رؤية الله جل و علا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شـ' به 'ش')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۲: خط ۱۲:
[[ابن نحاس، عبدالرحمن بن عمر]] (نویسنده)
[[ابن نحاس، عبدالرحمن بن عمر]] (نویسنده)


[[مزيدي، احمد فريد]] (محقق)
[[مزیدی، احمد فرید]] (محقق)


| زبان =عربی
| زبان =عربی
خط ۳۰: خط ۳۰:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =25592
| کتابخانۀ دیجیتال نور =21198
| کتابخوان همراه نور =21198
| کتابخوان همراه نور =21198
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۳۶: خط ۳۶:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}


{{کاربردهای دیگر|رؤية الله (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|رؤية الله (ابهام زدایی)}}


'''رؤية الله جل و علا'''، [[دارقطنی، علی بن عمر|ابوالحسن علی بن عمر دارقطنی شافعی]] (متوفی 385ق)، از جمله آثار کلامی اسلامی پیرامون موضوع رؤیت خداوند در قیامت است.  
'''رؤية الله جل و علا'''، [[دارقطنی، علی بن عمر|ابوالحسن علی بن عمر دارقطنی شافعی]] (متوفی 385ق)، از جمله آثار کلامی اسلامی پیرامون موضوع رؤیت خداوند در قیامت است.  
خط ۴۷: خط ۴۳:
«رؤية الله تبارك و تعالی»، نوشته [[ابن نحاس، عبدالرحمن بن عمر|عبدالرحمن بن عمر بن نحاس]] (متوفی 416ق) و «[[ضوء الساري إلی معرفة رؤية الباري]]»، [[ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل|شهاب‌الدین ابوشامه مقدسی شافعی]] (متوفی 665ق)، دو رساله دیگری است که به کتاب ضمیمه شده است.  
«رؤية الله تبارك و تعالی»، نوشته [[ابن نحاس، عبدالرحمن بن عمر|عبدالرحمن بن عمر بن نحاس]] (متوفی 416ق) و «[[ضوء الساري إلی معرفة رؤية الباري]]»، [[ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل|شهاب‌الدین ابوشامه مقدسی شافعی]] (متوفی 665ق)، دو رساله دیگری است که به کتاب ضمیمه شده است.  


[[مزيدي، احمد فريد|احمد فرید المزیدی]]، تحقیق کتاب را به انجام رسانده است.  
[[مزیدی، احمد فرید|احمد فرید المزیدی]]، تحقیق کتاب را به انجام رسانده است.  


==ساختار==
==ساختار==
خط ۶۳: خط ۵۹:
ادلّه امکان رؤیت دو‎ گونه‌اند: یکی ادله‌ای که مستقیماً امکان رؤیت را ثابت می‌کنند و دیگری ادلّه‌ای که امکان‎ را‎ با ذکر وقوع رؤیت ‎در‎ قیامت‎ نتیجه می‌دهند‎<ref>ر.ک: حشمت‌پور، محمدحسین، ص‎50</ref>‎؛ به‌عنوان مثال روایات فراوانی از جریر بن عبدالله بجلی در این رابطه نقل شده است؛ در روایت 102 چنین آمده است: «نزد پیامبر(ص) بودیم، پس آن حضرت به ماه شب چهارده نگاه کرد و فرمود: شما روز قیامت به‌عیان خداوند را خواهید دید؛ همان ‎گونه که این ماه را می‌بینید و برای دیدن به یکدیگر فشار نمی‌آورید یا ستم نمی‌کنید [به‌طوری‌که بعضی ببینند و بعضی دیگر نبینند]<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎56</ref>‎.
ادلّه امکان رؤیت دو‎ گونه‌اند: یکی ادله‌ای که مستقیماً امکان رؤیت را ثابت می‌کنند و دیگری ادلّه‌ای که امکان‎ را‎ با ذکر وقوع رؤیت ‎در‎ قیامت‎ نتیجه می‌دهند‎<ref>ر.ک: حشمت‌پور، محمدحسین، ص‎50</ref>‎؛ به‌عنوان مثال روایات فراوانی از جریر بن عبدالله بجلی در این رابطه نقل شده است؛ در روایت 102 چنین آمده است: «نزد پیامبر(ص) بودیم، پس آن حضرت به ماه شب چهارده نگاه کرد و فرمود: شما روز قیامت به‌عیان خداوند را خواهید دید؛ همان ‎گونه که این ماه را می‌بینید و برای دیدن به یکدیگر فشار نمی‌آورید یا ستم نمی‌کنید [به‌طوری‌که بعضی ببینند و بعضی دیگر نبینند]<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎56</ref>‎.


در رساله ابن نحاس، شرح حال وی به‌اختصار پیش از ورود به متن اثر ذکر شده است. از نسخه چاپ‎شده در هند، به‌عنوان اصل رساله استفاده شده است.<ref>ر.ک: همان، ص117</ref>‎.
در رساله ابن نحاس، شرح حال وی به‌اختصار پیش از ورود به متن اثر ذکر شده است. از نسخه چاپ‎‌شده در هند، به‌عنوان اصل رساله استفاده شده است.<ref>ر.ک: همان، ص117</ref>‎.


