۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سانه' به 'سهگانه') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
نویسنده در مقدمه متذكر شده كه آنچه كه مطرح مىشود صرفاً آيات قرآن و كلمات نورانى رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) و شرح و تفسير آنهاست. وى چنين تعليل مىآورد: چون در وجود ما آن شايستگى نيست كه اينگونه سفارش و توصيهها را از خود بگوييم و از قلب ما برخواسته باشد و در قلب پاک شما پياده شود، ما فقط واسطهاى خواهيم بود كه آن كلمات را براى شما نقل كنيم | نویسنده در مقدمه متذكر شده كه آنچه كه مطرح مىشود صرفاً آيات قرآن و كلمات نورانى رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) و شرح و تفسير آنهاست. وى چنين تعليل مىآورد: چون در وجود ما آن شايستگى نيست كه اينگونه سفارش و توصيهها را از خود بگوييم و از قلب ما برخواسته باشد و در قلب پاک شما پياده شود، ما فقط واسطهاى خواهيم بود كه آن كلمات را براى شما نقل كنيم.<ref>مقدمه، ص11</ref> | ||
نویسنده در بخش اول كتاب به تعريف لغوى اخلاق پرداخته و هدف بعثت انبياء الهى را بيان مىكند. وى اشاره مىكند كه اخلاق يكى از اساسىترين اركان اسلام و از جمله اساسىترين اركان ايمان و از پايههاى كمال انسان به حساب مىآيد و انسان ساخته اخلاق خويش است تا آنجا كه خداوند متعال در قرآن، پيامبر خاتم را از اين طريق، يعنى از بعد اخلاقى، مورد عنايت قرار داده و تمجيد كرده است | نویسنده در بخش اول كتاب به تعريف لغوى اخلاق پرداخته و هدف بعثت انبياء الهى را بيان مىكند. وى اشاره مىكند كه اخلاق يكى از اساسىترين اركان اسلام و از جمله اساسىترين اركان ايمان و از پايههاى كمال انسان به حساب مىآيد و انسان ساخته اخلاق خويش است تا آنجا كه خداوند متعال در قرآن، پيامبر خاتم را از اين طريق، يعنى از بعد اخلاقى، مورد عنايت قرار داده و تمجيد كرده است.<ref>متن كتاب، ص15-16</ref> | ||
وى در ادامه بحث، تقوى را محور اعمال بيان نموده و خاطر نشان مىكند اساس مقبوليت و ارزش عمل، تقوا و كيفيت آن است و كميت عمل مبناى ارزش و ارتقاء آن نخواهد بود. وى در رابطه با تقوا از قول [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] مىفرمايد: «اگر خداوند كسى را از ذلت معصيت به عزت تقوا برساند، خداوند متعال آن شخص را بدون مال غنى مىكند، بدون اطرافيان عزيزش مىكند و خدا مأنوسش مىشود» | وى در ادامه بحث، تقوى را محور اعمال بيان نموده و خاطر نشان مىكند اساس مقبوليت و ارزش عمل، تقوا و كيفيت آن است و كميت عمل مبناى ارزش و ارتقاء آن نخواهد بود. وى در رابطه با تقوا از قول [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] مىفرمايد: «اگر خداوند كسى را از ذلت معصيت به عزت تقوا برساند، خداوند متعال آن شخص را بدون مال غنى مىكند، بدون اطرافيان عزيزش مىكند و خدا مأنوسش مىشود».<ref>همان، ص41</ref> | ||
