الإمارة المزيدية الأسدية في الحلة دراسة في أحوالها السياسية و الحضارية: تفاوت میان نسخهها
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: تاریخ (عمومی)]] | |||
[[رده: تاریخ آسیا]] | |||
[[رده:25 بهمن الی 24 اسفند(97)]] | [[رده:25 بهمن الی 24 اسفند(97)]] |
نسخهٔ ۱۵ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۳۵
الإمارة المزيدية الأسدية في الحلة دراسة في أحوالها السیاسیة و الحضارية | |
---|---|
پدیدآوران | ناجی، عبدالجبار (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | دراسه فی احوالها السیاسیه و الحضاریه |
ناشر | کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1389 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-600-91030-2-7 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الإمارة المزيدية الأسدية في الحلة، اثر «عبدالجبار ناجى» است كه در آن، حكومت مزيديان بنى اسد در حله را از نظر سياسى و تمدنى بهصورت مستند و تحليلى بررسى كرده است. نام كامل اين اثر عبارت است از «الأمارة المزيدية الأسدية في الحلة، دراسة في أحوالها السیاسیة و الحضارية» (حكومت مزيديان بنى اسد در حله، پژوهشى در اوضاع سياسى و تمدنى آن).
اين اثر به زبان عربى جديد و با قلمى روان، گويا و زيبا نوشته شده است.
ساختار
كتاب حاضر از مقدمه نویسنده و متن اصلى كتاب (شامل 7 فصل: 1. ويژگىهاى سياسى آن دوران و منابع شناخت ما از مزيدىها، 2. بنى مزيد (بنى اسد)، قبايل عربى در فرات اسد، 3. حاكمان بنى مزيد، 4. ساختار لشكر بنى مزيد، 5. اداره در عهد مزيدىها، 6. فعالیتهای تمدنى و عمرانى مزيدىها در منطقه فرات اسد، 7. تشيع در حله بنى مزيد)، تشكيل شده است.
زبان و ادبيات اين اثر، عربى جديد و رسا و شيواست. نویسنده از دهها كتاب از آثار انديشمندان قديم و جديد و همچنين برخى از نشريات علمى عربى برای تولید اثر حاضر بهره برده است.
گزارش محتوا
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
- نویسنده در مقدمهاش - كه تاريخ و مكان و مشخصات نگارش آن را مشخص نكرده - چنين افزوده است كه نسخههاى چاپ اول بهزودى تمام شد و شكر خدا را كه اطلاعات ارزندهاى افزون بر آن فراهم گرديد، ولى شرايط سختى كه همراه اشغالگران خارجى آمده بود، نتايج ناگوارى پديد آورد كه از مهمترين آنها عبارت بود از موفقيت اشغالگران در كاشتن بذر تعصبات تلخ قومى در جامعهاى كه قبل از آمدنشان پيوسته و با هم بودند و اين مشكل، عوارضى در پى داشت كه شديدترينش عبارت از كوچاندن اجبارى خانواده از مناطق مسكونى و خانه و كاشانهشان بود كه بعد از تلاش فراوان و با استفاده از درآمد ناچيزشان مالك شده بودند و بدبختانه من و خانوادهام یکى از همين مهاجران بوديم كه هرچه داشتيم رها كرديم و حتى كتابخانهام را كه چقدر اطلاعات در آن جمع كرده بودم با افسوس واگذاشتم و... اين تصويرى غمانگيز است از آنچه اشغالگرى (دموكراسى) برای عراق به ارمغان آورد... به همين جهت و جهات ديگر ناچار شدم كه اصل چاپ اول را باقى بگذارم و به برخى از اصلاحات جزئى در عنوان و فصل اول و اضافاتى در مورد زندگى فرهنگى و تشيع در حله و پيدايشش در دوران مزيديان اكتفا كنم.[۱]
