لاری، سید عبدالحسین: تفاوت میان نسخهها
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به '{{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ') |
جز (جایگزینی متن - '<references />↵==منابع مقاله==↵' به '<references /> ==منابع مقاله== ') |
||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references /> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
نسخهٔ ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۶
نام | لاری، عبدالحسین بن عبدالله |
---|---|
نامهای دیگر | لاری دزفولی، عبدالحسین
موسوی لاری، عبدالحسین نجفی لاری، عبدالحسین |
نام پدر | سید عبدالله |
متولد | 1226ش یا 1848 م |
محل تولد | نجف اشرف |
رحلت | 1303 ش یا 1342 ق یا 1924 م |
اساتید | محمدحسین کاظمى |
برخی آثار | معارف السلمانی بمراتب خلفاء الرحمانی |
کد مؤلف | AUTHORCODE00052AUTHORCODE |
سید عبدالحسین موسوی دزفولی نجفی لاری (۱۲۲۶-۱۳۰۳ش)، یکی از علما و مراجع بزرگ استان فارس، از طرفداران مشروطه مشروعه که در جریان جنگ عشایر جنوب ایران با نیروهای انگلیسی در جنگ جهانی اول نقش عمدهای داشت، از شاگردان میرزای بزرگ و همچنین علامه کاظمینی، علامه ایروانی، آخوند خراسانی
سید مجتبى موسوى لارى نوه ایشان است.
ولادت
او فرزند سید عبدالله در سال 1264ق برابر با 1226ش متولد شد.
تحصیلات
تحصیلاتش را در شهر نجف آغاز کرد و بعد از گذراندن دروس مقدماتى و سطح حوزه در درس خارج آیتالله سیّد محمّد حسن شیرازى (میرزاى شیرازى) حاضر شد و از ایشان بهرمند شد.
وى همچنین از محضر آیات: شیخ محمدحسین کاظمى و شیخ لطفالله مازندرانى بهرهها برد و در سن 22 سالگى به درجه اجتهاد نائل آمد.
نام فقهاى بزرگى که به وى اجازه اجتهاد دادند عبارت است از:
- آیتالله شیخ محمدحسین کاظمى (متوفى 1308ق)؛
- آیتالله محمّد فاضل ایروانى (متوفى 1306ق)؛
- آیتالله شیخ لطفاللّه مازندرانى (متوفى 1311ق)؛
- آیتالله شیخ حسینقلى همدانى (متوفى 1311ق).
در این میان، آیتالله همدانى از بزرگان فقهاى ربّانى و عارفان واصل و از پرچمداران توحید است که در نجف اشرف به تربیت شاگردان بسیارى توفیق یافته است.
سیّد عبدالحسین موسوى لارى در سال 1309ق نجف اشرف را به دستور استادش میرزاى شیرازى ترک کرد و به لارستان رفت. میرزاى شیرازى هنگام خروج سید لارى خطاب به حاج سید على کبیر و هیئت همراهش فرمود:
«با بردن آقا سید عبدالحسین به لارستان، نجف را به آنجا بردهاى و گهواره فضیلت و دانش را از فرزند فضیلت و علم خالى گذاردى».
تأسیس «حوزه علمیه لار» از نخستین گامهاى این مرد بزرگ براى رسیدن به اهداف عالى اسلامى بود که دانشمندان و فقهاى گرانقدرى را در آن حوزه تربیت نمود. از آن جملهاند:
سید عبدالباقى موسوى شیرازى، سیّد عبدالمحمد موسوى لارى، سید محمدحسین مجتهد لارى، سید احمد مجتهد فال اسیرى، سیّد عبدالمحسن مهرى، سید اسد اللّه اصفهانى، سید ابوالحسن لارى، سید محمد سیرجانى، سیّد محمد على شریعتمدارى جهرمى، شیخ محمدحسین لارى و شیخ عبدالحمید مهاجرى نوایجانى.
در سال 1315ق سید لارى قصد زیارت خانه خدا نمود. هنگام رفتن، انبوه مردم بندر لنگه به استقبال مرجع تقلید خود شتافتند. سید محمد عالم بحرینى دانشمند پرهیزکار آن دیار هم به استقبال سید لارى آمد.
ایشان بعد از بازگشت به لار مبارزه با استعمار را رهبرى نمود. جهاد دلیرمردان جنوب و تنگستانیان به رهبرى حضرت آیتالله سید عبدالحسین لارى سبب شد تا قسمت پهناورى از خاک مقدس ایران اسلامى از چنگ انگلیسىها آزاد شود و مردم مسلمان آن دیار را از یوغ استعمار رهایى بخشد.
وفات
آیتالله لارى در روز جمعه چهارم شوال 1342ق (15 اردیبهشت 1303ش) بعد از اقامه نماز جمعه پس از بیستوسه سال اقامت در لار، چهار سال در فیروزآباد و شش سال در جهرم، در میان مردم دلیر تنگستان و مجاهدان جنوب به دیار باقى شتافت. هم اینک مرقد مطهر آن بزرگ مجاهد در شهر جهرم به مقبره «آقا» مشهور و زیارتگاه پیروان خاندان عصمت و طهارت و فرزندان جهاد و شهادت است[۱]
آثار
آیتاللّه لارى علاوه بر جهاد در راه خدا، با تألیف کتب ارزشمندى در علم فقه و کلام و فقه سیاسى و اصول و حدیث میراث، گرانبهایى براى آیندگان باقى گذاشت. حدود چهل اثر از ایشان شناخته شده است که در علوم اسلامى و شیوههاى حکومتى و قانونگذارى نگاشته شده است. از آن جمله است:
- معارف السلمانی بمراتب الخلفاء الرحمانی؛
- رساله در عقوبت حبّ دنیا (عرفان السلمانی بحقائق الإیمانی)؛
- إکسیر السعادة فی أسرار الشهادة؛
- استخاره نامه؛
- آیات الظالمین؛
- قانون در اتحاد دولت و ملت؛
- قانون مشروطه مشروعه؛
- هدایة الطالبین فی أصولالدین؛
- تعلیقات المکاسب؛
- کتاب الأصول؛
- حاشیه بر فرائد الأصول شیخ انصارى؛
- حاشیه بر شرح کبیر؛
- حاشیه بر قوانین الأصول[۲]
پانویس
منابع مقاله
گلشن ابرار، جمعى از پژوهشگران، قم، نشر معروف، چاپ اول، 1379.