اصول فقه، فقه: تفاوت میان نسخهها
جز (←مسائل علم اصول: +.) |
(+) |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
در ميان علماى شيعه، اولين شخصيت برجستهاى كه در علم اصول كتبى تأليف كرد و آراء او در علم اصول قرنها مورد بحث واقع شد، [[علمالهدی، علی بن حسین |سيد مرتضى عَلَمُالهدى]] بود. سيد مرتضى كتب زيادى در علم اصول تأليف كرد. معروفترين كتب او كتاب ذريعه است. <ref>[https://noorlib.ir/book/view/64501?pageNumber=26&viewType=pdf ر.ک: متن کتاب، ص26.]</ref> | در ميان علماى شيعه، اولين شخصيت برجستهاى كه در علم اصول كتبى تأليف كرد و آراء او در علم اصول قرنها مورد بحث واقع شد، [[علمالهدی، علی بن حسین |سيد مرتضى عَلَمُالهدى]] بود. سيد مرتضى كتب زيادى در علم اصول تأليف كرد. معروفترين كتب او كتاب ذريعه است. <ref>[https://noorlib.ir/book/view/64501?pageNumber=26&viewType=pdf ر.ک: متن کتاب، ص26.]</ref> | ||
=== مسائل علم اصول === | === مسائل علم اصول === | ||
قرآن را براساس ميل و هواى نفس و مغرضانه نبايد تفسير كرد. اصوليون میگويند خود قرآن تصريح میكند و فرمان | قرآن را براساس ميل و هواى نفس و مغرضانه نبايد تفسير كرد. اصوليون میگويند خود قرآن تصريح میكند و فرمان میدهد كه مردم در آن «تدبر» كنند و فكر خود را در معانى بلند قرآن به پرواز درآورند، پس مردم حق دارند كه مستقيماً معانى آيات قرآنيه را در حدود توانايى به دست آورند و عمل نمايند. بعلاوه در اخبار متواتره وارد شده كه پيغمبر اكرم و ائمه اطهار از اينكه اخبار و احاديث مجعوله پيدا شده و به نام آنها شهرت يافته ناليده و رنج بردهاند و براى جلوگيرى از آنها مسئله «عرضه بر قرآن» را طرح كردهاند. فرمودهاند كه هر حديثى كه از ما روايت شده بر قرآن عرضه كنيد اگر ديديد مخالف قرآن است بدانيد كه ما نگفتهايم، آن را به ديوار بزنيد. پس معلوم میشود برعكس ادعاى اخباريين احاديث معيار و مقياس قرآن نيستند بلكه قرآن، معيار و مقياس اخبار و روايات و احاديث است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64501?pageNumber=32&viewType=pdf ر.ک: متن کتاب، ص32- 33.]</ref> | ||
=== مسائل مشترك كتاب و سنت === | === مسائل مشترك كتاب و سنت === | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
=== اجماع و عقل === | === اجماع و عقل === | ||
اصوليون- و همچنين متكلمين- میگويند كه چون احكام شرعى تابع و دائر مدار حكمتها و مصلحتها و مفسدههاست- خواه آن مصالح و مفاسد مربوط به جسم باشد يا به جان، مربوط به فرد باشد يا به اجتماع، مربوط به حيات فانى باشد يا به حيات باقى- پس هرجا كه آن حكمتها وجود دارد حكم شرعى مناسب هم وجود دارد، و هرجا كه آن حكمتها وجود ندارد حكم شرعى هم وجود ندارد. حالا اگر فرض كنيم در مورد بخصوصى از طريق نقل هيچ گونه حكم شرعى به ما ابلاغ نشده است ولى عقل بهطور يقين و جزم به حكمت خاصى در رديف ساير حكمتها پى ببرد، كشف میكند كه حكم شارع چيست.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64501?pageNumber=48&viewType=pdf ر.ک: متن کتاب، ص48.]</ref> | |||
=== اصول عمليّه === | === اصول عمليّه === | ||
اصول چهارگانه (برائت، احتياط، تخيير و استصحاب) اختصاص به مجتهدين براى فهم احكام شرعى ندارد، در موضوعات هم جارى است، مقلدين هم میتوانند در عمل هنگام شك در موضوعات از آنها استفاده كنند.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64501?pageNumber=58&viewType=pdf ر.ک: متن کتاب، ص58.]</ref> | |||
== فقه == | == فقه == | ||
=== علم فقه === | === علم فقه === |
نسخهٔ ۱۳ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۰۹
این مقاله هماکنون برای --Mkheradmand110 (بحث) ۲۲ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۴۶ (+0330) تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۷:۰۹، ۱۳ نوامبر ۲۰۲۲ (ساعت هماهنگ جهانی) (۲ سال پیش) تغییر یافتهاست؛( ) لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با {{در دست ساخت}} جایگزین میکنید. |
اصول فقه، فقه | |
---|---|
پدیدآوران | مطهری، مرتضی (نويسنده) |
ناشر | صدرا |
مکان نشر | ایران - تهران |
چاپ | 1 |
موضوع | فقه اسلامی - اصول فقه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اصول فقه، فقه، بخشی از تقریرات درسگفتارهای فقهی و اصولی فقیه و دانشور معاصر، مرتضی مطهری (فریمان 1298-1358ش. قم) برای دانشجویان سالهای اول و دوم دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران است.[۱].
