التشيع في طرابلس و بلاد الشام: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی') |
جز (جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =16842 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =16842 | ||
| کتابخوان همراه نور =16576 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۶: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''التشيع في طرابلس و بلاد الشام'''، تأليف [[طرابلسی، علی ابراهیم|شيخ على | '''التشيع في طرابلس و بلاد الشام'''، تأليف [[طرابلسی، علی ابراهیم|شيخ على ابراهیم طرابلسى]]، اثرى است كه نویسنده آن به بررسى تاريخ تحولات مذهب تشيع در طرابلس و سرزمينهاى شام پرداخته است. اين كتاب به زبان عربى و در يك جلد منتشر شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== |
نسخهٔ ۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۰۴
التشیع فی طرابلس و بلاد الشام | |
---|---|
پدیدآوران | طرابلسی، علی ابراهیم (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | أضواء علی دولة بني عمار |
ناشر | دار الساقي |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 2007 م |
چاپ | 1 |
شابک | 978-1-85516-769-8 |
موضوع | شیعه - سوریه - تاریخ شیعه - طرابلس (سوریه) |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 239 /ط4ت5 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
التشيع في طرابلس و بلاد الشام، تأليف شيخ على ابراهیم طرابلسى، اثرى است كه نویسنده آن به بررسى تاريخ تحولات مذهب تشيع در طرابلس و سرزمينهاى شام پرداخته است. اين كتاب به زبان عربى و در يك جلد منتشر شده است.
ساختار
كتاب، مشتمل بر مقدمه شيخ قبلان (نايبرئيس مجلس اعلاى لبنان) و مقدمه نویسنده و پنج فصل است.
نویسنده در بسيارى از مباحث، به منابع مورد استفاده اشاره نكرده است، اما به گفته شيخ قبلان، مهمترين كتاب مورد استناد وى، آثار مورخ بزرگ، ناصر خسرو است كه گزارش كرده كه در سال 428ق، مردم طرابلس شيعه بودهاند و بنى عمار بر مذهب شيعه اماميه اثناعشريه بودهاند.[۱]
گزارش محتوا
كتاب با مقدمهاى به قلم شيخ عبدالامير قبلان، نايبرئيس مجلس اعلاى لبنان آغاز شده است. وى در ابتداى اين مقدمه حركتها و نهضتهاى شيعى را يكى از مهمترين ويژگىهاى قرن چهارم هجرى دانسته است. در خصوص اين عصر مطالعات فراوانى صورت گرفته، اما محققین از برخى نواحى بحث غافل ماندهاند. نویسنده در كتاب حاضر تلاش كرده است تصوير جامعى از طرابلس به خواننده ارائه نمايد.[۲]
نویسنده در مقدمهاش بر كتاب، نگارش اين اثر را به جهت روشنتر شدن نقش تاريخى دانسته كه بهوسيله آن شهر طرابلس قدرت گرفت و دومين شهر بزرگ جمهورى لبنان امروز گرديد.[۳]وى در ادامه، عصر فاطمىها (900 - 1071ق) را از درخشانترين اعصار اين شهر دانسته كه كسانى چون اصطخرى و مقدسى به آن گواهى دادهاند.[۴]همچنين دلائل تبديل شدن طرابلس در عصر فاطمى به مركز مهم تجارى بلاد شام را توضيح مىدهد.[۵]
بررسى وجه تسميه شهر طرابلس، مطلب ديگرى است كه نویسنده در آغاز بحث به آن پرداخته است. اين شهر را فينيقىها در قرن هفتم پيش از ميلاد بر امتداد كرانه شمال شرقى شبهجزيره ميناء تأسيس كردند و نام «اثر» بر آن نهادند. ساكنان اين شهر جديد از سه منطقه صور، صيداء و ارواد بودند. طرابلس برگرفته از واژه يونانى تريپولیس به معنى «سه شهر» است كه توسط فاتحان، بهصورت طرابلس معرب شده است.[۶]
