حیری، اسحق بن حنین: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ':==' به '==') |
جز (added Category:مترجمان using HotCat) |
||
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR05810.jpg|بندانگشتی|حیری، اسحق بن حنین]] | [[پرونده:NUR05810.jpg|بندانگشتی|حیری، اسحق بن حنین]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |حیری، اسحق بن حنین | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | حیری، اسحاق بن حنین | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |حنين بن اسحاق | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |تقریبا 215ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |حیره | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |ربیع الآخر 298ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |حنين بن اسحاق | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[الطبيعة (أرسطوطاليس)]] | ||
|-class= | [[الطبيعة (أرسطوطاليس)|ترجمه عربی شرح تیماطیوس بر آنیمای ارسطو]] | ||
|کد | |- class="articleCode" | ||
|data-type= | |کد مؤلف | ||
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE05810AUTHORCODE | |||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''ابويعقوب اسحاق بن حنين بن اسحاق عبادى''' (متوفای 298ق- بغداد)، پزشک و مترجم آثار علمى يونانى، مسیحی نسطوری | |||
== ولادت == | |||
از تاریخ تولد و زندگی او اطلاع دقیقی در منابع نیامده است. | |||
== تحصیلات == | |||
وى در يك خانواده نسطورى، از قبيله عباد حيره زاده شد. اسحاق در كنار پدرش، پزشک و مترجم نامدار، حنين بن اسحاق و عمه زادهاش، حبيش، يكى از 3 دانشمند هنرور سخندانى است كه شالوده مكتب حنين را بنيان نهادند و در نقل دانشهاى يونانى به جهان اسلام، برجستهترين نقش را داشتند و به همت ايشان، طالبان معرفت در سرزمينهاى اسلامى، با مهمترين بخشهاى ميراث علمى يونانيان، آشنايى يافتند. | |||
وى نزد پدر و نيز پزشکان مصر و انطاكيه، دانش آموخت؛ پزشکى برجسته و مترجمى توانا شد و از توجه و عنايت خلفاى عباسى، از متوكل تا مكتفى و احترام و اعتماد قاسم بن عبيدالله، وزير معتضد برخوردار بود. او را در شمار نديمان مكتفى نيز شمرده و گفتهاند كه اين خليفه در تعيين فرزندش به ولايت عهد، نظر او را خواسته و او با توجه به احكام نجوم، پيشبينى كرده است كه خلافت به فرزند مكتفى نخواهد رسيد. اسحاق در آگاهى از دانشهاى يونانى و آشنايى با زبانهاى يونانى و سريانى و هنر ترجمه، در رديف پدرش و در فصاحت بيان در زبان عربى، از پدرش برتر بوده است. وى با گروهى از دانشمندان كه در پيرامون متكلم شيعى، حسن بن نوبخت گرد آمده بودند، رابطه داشت و بنا به قولى، به اسلام گرويده بود. | |||
ترجمههاى اسحاق به زبان عربى را از اغلب برگردانهاى لاتين آثار يونانى كه مستقيماً از اين زبان ترجمه شده است، به متن اصلى، نزدیک تر شناختهاند. از اينرو، افزون بر استفاده مستقيم از متون عربى اسحاق در تهيه ترجمههاى لاتين آثار دانشمندان يونان، در موارد بسيارى نيز براى درك درست متون لاتين، اين آثار به ويژه كتابهاى [[ارسطو]]، از ترجمههاى عربى اسحاق به عنوان شاهد استفاده شده است. وى شعر نيز مىسرود و [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]]، ابياتى از او نقل كرده است. | |||
