تاريخ أسماء الثقات ممن نقل عنهم العلم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
تاریخ اسماء الثقات به کوشش عبدالمعطی امین قلعحی در بیروت (1406ق/1986م) به چاپ رسیده است. مؤلف در این کتاب بیش از هر چیز به اقوال یحیی بن معین (متوفی 233ق) و احمد بن حنبل (متوفی 241ق) استناد جسته است. در این اثر گاه از رجال ضعیف نیز ذکری به میان آمده است. ابن حجر در سراسر کتاب تهذیب التهذیب، آراء رجالی ابن شاهین را مورد توجه قرار داده است<ref>ر.ک: ضیائی، علی اکبر، ص62</ref>‏.   
تاریخ اسماء الثقات به کوشش عبدالمعطی امین قلعحی در بیروت (1406ق/1986م) به چاپ رسیده است. مؤلف در این کتاب بیش از هر چیز به اقوال یحیی بن معین (متوفی 233ق) و احمد بن حنبل (متوفی 241ق) استناد جسته است. در این اثر گاه از رجال ضعیف نیز ذکری به میان آمده است. ابن حجر در سراسر کتاب تهذیب التهذیب، آراء رجالی ابن شاهین را مورد توجه قرار داده است<ref>ر.ک: ضیائی، علی اکبر، ص62</ref>‏.   


آراء ابن شاهین در بسیاری موارد همان آراء احمد بن حنبل است؛ به عنوان مثال معاویة بن هشام قصّار کوفی (م 204 یا 205ق) از راویان اهل سنّت‌ است‌ و ابن‌ سـعد ‌ ‌در الطـبقات الکبری و عجلی در کتاب الثقات و ابن‌ ابی‌ حاتم‌ در الجرح و التعدیل و ابن شاهین در تاریخ أسـماء الثـقات و... همگی او را ثقه و صدوق معرّفی کرده‌اند و در عین‌ حال‌، ابن شاهین و احمد بن حنبل، و ابن عَدی‌ در‌ الکامل 1890 روایت از روایات او را بـه سبب خطا و اشتباهات مـحرز، مـردود و غیر‌ قابل‌ اعتماد دانسته‌اند. همین‌طور ابن شاهین درباره او گفته است: «رجل صدق‌، و لیس‌ بحجة»<ref>ر.ک: روحانی علی آبادی، محمد، ص 170</ref>‏.   
آراء ابن شاهین در بسیاری موارد همان آراء احمد بن حنبل است؛ به عنوان مثال معاویة بن هشام قصّار کوفی (م 204 یا 205ق) از راویان اهل سنّت‌ است‌ و ابن‌ سعد ‌ ‌در الطبقات الکبری و عجلی در کتاب الثقات و ابن‌ ابی‌ حاتم‌ در الجرح و التعدیل و ابن شاهین در تاریخ أسماء الثقات و... همگی او را ثقه و صدوق معرّفی کرده‌اند و در عین‌ حال‌، ابن شاهین و احمد بن حنبل، و ابن عَدی‌ در‌ الکامل 1890 روایت از روایات او را به سبب خطا و اشتباهات محرز، مردود و غیر‌ قابل‌ اعتماد دانسته‌اند. همین‌طور ابن شاهین درباره او گفته است: «رجل صدق‌، و لیس‌ بحجة»<ref>ر.ک: روحانی علی آبادی، محمد، ص 170</ref>‏.   


محقق کتاب در مقدمه‌اش چهارده تن از شیوخ ابن شاهین را معرفی کرده است؛ البته پس از آن تذکر داده که این چهارده تن تنها شیوخ ابن شاهین نیستند، بلکه با توجه به عادت محدثین و جویندگان علم، و نیز سفرهایی که در طلب علم داشتند و با نگاهی به مصنفات ابن شاهین،  تعداد فقها و مفسرین و محدثینی که او از آنها حدیث شنیده و روایت کرده به‌دست می‌آید<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص12</ref>‏.   
محقق کتاب در مقدمه‌اش چهارده تن از شیوخ ابن شاهین را معرفی کرده است؛ البته پس از آن تذکر داده که این چهارده تن تنها شیوخ ابن شاهین نیستند، بلکه با توجه به عادت محدثین و جویندگان علم، و نیز سفرهایی که در طلب علم داشتند و با نگاهی به مصنفات ابن شاهین،  تعداد فقها و مفسرین و محدثینی که او از آنها حدیث شنیده و روایت کرده به‌دست می‌آید<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص12</ref>‏.   
خط ۴۵: خط ۴۵:
محدثینی چون ابن حجر عسقلانی در «تهذیب التهذیب» بر کتاب ابن شاهین اعتماد کرده و نص سخن ابن شاهین را به عنوان مثال در شرح حال محمد بن ابی حمید ذکر کرده است و نیز گفته: یقولون: حماد بن ابی حمید، و غیرهم یقولون: محمد بن ابی حمید، و لقدقال رجل: محمد و حماد اخوان ضعیفان، و هذا الرجل هو الضعیف، اذ یضعف رجلا لم یخلق، و لم یکونا اخوین قط، انما هو واحد، فجعل واحدا اثنین، ثم جعلهماضعیفین، فمن اضعف من هذا الذی یبسط لسانه فیمن لا یعرف». یا اینکه ابن حجر از ابن شاهین مطلبی را نقل کرده که در آن نص توثیق وجود ندارد<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>.
محدثینی چون ابن حجر عسقلانی در «تهذیب التهذیب» بر کتاب ابن شاهین اعتماد کرده و نص سخن ابن شاهین را به عنوان مثال در شرح حال محمد بن ابی حمید ذکر کرده است و نیز گفته: یقولون: حماد بن ابی حمید، و غیرهم یقولون: محمد بن ابی حمید، و لقدقال رجل: محمد و حماد اخوان ضعیفان، و هذا الرجل هو الضعیف، اذ یضعف رجلا لم یخلق، و لم یکونا اخوین قط، انما هو واحد، فجعل واحدا اثنین، ثم جعلهماضعیفین، فمن اضعف من هذا الذی یبسط لسانه فیمن لا یعرف». یا اینکه ابن حجر از ابن شاهین مطلبی را نقل کرده که در آن نص توثیق وجود ندارد<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>.


عبدالسلام بن صالح اباصلت هـروی در مـنابع‌ رجـالی‌ شیعی‌، از اصحاب امام رضا، ثقه و صحیح الحدیث معرفی شده اسـت. تنها جرحی که پیرامون وی ذکـر شـده اسـت گفتار شیخ طوسی‌ و ابن‌ داود‌ حلی است که وی را عامی معرفی کرده‌انـد؛ شیخ طوسی شخص دیگری را نیز به همین نام و مکنی به ابـاعبدالله‌ در‌ شـمار اصـحاب حضرت رضا(ع) معرفی کرده است. این در حالی است‌ که‌ ابن‌ داود، دو نـفر را بـه نـام عبدالسلام بن صالح اباصلت معرفی کرده و در‌ موضع‌ اول وی را ممدوح خوانده ولی در موضع دوم –چنان کـه‌ ذکـر‌ شـد‌– با ذکر لفظ عامی به جرح وی پرداخته است. با توجه به اقوال‌ سـایر‌ رجـالیون شیعه و نیز احادیث منقوله توسط اباصلت، به نظر می‌رسد‌ که‌ جـرح‌ شـیخ طـوسی و ابن داود بر وی صدق نمی‌کند<ref>ر.ک: بصیری، حمیدرضا؛ منایی، فرشاد، ص23</ref>‏. در کنار این اقوال، عده‌ای از‌ رجالیون‌ اهل‌ سنت نیز به توثیق وی پرداخته‌اند. ابن شاهین وی را ثـقه‌ و صـدوق‌ و شیعی‌ معرفی کرده است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>‏.  
عبدالسلام بن صالح اباصلت هروی در منابع‌ رجالی‌ شیعی‌، از اصحاب امام رضا، ثقه و صحیح الحدیث معرفی شده است. تنها جرحی که پیرامون وی ذکر شده است گفتار شیخ طوسی‌ و ابن‌ داود‌ حلی است که وی را عامی معرفی کرده‌اند؛ شیخ طوسی شخص دیگری را نیز به همین نام و مکنی به اباعبدالله‌ در‌ شمار اصحاب حضرت رضا(ع) معرفی کرده است. این در حالی است‌ که‌ ابن‌ داود، دو نفر را به نام عبدالسلام بن صالح اباصلت معرفی کرده و در‌ موضع‌ اول وی را ممدوح خوانده ولی در موضع دوم –چنان که‌ ذکر‌ شد‌– با ذکر لفظ عامی به جرح وی پرداخته است. با توجه به اقوال‌ سایر‌ رجالیون شیعه و نیز احادیث منقوله توسط اباصلت، به نظر می‌رسد‌ که‌ جرح‌ شیخ طوسی و ابن داود بر وی صدق نمی‌کند<ref>ر.ک: بصیری، حمیدرضا؛ منایی، فرشاد، ص23</ref>‏. در کنار این اقوال، عده‌ای از‌ رجالیون‌ اهل‌ سنت نیز به توثیق وی پرداخته‌اند. ابن شاهین وی را ثقه‌ و صدوق‌ و شیعی‌ معرفی کرده است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>‏.  


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش