روشنفکری و روشنفکران در ایران از دیدگاه حضرت امام خمینی(قدس‌سره): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
یکی از آثار ترویج چنین فرهنگی، بی-تفاوت کردن جوانان نسبت به سرنوشت خودشان بود. روشنفکران برای انزوای دین و ترویج فرهنگ غرب چند برنامه را در عرض یکدیگر اجرا نمودند:   
یکی از آثار ترویج چنین فرهنگی، بی-تفاوت کردن جوانان نسبت به سرنوشت خودشان بود. روشنفکران برای انزوای دین و ترویج فرهنگ غرب چند برنامه را در عرض یکدیگر اجرا نمودند:   


الف) جدا کردن ملّت از اسلام. ب)مخالفت با روحانیت و تبلیغات همه جانبه علیه آنان. ج) هجوم به ارزش های اسلامی. د)وابسته کردن کشور از تمامی جهات به کشورهای غربی. و)نفوذ در مراکز تعلیم  و تربیت بویژه دانشگاه‌ها.  حضرت امام خمینی همان زمان فریاد برآورد و ملّت ایران را به مقابله با این فجایع فراخواند. پس از انقلاب نیز روشنفکرانی که رگه های کم رنگی از دین را حفظ کرده بودند در قالب جمعیت ملی گرای نهضت آزادی باز هم دست از تلاش خود برنداشتند و می‌توان محورهای مخالفت روشنفکران را بدین شرح نام برد: الف)همه پرسی نوع نظام در دوازدهم فروردین سال 58. ب)مخالفت با اسم شورای اسلامی. ج) مخالفت و ضدیت شدید با روحانیت و احکام اسلامی و...  
الف) جدا کردن ملّت از اسلام.
 
ب)مخالفت با روحانیت و تبلیغات همه جانبه علیه آنان. ج) هجوم به ارزش های اسلامی.
 
د)وابسته کردن کشور از تمامی جهات به کشورهای غربی.
 
و)نفوذ در مراکز تعلیم  و تربیت بویژه دانشگاه‌ها.  [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام خمینی]] همان زمان فریاد برآورد و ملّت ایران را به مقابله با این فجایع فراخواند. پس از انقلاب نیز روشنفکرانی که رگه های کم رنگی از دین را حفظ کرده بودند در قالب جمعیت ملی گرای نهضت آزادی باز هم دست از تلاش خود برنداشتند و می‌توان محورهای مخالفت روشنفکران را بدین شرح نام برد:
 
الف)همه پرسی نوع نظام در دوازدهم فروردین سال 58.
 
ب)مخالفت با اسم شورای اسلامی.
 
ج) مخالفت و ضدیت شدید با روحانیت و احکام اسلامی و...  


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۸: خط ۵۰:
'''روشنفکری و روشنفکران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی غربزدگی و روشنفکران'''
'''روشنفکری و روشنفکران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی غربزدگی و روشنفکران'''