نویسنده اهداف اخلاق را حول سه محور: 1. هدف دنيوى، 2. هدف اخروى و 3. هدف الاهى بيان كرده و به توضيح و تفصيل آن پرداخته است (همان، ص227 | نویسنده اهداف اخلاق را حول سه محور: 1. هدف دنيوى، 2. هدف اخروى و 3. هدف الاهى بيان كرده و به توضيح و تفصيل آن پرداخته است (همان، ص227</ref> | ||
بخش دوم كتاب با اين مطلب آغاز شده كه از جمله موضوعاتى كه در اخلاق و رفتار انسان تأثيرگذار است توجه به امتحان الهى است. با امتحان، درجه ايمان انسانها مشخص مىشود و سبب تكامل ايمانى خود انسان مىشود. خداوند تنها انسهگانهاى عادى را مورد امتحان قرار نمیدهد بلكه معصومين را براى بخشيدن درجات والاتر به آنها مورد آزمايش قرار مىدهد. انسهگانهاى مؤمن هر لحظه در حال امتحان هستند منتها امتحان ضعيف و قوى و گاهى دچار امتحانات بزرگى از جمله هجرت وايثار و ثروت هستند و گاهى حتى باخوشحالى و مانند آن امتحان مىشوند | بخش دوم كتاب با اين مطلب آغاز شده كه از جمله موضوعاتى كه در اخلاق و رفتار انسان تأثيرگذار است توجه به امتحان الهى است. با امتحان، درجه ايمان انسانها مشخص مىشود و سبب تكامل ايمانى خود انسان مىشود. خداوند تنها انسهگانهاى عادى را مورد امتحان قرار نمیدهد بلكه معصومين را براى بخشيدن درجات والاتر به آنها مورد آزمايش قرار مىدهد. انسهگانهاى مؤمن هر لحظه در حال امتحان هستند منتها امتحان ضعيف و قوى و گاهى دچار امتحانات بزرگى از جمله هجرت وايثار و ثروت هستند و گاهى حتى باخوشحالى و مانند آن امتحان مىشوند.<ref>همان، ص339-353</ref> | ||
درباره صحيفه سجاديه [[امام سجاد(ع)]] و نيايش چنين مىخوانيم كه [[امام سجاد(ع)]] معارف بلند را در قالب دعا و نيايش براى ساختن انسهگانها و جامعه انسانى از خود به يادگار گذاشته است | درباره صحيفه سجاديه [[امام سجاد(ع)]] و نيايش چنين مىخوانيم كه [[امام سجاد(ع)]] معارف بلند را در قالب دعا و نيايش براى ساختن انسهگانها و جامعه انسانى از خود به يادگار گذاشته است.<ref>همان، ص369</ref> | ||
نویسنده درباره درسهايى كه از صحيفه مىتوان گرفت خاطر نشان مىكند: درس ديگرى كه از صحيفه مىتوانيم بياموزيم بر دو فقره است، فقره اول سخن از عفو و گذشت در مقابل بدى ديگران است چراكه يكى از كمالات انسانى «گذشت» است و طبق بيانات قرآنى خداوند «محسنين» و مؤمنين را دوست دارد و گناهانشان را مىبخشد؛ يعنى كسانى كه از مردم مىگذرند و غضب خود را كنترل، و كظمغيض مىكنند. اما گروهى هستند كه از كار خطايشان نبايد گذشت زيرا بدى آنها خسارت جبرانناپذيرى به فرد يا جامعه مىزند و در مقابل كردارشان بايد قانونى و شرعى مجازات شوند و عفو در مقابل آنان عفو زيانبار است و باعث سوء استفاده افراد فرومايه مىگردد | نویسنده درباره درسهايى كه از صحيفه مىتوان گرفت خاطر نشان مىكند: درس ديگرى كه از صحيفه مىتوانيم بياموزيم بر دو فقره است، فقره اول سخن از عفو و گذشت در مقابل بدى ديگران است چراكه يكى از كمالات انسانى «گذشت» است و طبق بيانات قرآنى خداوند «محسنين» و مؤمنين را دوست دارد و گناهانشان را مىبخشد؛ يعنى كسانى كه از مردم مىگذرند و غضب خود را كنترل، و كظمغيض مىكنند. اما گروهى هستند كه از كار خطايشان نبايد گذشت زيرا بدى آنها خسارت جبرانناپذيرى به فرد يا جامعه مىزند و در مقابل كردارشان بايد قانونى و شرعى مجازات شوند و عفو در مقابل آنان عفو زيانبار است و باعث سوء استفاده افراد فرومايه مىگردد.<ref>همان، ص400-412</ref> | ||