- نویسنده در مورد منابع پژوهش در مورد مزيديان بحث مفصلى كرده و از جمله چنين نوشته است: كتابهاى سفرنامه، سرشار از اطلاعات درباره چگونگى شهرهایى است كه در مسير سفرشان قرار گرفته است و گاه بعضى به شرح بازارها و پلهاى آن شهرها اگر داشته باشند و صنايع آن مىپردازد و از بارزترين آنان، بنيامين تطيلى است كه هدف سفرش به دست آوردن تعداد اماكن يهوديان در شهرهاى عراق و بهطور كلى در جهان اسلام بود كه بىترديد در مورد يهوديان مبالغه مىكرد و مىكوشيد اهميت آنان و گستردگى جمعيت ساكنانش را برساند. ولى ابن جبير در قرن شش و ابن بطوطه در قرن هفت، اطلاعات دقيق و واضحى از شهر حله را گزارش كردهاند.[۲]
- نویسنده در مورد یکى از اميران مزيدى به نام صدقه چنين نوشته است: منصور فرزند توانايى به نام صدقه بر جاى گذاشت كه از سال 478 تا 501ق، بر دولت مزيدى حكومت كرد. دوره حكومت صدقه، از مهمترين دورههاى تاريخ حكومت مزيديان شمرده مىشود كه در آن اين دولت بهسرعت رو به گسترش نهاد و از نظر ساير دولتها، قدرتى نيرومند به حساب آمد و اين مطلب در درجه اول به شخصيت صدقه و لياقت و كفايت سياسى و نظامى او برمىگردد.[۳]
- نویسنده تأكيد كرده است كه نقش سياسى اعراب در عراق از دوره واقع بين قرن سوم تا پنجم قمرى آشكار شد و به نظر مىرسد كه سبب اين موضوع، به ضعف قدرت مركزى و تسلط تركها و ورود آلبويه به بغداد برمىگردد و ترجيح اين است كه اين اعراب بدوى، كشاورز شدند و حرفه زراعت پيشه كردند و رواياتى هست كه اين مطلب را تأييد مىكند... امرا و سلاطين در امور نظامى، بهويژه در هنگامه منازعه برای به دست گرفتن قدرت، بر قبايل بدوى ساكن در منطقه فرات اوسط مانند عقيل، اسد و خفاجه اعتماد كردند... البته نقش آنان در ارتش بغداد، ثانوى بود و از عوامل هميشگى نبودند؛ درحالىكه اعراب، عنصر مهمى در لشكر مزيديان بودند و در جنگهاى بسيارى همراه با آنان شركت كردند، امّا ما تعداد اين اعراب را بهصورت دقيق نمىدانيم.[۴]
- نویسنده، يادآور شده است: بهترين موضوعى كه شكوفايى حركت ادبى و علمى در خلال اين دورهها را منعكس مىكند، روايتى است كه آن را ابن الفوطى آورده است كه در آن حمله مغول به بغداد را ذكر مىكند و محنت و مصيبتى كه بر اين شهر وارد شد و اوضاع داخلىاش آشفته شد و وضعيت اقتصادىاش به هم ريخت و مواد غذايى كمياب شد و بيمارىها گسترش يافت و مرگومير فراوان شد و در همين اوضاع و احوال، اهالى حله، غذاى آماده و مواد غذايى به بغداد مىآوردند و در برابرش كتابهاى نفيس و... مىخريدند.[۵]
وضعيت كتاب
برای كتاب حاضر، افزون بر فهرست تفصيلى مطالب.[۶]، فقط فهرست منابع شامل چند بخش: منابع خطى، منابع تصحيح و منتشرشده، كتابهاى جديد و پژوهشهاى عربى، مجلات عربى مورد استفاده، كتابهاى بيگانه و پژوهشهاى اجنبى.[۷]تنظيم شده و متأسفانه ساير فهرستهاى فنى (مانند اعلام و امكنه و...) فراهم نشده است.
كتاب حاضر، مستند است و نویسنده، ارجاعاتش را بهصورت پاورقى در پایان هر صفحه آورده است. در اين پاورقىها، معمولاً نام كتاب مورد استفاده و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده.[۸]و گاه توضيحاتى تاريخى و... مطرح كرده است.[۹]
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.