شوشتری، سید نورالله بن شریفالدین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
| data-type="authorWritings" |[[الصوارم المُهرقة في نقد الصواعق المُحرقة]] | | data-type="authorWritings" |[[الصوارم المُهرقة في نقد الصواعق المُحرقة|الصوارم المُهرقة فی نقد الصواعق المُحرقة]] | ||
|- class="articleCode" | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
</div> | </div> | ||
''' | '''سید قاضى نورالله شوشترى''' (۹۵۶ - ۱۰۱۹)،''' '''معروف به قاضی نورالله شوشتری یا شهید ثالث، فقیه اصولی، متکلم جدلی، محدث رجالی و شاعر و عالم شیعه عهد صفویه بود. وی در هند به شهادت رسید. دو اثر مشهور او یکی کتاب [[مجالس المؤمنين|مجالس المومنین]] با موضوع سرگذشت نامه علما و دیگری [[إحقاق الحق و إزهاق الباطل|احقاق الحق]] در موضوع اثبات حقانیت شیعه است. | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
==خاندان== | ==خاندان== | ||
او در خاندانى روحانى و صاحب نفوذ | او در خاندانى روحانى و صاحب نفوذ دینى به دنیا آمد. پدر او سید شریف از علماى بزرگ اسلام و از شاگردان [[قطیفی بحرانی، ابراهیم بن سلیمان|شیخ ابراهیم قطیفى]] بود. | ||
جد او | جد او سید نورالله نیز از علماى شیعه و بزرگان سادات شوشتر و مورد احترام مردم بود. | ||
برادرانش | برادرانش میر اسماعیل، میر قطبالدین و میر محسن، هر سه از شاگردان پدر خود و متبحر در علوم عقلى و نقلى بودند. | ||
عالمانى | عالمانى که مداومتشان بر ادعیه و مستحبات زبانزد همه بوده و در درک مطالب علمى، هر یک شهرۀ زمان خویش بودهاند. | ||
علاوه بر | علاوه بر این، عموى قاضى نورالله و فرزندان او نیز از جمله عالمان وارستۀ دین بودهاند. | ||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
قاضى نورالله داراى 5 پسر بود | قاضى نورالله داراى 5 پسر بود که همگى از اهل علم و دنباله رو پدر در کسب معارف بودند. در کتب تراجم شرح حال آنان با ذکر تألیفات و کراماتشان مفصلا بیان شده است. | ||
فرزندان قاضى | فرزندان قاضى نیز مانند او طبع شعرى قوى داشته و به ادبیات فارسى و عربى تسلط داشتند و این علاوه بر علوم عقلى و نقلى است که از اساتید بزرگوار خود کسب کرده بودند. | ||
== | ==تحصیلات== | ||
قاضى نورالله شوشترى پس از طى مراحل | قاضى نورالله شوشترى پس از طى مراحل ابتدایى تعلیم و تربیت، هجرت را برگزیده و براى کسب معارف و علوم عقلى و نقلى عازم دیار خراسان شد و در کنار مرقد شریف ثامنالحجج علیهالسلام سالها از آن گوهر نورانى کسب فیض نمود و از خرمن دانش اساتید بزرگوار آن دیار نیز خوشهها چید. | ||
==سفر به هندوستان== | ==سفر به هندوستان== | ||
قاضى نورالله، همانگونه | قاضى نورالله، همانگونه که خود یادآور شده، پس از اتمام تحصیلات و دانش اندوزى براى پرتو افشانى و هدایت مردم به هندوستان سفر کرد. در هندوستان آوازۀ سید به تمام نقاط رسید و طالبان حقیقت، گروه گروه به سوى او شتافتند تا از محضر آن مرد الهى کسب فیض کنند. | ||
==دعوت به | ==دعوت به تشیع== | ||
