الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="boxTitle"><big>'''[[الغدير في الكتاب و السنة و الأدب]]'''</big></div>
    <div class="boxTitle"><big>'''[[تفسیر سورة هل أتی]]'''</big></div>
    [[پرونده:NUR02320J1.jpg|بندانگشتی|الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|175px]]
    [[پرونده:NUR11666J1.jpg|بندانگشتی|تفسیر سورة هل أتی|175px]]


    '''الغدير في الكتاب و السنة و الأدب''' تألیف [[امینی نجفی، عبدالحسین|علامه مرحوم آیت‌الله عبدالحسين امينى]] است كه درباره مسئله غدير و جانشينى [[امام على(ع)|حضرت‌ على(ع)]] بعد از پيامبر(ص) به رشته تحرير درآمده است.
    '''تفسير سورة هل أتى'''، صورت مكتوب درس‌هاى هفتگى علامه [[عاملی، جعفر مرتضی|سيد جعفر مرتضى عاملى]] (متولد 1364ق) درباره تفسير سوره دهر است كه به نام سوره «هل أتى» و «انسان» نيز ناميده مى‌شود. اين كتاب به زبان عربى تدوين شده است.
     
    در كتاب حاضر، بحث‌هاى سودمندى از نظر تاريخى، اخلاقى و تربيتى مطرح شده است. برخى از نكات ممتاز در اين تفسير چنين است:
    *بررسى واقعه غدير
    # نویسنده در تفسير آيه ''' «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَة أَمْشاجٍ» '''، با طرح اين پرسش كه چرا چنين نگوييم كه بحث قرآنى درباره انسان بر طبق اصطلاحات عارفان بيان شده است؟! پاسخ داده است كه اين مطلب صحيح نيست؛ چون خداوند فرموده: ''' «إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا» ''' و ''' «بِلِسانٍ عَرَبِي مُبِين» '''؛ يعنى او به زبان بشر از آن نظر كه بشر است و لغاتى كه آنان براى حاجاتشان وضع كرده‌اند سخن مى‌گويد، نه بر طبق اصطلاحاتى كه در علوم گوناگون معين شده است.
    مؤلف بزرگوار در آغاز ضمن تدوين اولین محصول افكار خود حق داستان غدير را در حدود وسع و توانائى ادا نموده و نسبت براويان حديث غدير از صحابه پيغمبر(ص) و تابعين و طبقات علماء تا اين زمان به طور كافى و مستوفى سخن رانده و باين مقدار از استدلال به حديث - غدير خم و تحقيق در سند و روايت آن و دلالت آنها بر استوار بودن مقام شامخ ولايت براى پيشواى گرامى على(ع) اعمّ از آنچه كه از نصّ حديث بدست آيد و يا آيات قرآن كريم كه ضمن حديث از لسان رسول اكرم(ص) در برابر اصحاب بيان و اعلان شده، حق سخن را ادا نموده است.
    # نویسنده در بحث از آيه ''' «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُورا» '''، اين پرسش را طرح كرده كه باآنكه در اينجا بحث از هدايت و ضلالت است، چرا تعبير «شاكرا» آمده و چرا در اين آيه اين كلمه به‌صورت اسم فاعل آمده و به صورت شكور نيامده است؟ و پاسخ داده است كه چون انسان نمى‌تواند به معناى واقعى كلمه، شكور باشد، بلكه او نمى‌تواند يك شكر براى خدا به‌جا آورد؛ چون هر شكرى، نعمتى است و سپاسى لازم دارد و.....
     
