۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR68478J1.jpg | عنوان = مناقب معروف الكرخي و أخباره | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی (نويسنده) جبوری، عبد الله (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = م6الف2 278/4 BP | موضوع = |نا...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''مناقب معروف الكرخي و أخباره'''، تألیف عبدالرحمن بن علی بن جوزی (متوفی 597ق)، کتابی است در مناقب و فضائل «معروف کرخی بغدادی». کتاب با مقدمه و تحقیق عبدالله الجبوری منتشر شده است. | '''مناقب معروف الكرخي و أخباره'''، تألیف [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|عبدالرحمن بن علی بن جوزی]] (متوفی 597ق)، کتابی است در مناقب و فضائل «معروف کرخی بغدادی». کتاب با مقدمه و تحقیق [[جبوری، عبد الله|عبدالله الجبوری]] منتشر شده است. | ||
نویسنده، علم تراجم را همانند گوهری بر تاج میراث اسلامی و علم برتری دانسته است که حرکت فرهنگی مسلمانان بهوسیله آن متمایز و بین انواع فعالیتهای فکری در میراث جهانی برگزیده میشود؛ لذا کتب مناقب که به تراجم و شرح حال جویندگان دانش و اساتید ایشان اختصاص دارند، متمایز از دیگر آثار هستند. نویسندگان در گذشته مجموعهای از کتب مناقب تألیف کرده و احوال گروهی از اعلام امت اسلامی را در آنها نوشتهاند. البته تعداد اندکی از این آثار به دست ما رسیده است. از جمله این مناقب، مناقب شیخ معروف کرخی بغدادی است که واعظ بغداد و بزرگترین عالم عصر او، یعنی ابن جوزی (متوفی 597ق) آن را نوشته است. از دیدگاه محقق اثر، ابن جوزی هرگاه تصمیم به ذکر اخبار و مناقب یک شخص میگیرد، هدفش ترویج روح زهد و صفای عقیده از خلال ذکر سیره اوست و بدینوسیله با مطالب آن، بنای بر درمان ضعفهای اعتقادی مردم در عصرش داشته است؛ چراکه او به احوال پیشینیان و صدر اول کاملاً واقف بوده و در زمان او کسی در شناخت ایشان همپای او نبوده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص16</ref>. | نویسنده، علم تراجم را همانند گوهری بر تاج میراث اسلامی و علم برتری دانسته است که حرکت فرهنگی مسلمانان بهوسیله آن متمایز و بین انواع فعالیتهای فکری در میراث جهانی برگزیده میشود؛ لذا کتب مناقب که به تراجم و شرح حال جویندگان دانش و اساتید ایشان اختصاص دارند، متمایز از دیگر آثار هستند. نویسندگان در گذشته مجموعهای از کتب مناقب تألیف کرده و احوال گروهی از اعلام امت اسلامی را در آنها نوشتهاند. البته تعداد اندکی از این آثار به دست ما رسیده است. از جمله این مناقب، مناقب شیخ معروف کرخی بغدادی است که واعظ بغداد و بزرگترین عالم عصر او، یعنی [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] (متوفی 597ق) آن را نوشته است. از دیدگاه محقق اثر، ابن جوزی هرگاه تصمیم به ذکر اخبار و مناقب یک شخص میگیرد، هدفش ترویج روح زهد و صفای عقیده از خلال ذکر سیره اوست و بدینوسیله با مطالب آن، بنای بر درمان ضعفهای اعتقادی مردم در عصرش داشته است؛ چراکه او به احوال پیشینیان و صدر اول کاملاً واقف بوده و در زمان او کسی در شناخت ایشان همپای او نبوده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص16</ref>. | ||
از میان اخبار مناقب، خواننده به بخشی از زندگی کرخی اطلاع مییابد؛ چراکه کتاب درصدد ترسیم دورنمایی از تولد و زندگی اوست<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | از میان اخبار مناقب، خواننده به بخشی از زندگی کرخی اطلاع مییابد؛ چراکه کتاب درصدد ترسیم دورنمایی از تولد و زندگی اوست<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | ||
ابن جوزی آنگونه که خود در مقدمه کتابش گفته، آن را به 27 باب تقسیم کرده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص43</ref>. ذکر اسم و نسب کرخی، اعتقادش، مسانیدش، ستایش علما از او، زهد، کرم، تفکر، تعبد و اجتهاد، کرامات او، بیماری و وفاتش، خوابهایی که خود او دیده و خوابهایی که درباره او دیدهاند و ذکر زیارت قبر او از جمله عناوین ابواب کتاب است<ref>ر.ک: همان، ص45-44</ref>. | [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] آنگونه که خود در مقدمه کتابش گفته، آن را به 27 باب تقسیم کرده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص43</ref>. ذکر اسم و نسب کرخی، اعتقادش، مسانیدش، ستایش علما از او، زهد، کرم، تفکر، تعبد و اجتهاد، کرامات او، بیماری و وفاتش، خوابهایی که خود او دیده و خوابهایی که درباره او دیدهاند و ذکر زیارت قبر او از جمله عناوین ابواب کتاب است<ref>ر.ک: همان، ص45-44</ref>. | ||
معروف است که پدر و مادر کرخی نصرانی بودند. درباره اسلام آوردن کرخی نقل شده که به دست علی بن موسی الرضا(ع) مسلمان شد و والدینش هم مسلمان شدند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص52-51</ref>. | معروف است که پدر و مادر کرخی نصرانی بودند. درباره اسلام آوردن کرخی نقل شده که به دست علی بن موسی الرضا(ع) مسلمان شد و والدینش هم مسلمان شدند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص52-51</ref>. |