این مطالب شامل 2 بخش و 18 درس به ترتیب ذیل است:
اصول فقه
مقدمه
علم اصول در حقيقت «علم دستور استنباط» است. اين علم روش صحيح استنباط از منابع فقه را در فقه به ما میآموزد.[۲].
منابع فقه
منابع فقه از نظر شيعه (به استثناى گروه قليلى به نام «اخباريّين») چهارتاست:
- كتاب خدا، قرآن
- سنت، يعنى قول و فعل و تقرير پيغمبر يا امام.
- اجماع.
- عقل. اين چهار منبع در اصطلاح فقها و اصوليون «ادلّه اربعه» خوانده میشوند.[۳]
تاريخچه مختصر
در ميان علماى شيعه، اولين شخصيت برجستهاى كه در علم اصول كتبى تأليف كرد و آراء او در علم اصول قرنها مورد بحث واقع شد، سيد مرتضى عَلَمُالهدى بود. سيد مرتضى كتب زيادى در علم اصول تأليف كرد. معروفترين كتب او كتاب ذريعه است. [۴]
مسائل علم اصول
قرآن را براساس ميل و هواى نفس و مغرضانه نبايد تفسير كرد. اصوليون میگويند خود قرآن تصريح میكند و فرمان میدهد كه مردم در آن «تدبر» كنند و فكر خود را در معانى بلند قرآن به پرواز درآورند، پس مردم حق دارند كه مستقيماً معانى آيات قرآنيه را در حدود توانايى به دست آورند و عمل نمايند. بعلاوه در اخبار متواتره وارد شده كه پيغمبر اكرم و ائمه اطهار از اينكه اخبار و احاديث مجعوله پيدا شده و به نام آنها شهرت يافته ناليده و رنج بردهاند و براى جلوگيرى از آنها مسئله «عرضه بر قرآن» را طرح كردهاند. فرمودهاند كه هر حديثى كه از ما روايت شده بر قرآن عرضه كنيد اگر ديديد مخالف قرآن است بدانيد كه ما نگفتهايم، آن را به ديوار بزنيد. پس معلوم میشود برعكس ادعاى اخباريين احاديث معيار و مقياس قرآن نيستند بلكه قرآن، معيار و مقياس اخبار و روايات و احاديث است.[۵]
مسائل مشترك كتاب و سنت
پارهاى از مسائل اصولى، هم مربوط به كتاب است و هم مربوط به سنت. ... این مباحث مشترك عبارت است از:
- مبحث اوامر.
- مبحث نواهى.
- مبحث عام و خاص.
- مبحث مطلق و مقيد.
- مبحث مفاهيم.
- مبحث مجمل و مبيّن.
- مبحث ناسخ و منسوخ.[۶]
اجماع و عقل
اصوليون- و همچنين متكلمين- میگويند كه چون احكام شرعى تابع و دائر مدار حكمتها و مصلحتها و مفسدههاست- خواه آن مصالح و مفاسد مربوط به جسم باشد يا به جان، مربوط به فرد باشد يا به اجتماع، مربوط به حيات فانى باشد يا به حيات باقى- پس هرجا كه آن حكمتها وجود دارد حكم شرعى مناسب هم وجود دارد، و هرجا كه آن حكمتها وجود ندارد حكم شرعى هم وجود ندارد. حالا اگر فرض كنيم در مورد بخصوصى از طريق نقل هيچ گونه حكم شرعى به ما ابلاغ نشده است ولى عقل بهطور يقين و جزم به حكمت خاصى در رديف ساير حكمتها پى ببرد، كشف میكند كه حكم شارع چيست.[۷]
اصول عمليّه
اصول چهارگانه (برائت، احتياط، تخيير و استصحاب) اختصاص به مجتهدين براى فهم احكام شرعى ندارد، در موضوعات هم جارى است، مقلدين هم میتوانند در عمل هنگام شك در موضوعات از آنها استفاده كنند.[۸]
فقه
علم فقه
تاريخچه فقه و فقهاء (1)
تاريخچه فقه و فقهاء (2)
تاريخچه فقه و فقهاء (3)
تاريخچه فقه و فقهاء (4)
ابواب و رئوس مسائل فقه (1): عبادات
ابواب و رئوس مسائل فقه (2): عقود
ابواب و رئوس مسائل فقه (3): ايقاعات
ابواب و رئوس مسائل فقه (4): احكام 1
ابواب و رئوس مسائل فقه (4): احكام 2
تنوع مسائل فقه
شهید مطهری با انتقاد از تقسیمبندیهای ابواب علم فقه، تقسیم بر اساس ماهيت و طبيعت موضوعات فقهى را ترجیح میدهد:
- عبادی
- قضائى
- اقتصادى
- جزائى
- سياسى
- اخلاقى و ...[۹].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه ناشر و متن کتاب.