اولین روایت این اثر نیز همان روایت جریر بن عبدالله در رؤیت خداوند با اندکی اختلاف است.<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>‎. در موارد بعدی نیز همین روایت جریر یا غیر آن با اسناد دیگری ذکر شده که ابن نحاس به جهت جلوگیری از تکرار با لفظ «نحوه» از ذکر متن روایت خودداری کرده است.<ref>ر.ک: همان، روایت 2 و 3 و 8</ref>‎.  
اولین روایت این اثر نیز همان روایت جریر بن عبدالله در رؤیت خداوند با اندکی اختلاف است.<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>‎. در موارد بعدی نیز همین روایت جریر یا غیر آن با اسناد دیگری ذکر شده که ابن نحاس به جهت جلوگیری از تکرار با لفظ «نحوه» از ذکر متن روایت خودداری کرده است.<ref>ر.ک: همان، روایت 2 و 3 و 8</ref>‎.  


رساله سوم نیز با شرح حال [[ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل|ابوشامه]] و اشاره به برخی از عناوین آثارش آغاز شده است. [[ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل|ابوشامه]] سپس در مقدمه‌اش به خوابی از [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] اشاره می‌کند با این مضمون که پیامبر(ص) را در خواب می‌بیند و آن حضرت از او می‌پرسد: آیا نه این است که در حدیث نوشته‌ای خداوند تعالی در آخرت دیده می‌شود؟ او پاسخ می‌دهد: بله یا رسول‌الله. حضرت می‌پرسد: پس چه چیز تو را از قائل شدن به آن بازمی‌دارد؟ او پاسخ می‌دهد: ادله عقلی من را بازمی‌دارد؛ لذا اخبار را تأویل می‎‎برم و.... این حکایت را به‌تفصیل ابن عساکر (متوفی 571ق) در «تبيين‎ كذب‎ المفتري‎ في ما نسب‎ إلى‎ الإمام‎ أبي‌الحسن‎ الأشعري‎» که در دفاع‎ از عقاید اشعریان‎ نوشته شده، نقل کرده است. اکثر مفسرین، محدثین و متکلمین اهل سنت به تقریر این مسئله پرداخته و در حد علم و فهم خود آن را تبیین کرده‌اند؛ لذا نویسنده تصمیم گرفته که از هر گروه بهترین سخنانشان را گرد آورده و به‌اختصار ارائه کند<ref>ر.ک: همان، ص131</ref>‎.  
رساله سوم نیز با شرح حال [[ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل|ابوشامه]] و اشاره به برخی از عناوین آثارش آغاز شده است. [[ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل|ابوشامه]] سپس در مقدمه‌اش به خوابی از [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] اشاره می‌کند با این مضمون که پیامبر(ص) را در خواب می‌بیند و آن حضرت از او می‌پرسد: آیا نه این است که در حدیث نوشته‌ای خداوند تعالی در آخرت دیده می‌شود؟ او پاسخ می‌دهد: بله یا رسول‌الله. حضرت می‌پرسد: پس چه چیز تو را از قائل شدن به آن بازمی‌دارد؟ او پاسخ می‌دهد: ادله عقلی من را بازمی‌دارد؛ لذا اخبار را تأویل می‎‎‌برم و.... این حکایت را به‌تفصیل ابن عساکر (متوفی 571ق) در «تبيين‎ كذب‎ المفتري‎ في ما نسب‎ إلى‎ الإمام‎ أبي‌الحسن‎ الأشعري‎» که در دفاع‎ از عقاید اشعریان‎ نوشته شده، نقل کرده است. اکثر مفسرین، محدثین و متکلمین اهل سنت به تقریر این مسئله پرداخته و در حد علم و فهم خود آن را تبیین کرده‌اند؛ لذا نویسنده تصمیم گرفته که از هر گروه بهترین سخنانشان را گرد آورده و به‌اختصار ارائه کند<ref>ر.ک: همان، ص131</ref>‎.  
   
   
در اولین فصل از این رساله به ادله قرآنی وقوع «رؤیت خداوند» در آخرت به نقل از منابع اهل سنت اشاره شده است. در فصل دوم به اخبار نبوی که تصریح به این موضوع دارند به نقل گروهی از صحابه چون ابوموسی اشعری اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص154</ref>‎.  
در اولین فصل از این رساله به ادله قرآنی وقوع «رؤیت خداوند» در آخرت به نقل از منابع اهل سنت اشاره شده است. در فصل دوم به اخبار نبوی که تصریح به این موضوع دارند به نقل گروهی از صحابه چون ابوموسی اشعری اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص154</ref>‎.  
۸۹۳

ویرایش