مدخل إلی علم الأصول: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
در بخشی از مطالب کتاب درباره اخباریگری میخوانیم: اخباریگری یک روند افراطی است که صرفاً در بیان شرعی، تعبد به اخبار و احادیث دارد و نقش عقل را در زمینههای مختلف انکار میکند، دلیل آنان این است که عقل در معرض خطا است و تاریخ اندیشه منطقی مملو از خطاها است بنابراین مناسب نیست که در هیچیک از زمینههای دینی به عنوان یک ابزار اثبات، مورداستفاده قرار گیرد. در این دیدگاه حمله شدید علیه اجتهاد نیز راهاندازی شد. این جنبش در محدوده اندیشه امامیه وجود داشت و تقریباً چهار قرن پیش توسط گروهی از علمای ما نمایندگی شد و به دست بنیانگذار آن شیخ امین استرآبادی نمایان شد. | در بخشی از مطالب کتاب درباره اخباریگری میخوانیم: اخباریگری یک روند افراطی است که صرفاً در بیان شرعی، تعبد به اخبار و احادیث دارد و نقش عقل را در زمینههای مختلف انکار میکند، دلیل آنان این است که عقل در معرض خطا است و تاریخ اندیشه منطقی مملو از خطاها است بنابراین مناسب نیست که در هیچیک از زمینههای دینی به عنوان یک ابزار اثبات، مورداستفاده قرار گیرد. در این دیدگاه حمله شدید علیه اجتهاد نیز راهاندازی شد. این جنبش در محدوده اندیشه امامیه وجود داشت و تقریباً چهار قرن پیش توسط گروهی از علمای ما نمایندگی شد و به دست بنیانگذار آن شیخ امین استرآبادی نمایان شد. | ||
اخباریها ادعا میکنند که جنبش آنها نه جدید است و نه ساخته ملا امین، بلکه گسترش و احیای روش قدما و اهل حدیث است که با ائمه اهلبیت(ع) همعصر یا مانند شیخ صدوق و امثال او نزدیک به دوران آنان(ع) بودهاند. اخباریان میگویند: مردم با پیروی از سخنان ابو عقیل | اخباریها ادعا میکنند که جنبش آنها نه جدید است و نه ساخته ملا امین، بلکه گسترش و احیای روش قدما و اهل حدیث است که با ائمه اهلبیت(ع) همعصر یا مانند [[شیخ صدوق]] و امثال او نزدیک به دوران آنان(ع) بودهاند. اخباریان میگویند: مردم با پیروی از سخنان [[ابو عقیل عمانی]]، [[شیخ مفید]]، [[سید مرتضی]]، [[شیخ طوسی]] و امثال این افراد، از راه مستقیم دور شدند. | ||
شیخ یوسف | [[شیخ یوسف بحرانی]]، که یک اخباری معتدل است، به نقل از [[سید نعمتالله جزایری]] میگوید: اکثر اصحاب ما جماعتی از مخالفان از اهل رأی و قیاس یا اهل طبیعت و فیلسوفان و دیگرانی را دنبال کردهاند که بر عقل و استنباطهای خود تکیه کردهاند و آنچه از گفته پیامبران(ع) را که مخالف استدلالاتشان دیدند، ترک کرده یا مطابق ذهن خود مطرح کردهاند...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص59-60</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
نسخهٔ ۱۳ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۴۶
مدخل إلی علم الأصول | |
---|---|
پدیدآوران | مرکز نون للتألیف و الترجمة (نویسنده) |
ناشر | جمعية المعارف الإسلامية الثقافية |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1431ق. = 2010م. |
چاپ | یکم |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مدخل إلی علم الأصول، عنوان کتابی است یک جلدی به زبان عربی از گروه نویسندگان مرکز نون للتألیف و الترجمة، با موضوع اصول فقه. این اثر یکی از مجلدات مجموعهای است که به منظور تبیین کلی تاریخچه و تصویری کلی از علوم مختلف به چاپ رسیده و کتاب حاضر، جلد مربوط به علم اصول آن است. کتاب، به صورت درسی نوشته شده و پیش از هر درس هدف از آموزش آن و پسازآن، خلاصه مطالب و سؤالاتی از همان درس، ارائه شده است.
مروری بر علم اصول، ذکر مقدمهاین علم، دوره و دلایل پیدایش و توسعه آن، روش مورداستفاده در آن، مهمترین مباحث مطرحشده در اصول و دانشمندان بزرگش، مؤسسانش و... از جمله مباحثی است که در این کتاب میخوانیم.
ساختار
کتاب، حاوی مقدمه و محتوای مطالب ضمن 9 درس است.
گزارش محتوا
در مقدمه کتاب در توضیح نگارش این اثر، چنین نگاشته شده است: علیرغم چالشهای بزرگ مدرن و علیرغم پیشرفت علمی فوقالعادهای که در قرن گذشته مشاهده شد، علوم اسلامی هنوز اصالت و سرزندگی خود را حفظ کرده است؛ اما همچنان طلاب اسلامی، بر اساس آموزههای اسلامی باید تمام تلاش خود را انجام داده و سالها عمر خود را برای این هدف صرف کنند.
پس از گسترش و پراکندگی این علوم، داشتن چیزی که مروری بر علوم اسلامی داشته باشد، با ذکر مقدمههای هر علم، دوره و دلایل پیدایش و توسعه آن، روش مورداستفاده در آن، مهمترین مباحث مطرح شده در آن علم و دانشمندان بزرگش، مؤسسان آن علم و... ضروری به نظر میرسد.