    # نویسنده در تفسير آيه ''' «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً» '''، يادآور شده كه هركس در اين آيه تأمّل كند مى‌يابد كه تعبير «عَلى حُبِّهِ»، جمله اعتراضيه است و اين نكته را مى‌رساند كه آنان باآنكه طعام را دوست دارند آن را در راه خدا انفاق مى‌كنند و اين جمله براى رساندن معناى ايثار لازم است. اين آيه مى‌خواهد اين مطلب را برساند كه اين بزرگواران خودشان بيشتر از همه نياز به اين طعام دارند، ولى در سه روز پياپى اين چنين ايثار مى‌كنند.
    *غدير در آينه ادب
    # نویسنده در تفسير آيه ''' «إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَريرا» '''، نوشته است: عبوس، صيغه مبالغه است و زمان را از آن نظر كه زمان است نمى‌توان به عبوس بودن وصف كرد و در اينجا براى كنايه و مجاز آمده است و از همين جا معلوم مى‌شود اينكه برخى گفته‌اند: معناى اين آيه، چنين است كه آنان از روزى مى‌ترسند كه انسان در آن روز عبوس و ترش‌رو مى‌شود، اشتباه كرده‌اند؛ پس اين آيه اشاره دارد به اين مطلب كه در روز قيامت، نتايج اعمال انسان به‌صورت كامل روشن مى‌شود و آنان آن روز را روزى شوم مى‌يابند......<div class="mw-ui-button">[[تفسیر سورة هل أتی|'''ادامه''']]</div>
    گرچه كتاب شريف «الغدير» بر مبناى استدلال بر صحت سند واقعه عظيم غدير تدوين شده است و آنچه علامه بزرگوار در اين باره از ذكر راويان در طول زمان تاريخ بيان داشته و در آن بذل جهد و سعى بليغ نموده، در اثبات اين سند تاريخى و معنى حقيقى ولايت كافى رسا و جامع بود؛ ولى اين مؤلّف دانشمند با مهارت بى‌نظير و تسلّط كامل خود خواسته از اين وادى غدير، درياى بيكرانى تشكيل دهد كه امواج خروشان و بر هم انباشته آن به هر جانب دست يافته و از آن ميان محورى بوجود آيد كه سخنان صريح و تصريحات مليح پيغمبر(ص) را كه درباره پيشواى گرامى مان على(ع) صادر شده از هر سو نمايان گردد و براى تأمين اين منظور نام ادبا و شعرائى را كه در قصائد و منظومه‌هاى خود از داستان غدير ياد كرده‌اند و با شميم روح پرور و مشك فام نام على(ع) و سخنان رسول اكرم(ص) آثار و اشعار خود را آرايش داده‌اند، به ميان آورده است......<div class="mw-ui-button">[[الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|'''ادامه''']]</div>

    نسخهٔ ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۱۸

    تفسیر سورة هل أتی

    تفسير سورة هل أتى، صورت مكتوب درس‌هاى هفتگى علامه سيد جعفر مرتضى عاملى (متولد 1364ق) درباره تفسير سوره دهر است كه به نام سوره «هل أتى» و «انسان» نيز ناميده مى‌شود. اين كتاب به زبان عربى تدوين شده است. در كتاب حاضر، بحث‌هاى سودمندى از نظر تاريخى، اخلاقى و تربيتى مطرح شده است. برخى از نكات ممتاز در اين تفسير چنين است:

    1. نویسنده در تفسير آيه «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَة أَمْشاجٍ» ، با طرح اين پرسش كه چرا چنين نگوييم كه بحث قرآنى درباره انسان بر طبق اصطلاحات عارفان بيان شده است؟! پاسخ داده است كه اين مطلب صحيح نيست؛ چون خداوند فرموده: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا» و «بِلِسانٍ عَرَبِي مُبِين» ؛ يعنى او به زبان بشر از آن نظر كه بشر است و لغاتى كه آنان براى حاجاتشان وضع كرده‌اند سخن مى‌گويد، نه بر طبق اصطلاحاتى كه در علوم گوناگون معين شده است.
    2. نویسنده در بحث از آيه «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُورا» ، اين پرسش را طرح كرده كه باآنكه در اينجا بحث از هدايت و ضلالت است، چرا تعبير «شاكرا» آمده و چرا در اين آيه اين كلمه به‌صورت اسم فاعل آمده و به صورت شكور نيامده است؟ و پاسخ داده است كه چون انسان نمى‌تواند به معناى واقعى كلمه، شكور باشد، بلكه او نمى‌تواند يك شكر براى خدا به‌جا آورد؛ چون هر شكرى، نعمتى است و سپاسى لازم دارد و.....
    3. نویسنده در تفسير آيه «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً» ، يادآور شده كه هركس در اين آيه تأمّل كند مى‌يابد كه تعبير «عَلى حُبِّهِ»، جمله اعتراضيه است و اين نكته را مى‌رساند كه آنان باآنكه طعام را دوست دارند آن را در راه خدا انفاق مى‌كنند و اين جمله براى رساندن معناى ايثار لازم است. اين آيه مى‌خواهد اين مطلب را برساند كه اين بزرگواران خودشان بيشتر از همه نياز به اين طعام دارند، ولى در سه روز پياپى اين چنين ايثار مى‌كنند.
    4. نویسنده در تفسير آيه «إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَريرا» ، نوشته است: عبوس، صيغه مبالغه است و زمان را از آن نظر كه زمان است نمى‌توان به عبوس بودن وصف كرد و در اينجا براى كنايه و مجاز آمده است و از همين جا معلوم مى‌شود اينكه برخى گفته‌اند: معناى اين آيه، چنين است كه آنان از روزى مى‌ترسند كه انسان در آن روز عبوس و ترش‌رو مى‌شود، اشتباه كرده‌اند؛ پس اين آيه اشاره دارد به اين مطلب كه در روز قيامت، نتايج اعمال انسان به‌صورت كامل روشن مى‌شود و آنان آن روز را روزى شوم مى‌يابند......