اصحاب تراجم نقل | اصحاب تراجم نقل کردهاند که قاضى نورالله اولین عالمى بود که در هند اظهار تشیع کرد و دعوت به تشیع نمود و با علماى مخالف جلسات مناظره تشکیل داد. | ||
==منصب قضاوت== | ==منصب قضاوت== | ||
شهرت وى آنچنان بالا گرفت | شهرت وى آنچنان بالا گرفت که سلطان اکبر شاه از او دعوت نمود و وقتى فضل و علم او را دید به او پیشنهاد قضاوت کرد. قاضى براى قبول این منصب شرطى گذاشت و آن اینکه در امر قضاوت به فتواى هیچکس عمل نکند و به اجتهاد خودش عمل نماید. | ||
اکبر شاه شرط قاضى را پذیرفت و بدین گونه لقب قاضى به ابتداى نام سید نورالله شوشترى اضافه شد. | |||
== | ==اساتید== | ||
متأسفانه در | متأسفانه در کتب موجود ذکرى از اساتید قاضى نورالله به میان نیامده و بجز مولى [[عبدالواحد شوشترى]] که قاضى نورالله در مشهد افتخار شاگردى او را داشته، نام دیگر اساتید او در دست نیست. | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
از شاگردان قاضى، تنها از فرزندان او اطلاع | از شاگردان قاضى، تنها از فرزندان او اطلاع داریم که همگى چون پدر، سرشار از عشق به علوم آل محمد صلىاللهعلیهوآله بوده و در محضر پدر به مقامات بلند علمى و معنوى رسیدهاند؛ ولى نام دیگر شاگردان قاضى در تاریخ ثبت نشده است. | ||
==شهادت== | ==شهادت== | ||
عالم وارسته و عارف بزرگوار قاضى نورالله شوشترى پس از عمرى تلاش در راه | عالم وارسته و عارف بزرگوار قاضى نورالله شوشترى پس از عمرى تلاش در راه احیاى مکتب اهلبیت علیهمالسلام در سال 1019 هجرى به شهادت رسید. | ||
پیکر شریف قاضى را در اکبر آباد به خاک سپردند و از آن پس مزار عاشقان و دوستداران اهلبیت علیهمالسلام گردید. | |||
کیفیت شهادت وى | کیفیت شهادت وى این گونه بود: | ||
پس از مرگ سلطان | پس از مرگ سلطان اکبر شاه، فرزند او جهانگیر شاه به حکومت رسید. او قاضى نورالله را بر مسند قضاوت ابقاء کرد. | ||
در | در این میان حسودان و علماى دربارى دائما از سید نزد حاکم بدگویى میکردند. | ||
پس از مدتى | پس از مدتى که کینه آنها بیشتر شد و کلمات آنان در شاه تأثیر گذاشت، جهانگیر شاه اجازۀ کشتن قاضى را به آنان داد و آنان با کمال قساوت آنقدر بر بدن نحیف این عالم شیعه و پیرمرد 70 ساله شلاق زدند تا جان به جان آفرین تسلیم کرد و به اجداد طاهرینش پیوست. | ||
قاضى نورالله شوشترى در شعرى زبان حال خود را | قاضى نورالله شوشترى در شعرى زبان حال خود را این گونه سروده است: | ||
{{شعر}}{{ب|''وه كاين شب هجران تو بر ما چه دراز است''|2=''گويى كه مگر صبح قيامت سحر اوست''}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|''وه كاين شب هجران تو بر ما چه دراز است''|2=''گويى كه مگر صبح قيامت سحر اوست''}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
قاضى نورالله در مدت عمر 70 ساله خود | قاضى نورالله در مدت عمر 70 ساله خود تألیفات فراوانى داشته که رقم آنها به 98 عنوان مىرسد. به لحاظ جامعیت وى در علوم عقلى و نقلى و ادبیات، تألیفات او نیز بسیار متنوع است. | ||
