ده گفتار: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    خط ۴۴: خط ۴۴:
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[پانزده گفتار]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]

    نسخهٔ ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۵:۳۵

    ده گفتار
    ده گفتار
    پدیدآورانمطهری، مرتضی (نويسنده)
    ناشرصدرا
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1380ش - 1422ق
    چاپ17
    شابک964-5600-12-X
    موضوعاسلام - مقاله‎‌‌ها و خطابه‎‌‌ها
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    9د6م 10/5 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ده گفتار اثر شهید مرتضی مطهری (1298-1358ش) است که مشتمل بر ده سخنرانی یا مقاله ایشان است که در طول سالهای 1339 تا 1341ش ایراد شده است.

    گفتارهای یکم تا هفتم، در انجمن ماهانه دینی و گفتار هشتم و نهم، در انجمن اسلامی مهندسین ایراد شده است. گفتار دهم نیز مستقلاً در کتابی به نام بحثی درباره مرجعیت و روحانیت چاپ شده بوده است. مجموعه این گفتارها بعد از بازنگری و اصلاحات و تنظیم مجدد مطالب توسط مؤلف، در قالب کتاب حاضر منتشر شده است.[۱]

    مؤلف در گفتار اول و دوم به موضوع تقوا، گفتار سوم به امر به معروف و نهی از منکر، گفتار چهارم به اصل اجتهاد در اسلام، گفتار پنجم به احیای فکر دینی، گفتار ششم به فریضه علم، گفتار هفتم به رهبری نسل جوان، گفتار هشتم و نهم به خطابه و منبر و در گفتار دهم به مشکل اساسی سازمان روحانیت پرداخته است.

    شهید مطهری در گفتار اول بر این نکته تأکید کرده که تقوا محدودیت نیست، مصونیت است. فرق است بین محدودیت و مصونیت. اگر هم نام آن را محدودیت بگذاریم محدودیتی است که عین مصونیت است. تقوا برای روح مانند خانه است برای زندگی، و مانند جامه است برای تن.[۲] در قرآن کریم برای تقوا دو اثر مهم ذکر شده که از یک‌سو عبارت از روشن‌بینی و بصیرت و از سوی دیگر حل مشکلات و آسان شدن کارها و بیرون رفتن از تنگناها و مضایق است.[۳]

    نویسنده در گفتار پنجم تحت عنوان احیاء فکر دینی، به ریشه‌یابی انحطاط مسلمین و کشورهای اسلامی در عصر حاضر پرداخته می‌نویسد: یا باید بگوییم اسلام، یعنی همان حقیقت اسلام در مغز و روح این ملتها هست، ولی خاصیت اسلام این است که ملتها را عقب می‌برد؛ و یا باید اعتراف کنیم که حقیقت اسلام به‌صورت اصلی در مغز و روح ما موجود نیست؛ بلکه این فکر اغلب در مغزهای ما به‌صورت مسخ شده موجود است؛ توحید ما توحید مسخ شده است، نبوت ما نبوت مسخ شده است، ولایت و امامت ما مسخ شده است، اعتقاد به قیامت ما کم‌وبیش همینطور. تمام دستورهای اصولی اسلام در فکر ما همه تغییر شکل داده.[۴]

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص 12-11
    2. ر.ک: متن کتاب، ص29-28
    3. ر.ک: همان، ص40
    4. ر.ک: همان، ص144

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها