۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR33719J1.jpg | عنوان = مدخل إلی علم الأصول | عنوانهای د...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
مرکز نون پس از احساس نیاز به نگارش کتابی جداگانه برای ورودیهای هر علمی، مقدمهای بر هر یک از عرفان، فلسفه، فقه، اصول و الهیات اسلامی با تکیه بر تعدادی منابع و منابع تخصصی در زمینه خود نوشت. کتاب حاضر بخش مربوط به اصول از این مجموعه است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص9-10</ref> | مرکز نون پس از احساس نیاز به نگارش کتابی جداگانه برای ورودیهای هر علمی، مقدمهای بر هر یک از عرفان، فلسفه، فقه، اصول و الهیات اسلامی با تکیه بر تعدادی منابع و منابع تخصصی در زمینه خود نوشت. کتاب حاضر بخش مربوط به اصول از این مجموعه است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص9-10</ref> | ||
محتوای مطالب کتاب ضمن 9 درس ارائه شده که ازاینقرار است؛ در درس اول درباره ماهیت و چیستی علم اصول بحث شده، سپس تعریف علم اصول و عناصر خاصه و مشترک به بحث گذاشته شده و پسازآن درباره حجیت ظهور و خبر ثقه بحث شده است. درس دوم درباره موضوع و اهمیت علم اصول و ارتباط این علم با علم فقه ارائه شده است. نویسنده در این درس ابتدا موضوع علم اصول را مشخص کرده و سپس به بیان اهمیت و فایده علم اصول پرداخته و پسازآن درباره ارتباط علم فقه و اصول از نظریه و تطبیق درباره علم اصول و فقه، بحث کرده است. در درس سوم بیان شرعی و اجماع، بهعنوان مصادر تشریع بیان شده است. این درس حاوی 3 مبحث وسائل إثبات یا مصادر تشريع، اختلاف در سنت، اجماع است. درس چهارم به ادراک عقلی به عنوان یکی دیگر از مصادر تشریع میپردازد. اختلاف در ادراک عقلی و گرایشات متعارض در ادراک عقلی از جمله مباحث این درس است. در درس پنجم با عنوان الاجتهاد ومدرسة الرأي، از معنای اولیه اجتهاد و موضع مدرسه اهلبیت(ع) دراینارتباط، بحث میشود. درس ششم بیانگر معنای اجتهاد جدید و حرکت اخباری است؛ در این درس ابتدا حرکت اخباری و پسازآن اهم آرای اخباریان بیان میگردد، سپس معنای جدید اجتهاد روشن میشود و تفاوت جوهری میان این دو اصطلاح از اجتهاد تبیین میگردد و در نهایت، اصطلاح نهایی اجتهاد، بیان میگردد. در درسهای هفتم و هشتم، مدارس اصولی تبیین مییابند؛ در درس هفتم قرآن و عترت و مدرسه اولیه و ثانویه اصولی بیان میشود. درس هشتم هم به بیان مدرسه ثالث در اصول میپردازد و در این راستا به معرفی 9 شخصیت اصولی یعنی شیخ | محتوای مطالب کتاب ضمن 9 درس ارائه شده که ازاینقرار است؛ در درس اول درباره ماهیت و چیستی علم اصول بحث شده، سپس تعریف علم اصول و عناصر خاصه و مشترک به بحث گذاشته شده و پسازآن درباره حجیت ظهور و خبر ثقه بحث شده است. درس دوم درباره موضوع و اهمیت علم اصول و ارتباط این علم با علم فقه ارائه شده است. نویسنده در این درس ابتدا موضوع علم اصول را مشخص کرده و سپس به بیان اهمیت و فایده علم اصول پرداخته و پسازآن درباره ارتباط علم فقه و اصول از نظریه و تطبیق درباره علم اصول و