نصوص الحكم بر فصوص الحكم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'فارابى' به 'فارابى'
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ نصوص الحکم بر فصوص الحکم را به نصوص الحكم بر فصوص الحكم منتقل کرد)
جز (جایگزینی متن - 'فارابى' به 'فارابى')
خط ۴۳: خط ۴۳:




كتاب«نصوص الحكم بر فصوص الحكم»، ترجمه و شرحى است بر فصوص الحكم معلم ثانى، حكيم، ابو نصر فارابى، به قلم استاد، حسن‌زاده آملى، به زبان فارسى.
كتاب«نصوص الحكم بر فصوص الحكم»، ترجمه و شرحى است بر فصوص الحكم معلم ثانى، حكيم، ابو نصر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، به قلم استاد، حسن‌زاده آملى، به زبان فارسى.


حضرت استاد، اين شرح را، از زمانى كه در محضر استاد خود، مرحوم ميرزا مهدى الهى قمشه‌اى، قدس سره بود، آغاز نمود تا اينكه بعد از مدت بيست سال و اندى، با تلاش و كوشش فراوان معظم‌له، خاتمه يافت و به صورت فعلى، به عالم فضل و دانش ارائه گرديد.
حضرت استاد، اين شرح را، از زمانى كه در محضر استاد خود، مرحوم ميرزا مهدى الهى قمشه‌اى، قدس سره بود، آغاز نمود تا اينكه بعد از مدت بيست سال و اندى، با تلاش و كوشش فراوان معظم‌له، خاتمه يافت و به صورت فعلى، به عالم فضل و دانش ارائه گرديد.
خط ۶۵: خط ۶۵:
نگاهى گذرا به كتاب نصوص الحكم استاد حسن‌زاده: استاد، در ديباچه كتاب، مى‌گويد: «چنان‌كه در آغاز برخى از نوشته‌هايم گفته‌ام، ساليانى، شيوه نگارنده اين بود كه هر گاه به حوزه علميه تهران و قم، تعطيلى روى مى‌آورد، به شهر خويش، آمل، روى آورده، چند حلقه درس و بحث در آن‌جا داير مى‌كرد؛ بر اين عقيدت كه محقق را تأليفى گران‌قدرتر از تصنيف كتاب انفسى نيست كه نفوس مستعده را احيا كند و از قوه به فعليت رساند و پس از آن، تأليف تدوينى، تا انعامش، عام باشد و احسانش، تام. اين كتاب نيز، حاصلى از آن درس و بحث است كه در شب دوشنبه، چهاردهم جمادى الاولى هزار و سى‌صد و نود و دو هجرى قمرى، مطابق پنجم تير ماه هزار و سى‌صد و پنجاه و يك هجرى شمسى، شروع و در شب پنج‌شنبه، پنجم شوال المكرم هزار و سى‌صد و نود و شش هجرى قمرى، مطابق هشتم مهر ماه هزار و سى‌صد و پنجاه و پنج هجرى شمسى، خاتمه يافت و اينك، قلم تقدير رقم زد كه فايده اين مأدبه، اعم و عايده اين مائده، اتم باشد».
نگاهى گذرا به كتاب نصوص الحكم استاد حسن‌زاده: استاد، در ديباچه كتاب، مى‌گويد: «چنان‌كه در آغاز برخى از نوشته‌هايم گفته‌ام، ساليانى، شيوه نگارنده اين بود كه هر گاه به حوزه علميه تهران و قم، تعطيلى روى مى‌آورد، به شهر خويش، آمل، روى آورده، چند حلقه درس و بحث در آن‌جا داير مى‌كرد؛ بر اين عقيدت كه محقق را تأليفى گران‌قدرتر از تصنيف كتاب انفسى نيست كه نفوس مستعده را احيا كند و از قوه به فعليت رساند و پس از آن، تأليف تدوينى، تا انعامش، عام باشد و احسانش، تام. اين كتاب نيز، حاصلى از آن درس و بحث است كه در شب دوشنبه، چهاردهم جمادى الاولى هزار و سى‌صد و نود و دو هجرى قمرى، مطابق پنجم تير ماه هزار و سى‌صد و پنجاه و يك هجرى شمسى، شروع و در شب پنج‌شنبه، پنجم شوال المكرم هزار و سى‌صد و نود و شش هجرى قمرى، مطابق هشتم مهر ماه هزار و سى‌صد و پنجاه و پنج هجرى شمسى، خاتمه يافت و اينك، قلم تقدير رقم زد كه فايده اين مأدبه، اعم و عايده اين مائده، اتم باشد».


حضرت استاد، در مقدمه كتاب، بعد از بحثى تحقيقى در صحت انتساب فصوص الحكم به فارابى، خاطرنشان مى‌سازد كه اولين شارح فصوص فارابى، خود فارابى است؛ بدين صورت كه از فص 63 تا فص 74 كه آخرين فص كتاب است، همان شرح يا تعليقه‌اى است كه فارابى، بر بعضى از فصوص مشكل كتاب نگاشته، ولى ديگران آنها را به اصل، الحاق و همه را يك‌جا به نام فصوص، قلمداد كرده‌اند.
حضرت استاد، در مقدمه كتاب، بعد از بحثى تحقيقى در صحت انتساب فصوص الحكم به [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، خاطرنشان مى‌سازد كه اولين شارح فصوص [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، خود [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] است؛ بدين صورت كه از فص 63 تا فص 74 كه آخرين فص كتاب است، همان شرح يا تعليقه‌اى است كه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، بر بعضى از فصوص مشكل كتاب نگاشته، ولى ديگران آنها را به اصل، الحاق و همه را يك‌جا به نام فصوص، قلمداد كرده‌اند.


لازم به ذكر است كه شيوه استاد، در اين شرح، بدين صورت است كه ابتدا، هر فص را به گونه تصحيح شده، عنوان مى‌كند و پس از آن، به ترجمه تحت اللفظى آن مى‌پردازد و سپس به دنبال آن، توضيحاتى را به عنوان بيان آن فص، مى‌آورد و همان‌گونه كه خود ايشان، قيد كرده‌اند، در حقيقت، رساله فصوص، بهانه است و به ازاى نصوصى كه در آن درج شده، به مثابت پيمانه است.
لازم به ذكر است كه شيوه استاد، در اين شرح، بدين صورت است كه ابتدا، هر فص را به گونه تصحيح شده، عنوان مى‌كند و پس از آن، به ترجمه تحت اللفظى آن مى‌پردازد و سپس به دنبال آن، توضيحاتى را به عنوان بيان آن فص، مى‌آورد و همان‌گونه كه خود ايشان، قيد كرده‌اند، در حقيقت، رساله فصوص، بهانه است و به ازاى نصوصى كه در آن درج شده، به مثابت پيمانه است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش