السنن (شافعی): تفاوت میان نسخهها
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
[[رده:متون احادیث]] | [[رده:متون احادیث]] | ||
[[رده:احادیث اهل سنت]] | [[رده:احادیث اهل سنت]] | ||
[[رده: | [[رده:اسفند(99)]] | ||
نسخهٔ ۲۰ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۴۱
السنن | |
---|---|
پدیدآوران | شافعی، محمد بن ادریس (نويسنده) ملاخاطر، خليل ابراهيم (محقق) |
ناشر | عربستان - جده : دارالقبلة للثقافة الأسلامية لبنان - بيروت : مؤسسة علوم القرآن |
مکان نشر | عربستان - جده : دارالقبلة للثقافة الأسلامية لبنان - بيروت : مؤسسة علوم القرآن |
سال نشر | 1989م , 1409ق |
چاپ | 1 |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | ش2س9 118 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
السنن، اثر ابوعبدالله محمد بن ادریس شافعی مطلّبی قرشی، کتابی است در دو جلد، به زبان عربی با موضوع روایات اسلامی. این اثر به تحقیق و تخریج دکتر خلیل ابراهیم ملا خاطر رسیده است.
ساختار
این کتاب دو جلد دارد: در جلد اول، پس از اهدائیه و مقدمه، متن اصلی در ضمن چهار جزء (هر جزء شامل ابواب متعدد) ذکر شده و در جلد دوم، ادامه جزء چهارم تا پایان جزء هفتم گنجانده شده است.
شافعی کتاب سننش را به 43 باب یا کتاب و یک خاتمه (مسئله شافعی) تقسیم کرده (در آغاز کتاب روایاتی بدون عنوان ذکر شده است).
ترتیب ابواب و کتب به این صورت است که اول امور عبادات، از قبیل نماز و روزه و زکات را بیان کرده، سپس ابواب دیگری از معاملات را، ولی این ترتیب استمرار ندارد؛ چون او کتاب بیع را میان ابواب نماز ذکر کرده است[۱].
گزارش محتوا
کتاب السنن شافعی به روایت مزنی، کتابی است با حجمی کوچک و احادیثی کمشمار (666 روایت)، ولی درعینحال پرسود و با معانی بلند و دارای اهمیتی زیاد. اسانید این روایات عالی است و غالب احادیثش صحیح است، بلکه صفت غالب احادیث این کتاب، وجودشان در صحیحین یا یکی از صحیحین است. این کتاب یکی از کتابهای ششگانه شافعی با عنوان سنن است؛ یعنی شافعی شش کتاب با عنوان سنن داشته که گویا فقط همین یکی باقی مانده است. این کتاب را مزنی از شافعی نقل کرده که شاگرد او هم بوده است و طحاوی که فرزند خواهر مزنی است از مزنی نقل کرده و پس از وی تعدادی از ائمه اهل سنت این اثر را از طحاوی نقل کرده و انتشار دادهاند[۲].
این اثر از لحاظ طریقه نگارش، تا حدودی شبیه سایر کتابهای امام شافعی است؛ زیرا کتاب، مقدمهای ندارد و پس از ذکر سندش با حدیث ابوسعید خدری «حبسنا يوم الخندق عن الصلاة، حتی كان بعد المغرب، بهوي من الليل، حتی كفينا...»، آغاز میشود و این حدیث، عنوانی ندارد. همچنین هر حدیثی در این اثر با عبارت «حدثنا الشافعي قال: أخبر...» یا «و أخبرنا» و گاهی «حدثنا فلان» و... آغاز میشود و در موارد اندکی این عبارت ذکر شده است: «حدثنا الشافعي عن فلان». در ابتدای هر بابی، سند با عبارت: «حدثنا أحمد – أو أبوجعفر - أو الطحاوي: حدثنا المزني، حدثنا الشافعي» آغاز میشود و گاهی در اثنای باب، «حدثنا المزني: حدثنا الشافعي»، وارد میگردد. بهعلاوه، در تمامی نسخ این اثر، طحاوی در ابتدای کتاب تصریح دارد که چه زمانی این کتاب را از مزنی شنیده؛ او میگوید: «حدثنا الفقيه الإمام أبوإبراهيم إسماعيل بن يحيی بن إسماعيل المزني، في ذيالقعدة، سنة ثنتين و خمسين و مائتين، قراءة منه علينا، قال: حدثنا الإمام محمد بن إدريس المطلبي الشافعي رحمه الله» و در برخی نسخهها عبارت «إملاء منه علينا» نیز وجود دارد که البته با خط دیگری نوشته شده است.
این اسناد در اول کتاب، صراحت دارد بر اینکه طحاوی این کتاب را از داییاش مزنی تحمّل کرده است؛ به دلیل عبارت «قراءة منه علينا» و به همین دلیل، برخلاف آنچه کوثری تصور کرده، خودش مؤلف آن نبوده است[۳].
احادیث این کتاب، تقریبا معادل یکسوم تعداد احادیث کتاب المسند شافعی است؛ زیرا تعداد احادیث مسند، همان طور که محقق آن را شماره کرده است، 1938 حدیث است؛ درحالیکه احادیث کتاب سنن 666 روایت است و اغلب احادیث سنن مرفوعه است و تعداد کمی از آن غیر مرفوع است[۴].