== وفات == | |||
اسحاق در اواخر عمر دچار فلج شد. از سالهاى پايانى زندگى وى كه 3 سال نخست خلافت مقتدر را دربر میگیرد، هيچگونه آگاهى نداريم. | |||
== آثار== | |||
فعاليت اسحاق در زمينه ترجمه، عرصه بسيار گستردهاى را دربر مىگيرد. وى بيش از همه به ترجمه آثار فلسفى و به ويژه مؤلفات [[ارسطو]] و شروح آن پرداخت؛ در عين حال، شمارى از مهمترين آثار دانشمندان يونانى در رياضيات و نجوم را نيز ترجمه كرد. تأليفاتى نيز در پزشکى و داروسازى دارد. مهمترين آثار او، عبارتند از: | |||
الف) از آثار [[ارسطو]]: | |||
#قاطيغورياس يا مقولات. اسحاق اين اثر را مستقيماً از يونانى به عربى درآورد. | |||
#العبارة يا بارى ارمينياس | |||
#تحليل القياس يا آنالوطيقا الاول | |||
#البرهان يا آنالوطيقا الثانى | |||
#طوبيقا يا الجدل. اين اثر به دست اسحاق از يونانى به سريانى ترجمه شد و يحيى بن عدى آن را به عربى درآورد. | |||
#ريطوريقا يا الخطابة. گفته مىشود كه اسحاق اين اثر را به عربى ترجمه كرده است، اما از اين ترجمه نشانى در دست نيست. | |||
#الكون و الفساد. اين اثر توسط حنين از يونانى به سريانى و توسط اسحاق از سريانى به عربى درآمده است. از اين ترجمه نيز نشانى در دست نيست. | |||
#فى النفس. اسحاق اين اثر را مستقيماً به عربى درآورد. | |||
#السماع الطبيعى | |||
#كتاب الحروف، يا مابعد الطبيعة. | |||
ب) از آثار اقليدس: | ب) از آثار اقليدس: | ||
از منابع چنين بر مىآيد كه همه اين آثار مستقيماً از يونانى به عربى ترجمه شدهاند: | از منابع چنين بر مىآيد كه همه اين آثار مستقيماً از يونانى به عربى ترجمه شدهاند: | ||
#اصول الهندسة | |||
#المعطيات | |||
#المناظر. | |||
ج) از ديگر مؤلفان: | ج) از ديگر مؤلفان: | ||
#الاكر، يا الاشكال الكرية، اثر منلائوس | |||
#الكرة المتحركة، اثر آوتولوكوس | |||
#الكرة و الاسطوانة، اثر ارشميدس | |||
#شرح اوطوقيوس العسقلانى لمشكلات كتاب الكرة و الاسطوانة لارشميدس. نصيرالدين طوسى ترجمه اسحاق از اين اثر را بسيار ستوده است. | |||
#اصلاح جوامع الاسكندرانيين لشرح [[جالینوس]] لكتاب الفصول لابقراط | |||
#المجسطى، اثر بطلميوس | |||
#النبات | |||
#حجج ابرقلس فى قدم العالم | |||
#مسائل فرقليس فى الاشياء الطبیعیة | |||
#مقالة الاسكندر الافروديسى فى العقل | |||
#مقالة الاسكندر الافروديسى فى ان الهيولى غير الجنس | |||
#كتاب فى مراتب قرائة كتب [[جالینوس]] | |||
#شرح تميستيوس بر علم الحيوان [[ارسطو]]. | |||
د) تأليفات: | د) تأليفات: | ||
#تاريخ الاطباء و الفلاسفۀ؛ رساله كوچكى است كه اسحاق آن را به خواهش قاسم بن عبيدالله، وزير معتضد عباسى نوشته و در آن مختصرى از آگاهىهاى متعارف آن روزگار را درباره تاريخ پزشکى كهن به دست داده است. وى در اين اثر، از تاريخچهاى كه يحيى نحوى درباره پزشکان نوشته بود، استفاده كرده و به سخن خود، نادرستىهاى آن را نيز زدوده است. اين اثر در 1955م همراه طبقات الاطباء ابن جلجل چاپ شده است. | |||
#الادوية المفردة | |||
#معرفة. يك نسخه خطى از اين اثر در كتابخانه مركز موجود است. | |||
#مقالة فى الاشياء التى تعيد الصحة و الحفظ و تمنع من النسيان. در برخى منابع، از اين اثر با عنوان «الرسالة الشافية فى ادوية النسيان» ياد شده است. | |||
#الترياق. رازى در الحاوى از اين اثر نقل قول كرده است. | |||
#الادوية الموجودة بكل مكان | |||
#الكناش اللطيف | |||
#الزيج. محمد بن ابىبكر فارسى در «الزيج الممتحن المظفرى» از اين اثر ياد كرده است. | |||
== منابع مقاله == | |||
دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج8، ص232. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[الطبيعة (أرسطوطاليس)]] | |||
[[ | |||
[[ترجمه عربی شرح تیماطیوس بر آنیمای | [[ترجمه عربی شرح تیماطیوس بر آنیمای ارسطو]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:پزشکان]] | |||
[[رده:مترجمان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۷ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۳۰
نام | حیری، اسحق بن حنین |
---|---|
نامهای دیگر | حیری، اسحاق بن حنین |
نام پدر | حنين بن اسحاق |
متولد | تقریبا 215ق |
محل تولد | حیره |
رحلت | ربیع الآخر 298ق |
اساتید | حنين بن اسحاق |
برخی آثار | الطبيعة (أرسطوطاليس) |
کد مؤلف | AUTHORCODE05810AUTHORCODE |
ابويعقوب اسحاق بن حنين بن اسحاق عبادى (متوفای 298ق- بغداد)، پزشک و مترجم آثار علمى يونانى، مسیحی نسطوری
ولادت
از تاریخ تولد و زندگی او اطلاع دقیقی در منابع نیامده است.
تحصیلات
وى در يك خانواده نسطورى، از قبيله عباد حيره زاده شد. اسحاق در كنار پدرش، پزشک و مترجم نامدار، حنين بن اسحاق و عمه زادهاش، حبيش، يكى از 3 دانشمند هنرور سخندانى است كه شالوده مكتب حنين را بنيان نهادند و در نقل دانشهاى يونانى به جهان اسلام، برجستهترين نقش را داشتند و به همت ايشان، طالبان معرفت در سرزمينهاى اسلامى، با مهمترين بخشهاى ميراث علمى يونانيان، آشنايى يافتند.
وى نزد پدر و نيز پزشکان مصر و انطاكيه، دانش آموخت؛ پزشکى برجسته و مترجمى توانا شد و از توجه و عنايت خلفاى عباسى، از متوكل تا مكتفى و احترام و اعتماد قاسم بن عبيدالله، وزير معتضد برخوردار بود. او را در شمار نديمان مكتفى نيز شمرده و گفتهاند كه اين خليفه در تعيين فرزندش به ولايت عهد، نظر او را خواسته و او با توجه به احكام نجوم، پيشبينى كرده است كه خلافت به فرزند مكتفى نخواهد رسيد. اسحاق در آگاهى از دانشهاى يونانى و آشنايى با زبانهاى يونانى و سريانى و هنر ترجمه، در رديف پدرش و در فصاحت بيان در زبان عربى، از پدرش برتر بوده است. وى با گروهى از دانشمندان كه در پيرامون متكلم شيعى، حسن بن نوبخت گرد آمده بودند، رابطه داشت و بنا به قولى، به اسلام گرويده بود.
ترجمههاى اسحاق به زبان عربى را از اغلب برگردانهاى لاتين آثار يونانى كه مستقيماً از اين زبان ترجمه شده است، به متن اصلى، نزدیک تر شناختهاند. از اينرو، افزون بر استفاده مستقيم از متون عربى اسحاق در تهيه ترجمههاى لاتين آثار دانشمندان يونان، در موارد بسيارى نيز براى درك درست متون لاتين، اين آثار به ويژه كتابهاى ارسطو، از ترجمههاى عربى اسحاق به عنوان شاهد استفاده شده است. وى شعر نيز مىسرود و ابن ابىاصيبعه، ابياتى از او نقل كرده است.
وفات
اسحاق در اواخر عمر دچار فلج شد. از سالهاى پايانى زندگى وى كه 3 سال نخست خلافت مقتدر را دربر میگیرد، هيچگونه آگاهى نداريم.
