لطفی، محمدحسن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ مهٔ ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - 'فيزيك' به 'فیزیک'
جز (جایگزینی متن - 'گذاري' به 'گذاری')
جز (جایگزینی متن - 'فيزيك' به 'فیزیک')
خط ۳۹: خط ۳۹:
يكى از بزرگترين خوشبختى‌هاى وى، دوران تحصيل در مقطع متوسطه بود، زيرا مديران و معلمان مدرسه‌اى كه وى در آن تحصيل مى‌كرد، هنوز افكار ايده‌آل دوره مشروطيت را داشته و چنين احساس مى‌شد كه واقعاً مى‌خواهند به شاگردان خدمت كنند. اين افراد، كسانى از قبيل شهاب فردوس (نه آن شهاب فردوس توده‌اى كه برادر كوچكتر او بود)، جلال‌الدين همايى و سيد هادى سينا بودند كه پس از اندك مدتى استاد دانشگاه تهران شدند.
يكى از بزرگترين خوشبختى‌هاى وى، دوران تحصيل در مقطع متوسطه بود، زيرا مديران و معلمان مدرسه‌اى كه وى در آن تحصيل مى‌كرد، هنوز افكار ايده‌آل دوره مشروطيت را داشته و چنين احساس مى‌شد كه واقعاً مى‌خواهند به شاگردان خدمت كنند. اين افراد، كسانى از قبيل شهاب فردوس (نه آن شهاب فردوس توده‌اى كه برادر كوچكتر او بود)، جلال‌الدين همايى و سيد هادى سينا بودند كه پس از اندك مدتى استاد دانشگاه تهران شدند.


معلمى كه بسيار روى وى تأثير گذاشت، معلم زبان فرانسه او بود كه مردى گمنام بوده و گمنام ماند. او مردى يهودى بود به نام بناروش و چنان كوششى در ياد دادن زبان فرانسه به شاگردان خود داشت كه گويى پيشرفت آن‌ها، معنى زندگیش بود و شاگردان خود را طورى پرورش داده بود كه در كلاس ششم متوسطه، توانسته بودند درس فيزيك را به زبان فرانسه بخوانند و چون معلم فيزيك دكتر لطفى يك ارمنى به نام ميناسيان بود و فارسى را نيز به خوبى نمى‌دانست، از اين رو، اين كلاس به زبان فرانسه تشكيل مى‌شد. (در آن زمان آموختن انگليسى معمول نبود و زبان خارجى در مدرسه، زبان فرانسه بود). وى پس از جدايى از بناروش در سال 1317ش، ديگر هيچ‌وقت آموختن زبان فرانسه را دنبال نكرد.
معلمى كه بسيار روى وى تأثير گذاشت، معلم زبان فرانسه او بود كه مردى گمنام بوده و گمنام ماند. او مردى يهودى بود به نام بناروش و چنان كوششى در ياد دادن زبان فرانسه به شاگردان خود داشت كه گويى پيشرفت آن‌ها، معنى زندگیش بود و شاگردان خود را طورى پرورش داده بود كه در كلاس ششم متوسطه، توانسته بودند درس فیزیک را به زبان فرانسه بخوانند و چون معلم فیزیک دكتر لطفى يك ارمنى به نام ميناسيان بود و فارسى را نيز به خوبى نمى‌دانست، از اين رو، اين كلاس به زبان فرانسه تشكيل مى‌شد. (در آن زمان آموختن انگليسى معمول نبود و زبان خارجى در مدرسه، زبان فرانسه بود). وى پس از جدايى از بناروش در سال 1317ش، ديگر هيچ‌وقت آموختن زبان فرانسه را دنبال نكرد.


ياد مدرسه آن زمان، يكى از بهترين خاطرات زندگى وى مى‌باشد. اما مى‌توان گفت كه تمام جنب‌وجوش‌هاى زندگى او تا حدود سى سالگى بوده است. وقتى كه وى در دانشگاه تهران درس حقوق مى‌خواند، بيشتر استادان او، دكتر حقوق بودند و دكتر حقوق بودن در آن زمان كه در يگانه دانشگاه ايران يعنى دانشگاه تهران، دوره دكترى براى هيچ رشته‌اى جز پزشکى وجود نداشت، موضوع خيلى مهمى بود و دكترهاى حقوق، شأن و اعتبار فراوان داشتند. نكته ديگر اين است كه در آن هنگام، جنگ جهانى دوم هنوز روى نداده بود و اروپا عاشق خودش بود و همه دنيا عاشق اروپا و همه مى‌خواستند در همه امور از اروپا تقليد كنند، در حالى كه در محيط دكتر لطفى، بندرت كسى مى‌دانست كه اصلاً اروپا يعنى چه. در آن زمان، از آمريكا تقريباً سخنى به ميان نمى‌آمد. در محيط آن‌ها هيچ‌كس حتى يك كلمه عليه اروپا به زبان نمى‌آورد.
ياد مدرسه آن زمان، يكى از بهترين خاطرات زندگى وى مى‌باشد. اما مى‌توان گفت كه تمام جنب‌وجوش‌هاى زندگى او تا حدود سى سالگى بوده است. وقتى كه وى در دانشگاه تهران درس حقوق مى‌خواند، بيشتر استادان او، دكتر حقوق بودند و دكتر حقوق بودن در آن زمان كه در يگانه دانشگاه ايران يعنى دانشگاه تهران، دوره دكترى براى هيچ رشته‌اى جز پزشکى وجود نداشت، موضوع خيلى مهمى بود و دكترهاى حقوق، شأن و اعتبار فراوان داشتند. نكته ديگر اين است كه در آن هنگام، جنگ جهانى دوم هنوز روى نداده بود و اروپا عاشق خودش بود و همه دنيا عاشق اروپا و همه مى‌خواستند در همه امور از اروپا تقليد كنند، در حالى كه در محيط دكتر لطفى، بندرت كسى مى‌دانست كه اصلاً اروپا يعنى چه. در آن زمان، از آمريكا تقريباً سخنى به ميان نمى‌آمد. در محيط آن‌ها هيچ‌كس حتى يك كلمه عليه اروپا به زبان نمى‌آورد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش