سعدالدین حمویه، محمد بن مؤید: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '<references />' به '<references/>') |
|||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references /> | <references/> | ||
نسخهٔ ۲۵ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۹
نام | سعدالدین حمویه، محمد بن مؤید |
---|---|
نامهای دیگر | حموی، سعد الدین
حمویه، سعد الدین |
نام پدر | مؤید |
متولد | 586 ق |
محل تولد | احتمالا بحرآباد |
رحلت | هجدهم ذیحجۀ 649ق |
اساتید | ابن عربی |
برخی آثار | المصباح فی التصوف (جدید) |
کد مؤلف | AUTHORCODE03419AUTHORCODE |
سعدالدين محمد بن مؤيد بن ابىبكر بن حسن بن محمد بن حمويه بن محمد (586-649ق)، از جمله عرفای بزرگ خراسان و شهرستان جوین در سده هفتم هجری و از شاگردان بلاواسطه نجمالدين كبرى
وجه تسمیه
نام حمویه همانگونه که سمعانی تصریح کرده، انتساب به محلی نیست، بلکه نام جد سعدالدین است. حاکم نیشابوری در اشاره به نامهای حمش، محمشاذ و اسامی مشابه دیگر، آنها را اسامی و نامهای محلی دانسته که از ترکیب با نام محمد ساخته میشده و احتمالاً نام حمویه نیز یکی از این گونه نام گذاری کهن باشد که در مناطق شرقی جهان اسلام متداول بوده است. زرینکوب نیز احتمال مصغر بودن نام حمویه از احمد، را داده است. گفته برخی مؤلفان بعدی که از انتساب این خاندان به حماۀ ـ شهری در شام ـ سخن گفتهاند، نادرست است. ظاهراً علت این اشتباه، تغییر یافتن نام حمویه به حموی است که بعدها منشاء این اشتباه شده است.
ولادت
مهمترین چهره شناختهشدۀ خاندان حمویی، سعدالدین ابوابراهیم محمد بن مؤید بن عبدالله بن علی بن محمد بن حمویه جوینی است. اطلاعات پراکندهای درباره او در منابع مختلف آمده، اما شرح حالی که غیاثالدین ابوالفتوح هبۀالله (644- 722ق) یکی از نوادگان سعدالدین در کتاب مراد المریدین نگاشته، کاملترین و دقیقترین شرح حال اوست که در نسخه خطی به شماره 2143 کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است و مرحوم دانشپژوه، گزارشی از آن ارایه کرده است. سعدالدین در شب سه شنبه 23 ذیحجۀ 586 ق احتمالا در بحرآباد به دنیا آمد.
تحصیلات
سعدالدین که نخست آموزشهای خود را در خراسان و نزد مشایخ آنجا گذرانده بود، در میانه عمر خود به شام رفت و مدتی در جبل قاسیون از نواحی اطراف شهر دمشق اقامت داشته و در آنجا با ابنعربی دیدار نمود و احتمالاً برخی افکار او را پسندیده باشد، هر چند برخی مباحث مطرح شده توسط ابنعربی خاصه مسئله ولایت، از مسائل مورد بحث در تصوف خراسان و ماوراءالنهر بوده و ابنعربی خود نیز در این مسئله متاثر حکیم ترمذی و مباحث مطرح شده توسط او بوده است. هر چند تأثیر سعدالدین از ابنعربی به گونهای فراگیر نبوده و او برخی اصطلاحات عرفانی را برخلاف ابنعربی و متناسب ذوق خود به کار برده است. همچنین سعدالدین مکاتباتی با مهمترین شارح آراء ابن عربی، صدرالدین قونوی داشته که متن یکی از این مکاتبات که پرسشهای سعدالدین در باب مبداء و معاد و پاسخهای قونوی به او در کتابخانه مجلس در ضمن مجموعه 1405 باقی مانده است.
ذهبی اشاره کرده که سعدالدین در شام خانقاهی داشت و با جمعی از مریدان خود زندگی میکرده است. سعدالدین به دلایلی که به درستی دانسته نیست بار دیگر به خراسان بازگشت. در آنجا مورد احترام ایلخانان قرار گرفت. مدتی در آمل اقامت گزید و در آنجا خانقاهی بنا کرد. احتمالاً بعدها با توجه به آنکه خانقاهی که سعدالدین در آمل بنا کرد، محل رفت و آمد فرزندش صدرالدین ابراهیم نیز بوده، نقش مهمی در گرایش یافتن عالم امامی سید حیدر آملی به تصوف داشته باشد. سعدالدین سفرهای متعددی به شهرهای مشهور جهان اسلام داشته است که ظاهراً دلیل این سفرها بیشتر ناامنی اوضاع خراسان در پی حملات مغولان بوده است.
