۸۴٬۷۵۶
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '| پس از =↵| پیش از =↵}}↵ ↵↵'''' به '| پس از = | پیش از = }} '''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
در فصل چهارم، انواع کتابخانه در اسلام را معرفی میکند. نخست از کتابخانههای مساجد و جوامع میگوید و میافزاید: دقیقا معلوم نیست این کتابخانهها از چه زمانی پیدا شده است؛ آنگاه، پس از شرح استفادۀ آموزشی از مسجد، به کتابخانه در جوامع و از جمله نخستین جامع جهان اسلام یعنی، جامع الازهر میپردازد و از جامع زیتونه میگوید؛ سپس، به شرح کتابخانههای شخصی میپردازد و از کتابخانههای جاحظ، فتح بن خاقان، کندی، ابن عمید، صاحب بن عباد، ابن حمدان، صاحب امین الدوله، ابن حزم، قاضی ابو المطرف یاد میکند؛ آنگاه، به کتابخانههای آکادمیک مثل بیت الحکمۀ بغداد و دار الحکمۀ مصر میپردازد و از کتابخانۀ مراغه نیز یاد میکند و پس از این، از کتابخانههای سلطنتی (خلافتی) میگوید. این کتابخانهها را خلفا، امیران و حکام برپا میکردند و هدف، استفادۀ شخصی از آنها بوده است. نگارنده برای شرح اینگونه کتابخانهها به کتابخانۀ بخارا و کتابخانه عضد الدوله در شیراز اشاره میکند و از توجه ناصر، مستنصر و مستعصم به کتاب و کتابخانه میگوید و از کتابخانههای آنها یاد میکند بعد به کتابخانههای سلطنتی در غرب اسلامی یعنی شام میپردازد و از کتابخانه سیف الدوله و کتابخانهای که مؤسس آن معلوم نیست در شهر آمد میگوید و از کتابخانههای فاطمیان در مصر یاد میکند و به کتابخانههای سلطنتی در آندلس میپردازد. | در فصل چهارم، انواع کتابخانه در اسلام را معرفی میکند. نخست از کتابخانههای مساجد و جوامع میگوید و میافزاید: دقیقا معلوم نیست این کتابخانهها از چه زمانی پیدا شده است؛ آنگاه، پس از شرح استفادۀ آموزشی از مسجد، به کتابخانه در جوامع و از جمله نخستین جامع جهان اسلام یعنی، جامع الازهر میپردازد و از جامع زیتونه میگوید؛ سپس، به شرح کتابخانههای شخصی میپردازد و از کتابخانههای جاحظ، فتح بن خاقان، کندی، ابن عمید، صاحب بن عباد، ابن حمدان، صاحب امین الدوله، ابن حزم، قاضی ابو المطرف یاد میکند؛ آنگاه، به کتابخانههای آکادمیک مثل بیت الحکمۀ بغداد و دار الحکمۀ مصر میپردازد و از کتابخانۀ مراغه نیز یاد میکند و پس از این، از کتابخانههای سلطنتی (خلافتی) میگوید. این کتابخانهها را خلفا، امیران و حکام برپا میکردند و هدف، استفادۀ شخصی از آنها بوده است. نگارنده برای شرح اینگونه کتابخانهها به کتابخانۀ بخارا و کتابخانه عضد الدوله در شیراز اشاره میکند و از توجه ناصر، مستنصر و مستعصم به کتاب و کتابخانه میگوید و از کتابخانههای آنها یاد میکند بعد به کتابخانههای سلطنتی در غرب اسلامی یعنی شام میپردازد و از کتابخانه سیف الدوله و کتابخانهای که مؤسس آن معلوم نیست در شهر آمد میگوید و از کتابخانههای فاطمیان در مصر یاد میکند و به کتابخانههای سلطنتی در آندلس میپردازد. | ||
در فصل پنجم که ادامه بحث فصل چهارم است، از کتابخانههای عمومی و شمار فراوان آنها در سراسر جهان اسلام میگوید. از کتابخانۀ عمومی ساوه، شاپور (سابور) در بغداد، کتابخانهای در رامهرمز و کتابخانهای در بصره یاد میکند و کتابخانه شاپور بغداد بنی عمار طرابلس را بشرح میآورد. آنگاه از کتابخانههای مدارس و بیمارستانها و برخی انواع دیگر کتابخانهها مثل کتابخانههای مقابر، | در فصل پنجم که ادامه بحث فصل چهارم است، از کتابخانههای عمومی و شمار فراوان آنها در سراسر جهان اسلام میگوید. از کتابخانۀ عمومی ساوه، شاپور (سابور) در بغداد، کتابخانهای در رامهرمز و کتابخانهای در بصره یاد میکند و کتابخانه شاپور بغداد بنی عمار طرابلس را بشرح میآورد. آنگاه از کتابخانههای مدارس و بیمارستانها و برخی انواع دیگر کتابخانهها مثل کتابخانههای مقابر، خانقاهها، و کتابخانههای سیار یاد میکند. | ||
در فصل ششم از سازمان درونی و اداری و مالی کتابخانه میگوید و در فصل هفتم به هدیه کتاب، کتابت، انتقال کتاب از کشوری به کشور دیگر، استفادۀ آموزشی و تحقیقاتی از کتابخانهها، بیمهری به کتاب و سرنوشت کتابخانهها میپردازد. | در فصل ششم از سازمان درونی و اداری و مالی کتابخانه میگوید و در فصل هفتم به هدیه کتاب، کتابت، انتقال کتاب از کشوری به کشور دیگر، استفادۀ آموزشی و تحقیقاتی از کتابخانهها، بیمهری به کتاب و سرنوشت کتابخانهها میپردازد. |