غزالی، محمد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '</div> {{' به '</div> {{') |
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
{{اشتباه نشود| غزالی، محمد بن محمد}} | {{اشتباه نشود| غزالی، محمد بن محمد}} | ||
{{کاربردهای دیگر|غزالی (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|غزالی (ابهام زدایی)}} | ||
'''محمد غزالى''' (1335-1416ق)، محقق و اندیشمند مصری، او به سبک نوشتاری ادبی و با لقب ادیب الدعوة معروف بود، انتقادات غزالی از رژیمهای حاکم بر جهان اسلام (هم در مصر و هم در عربستان) مشکلات زیادی برای او پدید آورد. او در کنار [[حسن البناء]] از رهبران اصلی جریان اخوان المسلمین بود. | '''محمد غزالى''' (1335-1416ق)، محقق و اندیشمند مصری، او به سبک نوشتاری ادبی و با لقب ادیب الدعوة معروف بود، انتقادات غزالی از رژیمهای حاکم بر جهان اسلام (هم در مصر و هم در عربستان) مشکلات زیادی برای او پدید آورد. او در کنار [[حسن البناء]] از رهبران اصلی جریان اخوان المسلمین بود. | ||
نسخهٔ ۱ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۳۶
نام | غزالی، محمد |
---|---|
نامهای دیگر | غزالی مصری، محمد
محمد الغزالی |
نام پدر | احمد السقاء |
متولد | 5 ذوالحجه 1335ق |
محل تولد | روستای نكلا العنب در استان بحیره مصر |
رحلت | 20 شوال 1416ق |
اساتید | محمد ابوزهره |
برخی آثار | خلق المسلم |
کد مؤلف | AUTHORCODE11516AUTHORCODE |
محمد غزالى (1335-1416ق)، محقق و اندیشمند مصری، او به سبک نوشتاری ادبی و با لقب ادیب الدعوة معروف بود، انتقادات غزالی از رژیمهای حاکم بر جهان اسلام (هم در مصر و هم در عربستان) مشکلات زیادی برای او پدید آورد. او در کنار حسن البناء از رهبران اصلی جریان اخوان المسلمین بود.
ولادت
در روز شنبه 5 ذوالحجه 1335ق برابر با 22 سبتامبر 1917م در كشور مصر، در روستاى «نكلا العنب» واقع در استان «بحيره» چشم به جهان گشود. پدرش «شيخ احمد السقا» مردى تاجر و باديانت بود.
تحصیلات
محمد پس از گذراندن دوران كودكى، براى فراگيرى ادبيات عرب و مقدمات علوم اسلامى، وارد مكتبخانه روستا شد. در آغاز، آيات قرآن را فراگرفت و پس از مدتى توانست تمام قرآن را حفظ نمايد، سپس وارد دانشكده اسكندريه وابسته به دانشگاه الازهر شد و به تحصيل علوم دينى اشتغال يافت. وى در ايام تحصيل، با اساتيد خود گفتگوها و مناظرات علمى داشت و انتقادهاى او در كلاس درس، زبانزد استادان و همشاگردىهايش بود. مهمترين استاد او در دانشكده اسكندريه، «شيخ ابراهيم غرباوى» بود كه غزالى بارها در حق وى و استاد ديگرش «شيخ عبدالعزيز بلال» زبان به ستايش گشوده است.
وى در ادامه تحصيلاتش وارد دانشگاه الازهر شد و پس از چهار سال تحصيل، در سال 1360ق، در سن 26 سالگى از اين دانشگاه فارغالتحصيل گشت. وى در آنجا درس استادانى چون: «شيخ عنانى»، «امام محمد ابوزهره»، «شيخ عبدالعظيم زرقانى»، «شيخ محمود شلتوت» و «حسن البناء» را درك كرد. حسن البناء، بيشترين تأثير را بر ذهن و فكر غزالى گذاشت. نخستين ملاقات غزالى با اين استاد، هنگامى بود كه وى در دانشكده اسكندريه مشغول تحصيل بود و در يكى از شبهاى درسى، حسن البناء را كه براى ديدار دانشجويان به اين دانشكده آمده بود، ملاقات نمود. غزالى از اين استاد خود، به «مجدد اسلام در قرن چهاردهم هجرى» ياد مىكند و معتقد است تربيت روحى و اسلامى استاد، اثر ماندگارى در جامعه اسلامى مصر گذاشت و باعث تربيت نسلى انقلابى و اسلامى در مصر گرديد.
