۸۶٬۶۳۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '↵↵ ' به ' ') |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
[[ابوزهره، محمد]] (نویسنده) | [[ابوزهره، محمد]] (نویسنده) | ||
| زبان = | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 228 /الف2ت2 | | کد کنگره =BP 228 /الف2ت2 | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| شابک =977-10-1791-8 | | شابک =977-10-1791-8 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =14709 | ||
| کتابخوان همراه نور =14709 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تاريخ الجدل'''، تألیف [[ابوزهره، محمد|محمد بن احمد بن مصطفی]]، معروف به [[ابوزهره، محمد|ابوزهره]] (1316-1395ق) در موضوع علم کلام و مباحث مرتبط با فرق اسلامی است. | '''تاريخ الجدل'''، تألیف [[ابوزهره، محمد|محمد بن احمد بن مصطفی]]، معروف به [[ابوزهره، محمد|ابوزهره]] (1316-1395ق) در موضوع علم کلام و مباحث مرتبط با فرق اسلامی است. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده، نخست به تفاوت «مناظره» و «جدل» و «مکابره» با یکدیگر اشاره میکند و مینویسد: هدف از مناظره دست یافتن به صواب است و راه یافتن | نویسنده، نخست به تفاوت «مناظره» و «جدل» و «مکابره» با یکدیگر اشاره میکند و مینویسد: هدف از مناظره دست یافتن به صواب است و راه یافتن به حقیقت موضوعی که طرفین در آن اختلاف نظر دارند. در «جدل» مقصود الزام حریف و پیروزی بر خصم است. در «مکابره»، نه دستیابی بهحق مراد است و نه الزام خصم، بلکه شهرتطلبی و لجاجت مقصود است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5</ref>. | ||
گاهی لفظ جدل استعمال میشود و منظور از آن مناظره است همانند قول خداوند که میفرماید: '''وَ جٰادِلْهُمْ بِالتِي هِي أَحْسَنُ''' (نحل: 125). | گاهی لفظ جدل استعمال میشود و منظور از آن مناظره است همانند قول خداوند که میفرماید:'''وَ جٰادِلْهُمْ بِالتِي هِي أَحْسَنُ''' (نحل: 125). | ||
[[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] در تعریف و علت پدید آمدن فن «جدل» چنین مینویسد: «جدل عبارت است از شناختن آداب مناظرهای است که میان پیروان مذاهب فقهی و جز آن روی میدهد. این فن هنگامی متداول شد که باب مناظره در رد و قبول مسائل توسعه یافت؛ چه، هریک از مناظرهکنندگان، هنگام بحث، در استدلال و پاسخ دادن، بیضابطه سخن میگفتند که برخی از این سخنان و دلایل درست و برخی نادرست بود؛ ازاینرو، پیشوایان ناگزیر شدند آداب و احکامی وضع کنند تا مناظرهکنندگان در رد و قبول، بر وفق آن ضوابط سخن گویند و از حدود آن خارج نشوند و وضع استدلالکننده و پاسخدهنده روشن گردد که چگونه به استدلال پردازد و به چه کیفیتی دست از استدلال بازدارد؛ در چه جایی اعتراض کند یا به معارضه برخیزد و کجا سکوت کند تا خصم به سخن و استدلال پردازد»<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. | [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] در تعریف و علت پدید آمدن فن «جدل» چنین مینویسد: «جدل عبارت است از شناختن آداب مناظرهای است که میان پیروان مذاهب فقهی و جز آن روی میدهد. این فن هنگامی متداول شد که باب مناظره در رد و قبول مسائل توسعه یافت؛ چه، هریک از مناظرهکنندگان، هنگام بحث، در استدلال و پاسخ دادن، بیضابطه سخن میگفتند که برخی از این سخنان و دلایل درست و برخی نادرست بود؛ ازاینرو، پیشوایان ناگزیر شدند آداب و احکامی وضع کنند تا مناظرهکنندگان در رد و قبول، بر وفق آن ضوابط سخن گویند و از حدود آن خارج نشوند و وضع استدلالکننده و پاسخدهنده روشن گردد که چگونه به استدلال پردازد و به چه کیفیتی دست از استدلال بازدارد؛ در چه جایی اعتراض کند یا به معارضه برخیزد و کجا سکوت کند تا خصم به سخن و استدلال پردازد»<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
