عدل الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'می‏شود' به 'می‌‏شود')
    جز (جایگزینی متن - 'ده‏اند' به 'ده‌‏اند')
    خط ۳۴: خط ۳۴:
    اهل فن می‏دانند که حکمای اسلامی در الهیات بابی تحت عنوان «عدل» باز نکرده‏‌اند. عقاید حکما را درباره این مسئله از لابه‌لای سایر مباحث باید به دست آورد؛ ازاین‌رو این بحث برای من خالی از دشواری نبود.
    اهل فن می‏دانند که حکمای اسلامی در الهیات بابی تحت عنوان «عدل» باز نکرده‏‌اند. عقاید حکما را درباره این مسئله از لابه‌لای سایر مباحث باید به دست آورد؛ ازاین‌رو این بحث برای من خالی از دشواری نبود.


    علی‌رغم کوتاهی حکما در طرح این مسئله، متکلمان به علل خاص مذهبی و تاریخی، بحث در عدل الهی را سرلوحه مباحث خود قرار داده‏اند. بحث عدل در کلام، آن‌چنان اصالت یافت که گروه‌ها با این اصل مشخص شدند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص16-17</ref>.
    علی‌رغم کوتاهی حکما در طرح این مسئله، متکلمان به علل خاص مذهبی و تاریخی، بحث در عدل الهی را سرلوحه مباحث خود قرار داده‌‏اند. بحث عدل در کلام، آن‌چنان اصالت یافت که گروه‌ها با این اصل مشخص شدند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص16-17</ref>.


    ==پانویس==
    ==پانویس==

    نسخهٔ ‏۲۳ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۰۶

    عدل الهی
    عدل الهی
    پدیدآورانمطهری، مرتضی (نويسنده)
    ناشرصدرا
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر13سده
    چاپ1
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    عدل الهی، کتابی است از شهید مطهری، پیرامون عدالت خداوند.

    مطالب این کتاب تدوین‌یافته و تفصیل‌داده‌شده چند سخنرانی است که در مؤسسه اسلامی حسینیه ارشاد ایراد شده است. خود استاد مطهری، هم در چاپ اول و هم در چاپ دوم، مجددا بحث را مورد مطالعه قرار داده و مطالب زیادی بر اصل افزوده است. در چاپ دوم در حدود یک‌پنجم بر مطالب چاپ اول افزوده شده، به‌علاوه اصلاحاتی لفظی و تغییراتی از لحاظ نظم و ترتیب مطالب به عمل آمده است.

    استاد شهید مطهری در توضیح مباحث این اثر می‌نویسد: آنچه درباره مباحث این کتاب می‏توانم بگویم این است که همه، مباحثی «انتخاب‌شده» است؛ هیچ‌یک به‌طور تصادف و به موجب علل اتفاقی طرح نشده است. اینها مسائلی است که فراوان از طرف گروه‌های مختلف، بالخصوص طبقه جوان، با من در میان گذاشته می‌‏شود. آنچه در این کتاب آورده‏ام در حقیقت یک پاسخ عمومی است به همه کسانی که مکرر در این زمینه از من پرسش‌هایی کرده و می‏کنند. فراوانی پرسش‌ها در حدی است که لازم آمد پاسخ عمومی تهیه شود.

    مباحث طرح‌شده، هم جنبه نقلی دارد و هم جنبه عقلی. بدیهی است که از جنبه نقلی به آیات کریمه قرآن و روایات مأثوره از رسول اکرم و ائمه اطهار(ع) استناد شده است؛ اما از جنبه عقلی به دوگونه ممکن بود بحث شود: کلامی و فلسفی، ولی نظر به اینکه مشرب استدلالی متکلمین را در این‌گونه مسائل صحیح نمی‏دانم و برعکس، مشرب حکمای اسلامی را صحیح و متقن می‏دانم، از سبک متکلمین به‌طور کلی پرهیز کردم و از سبک حکما استفاده کردم. البته هر جا که مقتضی بوده به مشرب اهل کلام و احیانا به برخی مشرب‌های دیگر از قبیل مشرب اهل حدیث و مشرب اصحاب حس نیز اشاره کرده‌‏ام.

    اهل فن می‏دانند که حکمای اسلامی در الهیات بابی تحت عنوان «عدل» باز نکرده‏‌اند. عقاید حکما را درباره این مسئله از لابه‌لای سایر مباحث باید به دست آورد؛ ازاین‌رو این بحث برای من خالی از دشواری نبود.

    علی‌رغم کوتاهی حکما در طرح این مسئله، متکلمان به علل خاص مذهبی و تاریخی، بحث در عدل الهی را سرلوحه مباحث خود قرار داده‌‏اند. بحث عدل در کلام، آن‌چنان اصالت یافت که گروه‌ها با این اصل مشخص شدند[۱].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص16-17

    منابع مقاله

    مقدمه کتاب.


    وابسته‌ها