اشغال آذربایجان توسط نیروهاى خارجى، در سال 1321، براى ادامه تحصیل به تهران رفت و دوره دانشسراى مقدماتى را گذراند، سپس به ادامه تحصیل در دانشسراى عالى و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پرداخت.
طى دوره تحصیل در دانشکده ادبیات، از درسهاى نسل اول اساتید برجسته این دانشگاه، از جمله بدیعالزمان فروزانفر، عباس اقبال آشتیانى، ملکالشعراى بهار، احمد بهمنیار، عبدالعظیم قریب و ابراهیم پورداود بهره گرفت. پس از آنکه در سال 1327، دوره لیسانس زبان و ادبیات فارسى را به پایان رساند، تحصیل در دوره دکترى را آغاز کرد.
در سال 1337، پس از دفاع از رساله دکترى خود با موضوع «تحقیق و تصحیح مرصاد العباد نجمالدین رازى»، به راهنمایى فروزانفر، درجه دکترى در زبان و ادبیات فارسى گرفت. به نوشته محمدعلى اسلامى ندوشن، وى، «یکى از آخرین کسان از نسل ادباى معتبر بود... که طى شصت سال در صحنه فرهنگ ایران حضور داشت و هرچه نوشت دقیق و قابل اعتماد بود.».
محمدامین ریاحى، از سال 1327 که آغاز کار او در فرهنگ بود، دبیر و رئیس دبیرستانهایى در قم، گرگان، قزوین و تهران، رئیس دانشسراى گرگان (از 1330) و استاد دانشگاه تهران (تا 1357) بوده است. او از 1335، به مدت پنج سال عضو هیئتمؤلفان لغتنامه دهخدا بود. از سال 1327، عضو هیئتمدیره جامعه لیسانسیههاى دانشسراى عالى بود.
در ابتداى سال 1340، عهدهدار مدیرکلى وزارت فرهنگ شد و در مدت سه سال در پرتو تجربههایى که طى سالهاى تدریس دبیرستانى از وضعیت نابسامان کتابهاى درسى داشت، طرح ساماندهى و یکنواختسازى کتابهاى درسى دبیرستانى را بنیاد نهاد. هدف این طرح، خارج ساختن کتابهاى درسى از میدان رقابت ناسالم ناشران و مؤلفان، قرار دادن کار تألیف و چاپ کتابهاى درسى دبیرستانى در اختیار وزارت فرهنگ و تهیه کتابهاى درسى دبیرستانى با کیفیت مناسب بود. طرح کتابهاى درسى با وجود مخالفتها و دخالتهاى گسترده ناشران و مؤلفان ذىنفع در تهیه و چاپ کتابهاى درسى، طى چند مرحله به اجرا درآمد و نهایتا در سال 1342 با تأسیس سازمان کتابهاى درسى وابسته به وزارت فرهنگ (بعداً وزارت آموزش و پرورش) براى تألیف کتابهاى درسى جدید، موجبات ارتقاى کیفیت آموزش دبیرستانى را فراهم آورد.
دکتر محمدامین ریاحى، طى سالهاى بعد عهدهدار چندین سمت فرهنگى از جمله رایزنى فرهنگى ایران در کشور ترکیه و تدریس در دانشگاه آنکارا (از 1342)، دبیرکلى هیئت امناى کتابخانههاى عمومى کشور (از 1350)، نیابت ریاست فرهنگستان ادب و هنر ایران، ریاست دانشکده هنرهاى دراماتیک، ریاست بنیاد شاهنامه فردوسى (از 1354)، مشاور وزیر فرهنگ و هنر و وزارت آموزش و پرورش (1357) بود.
وفات
دکتر محمدامین ریاحى، در پی بیماری قلبی درسن86 سالگی روز جمعه 25 اردیبهشت 1388 در بیمارستان ایران مهر در تهران درگذشت.
آثار
از مشهورترین تألیفات محمدامین ریاحى مىتوان به «سرچشمههاى فردوسىشناسى»، «گلگشت در شعر و اندیشه حافظ»، «تاریخ خوى» و «زبان و ادب فارسى در قلمرو عثمانى» اشاره کرد که از نظر اصالت و دقت نظرهاى ابرازشده، مورد توجه ادبشناسان قرار داشته است.
آثار دیگر وى، عبارتند از: «دیوان رشید یاسمى (گردآورى)»؛ «جهاننامه، تألیف محمد بن نجیب بکران (تصحیح)»؛ «داستانى به نام کتاب درسى»؛ «تاریخچه کتابهاى درسى در ایران و گزارش اصلاح آن (تألیف)»؛ «مفتاح المعاملات، تألیف محمد بن ایوب طبرى (تصحیح)»؛ «مرصاد العباد، تألیف نجمالدین رازى (تصحیح)»؛ «رتبة الحیات، تألیف خواجه یوسف همدانى (تصحیح)»؛ «رسالة الطیور، تألیف نجمالدین رازى (تصحیح)»؛ «عالمآراى نادرى، تألیف محمدکاظم مروى (تصحیح)»؛ «کسایى مروزى، زندگى، اندیشه و شعر او (تألیف)»؛ «گلگشت در شعر و اندیشه حافظ (تألیف)»؛ «چهل گفتار در ادب و تاریخ و فرهنگ ایران (مجموعه مقالات)» و...
آثار دکتر محمدامین ریاحى، در حوزه شناسایى و تصحیح متون کهن فارسى و کوششهاى او در این زمینه، همچون «مرصاد العباد»، «نزهة المجالس» و... علاوه بر آنکه راهگشاى پژوهندگان متون فارسى از نظر روش تحقیق و تصحیح بوده، با توجه به یافتههاى تحقیقى ارائهشده در مقدمهها و تعلیقات، همواره مورد استفاده و استناد پژوهشگران در حوزههاى ادب و تاریخ و فرهنگ ایران قرار داشته است.