۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب') |
جز (جایگزینی متن - 'شعرانى' به 'شعرانى') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
مجامع مسيحي نيز از آن به ستوه آمدند، به طوري كه در روزنامه لندن تايمز انگلستان درباره آن آمده است: " اگر مردم اين کتاب را بخوانند پيشرفت مسيحيت متوقف خواهد شد ". | مجامع مسيحي نيز از آن به ستوه آمدند، به طوري كه در روزنامه لندن تايمز انگلستان درباره آن آمده است: " اگر مردم اين کتاب را بخوانند پيشرفت مسيحيت متوقف خواهد شد ". | ||
در بين علماى شيعى نيز اين کتاب مورد توجه است. مرحوم علامه محمد جواد بلاغى در تفسير آلاء الرحمن و کتاب الهدى إلى دين المصطفى در مباحث تنازعات بين اسلام با مسيحيت به آن ارجاع مى دهد. الهدى در رد کتاب الهدايه است و الهدايه رد کتاب اظهار الحق مىباشد، مرحوم آية اللّه العظمى خويى در البيان، ص283، اظهار الحق را چنين مىستايد: « کتاب جليل نافع جدّا ». علامه شعرانى و مرحوم آيت الله معرفت به اين کتاب ارجاع دادهاند. | در بين علماى شيعى نيز اين کتاب مورد توجه است. مرحوم علامه محمد جواد بلاغى در تفسير آلاء الرحمن و کتاب الهدى إلى دين المصطفى در مباحث تنازعات بين اسلام با مسيحيت به آن ارجاع مى دهد. الهدى در رد کتاب الهدايه است و الهدايه رد کتاب اظهار الحق مىباشد، مرحوم آية اللّه العظمى خويى در البيان، ص283، اظهار الحق را چنين مىستايد: « کتاب جليل نافع جدّا ». علامه [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] و مرحوم آيت الله معرفت به اين کتاب ارجاع دادهاند. | ||
مؤلف اظهار الحق اگر چه سنى است ولى در بعض موارد اختلافى، را ه انصاف را پيموده است، وى مساله تحريف قرآن را طرح نموده و نسبت دادن اين قول به شيعه اماميه اثنا عشريه را نسبتي ظالمانه و بي اساس دانسته و كلمات بزرگان شيعه را در اين زمينه آورده، تصريح مي كند كه اساس اين نسبت جز روايات بي اعتباري كه در برخي از کتابهاي قدما به چشم مي خورد، چيز ديگري نيست و اين را نمي توان دليل و پايه اعتقاد يك ملت دانست، زيرا نقل روايتي كه داراي سندي ضعيف يا قابل تاويل باشد، نمي تواند مدرك عقيده كسي قرارگيرد. | مؤلف اظهار الحق اگر چه سنى است ولى در بعض موارد اختلافى، را ه انصاف را پيموده است، وى مساله تحريف قرآن را طرح نموده و نسبت دادن اين قول به شيعه اماميه اثنا عشريه را نسبتي ظالمانه و بي اساس دانسته و كلمات بزرگان شيعه را در اين زمينه آورده، تصريح مي كند كه اساس اين نسبت جز روايات بي اعتباري كه در برخي از کتابهاي قدما به چشم مي خورد، چيز ديگري نيست و اين را نمي توان دليل و پايه اعتقاد يك ملت دانست، زيرا نقل روايتي كه داراي سندي ضعيف يا قابل تاويل باشد، نمي تواند مدرك عقيده كسي قرارگيرد. |
ویرایش