۱۰۳٬۹۷۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (Hbaghizadeh صفحهٔ درسهایی از نهج البلاغه را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به درسهایی از نهج‌البلاغه منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''درسهایی از | '''درسهایی از نهج‌البلاغه''' عنوان اثری است 15 جلدی از [[منتظری، حسینعلی|حسینعلی منتظری]] با موضوع روایات اسلامی. همانطور که از عنوان این اثر پیداست، کتاب درباره شرح و توضیح نهج‌البلاغه است. | ||
در مقدمه جلد اول کتاب درباره آن می‌خوانیم: هنگامى كه من خطبه 216 را تدريس مى‌كردم گفتم: من به عنوان يك عالم شيعه شرمنده‌ام كه اوّلين بار است اين خطبه را مى‌خوانم در حالى كه يك عالم سنّى‌مذهب(ابن ابی‌الحدید) مى‌گويد: من از پنجاه سال پيش تا حال بيش از هزار بار اين خطبه را خوانده‌ام. | در مقدمه جلد اول کتاب درباره آن می‌خوانیم: هنگامى كه من خطبه 216 را تدريس مى‌كردم گفتم: من به عنوان يك عالم شيعه شرمنده‌ام كه اوّلين بار است اين خطبه را مى‌خوانم در حالى كه يك عالم سنّى‌مذهب([[ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابی‌الحدید]]) مى‌گويد: من از پنجاه سال پيش تا حال بيش از هزار بار اين خطبه را خوانده‌ام. | ||
هنوز حقايق و رموز نهج‌البلاغه در بخش‌هاى معارف اصيل الهى و فلسفۀ خلقت و اخلاق فردى و اجتماعى و روش حكومت و روابط بين حكّام و مردم... همچنان ناشناخته و يا در مقام عمل مهجور مانده است. تفكر و عمل فردى و اجتماعى شيفتگان آن حضرت با اصول و ارزشهاى مندرج در اين كتاب شريف هنوز فاصلۀ زيادى دارد؛ تنها نامۀ مهم آن حضرت به مالك اشتر در روش كشوردارى و ادارۀ جامعه اگر مبنا و چارچوبى براى حكومت دينى ما قرار گرفته بود به‌يقين جامعۀ امروز ما وضع ديگر و بهترى داشت و ما شاهد اين همه ضايعات و دست‌آوردهاى منفى نبوديم. | هنوز حقايق و رموز نهج‌البلاغه در بخش‌هاى معارف اصيل الهى و فلسفۀ خلقت و اخلاق فردى و اجتماعى و روش حكومت و روابط بين حكّام و مردم... همچنان ناشناخته و يا در مقام عمل مهجور مانده است. تفكر و عمل فردى و اجتماعى شيفتگان آن حضرت با اصول و ارزشهاى مندرج در اين كتاب شريف هنوز فاصلۀ زيادى دارد؛ تنها نامۀ مهم آن حضرت به مالك اشتر در روش كشوردارى و ادارۀ جامعه اگر مبنا و چارچوبى براى حكومت دينى ما قرار گرفته بود به‌يقين جامعۀ امروز ما وضع ديگر و بهترى داشت و ما شاهد اين همه ضايعات و دست‌آوردهاى منفى نبوديم. | ||