خلاصه مطالب فصول كتاب بدين شرح است:
- نویسنده در ابتداى اين فصل از كتاب به اهميت استراتژى طرابلس و اوضاع آن در ابتداى قرن پنجم هجرى اشاره كرده است. برخى مورخين به وجود شیعیان در طرابلس شام در عصر عباسى اشاره كردهاند.[۷]
- «طولونيه» اولین حكومتى است كه در اين فصل از آن ياد شده است. سرزمينهاى مصر و شام در عهد حكومت احمد بن طولون، اتحادى را در برابر حكومت روم تشكيل دادند، اما طلحه برادر خليفه عباسى «معتمد»، دسيسههایى را به جهت اعاده مصر و شام تحت سيطره خليفه عباسى آغاز كرد. سرانجام حكومت طولونىها كه 32 سال بر مصر و شام حاكم بود، در سال 292ق، توسط محمد بن سليمان منقرض گرديد و حكومت مصر دوباره به خلفاى عباسى بازگشت.[۸]پس از آن حكومتهاى اخشيديه، فاطميه و حمدانيه در طرابلس بر سر كار آمدند كه در ادامه اين فصل به شرح احوال آنها و در انتهاى فصل هم به شهر حلب پرداخته شده است. اگرچه شيعه پيش از عهد حمدانىها (293 - 392ق)، وارد اين منطقه شد، اما به جهت اينكه دولت حمدانى از حكومتهاى شيعى بود در اين عهد قوت گرفت و انتشار يافت.[۹]
- نویسنده در ابتداى اين فصل به تبيين معناى لغوى و اصطلاحى شيعه با استناد به منابع مختلف مىپردازد. جايگاه اين بحث در فصل اول كتاب بوده كه نویسنده به رعايت اين امر ملتزم نبوده است. وى اختلاف مورخين در تاريخ شكلگيرى تشيع را مبتنى بر شيوه استدلالى، سرشت و پيشينه مورخين دانسته است. سپس به آراء آنها در اين باره اشاره نموده و تأسيس شيعه را با استناد به كلام نبى مكرم اسلام(ص) به زمان آن حضرت بازمىگرداند.[۱۰]وى سپس به بررسى تاريخ پيدايش شيعه و شبهات مورخين در اين رابطه، نقد رافضى خواندن شيعه و دلائل بيزارى دو قوم عرب و فارس از يكديگر پرداخته است.[۱۱]
- ادامه اين فصل، به ذكر تعداد ائمه و خلفاى برحق رسول خدا(ص) و تاريخ ائمه اطهار(ع) تا زمان شهادت امام حسین(ع) اختصاص دارد.[۱۲]
- فصل سوم كتاب به مطالعه حكومت فاطميان در شام اختصاص دارد. تاريخ از نهضت وسيع فكرى و ادبى و نيز علوم فلسفى، رياضيات، فلك، نجوم و طب در عصر فاطمى خبر مىدهد.[۱۳]
- اين فصل به شرح دولت «بنى عمار» در طرابلس اختصاص دارد. به هنگام قيام دولت فاطمى، شيوخ بنى عمار رياست تشكيلات ادارى و نظامى را به عهده داشتند. حسن بن عمار از مهمترين رجال نزد خليفه فاطمى، العزيزبالله بوده است.[۱۶]بنى عمار در سال 462ق، در طرابلس استقلال يافتند. حكومت بنى عمار پيشرفت كرد تا اينكه طرابلس در قرن يازدهم هجرى بزرگترين شهر در طول ساحل شرقى درياى مديترانه گرديد.[۱۷]بنى عمار با سلطه بر طرابلس، نهضت علمى، اقتصادى و تجارى را در آن پايهريزى كردند.[۱۸]نویسنده در ادامه اين بحث به فعالیتهای بنى عمار و دفاع آنها از طرابلس به هنگام جنگهاى صليبى پرداخته است.[۱۹]
- علاقه ويژه حكما و وزراى فاطمى به علم سبب شده بود كه در تشويق مردم به علمآموزى و نيز ايجاد مراكز علمى برای نشر مذهب تشيع تلاش كنند. دانشگاه الأزهر مصر كه نسبت بر ديگر مراكز فرهنگى، علم و دينى، رياست دارد، توسط حكومت فاطمى بنا نهاده شد و بسيار مورد توجه خلفاى فاطمى قرار گرفت.[۲۰]توجه فاطميان به علم و دانش در اين فصل مورد بررسى قرار گرفته است.
وضعيت كتاب
مصادر و منابع، تصاوير و نقشهها و فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است. در پاورقىهاى كتاب برخى اعلام و منابع معرفى شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.