غزالى پس از اينكه از دانشگاه الازهر فارغالتحصيل گشت، اجازهنامه تدريس به او اهدا شد و در دانشكده اصول دين و مركز بررسىهاى عربى و اسلامى دانشگاه الازهر مشغول تدريس و فعاليت علمى شد. پس از مدتى رياست شوراى معارف اسلامى را نيز همزمان با اشتغال به تدريس بر عهده گرفت. در اين شورا به دانشجويان، رشتههاى فرهنگ اسلامى و مبانى دين و شريعت را در سطح فوق ليسانس و دكترا تعليم مىدادند و غزالى بيشترين سهم را در تربيت اين دانشجويان داشت. برخى از شاگردانى كه وى در دانشگاه الازهر تربيت نمود، اكنون جزء متفكران و فقهاى بزرگ اهل سنت هستند. از جمله شاگردان او «شيخ يوسف القرضاوى» و «حسين حسن الطويل» هستند.
وى در سال 1362ق، از طرف وزارت اوقاف و امور خيريه مصر به سمت امام جماعت و خطیب جمعه مسجد «القبة الخضراء» در قاهره منصوب گرديد و پس از مدتى به استخدام وزارت اوقاف مصر درآمد و بهعنوان وكيل وزارت اوقاف در امور تبليغى اسلامى منصوب شد. يكى از وظايف غزالى در اين مقام، نظارت بر امور مساجد كشور بود. در همين ايام، از طرف وزارت اوقاف مصر به كشورهاى عربستان سعودى و قطر سفر كرد و در آنجا ضمن انجام مأموريت تبليغى، در دانشگاههاى وابسته به الازهر به تدريس پرداخت. وى با اينكه يكى از كارمندان مهم دولتى بشمار مىآمد، هيچگاه از وظيفه اصلى خود بهعنوان يك عالم دينى، غافل نبود و همواره در گفتار و كردارش، خدا و اسلام را در نظر داشت؛ چنانكه وقتى در پى مرگ «نكرومه»، فرمانرواى سوسياليست كشور غنا قرار شد از سوى دولت مصر مجلس ترحيمى براى او در مسجد «عمر مكرم» ترتيب دهند، وى با اين برنامه مخالفت كرد و سرانجام اين مجلس را در كليساى «شيرا» برگزار نمودند.
غزالى كه از اعضاى فعال جمعيت «اخوان المسلمين» بشمار مىآمد، در سال 1368ق، يا اوايل 1369ق، به جرم همكارى با «اخوان المسلمين»، بازداشت شد. وى همراه عدهاى از اعضاى ديگر جمعيت، به زندان «الحذاء» در شهر طور منتقل شدند.
پس از ترور حسن البناء، در سال 1369ق، «حسن هضيبى» از طرف اعضاى جمعيت اخوان المسلمين كه فعالیتهای بسيار محدودى داشت، بهعنوان دبير كل جمعيت انتخاب شد. در آن تاريخ، غزالى، تازه از زندان آزاد شده بود و بيشتر به فعالیتهای علمى خود مىپرداخت و چند سال بعد نيز از اين عضويت در اين جمعيت بركنار شد.
نخستين سفر خارجى غزالى را مىتوان سفر او به فلسطين برشمرد. هنگامى كه غزالى در سال 1369ق، از زندان آزاد شد، شيخ مأمون شناوى (متوفاى 1950م) از شيوخ دانشگاه الازهر، او را بهعنوان نماينده خود به غزه فرستاد و سه سال در آنجا اقامت كرد. غزالى در آنجا با زندگى و رنج مردم فلسطين آشنا شد و در اين مدت به اردوگاههاى «بريح»، «نصيرات»، «دير بلح»، «خان يونس» و «رفح» رفته، از نزدیک شاهد مشكلات فلسطينىها بود.