همه غربزدگی‌ها ظلمت است. این‌هایی که توجه‌شان به غرب است، توجه‌شان به اجانب است، این‌ها در ظلمات فرو رفته‌اند. نفت ما را دادند و از بین رفت. کشاورزی از بین رفته بود، بعد دوباره قابل جبران است، ان شاءالله زود جبران می شود، لکن نیروهای انسانی مهم است.این‌ها نیروهای انسانی ما را از بین بردند، نگذاشتند رشد بکند. هیچ ملتی نمی‌تواند استقلال پیدا بکند الّا اینکه خودش، خودش را بفهمد، مادامی که خودشان را گم کردند و دیگران را به جای خودشان نشاندند، استقلال نمی‌توانند پیدا بکنند. یک راه دیگر هم تبلیغات دامنه‌داری برای ترقیاتی که در غرب هست که جوان‌های ما را غربزده کنند، اعتماد به کشور خودشان را از آن ها بگیرند. اسلام وابستگی شما را و ما خودمان را به دیگران منکِر است. تردیدی نیست که جهانخواران برای به دست شوم خود و تحت ستم کشیدن مستضعفان جهان راهی بهتر از هجوم به فرهنگ و ادب کشورهای ضعیف ندارند. ما از شرّ رضاخان و محمّدرضا خلاص شدیم لکن ز شرّ تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودی‌ها نجات نخواهیم یافت. این‌هایی که قلم‌های مسمومشان یا قدم‌های بسیار کثیفشان ضد اسلام و جمهوری اسلامی و این‌ها برداشته می شود، این‌ها بعضی هایشان یا خیلی‌هایشان اصلاً نمی دانند چی است اسلام. این‌ها بسیاری از چیزهایی که درست کردند برضدّ انسانیت درست کردند. این غرب است که دارد اساس اخلاق انسانی را از بین می برد. اسلام این جور نیست، اسلام می‌خواهد انسان درست کند. این آزادی که آزادی استعماری باید به آن بگوییم، غیر آزادی‌ای است که در ملت باید باشد. ما این معنا را که گفته بشود که ما با صنعت‌های خارجی‌ها یا علم مربوط به صنعتشان مخالفیم، ابدا مخالف نیستیم، ما با این آزادی هایی که از غرب می آیند مخالفیم.از زًمانی که رضاخان آمد عمده نظرش را دوخت روی روحانیت که این‌ها را از بین ببرد. از نقشه های شیطانی قدرت-های بزرگ استعمار، به انزوا کشاندن روحانیّت است.
همه غربزدگی‌ها ظلمت است. این‌هایی که توجه‌شان به غرب است، توجه‌شان به اجانب است، این‌ها در ظلمات فرو رفته‌اند. نفت ما را دادند و از بین رفت. کشاورزی از بین رفته بود، بعد دوباره قابل جبران است، ان شاءالله زود جبران می شود، لکن نیروهای انسانی مهم است.این‌ها نیروهای انسانی ما را از بین بردند، نگذاشتند رشد بکند. هیچ ملتی نمی‌تواند استقلال پیدا بکند الّا اینکه خودش، خودش را بفهمد، مادامی که خودشان را گم کردند و دیگران را به جای خودشان نشاندند، استقلال نمی‌توانند پیدا بکنند. یک راه دیگر هم تبلیغات دامنه‌داری برای ترقیاتی که در غرب هست که جوان‌های ما را غربزده کنند، اعتماد به کشور خودشان را از آن ها بگیرند. اسلام وابستگی شما را و ما خودمان را به دیگران منکِر است. تردیدی نیست که جهانخواران برای به دست شوم خود و تحت ستم کشیدن مستضعفان جهان راهی بهتر از هجوم به فرهنگ و ادب کشورهای ضعیف ندارند. ما از شرّ رضاخان و محمّدرضا خلاص شدیم لکن ز شرّ تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودی‌ها نجات نخواهیم یافت. این‌هایی که قلم‌های مسمومشان یا قدم‌های بسیار کثیفشان ضد اسلام و جمهوری اسلامی و این‌ها برداشته می شود، این‌ها بعضی هایشان یا خیلی‌هایشان اصلاً نمی دانند چی است اسلام. این‌ها بسیاری از چیزهایی که درست کردند برضدّ انسانیت درست کردند. این غرب است که دارد اساس اخلاق انسانی را از بین می برد. اسلام این جور نیست، اسلام می‌خواهد انسان درست کند. این آزادی که آزادی استعماری باید به آن بگوییم، غیر آزادی‌ای است که در ملت باید باشد. ما این معنا را که گفته بشود که ما با صنعت‌های خارجی‌ها یا علم مربوط به صنعتشان مخالفیم، ابدا مخالف نیستیم، ما با این آزادی هایی که از غرب می آیند مخالفیم.از زمانی که رضاخان آمد عمده نظرش را دوخت روی روحانیت که این‌ها را از بین ببرد. از نقشه های شیطانی قدرت-های بزرگ استعمار، به انزوا کشاندن روحانیّت است.


'''دانشگاه و روشنفکری:'''
'''دانشگاه و روشنفکری:'''