۱۴۶٬۹۶۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتابشناسی' به '. ==وابستهها== {{وابستهها}} رده:کتابشناسی') |
||
| (۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[موسوی لاری، مجتبی]] (نویسنده) | [[موسوی لاری، سید مجتبی]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 247/8 /م8ر5 | | کد کنگره =BP 247/8 /م8ر5 | ||
| خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
دین و اخلاق | دین و اخلاق | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
دفتر | [[دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم]]، مرکز انتشارات | ||
| مکان نشر =قم - ایران | | مکان نشر =قم - ایران | ||
| سال نشر = 1376 ش | | سال نشر = 1376 ش | ||
| خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| شابک =964-424-268-8 | | شابک =964-424-268-8 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =17896 | ||
| کتابخوان همراه نور =17896 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| خط ۲۶: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''رسالت اخلاق در تكامل انسان'''، اثر [[موسوی لاری، مجتبی|سيد مجتبى موسوى لارى]]، فلسفه اخلاق را در رشد و ترقى بشر مورد بررسى قرار داده و با بحثى فراگير، به تأثيرات اخلاق و اصول اخلاقى در رشد و يا حتى پسرفت بشر اشاره كرده و با تبيين همهجانبه اين فرآيند، اهميت و ضرورت پرداختن به اين موضوع را بيان كرده است. | '''رسالت اخلاق در تكامل انسان'''، اثر [[موسوی لاری، سید مجتبی|سيد مجتبى موسوى لارى]]، فلسفه اخلاق را در رشد و ترقى بشر مورد بررسى قرار داده و با بحثى فراگير، به تأثيرات اخلاق و اصول اخلاقى در رشد و يا حتى پسرفت بشر اشاره كرده و با تبيين همهجانبه اين فرآيند، اهميت و ضرورت پرداختن به اين موضوع را بيان كرده است. | ||
كتاب، به زبان فارسى و در سال 1353ش، نوشته شده است. | كتاب، به زبان فارسى و در سال 1353ش، نوشته شده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب با مقدمه نویسنده آغاز شده است. اين اثر، شكل بسط يافته مقالات نویسنده درباره اخلاق اسلامى منتشره در مجله مكتب اسلام است كه در آن با بهرهگيرى از آيات و روايات و استفاده از آراى دانشمندان علم اخلاق و روانشناسى، مهمترين مباحث اخلاقى را در چهارده فصل به بحث كشيده است. توانهاى نهفته در طبيعت بشر، عقل و وجدان، شخصيت و وظيفهشناسى، نقش ايمان در آرامشبخشى، قدردانى، شكيبايى، عزّت و شرافتجويى، اعتماد به نفس، بيم و اميد و مباحثى از اين دست، محتواى كتاب را تشكيل | كتاب با مقدمه نویسنده آغاز شده است. اين اثر، شكل بسط يافته مقالات نویسنده درباره اخلاق اسلامى منتشره در مجله مكتب اسلام است كه در آن با بهرهگيرى از آيات و روايات و استفاده از آراى دانشمندان علم اخلاق و روانشناسى، مهمترين مباحث اخلاقى را در چهارده فصل به بحث كشيده است. توانهاى نهفته در طبيعت بشر، عقل و وجدان، شخصيت و وظيفهشناسى، نقش ايمان در آرامشبخشى، قدردانى، شكيبايى، عزّت و شرافتجويى، اعتماد به نفس، بيم و اميد و مباحثى از اين دست، محتواى كتاب را تشكيل میدهد<ref>معرفىهاى گزارشى، 1376، ص 73</ref> | ||