در میان این روایات، گاه دست برخی ناسخان در نسخ خطی لغزیده و برخی تعلیقات طحاوی را در متن کتاب ذکر کردهاند و برخی دیگر در حاشیه باقی مانده است. همچنین است مواردی که شافعی گاهی عقب احادیث، تعلیقاتی را برای روایتی آورده؛ مثلا استنباطی فقهی کرده یا تعلیقهای بر روایتی زده یا ترجمه شیخی را بیان کرده یا حکمی شرعی را گفته و یا جمع ظاهری میان احادیث متعارض انجام داده، یا مذهبش درباره آن روایت را بیان کرده. گاه نیز در مباحث مفصل برای آگاهی و مطالعه بیشتر به برخی کتابهای دیگرش (غیر از سنن) ارجاع داده است[۵].
در میان ابوابی که این کتاب متعرض آنها شده است، غالب موارد، ابواب فقهی است و در ابواب فقهی غالبا به مباحث احکام، از عبادات و معاملات و حدود و جهاد و غیره، پرداخته است و ابواب خاصی درباره آداب و ایمان و... در آن وجود ندارد؛ هرچند احادیثی در این موارد در لابهلای سایر ابواب یافت میشود. این امر باعث شده که محقق کتاب، احادیث کتاب را بر اساس ابواب فقهی جدید در ضمن فهارس فنی کتاب ذکر نماید[۶].
شافعی، احادیث این کتاب را از طریق بیستوشش شیخ استخراج کرده که به اسامی آنان تصریح کرده است و تعداد احادیثی که در آنها به اسامی شیوخش تصریح نکرده، تنها، پنج حدیث است. شیوخی که او از آنان در این کتاب نقل کرده بهلحاظ کثرت و قلت به نسبت به روایت، متعددند. نام کسانی که به اسامی آنها تصریح شده با تعداد روایاتشان بهصورت ذیل است:
سفیان بن عیینه با 263 حدیث، مالک بن انس با 219 حدیث، عبدالوهاب بن عبدالمجید ثقفی با 63 حدیث، عبدالمجید بن عبدالعزیز بن ابیرواد با 18 حدیث، محمد بن اسماعیل بن ابیفدیک با 17 حدیث، ابراهیم بن سعد با 10 حدیث، هرکدام از اسماعیل بن ابراهیم بن علیه و عبدالعزیز بن محمد دراوردی و یحیی بن حسان با 8 حدیث، مسلم بن خالد زنجی با 7 حدیث، هرکدام از انس بن عیاض لیثی و یوسف بن خالد سمتی با 5 حدیث، یحیی بن سلیم با 4 حدیث، هرکدام از ابراهیم بن ابویحیی و عمرو بن ابوسلمه با 3 حدیث، هرکدام از سعید بن سالم قداح و سعید بن ابوحسام عدوی و عبدالله بن نافع و عبدالکریم جرجانی با 2 حدیث و هرکدام از حاتم بن اسماعیل و عبدالله بن حارث مخزومی و عبدالله بن عمر بن حفص عمری و عبدالله بن مؤمل و عبدالرحمن بن حسن بن قاسم ازرقی و قاسم بن عبدالله بن عمر بن حفص و عمویش محمد بن عباس با یک حدیث. جمع این موارد در احادیثی که نویسنده از طریق شیوخی که به اسامی آنها تصریح کرده، 656 روایت است.
در پنج روایت دیگر نیز شاهدیم که نویسنده به اسامی شیوخی که از طریق آنها روایتی را نقل کرده است، تصریح ننموده است؛ مانند: حدیث 60 با عبارت «أخبرني بعض أصحابنا»، حدیث 406 با عبارت «أخبرني من سمع زيد بن أسلم»، حدیث 418 با عبارت «أخبرني من أثق به من أهل المدينة»، حدیث 444 با عبارت «أخبرني بعض أهل العلم» و همچنین روایت 612 با عبارت «أخبرني الثقة».
عدد روایات کتاب با احتساب این 5 روایت، 661 روایت خواهد شد و اگر دو روایت معلق و سه روایتی که نویسنده در آن اسانیدش را ذکر نکرده و به غیر خودش حواله داده را هم به این تعداد بیفزاییم، مجموع تعداد روایت مذکور در کتاب، 666 روایت خواهد شد[۷].
تعداد صحابهای که در این کتاب از آنان حدیث نقل شده، 96 صحابی است که 85 نفر از آنان با ذکر نامشان بیان شده و یازده نفر دیگر هست که به اسامی آنان تصریح نشده، ولی اغلبشان معروف هستند. برای اطلاع از نام آنان میتوانید به صفحه 32 مقدمه جلد اول کتاب و همچنین فهرست فنی موجود در آخر کتاب، مراجعه کنید.
این اثر بهجز شیوخ و صحابه، حاوی 325 راوی است؛ 21 راوی صدوق، 7 راوی ضعیف، برخی مقبول و بقیه آنها ثقه و ثبت و بسیاری از آنان نیز حافظ هستند[۸].
وضعیت کتاب
در این کتاب، بهخصوص در سه نسخه (ج، ی، ق)، زیاداتی بر کتاب سنن شافعی یافت میشود؛ برخی از این زیادات تعلیقات طحاوی است و برخی دیگر زیادت احادیثی است که طحاوی از غیر طریق داییاش مزنی از غیر شافعی روایت کرده است و برخی دیگر زیاداتی است که راوی از طحاوی، (از طریق او)، از غیر طحاوی نقل کرده است. این زیادات در آخر کتاب آمده است[۹].
گاه میان نسخههای خطی و حتی چاپی، اختلافاتی مشاهده میشود که محقق کتاب، همه این موارد را در حواشی کتاب متذکر شده است[۱۰].
فهرست مطالب هر جلد در آخر همان جلد ذکر شده و در آخر جلد دوم، علاوه بر این، فهارس فنی نیز ذکر گردیده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه جلد اول کتاب.