كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها == [[' به '== وابستهها == {{وابستهها}} [[') |
جز (جایگزینی متن - 'علامه حلى' به 'علامه حلى') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
'''كشف المراد فى شرح تجريد الاعتقاد(مع التعليقات)'''، توسط علامه | '''كشف المراد فى شرح تجريد الاعتقاد(مع التعليقات)'''، توسط [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، به زبان عربى و در موضوع كلام اسلامى، به انگيزه حل مشكلات و باز كردن پيچيدگىهاى عبارات تجريد الاعتقاد خواجه نصير الدين طوسى، تأليف شده است. تعليقات استاد حسنزاده آملى بر اين كتاب، در آخر آن ذكر شده است. | ||
فاضل قوشچى، در اهميت اين كتاب، مىگويد: اگر كشف المراد علاّمه نبود، ما نظريّات خواجه طوسى را درك نمىكرديم. | فاضل قوشچى، در اهميت اين كتاب، مىگويد: اگر كشف المراد علاّمه نبود، ما نظريّات خواجه طوسى را درك نمىكرديم. |
نسخهٔ ۲ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۱:۴۲
نام کتاب | کشف المراد في شرح تجرید الإعتقاد |
---|---|
نام های دیگر کتاب | تجرید الکلام فی تحریر العقاید الاسلام. شرح
شرح تجرید الاعتقاد |
پدیدآورندگان | نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد (نويسنده)
علامه حلی، حسن بن یوسف (شارح) حسنزاده آملی، حسن (مصحح) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 210 /ن6 ت3026 |
موضوع | نصیر الدین طوسی، محمد بن محمد، 597 - 672ق. تجرید الکلام فی تحریر العقاید الاسلام - نقد و تفسیر
کلام شیعه امامیه - متون قدیمی تا قرن 14 |
ناشر | جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1413 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE2837AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
كشف المراد فى شرح تجريد الاعتقاد(مع التعليقات)، توسط علامه حلى، به زبان عربى و در موضوع كلام اسلامى، به انگيزه حل مشكلات و باز كردن پيچيدگىهاى عبارات تجريد الاعتقاد خواجه نصير الدين طوسى، تأليف شده است. تعليقات استاد حسنزاده آملى بر اين كتاب، در آخر آن ذكر شده است.
فاضل قوشچى، در اهميت اين كتاب، مىگويد: اگر كشف المراد علاّمه نبود، ما نظريّات خواجه طوسى را درك نمىكرديم.
ساختار
كتاب، در شش مقصد تدوين يافته و هر مقصد، داراى فصول و مسائل مختلفى است.
گزارش محتوا
مقصد اول كتاب، در مورد امور عامه است و داراى سه فصل مىباشد: فصل اول، در باره وجود و عدم است. اين بحث، در قالب چهل و هفت مسئله مطرح شده كه اولين مسئله آن، در مورد ناممكن بودن تعريف حقيقى هستى و نيستى و آخرين مسئله آن، در باره راه نداشتن نيستى در موجود قديم است.
فصل دوم، در مورد ماهيت و لوحق آن است. اين فصل، داراى يازده مسئله است كه اولين آنها، در مورد سه اصطلاح ماهيت، حقيقت و ذات است و آخرين آنها، در باره تقابل مىباشد.
فصل سوم، در مورد علت و معلول است. اين فصل، داراى هفده مسئله است كه اولين آنها، در باره تعريف علت و معلول و آخرين آنها، در اين است كه نياز معلول به علت، در هستى است، نه در نيستى.
مقصد دوم، در مورد جواهر و اعراض و داراى پنج فصل است: فصل اول آن، در باره جواهر و داراى يازده مسئله است كه اولين آنها، در باره تقسيمبندى ممكنات در يك نگاه كلى و آخرين آنها، در مورد جهت مىباشد.
فصل دوم، در باره اجسام است و داراى سه مسئله مىباشد: اجسام فلكيه، عناصر بسيطه و مركبات.
فصل سوم، در مورد بقيه احكام اجسام و داراى شش مسئله است كه اولين آنها، در باره متناهى بودن اجسام و آخرين آنها، در مورد حادث بودن اجسام مىباشد.
فصل چهارم، در مورد جوهرهاى مجرد و داراى چهارده مسئله است كه اولين آنها، در باره عقول مجرد و آخرين آنها، در مورد انواع قواى باطنى متعلق به ادراكات جزيى مىباشد.
فصل پنجم، در مورد اعراض و داراى نه مسئله است كه اولين آنها، در باره منحصر بودن اعراض در نه قسم و آخرين آنها، در مورد دو مقوله فعل و انفعال مىباشد.
مقصد سوم، در باره اثبات صانع و آثار و صفات وى است و سه فصل دارد: فصل اول، در مورد وجود خدا وفصل دوم، در مورد صفات خدا و داراى بيست و يك مسئله است كه اولين آنها، در باره قدرت خدا و آخرين آنها، در زمينه بقيه صفات وى، همچون جود، ملك و... مىباشد.
فصل سوم، در مورد افعال خدا و داراى هجده مسئله است كه اولين آنها، در زمينه اثبات حسن و قبح عقلى و آخرين آنها، در رابطه با اصلح است.
مقصد چهارم، در باره نبوت و داراى هفت مسئله است كه اولين آنها، در مورد حسن بعثت و آخرين آنها، در باره نبوت حضرت محمد(ص) مىباشد.
مقصد پنجم، در مورد امامت و داراى هشت مسئله است كه اولين آنها، در باره وجوب نصب امام بر خدا و آخرين آنها، در مورد امامت ساير ائمه غير از على(ع) مىباشد.
مقصد ششم، در باره معاد، وعد، وعيد و مطالب مرتبط با آن است و داراى شانزده مسئله است كه اولين آنها، در باره امكان آفرينش جهانى ديگر و آخرين آنها، در مورد امر به معروف و نهى از منكر مىباشد.
از آنجا كه كتاب تجريد و شرح آن، بر مبناى حكمت مشاء، تنظيم شده است و داراى اشكالات عديدهاى است كه احيانا برخى از آنها با توحيد صمدى منافات دارد، استاد علامه، در تعليقات خويش، علاوه بر ايضاح مطالب، به نقد و بررسى سخنان خواجه و علاّمه مىپردازد، سپس نظريه محققان عرفا را به طور موجز به علاقهمندان معارف الهى ارائه مىدهد.