نویسنده يكى از مهمترين عواملى را كه در پشت صحنه پيروزى يا شكستهاى جوامع نهفته است، عامل اخلاقى مىداند كه به دليل برداشتها و مكتبهاى متعدد اخلاقى، انسان امروزى را بيش از پيش متحير و سرگردان نموده است. | نویسنده يكى از مهمترين عواملى را كه در پشت صحنه پيروزى يا شكستهاى جوامع نهفته است، عامل اخلاقى مىداند كه به دليل برداشتها و مكتبهاى متعدد اخلاقى، انسان امروزى را بيش از پيش متحير و سرگردان نموده است. | ||
| خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
در فصل اول، طبيعت و انرژىهاى بشر مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. نویسنده در ابتداى بحث، به اثبات اين نكته پرداخته كه انسان بهسوى كمال مىرود. به اعتقاد وى، انسان، تحت هر شرايط فردى و اجتماعى كه قرار گيرد، به حكم فطرت و به مقتضاى عقل، كمال خود را خواهان است و رنجها و سختىها را به آروزى آينده روشنترى بر خود هموار مىسازد و از نقطه آغازين نقص، بهسوى كمال پيش رفته و هر گام كه فراتر مىگذارد، كاملتر مىگردد و به علت داشتن ابعاد انديشه و روح، آن چنان تكاملش ريشهدار، نيرومند و سريع است كه تا ابديت پيشروى مىكند<ref>متن كتاب، ص 21</ref> | در فصل اول، طبيعت و انرژىهاى بشر مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. نویسنده در ابتداى بحث، به اثبات اين نكته پرداخته كه انسان بهسوى كمال مىرود. به اعتقاد وى، انسان، تحت هر شرايط فردى و اجتماعى كه قرار گيرد، به حكم فطرت و به مقتضاى عقل، كمال خود را خواهان است و رنجها و سختىها را به آروزى آينده روشنترى بر خود هموار مىسازد و از نقطه آغازين نقص، بهسوى كمال پيش رفته و هر گام كه فراتر مىگذارد، كاملتر مىگردد و به علت داشتن ابعاد انديشه و روح، آن چنان تكاملش ريشهدار، نيرومند و سريع است كه تا ابديت پيشروى مىكند<ref>متن كتاب، ص 21</ref> | ||
تزكيه نفس عامل تكامل است، بررسى علل جنايت، ارزندهترين وظيفه انسان، آيا جانى بالفطره وجود دارد، فطرت | تزكيه نفس عامل تكامل است، بررسى علل جنايت، ارزندهترين وظيفه انسان، آيا جانى بالفطره وجود دارد، فطرت پاک و بىآلايش، قيد و آزادى، عادت و نقش مخرب يا سازنده آن، روشى كه اسلام در پيش گرفت و عادت كودكى، عناوينى هستند كه در اين فصل، مورد بحث و بررسى قرار گرفتهاند<ref>همان، ص 19</ref> | ||
در فصل دوم، عقل و وجدان، دو سرمايه سعادتبخش آدمى، دانسته شدهاند. نویسنده معتقد است هميشه در ميدان پهناور درون انسان، نبرد و پيكار سختى بين هوسها و عقل و خرد درگير است و دائما اين دو نيروى متضاد، براى مغلوب كردن يكديگر، كوشش و فعاليت مىكنند. به باور وى، براى اينكه از منافع نيروهاى درونى خود بهرهبردارى كرده و از زيان آنها در امان بمانيم، بايد زمام تمايلات را به دست عقل بسپاريم و ساير غرايز و نيروها را به اطاعت كامل از آن واداريم. به عقيده او، اين سرمايه گرانبها، خطرات را بهطور واقعى به ما مىشناساند و با آموختن طرز استفاده صحيح از نيروهاى درونى، به زندگى نظم و انضباط مىبخشد<ref>همان، ص 58</ref> | در فصل دوم، عقل و وجدان، دو سرمايه سعادتبخش آدمى، دانسته شدهاند. نویسنده معتقد است هميشه در ميدان پهناور درون انسان، نبرد و پيكار سختى بين هوسها و عقل و خرد درگير است و دائما اين دو نيروى متضاد، براى مغلوب كردن يكديگر، كوشش و فعاليت مىكنند. به باور وى، براى اينكه از منافع نيروهاى درونى خود بهرهبردارى كرده و از زيان آنها در امان بمانيم، بايد زمام تمايلات را به دست عقل بسپاريم و ساير غرايز و نيروها را به اطاعت كامل از آن واداريم. به عقيده او، اين سرمايه گرانبها، خطرات را بهطور واقعى به ما مىشناساند و با آموختن طرز استفاده صحيح از نيروهاى درونى، به زندگى نظم و انضباط مىبخشد<ref>همان، ص 58</ref> | ||