به علت فاصله داشتن مسیحیان از پیامبر، آنان اصطکاک کمتری با پیامبر داشتند؛ لذا آیات کمتری درباره آنان نازل شده است. از جمله آیاتی که درباره مسیحیان نازل شده است رد اعتقاد تثلیث است که در آیه 73 سوره مائده به آن اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>. | به علت فاصله داشتن مسیحیان از پیامبر، آنان اصطکاک کمتری با پیامبر داشتند؛ لذا آیات کمتری درباره آنان نازل شده است. از جمله آیاتی که درباره مسیحیان نازل شده است رد اعتقاد تثلیث است که در آیه 73 سوره مائده به آن اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>. | ||
همان طور که بیان شد خداوند در قرآن با برخی از اقوام برای ارشاد آنها دست به جدل و مناظره زده است؛ مثلاًبه شیوه قیاس مضمر با مسیحیانی که معتقد بودند: چون عیسی بدون پدر به دنیا آمده، پس پسر خداست، به بحث پرداخته است (قیاس مضمر، قیاسی است که یکی از مقدمات در آن حذف میشود): '''إِن مَثَلَ عِيْسىٰ عِنْدَ اَللٰهِ كمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرٰابٍ ثُم قٰالَ لَهُ كنْ فَيكونُ''' (آلعمران: 59) (در واقع مثل عیسی نزد خدا همچون مثل [خلقت] آدم است [که] او را از خاک آفرید، سپس بدو گفت: باش، پس وجود یافت شد). | همان طور که بیان شد خداوند در قرآن با برخی از اقوام برای ارشاد آنها دست به جدل و مناظره زده است؛ مثلاًبه شیوه قیاس مضمر با مسیحیانی که معتقد بودند: چون عیسی بدون پدر به دنیا آمده، پس پسر خداست، به بحث پرداخته است (قیاس مضمر، قیاسی است که یکی از مقدمات در آن حذف میشود):'''إِن مَثَلَ عِيْسىٰ عِنْدَ اَللٰهِ كمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرٰابٍ ثُم قٰالَ لَهُ كنْ فَيكونُ''' (آلعمران: 59) (در واقع مثل عیسی نزد خدا همچون مثل [خلقت] آدم است [که] او را از خاک آفرید، سپس بدو گفت: باش، پس وجود یافت شد). | ||
در واقع استدلال در این آیه چنین است: حضرت آدم مثل حضرت عیسی از پدر متولد نشده؛ پس اگر عیسی بدین سبب پسر خداست، آدم سزاوارتر است؛ لکن آدم به اعتراف خود شما پسر خدا نیست؛ پس عیسی نیز پسر خدا نمیباشد<ref>ر.ک: همان، ص52-53</ref>. | در واقع استدلال در این آیه چنین است: حضرت آدم مثل حضرت عیسی از پدر متولد نشده؛ پس اگر عیسی بدین سبب پسر خداست، آدم سزاوارتر است؛ لکن آدم به اعتراف خود شما پسر خدا نیست؛ پس عیسی نیز پسر خدا نمیباشد<ref>ر.ک: همان، ص52-53</ref>. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
بعد از پیامبر بین مسلمانان نیز مناظرات و جدلهایی صورت گرفت که عمده آن به سه موضوع امامت، اصول اعتقادات و فروعات دین مربوط میشد. اختلاف در امامت یکی از مسائل مهمی است که بعد از پیامبر، جامعه اسلامی به آن مبتلا شد. این اختلاف در عصر خلفا واقع شد. دراینبین، انصار مایل بودند که خلیفه را از میان خویش انتخاب کنند؛ زیرا آنان بودند که پیامبر و دینش را حمایت کردند. گروهی از مهاجرین، ابوبکر را شایسته این مقام میدانستند و گروه دیگری امامت را شایسته بنیهاشم و از بین بنیهاشم، امیرالمؤمنین علی(ع) را بهخاطر سابقه او در دین اسلام، دفاع از پیامبر، برتری علمی و فقهی او نسبت به دیگران و... برترین شخص برای خلافت و امامت میدانستند. لکن گروه وسط بر دو گروه دیگر غلبه کرده و جمهور مسلمانان (در ظاهر) از آنها تبعیت نمودند<ref>ر.ک: همان، ص73</ref>. | بعد از پیامبر بین مسلمانان نیز مناظرات و جدلهایی صورت گرفت که عمده آن به سه موضوع امامت، اصول اعتقادات و فروعات دین مربوط میشد. اختلاف در امامت یکی از مسائل مهمی است که بعد از پیامبر، جامعه اسلامی به آن مبتلا شد. این اختلاف در عصر خلفا واقع شد. دراینبین، انصار مایل بودند که خلیفه را از میان خویش انتخاب کنند؛ زیرا آنان بودند که پیامبر و دینش را حمایت کردند. گروهی از مهاجرین، ابوبکر را شایسته این مقام میدانستند و گروه دیگری امامت را شایسته بنیهاشم و از بین بنیهاشم، امیرالمؤمنین علی(ع) را بهخاطر سابقه او در دین اسلام، دفاع از پیامبر، برتری علمی و فقهی او نسبت به دیگران و... برترین شخص برای خلافت و امامت میدانستند. لکن گروه وسط بر دو گروه دیگر غلبه کرده و جمهور مسلمانان (در ظاهر) از آنها تبعیت نمودند<ref>ر.ک: همان، ص73</ref>. | ||
عمده جدلها در این ایام، بین مهاجرین و انصار درباره منصب خلافت بود. بعد از گذشت این دوره، در پایان خلافت خلیفه سوم بهخاطر برخی از عملکردهای خلیفه سوم و وجود برخی از | عمده جدلها در این ایام، بین مهاجرین و انصار درباره منصب خلافت بود. بعد از گذشت این دوره، در پایان خلافت خلیفه سوم بهخاطر برخی از عملکردهای خلیفه سوم و وجود برخی از فتنران در این ایام، مجادلات زیادی صورت گرفت<ref>ر.ک: همان، ص79-81</ref>. | ||
در زمان خلافت حضرت علی(ع) به بهانه قصاص و خونخواهی از خلیفه سوم، جامعه اسلامی دچار | در زمان خلافت حضرت علی(ع) به بهانه قصاص و خونخواهی از خلیفه سوم، جامعه اسلامی دچار فتنری و مجادلاتی در این زمینه شد<ref>ر.ک: همان، ص83-84</ref>. | ||
جدال در اصول و فروع دین و نیز جدال در عصر اموی از دیگر مطالبی است که نویسنده در ادامه به آنها پرداخته است. | جدال در اصول و فروع دین و نیز جدال در عصر اموی از دیگر مطالبی است که نویسنده در ادامه به آنها پرداخته است. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
سرانجام یک نفر از بنیعقیل (از بنیهاشم) گفت: طلاق، واقع نشده است؛ زیرا علی(ع) برتر از سایر افراد امت است؛ بنابراین چون طلاق مشروط به عدم برتری امام علی(ع) است، درحالیکه علی(ع) برتر است، پس طلاق واقع نشده است. | سرانجام یک نفر از بنیعقیل (از بنیهاشم) گفت: طلاق، واقع نشده است؛ زیرا علی(ع) برتر از سایر افراد امت است؛ بنابراین چون طلاق مشروط به عدم برتری امام علی(ع) است، درحالیکه علی(ع) برتر است، پس طلاق واقع نشده است. | ||
مرد عقیلی در توضیح ادعای خود به عمر بن عبدالعزیز گفت تو را به خدا سوگند میدهم، آیا مگر نه این است که رسول خدا(ص) به عیادت فاطمه(س) | مرد عقیلی در توضیح ادعای خود به عمر بن عبدالعزیز گفت تو را به خدا سوگند میدهم، آیا مگر نه این است که رسول خدا(ص) به عیادت فاطمه(س) هنگامی که همسر علی(ع) بود و بیمار شده بود رفت و به او فرمود: دخترم چه غذایی میل داری؟ | ||
فاطمه(س) عرض کرد: انگور میخواهم؛ بااینکه فصل انگور نبود، [[امام على(ع)|علی(ع)]] نیز در سفر بود. پیامبر(ع) چنین دعا کرد: «خدایا انگور را بهوسیله آن کس که مقامش در پیشگاه تو از همه افراد امتم بهتر است، برای ما بفرست». ناگاه علی(ع) در خانه را زد و وارد خانه شد؛ درحالیکه زنبیلی در دست داشت که با عبایش روی آن را پوشانده بود. پیامبر(ع) فرمود: ای علی! این چیست؟ علی(ع) گفت: این انگور است که فاطمه(س) میل دارد و برای او آوردهام. پیامبر(ص) فرمود: «الله اكبر، خدایا همان گونه که با اختصاص دادن علی به دعای من، مرا شاد کردی، شفای دخترم را نیز در این انگور قرار بده. | فاطمه(س) عرض کرد: انگور میخواهم؛ بااینکه فصل انگور نبود، [[امام على(ع)|علی(ع)]] نیز در سفر بود. پیامبر(ع) چنین دعا کرد: «خدایا انگور را بهوسیله آن کس که مقامش در پیشگاه تو از همه افراد امتم بهتر است، برای ما بفرست». ناگاه علی(ع) در خانه را زد و وارد خانه شد؛ درحالیکه زنبیلی در دست داشت که با عبایش روی آن را پوشانده بود. پیامبر(ع) فرمود: ای علی! این چیست؟ علی(ع) گفت: این انگور است که فاطمه(س) میل دارد و برای او آوردهام. پیامبر(ص) فرمود: «الله اكبر، خدایا همان گونه که با اختصاص دادن علی به دعای من، مرا شاد کردی، شفای دخترم را نیز در این انگور قرار بده. | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۸: | ||
[[رده:احتجاجات درباره اسلام]] | [[رده:احتجاجات درباره اسلام]] | ||