فقه، بحث کرده است. در درس سوم بیان شرعی و اجماع، بهعنوان مصادر تشریع بیان شده است. این درس حاوی 3 مبحث وسائل إثبات یا مصادر تشريع، اختلاف در سنت، اجماع است. درس چهارم به ادراک عقلی به عنوان یکی دیگر از مصادر تشریع میپردازد. اختلاف در ادراک عقلی و گرایشات متعارض در ادراک عقلی از جمله مباحث این درس است. در درس پنجم با عنوان الاجتهاد ومدرسة الرأي، از معنای اولیه اجتهاد و موضع مدرسه اهلبیت(ع) دراینارتباط، بحث میشود. درس ششم بیانگر معنای اجتهاد جدید و حرکت اخباری است؛ در این درس ابتدا حرکت اخباری و پسازآن اهم آرای اخباریان بیان میگردد، سپس معنای جدید اجتهاد روشن میشود و تفاوت جوهری میان این دو اصطلاح از اجتهاد تبیین میگردد و در نهایت، اصطلاح نهایی اجتهاد، بیان میگردد. در درسهای هفتم و هشتم، مدارس اصولی تبیین مییابند؛ در درس هفتم قرآن و عترت و مدرسه اولیه و ثانویه اصولی بیان میشود. درس هشتم هم به بیان مدرسه ثالث در اصول میپردازد و در این راستا به معرفی 9 شخصیت اصولی یعنی [[شیخ طوسی]]، [[ابن ادریس]]، [[محقق حلی]]، [[علامه حلی]]، [[فخرالمحققین]]، [[شهید اول]]، [[شهید ثانی]]، [[شیخ بهایی]] و [[صاحب معالم]]، و 4 شخصیت اخباری یعنی [[فاضل تونی]]، [[سید حسین خوانساری]] و [[سلطان العلماء]] و [[محقق شیروانی]] میپردازد و پسازآن ملامح این مکتب را بیان میدارد. نهمین و آخرین درس کتاب، مراحل نهایی علم اصول را بیان میکند که در آن مکتب [[وحید بهبهانی]] در سه دوره و [[شیخ انصاری]] بیان میشود و نقشه راهی که شیخ مدنظر داشته بیان میگردد.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص5-8</ref> | ||
در بخشی از مطالب کتاب درباره اخباریگری میخوانیم: اخباریگری یک روند افراطی است که صرفاً در بیان شرعی، تعبد به اخبار و احادیث دارد و نقش عقل را در زمینههای مختلف انکار میکند، دلیل آنان این است که عقل در معرض خطا است و تاریخ اندیشه منطقی مملو از خطاها است بنابراین مناسب نیست که در هیچیک از زمینههای دینی به عنوان یک ابزار اثبات، مورداستفاده قرار گیرد. در این دیدگاه حمله شدید علیه اجتهاد نیز راهاندازی شد. این جنبش در محدوده اندیشه امامیه وجود داشت و تقریباً چهار قرن پیش توسط گروهی از علمای ما نمایندگی شد و به دست بنیانگذار آن شیخ امین استرآبادی نمایان شد. | در بخشی از مطالب کتاب درباره اخباریگری میخوانیم: اخباریگری یک روند افراطی است که صرفاً در بیان شرعی، تعبد به اخبار و احادیث دارد و نقش عقل را در زمینههای مختلف انکار میکند، دلیل آنان این است که عقل در معرض خطا است و تاریخ اندیشه منطقی مملو از خطاها است بنابراین مناسب نیست که در هیچیک از زمینههای دینی به عنوان یک ابزار اثبات، مورداستفاده قرار گیرد. در این دیدگاه حمله شدید علیه اجتهاد نیز راهاندازی شد. این جنبش در محدوده اندیشه امامیه وجود داشت و تقریباً چهار قرن پیش توسط گروهی از علمای ما نمایندگی شد و به دست بنیانگذار آن شیخ امین استرآبادی نمایان شد. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 مهرماه 1401]] |
ویرایش