شاگردان حمویه
سعدالدین شاگردانی فراوانی تربیت کرده که از مشهورترین آنها، عزیزالدین نسفی را میتوان نام برد که تأثیر تعالیم سعدالدین در نوشتههای مختلف او چون الانسان الکامل و کشف الحقائق را به وضوح میتوان دید، خاصه که نسفی بر خلاف سعدالدین عموم آثار خود را به فارسی و شیوهای روان و ساده، برخلاف سبک پیچیده و مغلق سعدالدین که کمتر مورد توجه قرار گرفتن او ناشی از همین معضل بوده، بیان کرده است. نسفی در کشف الحقائق (صص 3- 4) در ضمن نقل رویایی به این مطالب تصریح کرده است. نورالدین جامی (ص 431) نیز اشاره کرده که در مصنفات سعدالدین سخنان مرموز و کلمات مشکل و ارقام و اشکال و دوایر که نظر عقل و فکر از کشف و حل آن عاجز است، بسیار است.
دیگر شاگرد سعدالدین، محمد بن احمد بن محمد جوینی است که اثری به فارسی و با نام مقاصد السالکین در شرح و بیان آراء سعدالدین نگاشته که متن آن را نجیب مایل هروی در کتاب این برگهای پیر (تهران، 1381ش) منتشر کرده که برای شناخت آراء سعدالدین اثری مهم است، خاصه آنکه در رسالۀ جوینی نام و نشانی از تاثیر ابنعربی نیست و مطالب کتاب وی برگرفته از مجالس وعظ سعدالدین است که در خانقاه خود بر برپا میداشته است و حاوی برخی پرسشها و پاسخ ردو بدل شده میان سعدالدین و مریدان اوست. جوینی در اشاره به علت نگارش کتاب خود متذکر شده است که:
بیچاره این چندین سخن را که از سلطان طریقت و برهان حقیقت شیخ سعدالملۀ والدین به من رسیده بود، درین رساله نوشتم تا هر آن مؤمنی را که رغبت این راه بود و به خدمت این طایفه تمسک کند، از فواید این راه نصیبهای تمام یابد.
رسالۀ مقاصد السالکین همچنین بسیاری از مفاهیم خانقاهی و آداب خانقاهیان را دربر دارد که با توجه به بیان نظرات سعدالدین در جای جای آن، میتواند به بیان نظرات سعدالدین درباب نظام خانقاه باشد کما اینکه برخی توضیحات نقل شده از سعدالدین در باب مفاهیم و واژگان صوفیه در این رساله به دلیل عدم ذکر در آثار دیگر صوفیه اهمیت دارد، از جمله معنی «قتل» و «قتال» به معنی انسان کامل یا شیخ و پیر. جوینی به نقل از سعدالدین در معنی این واژه مینویسد:
پرسیدند که چه صفت باید که خرقه سرخ شاید پوشید؟ شیخ ما فرمودند که رونده راه ریاضت بسیار کشنده باشد و نوری نار صفت در باطن او پیدا شده که چون بی ادبی کند که خاطر او برنجد، آن رونده راه خاطر بر او گمارد، آن بیچاره به عدم باز رو. این چنین کس را قتال گویند، خرقه سرخ او را شاید پوشیدن.
سعدالدین و طریقت کبرویه
علیرغم آنکه سعدالدین از شاگردان نجمالدین کبری بوده و شهرت خانواده آنها نقش مهمی در اشاعه طریقت کبرویه داشته، اما به دلیل مخالفت حلقههای مختلف کبرویه با ابن عربی و مخالفت برخی رهبران کبرویه با منش سیاسی خاندان سعدالدین در نزدیکی به مغولان که در این هنگام هنوز اسلام نیاورده بودند، جایگاه چندانی در میان جریانهای مختلف کبرویه نیافته بود و برخی از بزرگان کبرویه همچون مجدالدین بغدادی، رضیالدین علی لالاء غزنوی و شاگردش جمالالدین احمد جرفانی با او سر نقار داشتهاند.
وفات
وی در سفری که به بحر آباد داشته در هجدهم ذیحجۀ 649ق درگذشت و فرزندش وی را در همان صفه حجرهای که او را مرده یافته بودند، دفن کرد و عمارتی بر مشهد او بنا کرد. روایت ذکر شده در کتاب فوائد الفواد که درگذشت سعدالدین در ضمن سفری که برای تجددی عهد با سیفالدین باخرزی یاد کرده و به پیشگویی همو یاد کرده، نادرست است و تنها نشانی از تداوم منازعت میان پیروان سعدالدین و سیفالدین باخرزی (متوفی 659ق) در بعد است. [۱]
آثار
- سجنجل الارواح و نقوش الالواح؛
- سكينة الصالحين؛
- قلب المنقلب؛
- كشف المحجوب؛
- محبوب المحبين و مطلوب الواصلین.
سعدالدين حموى در نظم و نثر فارسى و عربى دست داشته و رباعيات او بيشتر از ديگر انواع شعرى نقل شده است.
پانویس
منابع مقاله
- سکینه الصالحین/ تألیف سعدالدین حمویه؛ به کوشش محمّدکاظم رحمتی
- خبرگزاری جمهوری اسلامی "آرامگاه شيخ سعدالدين حمويه جوين مرمت شد"