در باب فرقه دوم سخن از رفع حاجت نيازمندان است. رفع حاجت مىتواند انفاق يا ايثار از بعد سياسى، علمى، مادى و... باشد. انسان درصورتىكه قسمتى از مالش را به نيازمند بدهد نوعى انفاق است و زمانى كه بخش عمدهاى يا تمامى مالش را در راه خدا ببخشد ايثار مىگويند؛ يعنى ديگرى را بر خودش مقدم داشته و از مال و جان و حتى از آبرويش براى حفظ اسلام مىگذرد تا به مقام ابرار و مقربين مىرسد | در باب فرقه دوم سخن از رفع حاجت نيازمندان است. رفع حاجت مىتواند انفاق يا ايثار از بعد سياسى، علمى، مادى و... باشد. انسان درصورتىكه قسمتى از مالش را به نيازمند بدهد نوعى انفاق است و زمانى كه بخش عمدهاى يا تمامى مالش را در راه خدا ببخشد ايثار مىگويند؛ يعنى ديگرى را بر خودش مقدم داشته و از مال و جان و حتى از آبرويش براى حفظ اسلام مىگذرد تا به مقام ابرار و مقربين مىرسد.<ref>همان، ص412-416</ref> | ||
در فرازى ديگر به اظهار توبه و مفهوم آن مىپردازد كه توبه يكى از مفاهيم قرآنى است و از درهاى رحمت الاهى است كه بهروى بندگان باز است. توبه راه بازگشت از خطا در مورد تخلفات الاهى و نه تعدى به حقوق انسهگانهاست. توبه واقعى «توبه نصوح» است كه انسان به لغزشهاى قبلى خودش پى برده و معرفت پيدا كرده و به ضعفهاى خودش در پيشگاه الاهى اعتراف و احساس نياز كند. بهترين راه جذب رحمت الاهى، اعتراف است؛ همانگونه كه خداوند كريم مىفرمايد: «كسى كه توبه راستين كند و واقعاً پشيمان شود، خداوند توبهاش را قبول و بدىهايش را به خوبى تبديل مىكند» | در فرازى ديگر به اظهار توبه و مفهوم آن مىپردازد كه توبه يكى از مفاهيم قرآنى است و از درهاى رحمت الاهى است كه بهروى بندگان باز است. توبه راه بازگشت از خطا در مورد تخلفات الاهى و نه تعدى به حقوق انسهگانهاست. توبه واقعى «توبه نصوح» است كه انسان به لغزشهاى قبلى خودش پى برده و معرفت پيدا كرده و به ضعفهاى خودش در پيشگاه الاهى اعتراف و احساس نياز كند. بهترين راه جذب رحمت الاهى، اعتراف است؛ همانگونه كه خداوند كريم مىفرمايد: «كسى كه توبه راستين كند و واقعاً پشيمان شود، خداوند توبهاش را قبول و بدىهايش را به خوبى تبديل مىكند».<ref>همان، ص439-441</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
آدرس آيات، روايات و برخى توضيحات نویسنده در پاورقىهاى كتاب ذكر شده است. | آدرس آيات، روايات و برخى توضيحات نویسنده در پاورقىهاى كتاب ذكر شده است. | ||
==پانویس == | |||
<references /> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
خط ۶۶: | خط ۷۰: | ||
[[رده:اخلاق اسلامی]] | [[رده:اخلاق اسلامی]] | ||
[[رده:آثار کلی اخلاق قرن 1 – 14]] | [[رده:آثار کلی اخلاق قرن 1 – 14]] | ||
[[رده: مهر(98)]] |
ویرایش