نگرش سیستمی به دین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''نگرش سیستمی به دین'''، نوشته عبدالحمید واسطی (1347ش) است. نویسنده، هدف بحث را بهدستآوردن نگرشی از بیرون به دین، به هدف دستیابی به شبکه کلان دین و ارائه تصویری از آن و نیز شفافسازی نقش آن در عرصه تصمیمسازی و تدوین استراتژیهای جوانب گوناگون زندگی قرار داده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص19</ref>. | '''نگرش سیستمی به دین'''، نوشته [[واسطی، عبد الحمید|عبدالحمید واسطی]] (1347ش) است. نویسنده، هدف بحث را بهدستآوردن نگرشی از بیرون به دین، به هدف دستیابی به شبکه کلان دین و ارائه تصویری از آن و نیز شفافسازی نقش آن در عرصه تصمیمسازی و تدوین استراتژیهای جوانب گوناگون زندگی قرار داده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص19</ref>. | ||
فرضیه کتاب این است که: دین اسلام برای مدیریت زندگی جمعی در محیط رقابت نظریهها و ایدهها مدعی کارآمدی است؛ از سوی دیگر، ابعاد گسترده و پیچیده زندگی مدرن که نیازها، افکار، ارتباطات و معادلههای تازهای را پدید آورده است، سبب بروز ادعای کارآمدی مدیریت علمی و ناکارآمدی مدیریت دینی در این عرصه شده است؛ آیا راهبردی برای فعال و محسوس کردن کارآمدی دین وجود دارد؟<ref>ر.ک: همان، ص62-63</ref>. | فرضیه کتاب این است که: دین اسلام برای مدیریت زندگی جمعی در محیط رقابت نظریهها و ایدهها مدعی کارآمدی است؛ از سوی دیگر، ابعاد گسترده و پیچیده زندگی مدرن که نیازها، افکار، ارتباطات و معادلههای تازهای را پدید آورده است، سبب بروز ادعای کارآمدی مدیریت علمی و ناکارآمدی مدیریت دینی در این عرصه شده است؛ آیا راهبردی برای فعال و محسوس کردن کارآمدی دین وجود دارد؟<ref>ر.ک: همان، ص62-63</ref>. | ||
| خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
پاسخ نویسنده این است که راهبرد فعالسازی و محسوسکردن کارآمدی دین در عرصه زندگی امروز و فردا، نگرش سیستمی و استراتژیک به گزارههای دین است. این راهبرد در برابر نظریه دین حداقلی و حداکثری است. راهبرد مدلی که باید برای تحقق فرضیه فوق، طراحی شود، تقسیم گزارههای دین به سه لایه است: لایه نگرشساز، لایه راهبردساز و لایه راهکارساز. مدلسازی نیز در سایه پیوند زدن این سه لایه به یکدیگر در مصداقها و موضوعها به دست میآید<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>. | پاسخ نویسنده این است که راهبرد فعالسازی و محسوسکردن کارآمدی دین در عرصه زندگی امروز و فردا، نگرش سیستمی و استراتژیک به گزارههای دین است. این راهبرد در برابر نظریه دین حداقلی و حداکثری است. راهبرد مدلی که باید برای تحقق فرضیه فوق، طراحی شود، تقسیم گزارههای دین به سه لایه است: لایه نگرشساز، لایه راهبردساز و لایه راهکارساز. مدلسازی نیز در سایه پیوند زدن این سه لایه به یکدیگر در مصداقها و موضوعها به دست میآید<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>. | ||
واسطی نمونههای کاربردی را برای استراتژی دین در عرصه زندگی و مدلسازی آن ارائه میدهد<ref>ر.ک: همان، ص309-273</ref>. | [[واسطی، عبد الحمید|واسطی]] نمونههای کاربردی را برای استراتژی دین در عرصه زندگی و مدلسازی آن ارائه میدهد<ref>ر.ک: همان، ص309-273</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
نسخهٔ ۱۱ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۵۳
| نگرش سیستمی به دین | |
|---|---|
| پدیدآوران | واسطی، عبد الحمید (نويسنده) |
| عنوانهای دیگر | بررسی هویت استراتژیک دین |
| ناشر | مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام |
| مکان نشر | ایران - مشهد مقدس |
| سال نشر | 1391ش |
| چاپ | 3 |
| شابک | 978-600-91016-1-0 |
| موضوع | اسلام - بررسی و شناخت - اسلام - تحقیق - روش شناسی - اسلام - تجدید حیات فکری - دین - تحقیق - روش شناسی - کلام جدید - نظریه سیستمها - استراتژی |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | /م2ن8 11 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نگرش سیستمی به دین، نوشته عبدالحمید واسطی (1347ش) است. نویسنده، هدف بحث را بهدستآوردن نگرشی از بیرون به دین، به هدف دستیابی به شبکه کلان دین و ارائه تصویری از آن و نیز شفافسازی نقش آن در عرصه تصمیمسازی و تدوین استراتژیهای جوانب گوناگون زندگی قرار داده است[۱].
فرضیه کتاب این است که: دین اسلام برای مدیریت زندگی جمعی در محیط رقابت نظریهها و ایدهها مدعی کارآمدی است؛ از سوی دیگر، ابعاد گسترده و پیچیده زندگی مدرن که نیازها، افکار، ارتباطات و معادلههای تازهای را پدید آورده است، سبب بروز ادعای کارآمدی مدیریت علمی و ناکارآمدی مدیریت دینی در این عرصه شده است؛ آیا راهبردی برای فعال و محسوس کردن کارآمدی دین وجود دارد؟[۲].
پاسخ نویسنده این است که راهبرد فعالسازی و محسوسکردن کارآمدی دین در عرصه زندگی امروز و فردا، نگرش سیستمی و استراتژیک به گزارههای دین است. این راهبرد در برابر نظریه دین حداقلی و حداکثری است. راهبرد مدلی که باید برای تحقق فرضیه فوق، طراحی شود، تقسیم گزارههای دین به سه لایه است: لایه نگرشساز، لایه راهبردساز و لایه راهکارساز. مدلسازی نیز در سایه پیوند زدن این سه لایه به یکدیگر در مصداقها و موضوعها به دست میآید[۳].
واسطی نمونههای کاربردی را برای استراتژی دین در عرصه زندگی و مدلسازی آن ارائه میدهد[۴].
پانویس
منابع مقاله
متن کتاب.