| خط ۶۸: | خط ۶۹: | ||
نویسنده در فصل هفتم، از قدردانى بهعنوان عامل بزرگ تحرك اجتماع ياد كرده است. همان طورى كه انسان براى زنده بودن، نيازمندىهايى دارد و پيوسته بهخاطر رفع آنها تكاپو و فعاليت مىكند، روح نيز تمنياتى دارد كه مىبايست ارضا گردد. نویسنده بر اين باور است كه روان آدمى، تشنه ستايش و تحسين است و به دنبال ارضاى تقاضاى درونى، هركس با اشتياق و علاقه هرچه تمامتر، ميل دارد كه اعمال و رفتارش، مورد موافقت جامعه قرار گيرد و او را به شايستگى بستايند، تا بدين وسيله شخصيتش تثبيت گردد و كشتى ميل و آرزويش به ساحل مقصود برسد<ref>همان، ص 219</ref> | نویسنده در فصل هفتم، از قدردانى بهعنوان عامل بزرگ تحرك اجتماع ياد كرده است. همان طورى كه انسان براى زنده بودن، نيازمندىهايى دارد و پيوسته بهخاطر رفع آنها تكاپو و فعاليت مىكند، روح نيز تمنياتى دارد كه مىبايست ارضا گردد. نویسنده بر اين باور است كه روان آدمى، تشنه ستايش و تحسين است و به دنبال ارضاى تقاضاى درونى، هركس با اشتياق و علاقه هرچه تمامتر، ميل دارد كه اعمال و رفتارش، مورد موافقت جامعه قرار گيرد و او را به شايستگى بستايند، تا بدين وسيله شخصيتش تثبيت گردد و كشتى ميل و آرزويش به ساحل مقصود برسد<ref>همان، ص 219</ref> | ||
روح پرنياز بشر، اثر عميق ستايش و تحسين، منفىبافى غير از انتقاد اصولى است، چاپلوسى مذموم، طرح اسلام در عرصه بسط | روح پرنياز بشر، اثر عميق ستايش و تحسين، منفىبافى غير از انتقاد اصولى است، چاپلوسى مذموم، طرح اسلام در عرصه بسط پاکىها، زيانهاى بزرگ ناسپاسى و مبارزه با فساد، عناوين اين فصل مىباشد<ref>همان، ص 217</ref> | ||
نویسنده در فصل هشتم، به دنبال اثبات اين است كه شكيبايى، پل پيروزى مىباشد. عناوين اين فصل عبارتند از: كوتاهترين راه موفقيت، منبع سرشار نيرو، لزوم آشنايى به اصول زندگى، درسى كه بايد از شكست آموخت، وسيله ارتقاى به كمال، در كارها بايد انضباط را رعايت كرد، تنها مسلمان بودن عامل پيروزى نيست، دو عامل نيرومند براى پرورش انسان و پردهپوشى بر ضعف و ناتوانى. | نویسنده در فصل هشتم، به دنبال اثبات اين است كه شكيبايى، پل پيروزى مىباشد. عناوين اين فصل عبارتند از: كوتاهترين راه موفقيت، منبع سرشار نيرو، لزوم آشنايى به اصول زندگى، درسى كه بايد از شكست آموخت، وسيله ارتقاى به كمال، در كارها بايد انضباط را رعايت كرد، تنها مسلمان بودن عامل پيروزى نيست، دو عامل نيرومند براى پرورش انسان و پردهپوشى بر ضعف و ناتوانى. | ||
| خط ۸۴: | خط ۸۵: | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references/> | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
| خط ۹۳: | خط ۹۴: | ||
3. «معرفىهاى گزارشى» (6 صفحه)، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله آينه پژوهش، مرداد و شهريور 1376، شماره 45 (از صفحه 70 تا 75). | 3. «معرفىهاى گزارشى» (6 صفحه)، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله آينه پژوهش، مرداد و شهريور 1376، شماره 45 (از صفحه 70 تا 75). | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||