او در علوم مختلف از جمله: فقه، اصول، | او در علوم مختلف از جمله: فقه، اصول، تفسیر، کلام، مناظره و عرفان تألیف دارد و دیوان شعرى نیز از او به یادگار مانده است. | ||
مهمترین تألیفات او عبارتند از: | |||
#إحقاق الحق، | #إحقاق الحق، که در رد کتاب «فضل بن روزبهان» نوشته است. | ||
#مجالس | #مجالس المؤمنین، که شرح حال علماى شیعه است. | ||
#الصوارم المهرقة در رد الصواعق المحرقة ابن حجر | #الصوارم المهرقة در رد الصواعق المحرقة ابن حجر مکى هیثمى. | ||
#مصائب النواصب ( | #مصائب النواصب (یا معائب النواصب) در رد کتاب نواقض الروافض است که در رد شیعه نوشته شده بود و... | ||
نسخهٔ ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۸
نام | شوشتری، نورالله بن شریفالدین |
---|---|
نامهای دیگر | امیر سید علی شوشتری
تستری، نورالله بن شریف الدین شوشتری، ضیاءالدین نورالله شوشتری، قاضی نور الله شوشتری، نورالله بن شرفالدین شهید ثالث، قاضی نور الله قاضی نورالله شوشتری نورالله شوشتری Qazi Nurullah Shustari |
نام پدر | شریفالدین |
متولد | 956ق |
محل تولد | شوشتر |
شهادت | 1019 ق |
اساتید | عبدالواحد شوشترى |
برخی آثار | الصوارم المُهرقة فی نقد الصواعق المُحرقة |
کد مؤلف | AUTHORCODE00234AUTHORCODE |
سید قاضى نورالله شوشترى (۹۵۶ - ۱۰۱۹)، معروف به قاضی نورالله شوشتری یا شهید ثالث، فقیه اصولی، متکلم جدلی، محدث رجالی و شاعر و عالم شیعه عهد صفویه بود. وی در هند به شهادت رسید. دو اثر مشهور او یکی کتاب مجالس المومنین با موضوع سرگذشت نامه علما و دیگری احقاق الحق در موضوع اثبات حقانیت شیعه است.
ولادت
شوشترى در سال 956 هجرى در شهر شوشتر متولد شد.
خاندان
او در خاندانى روحانى و صاحب نفوذ دینى به دنیا آمد. پدر او سید شریف از علماى بزرگ اسلام و از شاگردان شیخ ابراهیم قطیفى بود.
جد او سید نورالله نیز از علماى شیعه و بزرگان سادات شوشتر و مورد احترام مردم بود.
برادرانش میر اسماعیل، میر قطبالدین و میر محسن، هر سه از شاگردان پدر خود و متبحر در علوم عقلى و نقلى بودند.
عالمانى که مداومتشان بر ادعیه و مستحبات زبانزد همه بوده و در درک مطالب علمى، هر یک شهرۀ زمان خویش بودهاند.
علاوه بر این، عموى قاضى نورالله و فرزندان او نیز از جمله عالمان وارستۀ دین بودهاند.
فرزندان
قاضى نورالله داراى 5 پسر بود که همگى از اهل علم و دنباله رو پدر در کسب معارف بودند. در کتب تراجم شرح حال آنان با ذکر تألیفات و کراماتشان مفصلا بیان شده است.
فرزندان قاضى نیز مانند او طبع شعرى قوى داشته و به ادبیات فارسى و عربى تسلط داشتند و این علاوه بر علوم عقلى و نقلى است که از اساتید بزرگوار خود کسب کرده بودند.
تحصیلات
قاضى نورالله شوشترى پس از طى مراحل ابتدایى تعلیم و تربیت، هجرت را برگزیده و براى کسب معارف و علوم عقلى و نقلى عازم دیار خراسان شد و در کنار مرقد شریف ثامنالحجج علیهالسلام سالها از آن گوهر نورانى کسب فیض نمود و از خرمن دانش اساتید بزرگوار آن دیار نیز خوشهها چید.