مرکز نون پس از احساس نیاز به نگارش کتابی جداگانه برای ورودیهای هر علمی، مقدمهای بر هر یک از عرفان، فلسفه، فقه، اصول و الهیات اسلامی با تکیه بر تعدادی منابع و منابع تخصصی در زمینه خود نوشت. کتاب حاضر بخش مربوط به اصول از این مجموعه است.[۱]
محتوای مطالب کتاب ضمن 9 درس ارائه شده که ازاینقرار است؛ در درس اول درباره ماهیت و چیستی علم اصول بحث شده، سپس تعریف علم اصول و عناصر خاصه و مشترک به بحث گذاشته شده و پسازآن درباره حجیت ظهور و خبر ثقه بحث شده است. درس دوم درباره موضوع و اهمیت علم اصول و ارتباط این علم با علم فقه ارائه شده است. نویسنده در این درس ابتدا موضوع علم اصول را مشخص کرده و سپس به بیان اهمیت و فایده علم اصول پرداخته و پسازآن درباره ارتباط علم فقه و اصول از نظریه و تطبیق درباره علم اصول و فقه، بحث کرده است. در درس سوم بیان شرعی و اجماع، بهعنوان مصادر تشریع بیان شده است. این درس حاوی 3 مبحث وسائل إثبات یا مصادر تشريع، اختلاف در سنت، اجماع است. درس چهارم به ادراک عقلی به عنوان یکی دیگر از مصادر تشریع میپردازد. اختلاف در ادراک عقلی و گرایشات متعارض در ادراک عقلی از جمله مباحث این درس است. در درس پنجم با عنوان الاجتهاد ومدرسة الرأي، از معنای اولیه اجتهاد و موضع مدرسه اهلبیت(ع) دراینارتباط، بحث میشود. درس ششم بیانگر معنای اجتهاد جدید و حرکت اخباری است؛ در این درس ابتدا حرکت اخباری و پسازآن اهم آرای اخباریان بیان میگردد، سپس معنای جدید اجتهاد روشن میشود و تفاوت جوهری میان این دو اصطلاح از اجتهاد تبیین میگردد و در نهایت، اصطلاح نهایی اجتهاد، بیان میگردد. در درسهای هفتم و هشتم، مدارس اصولی تبیین مییابند؛ در درس هفتم قرآن و عترت و مدرسه اولیه و ثانویه اصولی بیان میشود. درس هشتم هم به بیان مدرسه ثالث در اصول میپردازد و در این راستا به معرفی 9 شخصیت اصولی یعنی شیخ طوسی، ابن ادریس، محقق حلی، علامه حلی، فخرالمحققین، شهید اول، شهید ثانی، شیخ بهایی و صاحب معالم، و 4 شخصیت اخباری یعنی فاضل تونی، سید حسین خوانساری و سلطان العلماء و محقق شیروانی میپردازد و پسازآن ملامح این مکتب را بیان میدارد. نهمین و آخرین درس کتاب، مراحل نهایی علم اصول را بیان میکند که در آن مکتب وحید بهبهانی در سه دوره و شیخ انصاری بیان میشود و نقشه راهی که شیخ مدنظر داشته بیان میگردد.[۲]
در بخشی از مطالب کتاب درباره اخباریگری میخوانیم: اخباریگری یک روند افراطی است که صرفاً در بیان شرعی، تعبد به اخبار و احادیث دارد و نقش عقل را در زمینههای مختلف انکار میکند، دلیل آنان این است که عقل در معرض خطا است و تاریخ اندیشه منطقی مملو از خطاها است بنابراین مناسب نیست که در هیچیک از زمینههای دینی به عنوان یک ابزار اثبات، مورداستفاده قرار گیرد. در این دیدگاه حمله شدید علیه اجتهاد نیز راهاندازی شد. این جنبش در محدوده اندیشه امامیه وجود داشت و تقریباً چهار قرن پیش توسط گروهی از علمای ما نمایندگی شد و به دست بنیانگذار آن شیخ امین استرآبادی نمایان شد.
اخباریها ادعا میکنند که جنبش آنها نه جدید است و نه ساخته ملا امین، بلکه گسترش و احیای روش قدما و اهل حدیث است که با ائمه اهلبیت(ع) همعصر یا مانند شیخ صدوق و امثال او نزدیک به دوران آنان(ع) بودهاند. اخباریان میگویند: مردم با پیروی از سخنان ابو عقیل عمانی، شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی و امثال این افراد، از راه مستقیم دور شدند.
شیخ یوسف بحرانی، که یک اخباری معتدل است، به نقل از سید نعمتالله جزایری میگوید: اکثر اصحاب ما جماعتی از مخالفان از اهل رأی و قیاس یا اهل طبیعت و فیلسوفان و دیگرانی را دنبال کردهاند که بر عقل و استنباطهای خود تکیه کردهاند و آنچه از گفته پیامبران(ع) را که مخالف استدلالاتشان دیدند، ترک کرده یا مطابق ذهن خود مطرح کردهاند...[۳]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب، در ابتدای کتاب پیش از ذکر مقدمه آمده است. پاورقیهای کتاب، علاوه بر ذکر ارجاعات، حاوی مطالب مفیدی در شرح محتوای مطالب است.
در پایان هر درس، خلاصه و سؤالاتی از درس، ارائه شده است. پیش از شروع هر درس نیز هدف از ارائه آن، بیان شده است مثلاً در شروع درس ششم منظور از آموزش این درس شناخت حرکت اخباریگری و معنای جدید اجتهاد و فهم اهم آرای اخباریان توسط خواننده است.[۴]
پانویس
منبع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
پانویس