پس از بروز اختلاف بين غزالى و دولت انورسادات، وى به عربستان سفر كرد و از آنجا به قطر عزيمت نمود و مدت پنج سال در اين كشور در يكى از دانشگاههاى وابسته به الازهر مشغول تدريس شد و برخى از كتابهاى خود را نيز در اين مدت، تأليف نمود، سپس به پيشنهاد رئيس دانشگاه قطر، دكتر «شاذلى بن جديد» راهى كشور الجزاير گرديد. وى در شرايطى وارد الجزاير شد كه اوضاع سياسى آن كشور با حضور بيگانگان، به مرحله حساسى رسيده بود؛ حركت اسلامى، تازه در الجزاير شروع شده بود و مبارزان الجزايرى نياز به حمايت فكرى و تبليغى داشتند.
غزالى يك بار پس از پيروزى انقلاب اسلامى در سال 1364 / 1406ق، به ايران سفر كرد و به دعوت آيتالله جنتى در كنفرانس انديشه اسلامى شركت نمود. غزالى در اين كنفرانس با ارائه مقالهاى با عنوان «رسالت بهترين امت»، به بيان طرح كلى انديشههاى اصلاحگرايانه خود پرداخت.
وفات
سرانجام شيخ محمد غزالى پس از يك عمر زندگى پربركت در راه اعتلاى اسلام، وحدت مسلمانان و مبارزه با استعمار، در حالىكه براى سخنرانى در همايش اسلام و غرب به رياض سفر كرده بود، در تاريخ شنبه 20 شوال 1416 برابر با با 9 مارس 1996م و 1374/12/19ش در سن 79 سالگى دچار سكته قلبى شد و پس از تشييع، در قبرستان بقيع در مدینه منوره به خاک سپرده شد.
آثار
غزالى آثار متعددى از خود بر جاى گذاشته و از ميان بيش از پنجاه اثر او، تعداد قابل توجهى به زبان فارسى و برخى به زبان انگليسى و فرانسه ترجمه شده است.
مهمترين آثار ترجمهشده او بدين قرار است:
- اخلاق اسلامى، ترجمه محمود ابراهيمى؛
- اخوان المسلمين: تاريخ پيدايش، تحولات و فعالیتهای جنبش اخوان المسلمين در يك قرن اخير، ترجمه دكتر بهمن آقايى و خسرو صفوى؛
- ارزيابى ميراث فكرى مسلمانان، ترجمه داود نارويى؛
- باور راستين اسلامى، ترجمه محمود ابراهيمى؛
- ترجمه فارسى فقه السيره، ترجمه محمدطاهر حسينى؛
- تعامل روشمند با قرآن كريم، ترجمه علىاصغر محمدسيجانى؛
- جنايات غربى در شرق يا اسلام و بلاهاى نوين، ترجمه مصطفى زمانى؛
- حقوق بشر: مقايسه تعاليم اسلام با منشور ملل متحد، ترجمه باقر موسوى؛
- سيرهآموزى، ترجمه علىاصغر محمدى؛
- فساد سياسى در جوامع عربى و اسلامى، ترجمه عبدالعزيز سليمى؛
- گامى بهسوى تفسير موضوعى سورههاى قرآن كريم، ترجمه علىاصغر محمدى؛
- مبانى وحدت فكر فقهى و فرهنگى مسلمانان، ترجمه عبدالعزيز سليمى؛
- محاكمه گلدزيهر صهيونيست معلم نويسندگان «بيست و سه سال»، ترجمه ججبلاغی، صدرالدین|صدر بلاغى]]؛
- محورهاى پنجگانه قرآن كريم، ترجمه محمود ابراهيمى؛
- مسائل زنان بين سنتهاى كهن و جديد، ترجمه مجيد احمدى؛
- نگرشى نو در فهم احاديث نبوى، ترجمه داود نارويى؛
- نگرشى نو در فهم قرآن، ترجمه داود نارويى؛
- Islam our religion، ترجمه احمد جلال (به انگليسى)؛
- Telle est noter religion، ترجمه محمد عنبر (به فرانسه)، ويراستار: ژان فرانسوا فارو.