آثار
فعاليت اسحاق در زمينه ترجمه، عرصه بسيار گستردهاى را دربر مىگيرد. وى بيش از همه به ترجمه آثار فلسفى و به ويژه مؤلفات ارسطو و شروح آن پرداخت؛ در عين حال، شمارى از مهمترين آثار دانشمندان يونانى در رياضيات و نجوم را نيز ترجمه كرد. تأليفاتى نيز در پزشکى و داروسازى دارد. مهمترين آثار او، عبارتند از:
الف) از آثار ارسطو:
- قاطيغورياس يا مقولات. اسحاق اين اثر را مستقيماً از يونانى به عربى درآورد.
- العبارة يا بارى ارمينياس
- تحليل القياس يا آنالوطيقا الاول
- البرهان يا آنالوطيقا الثانى
- طوبيقا يا الجدل. اين اثر به دست اسحاق از يونانى به سريانى ترجمه شد و يحيى بن عدى آن را به عربى درآورد.
- ريطوريقا يا الخطابة. گفته مىشود كه اسحاق اين اثر را به عربى ترجمه كرده است، اما از اين ترجمه نشانى در دست نيست.
- الكون و الفساد. اين اثر توسط حنين از يونانى به سريانى و توسط اسحاق از سريانى به عربى درآمده است. از اين ترجمه نيز نشانى در دست نيست.
- فى النفس. اسحاق اين اثر را مستقيماً به عربى درآورد.
- السماع الطبيعى
- كتاب الحروف، يا مابعد الطبيعة.
ب) از آثار اقليدس:
از منابع چنين بر مىآيد كه همه اين آثار مستقيماً از يونانى به عربى ترجمه شدهاند:
- اصول الهندسة
- المعطيات
- المناظر.
ج) از ديگر مؤلفان:
- الاكر، يا الاشكال الكرية، اثر منلائوس
- الكرة المتحركة، اثر آوتولوكوس
- الكرة و الاسطوانة، اثر ارشميدس
- شرح اوطوقيوس العسقلانى لمشكلات كتاب الكرة و الاسطوانة لارشميدس. نصيرالدين طوسى ترجمه اسحاق از اين اثر را بسيار ستوده است.
- اصلاح جوامع الاسكندرانيين لشرح جالینوس لكتاب الفصول لابقراط
- المجسطى، اثر بطلميوس
- النبات
- حجج ابرقلس فى قدم العالم
- مسائل فرقليس فى الاشياء الطبیعیة
- مقالة الاسكندر الافروديسى فى العقل
- مقالة الاسكندر الافروديسى فى ان الهيولى غير الجنس
- كتاب فى مراتب قرائة كتب جالینوس
- شرح تميستيوس بر علم الحيوان ارسطو.
د) تأليفات:
- تاريخ الاطباء و الفلاسفۀ؛ رساله كوچكى است كه اسحاق آن را به خواهش قاسم بن عبيدالله، وزير معتضد عباسى نوشته و در آن مختصرى از آگاهىهاى متعارف آن روزگار را درباره تاريخ پزشکى كهن به دست داده است. وى در اين اثر، از تاريخچهاى كه يحيى نحوى درباره پزشکان نوشته بود، استفاده كرده و به سخن خود، نادرستىهاى آن را نيز زدوده است. اين اثر در 1955م همراه طبقات الاطباء ابن جلجل چاپ شده است.
- الادوية المفردة
- معرفة. يك نسخه خطى از اين اثر در كتابخانه مركز موجود است.
- مقالة فى الاشياء التى تعيد الصحة و الحفظ و تمنع من النسيان. در برخى منابع، از اين اثر با عنوان «الرسالة الشافية فى ادوية النسيان» ياد شده است.
- الترياق. رازى در الحاوى از اين اثر نقل قول كرده است.
- الادوية الموجودة بكل مكان
- الكناش اللطيف
- الزيج. محمد بن ابىبكر فارسى در «الزيج الممتحن المظفرى» از اين اثر ياد كرده است.
منابع مقاله
دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج8، ص232.