۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'صـ' به 'ص') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
محقق کتاب در مقدمهاش لزوم اطلاع از احوالات بزرگان صوفیه را اینگونه توضیح میدهد: «ازآنجاکه تصوف اسلامی و علمای آن نقش آشکاری در انتشار اسلام در قاره آفریقا و غیر آن داشتهاند، بر ما لازم است که اساس و اصول و قواعد و جایگاه آن را بشناسیم»<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص5</ref>. وی سپس به بررسی تاریخچه تصوف پرداخته و در آخر چنین مینویسد: «کسی که میخواهد معنای تصوف را بداند باید آن را در زندگی صوفیه بیابد؛ چراکه تصوف در حقیقت سلوک عملی است»<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>. | محقق کتاب در مقدمهاش لزوم اطلاع از احوالات بزرگان صوفیه را اینگونه توضیح میدهد: «ازآنجاکه تصوف اسلامی و علمای آن نقش آشکاری در انتشار اسلام در قاره آفریقا و غیر آن داشتهاند، بر ما لازم است که اساس و اصول و قواعد و جایگاه آن را بشناسیم»<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص5</ref>. وی سپس به بررسی تاریخچه تصوف پرداخته و در آخر چنین مینویسد: «کسی که میخواهد معنای تصوف را بداند باید آن را در زندگی صوفیه بیابد؛ چراکه تصوف در حقیقت سلوک عملی است»<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>. | ||
اخبار و اطلاعاتی که ابن ظافر در «أخبار الأولياء» از اعلام و شخصیتها میدهد، مورد توجه محققین قرار گرفته که حاکی از اهمیت کتاب است: «رباط رامـشت، وقـف صوفیان و مـحل اسـتقرار آنـان بود و کاربرد آموزشی و پژوهـشی داشت. منابع از عالمانی یاد کردهاند که بهطور موقت یا دائم در این مکان سکونت گزیدهاند. شیخ [[سهروردی، عمر بن محمد|شهابالدین سهروردی]] (درگذشته ٦٣٢ق) | اخبار و اطلاعاتی که ابن ظافر در «أخبار الأولياء» از اعلام و شخصیتها میدهد، مورد توجه محققین قرار گرفته که حاکی از اهمیت کتاب است: «رباط رامـشت، وقـف صوفیان و مـحل اسـتقرار آنـان بود و کاربرد آموزشی و پژوهـشی داشت. منابع از عالمانی یاد کردهاند که بهطور موقت یا دائم در این مکان سکونت گزیدهاند. شیخ [[سهروردی، عمر بن محمد|شهابالدین سهروردی]] (درگذشته ٦٣٢ق) صاحب کـتاب «عـوارف المـعارف» از جـمله منزلگزیدگان در این رباط بوده است. ابن ظافر در «أخبار الأولياء» از دیداری عاشقانه میان او و شیخ عبدالله دکالی، مشهور به ابولکوط (درگذشته ٦٢٩ق)، که صاحب کرامات نیز بود، در هـمین رباط خبر داده است»<ref>ر.ک: داداشنژاد، منصور، ص27</ref>. یا از ملاقات سهروردی با شیخ علی کردی سخن گفته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص71</ref>. یا در جایی دیگر چنین آورده است: «از اشبیلیه بههمراه گروهی به قصد سیاحت خارج شدیم و محیالدین بن عربی نیز یکی از ما بود...»<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>. | ||
ابن ظافر ابتدا از کرامات کسانی چون ابویحیی بن شافع، علمالدین منفلوطی، یعقوب مغربی و ابوالقاسم مراغی بهتفصیل سخن گفته است و پس از آن تحت عنوان «بعضی از اولیایی که دیدم و کرامات ایشان»، از عبدالقادر اسکندرانی، ضرغام مسیری و برخی دیگر بهاختصار یاد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص91-87 و 117</ref>. | ابن ظافر ابتدا از کرامات کسانی چون ابویحیی بن شافع، علمالدین منفلوطی، یعقوب مغربی و ابوالقاسم مراغی بهتفصیل سخن گفته است و پس از آن تحت عنوان «بعضی از اولیایی که دیدم و کرامات ایشان»، از عبدالقادر اسکندرانی، ضرغام مسیری و برخی دیگر بهاختصار یاد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص91-87 و 117</ref>. |