سفر به هندوستان
قاضى نورالله، همانگونه که خود یادآور شده، پس از اتمام تحصیلات و دانش اندوزى براى پرتو افشانى و هدایت مردم به هندوستان سفر کرد. در هندوستان آوازۀ سید به تمام نقاط رسید و طالبان حقیقت، گروه گروه به سوى او شتافتند تا از محضر آن مرد الهى کسب فیض کنند.
دعوت به تشیع
اصحاب تراجم نقل کردهاند که قاضى نورالله اولین عالمى بود که در هند اظهار تشیع کرد و دعوت به تشیع نمود و با علماى مخالف جلسات مناظره تشکیل داد.
منصب قضاوت
شهرت وى آنچنان بالا گرفت که سلطان اکبر شاه از او دعوت نمود و وقتى فضل و علم او را دید به او پیشنهاد قضاوت کرد. قاضى براى قبول این منصب شرطى گذاشت و آن اینکه در امر قضاوت به فتواى هیچکس عمل نکند و به اجتهاد خودش عمل نماید.
اکبر شاه شرط قاضى را پذیرفت و بدین گونه لقب قاضى به ابتداى نام سید نورالله شوشترى اضافه شد.
اساتید
متأسفانه در کتب موجود ذکرى از اساتید قاضى نورالله به میان نیامده و بجز مولى عبدالواحد شوشترى که قاضى نورالله در مشهد افتخار شاگردى او را داشته، نام دیگر اساتید او در دست نیست.
شاگردان
از شاگردان قاضى، تنها از فرزندان او اطلاع داریم که همگى چون پدر، سرشار از عشق به علوم آل محمد صلىاللهعلیهوآله بوده و در محضر پدر به مقامات بلند علمى و معنوى رسیدهاند؛ ولى نام دیگر شاگردان قاضى در تاریخ ثبت نشده است.
شهادت
عالم وارسته و عارف بزرگوار قاضى نورالله شوشترى پس از عمرى تلاش در راه احیاى مکتب اهلبیت علیهمالسلام در سال 1019 هجرى به شهادت رسید.
پیکر شریف قاضى را در اکبر آباد به خاک سپردند و از آن پس مزار عاشقان و دوستداران اهلبیت علیهمالسلام گردید.
کیفیت شهادت وى این گونه بود:
پس از مرگ سلطان اکبر شاه، فرزند او جهانگیر شاه به حکومت رسید. او قاضى نورالله را بر مسند قضاوت ابقاء کرد.
در این میان حسودان و علماى دربارى دائما از سید نزد حاکم بدگویى میکردند.
پس از مدتى که کینه آنها بیشتر شد و کلمات آنان در شاه تأثیر گذاشت، جهانگیر شاه اجازۀ کشتن قاضى را به آنان داد و آنان با کمال قساوت آنقدر بر بدن نحیف این عالم شیعه و پیرمرد 70 ساله شلاق زدند تا جان به جان آفرین تسلیم کرد و به اجداد طاهرینش پیوست.
قاضى نورالله شوشترى در شعرى زبان حال خود را این گونه سروده است:
وه كاين شب هجران تو بر ما چه دراز است | گويى كه مگر صبح قيامت سحر اوست |
آثار
قاضى نورالله در مدت عمر 70 ساله خود تألیفات فراوانى داشته که رقم آنها به 98 عنوان مىرسد. به لحاظ جامعیت وى در علوم عقلى و نقلى و ادبیات، تألیفات او نیز بسیار متنوع است.
او در علوم مختلف از جمله: فقه، اصول، تفسیر، کلام، مناظره و عرفان تألیف دارد و دیوان شعرى نیز از او به یادگار مانده است.
مهمترین تألیفات او عبارتند از:
- إحقاق الحق، که در رد کتاب «فضل بن روزبهان» نوشته است.
- مجالس المؤمنین، که شرح حال علماى شیعه است.
- الصوارم المهرقة در رد الصواعق المحرقة ابن حجر مکى هیثمى.
- مصائب النواصب (یا معائب النواصب) در رد کتاب نواقض الروافض است که در رد شیعه نوشته شده بود و...