۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به '') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
در مجالى ديگر مىنويسد: «روشهاى تفسيرى از دو حالت بيرون نيستند: يا تفسير قرآن با قرآن هستند و يا تفسير قرآن با رأى». | در مجالى ديگر مىنويسد: «روشهاى تفسيرى از دو حالت بيرون نيستند: يا تفسير قرآن با قرآن هستند و يا تفسير قرآن با رأى». | ||
مفسر در تحليل و تأييد اين شيوه پيشنهادى، به آيههایى استدلال مىكند كه قرآن را نور و برهان و بيان و هدايت معرفى مىكند و مىگويد: «چيزى كه خود، بيان و هدايت است و مرجع و | مفسر در تحليل و تأييد اين شيوه پيشنهادى، به آيههایى استدلال مىكند كه قرآن را نور و برهان و بيان و هدايت معرفى مىكند و مىگويد: «چيزى كه خود، بيان و هدايت است و مرجع و تكياه غير خود بشمار مىآيد، پيش از اينكه روشنگر غير باشد، بايد خود مبين و روشنگر خود باشد». | ||
مفسر بر اين باور است كه برآيند تفسير قرآن به قرآن، دستيابى به نخستين مفاهيم و معارف قرآنى است؛ مرتبهاى از معنا كه در چارچوب دلالت تطابقى آيه قرار دارد؛ درحالىكه روايات تفسيرى در صدد نشان دادن نمونهها و معانى پنهان آيات است و چنانكه خود مىگويد، نگاه روايات تفسيرى به معانى ژرفتر كلام وحى است؛ با اين ويژگى كه مفاهيم ژرف، ريشه در معانى و منطوق دارد و در پرتو آن شكل مىگيرد؛ | مفسر بر اين باور است كه برآيند تفسير قرآن به قرآن، دستيابى به نخستين مفاهيم و معارف قرآنى است؛ مرتبهاى از معنا كه در چارچوب دلالت تطابقى آيه قرار دارد؛ درحالىكه روايات تفسيرى در صدد نشان دادن نمونهها و معانى پنهان آيات است و چنانكه خود مىگويد، نگاه روايات تفسيرى به معانى ژرفتر كلام وحى است؛ با اين ويژگى كه مفاهيم ژرف، ريشه در معانى و منطوق دارد و در پرتو آن شكل مىگيرد؛ بونهاى كه درستى و نادرستى آنها در گرو برابرى و نابرابرى با منطوق آيات است؛ چه، به مقتضاى محوريت قرآن در ارزشيابى روايات و درستى و نادرستى آنها، منطوق آيات، معيار سازگارى و ناسازگارى روايات با قرآن است و در نتيجه تفسير مأثور چيزى جدا از آيه نيست، بلكه برخى از مراتب معنايى آن است كه در پرتو سطح ظاهر آيه با يارى جستن از آيات ديگر به دست آمده است؛ بنابراین، تفسير قرآن با سنت، گونهاى از تفسير قرآن با قرآن است. | ||
مؤلف، در مقدمه تفسير مىنويسد: «كمترين چيزى كه بايد نسبت به آن اقدام كرد، فهم عبارت است كه همان معناى مطابقى و ظاهر آيه مىباشد. پس اين معناى مطابقى، پايه و اساس كشف زواياى ديگر از معنا قرار مىگيرد؛ چه اينكه تفسير داراى چهار مرتبه است: تفسير عبارت، تفسير اشارت، تفسير لطافت و تفسير حقايق؛ پس همين معناى ظاهر، معيار عرضه حديث بر قرآن است». | مؤلف، در مقدمه تفسير مىنويسد: «كمترين چيزى كه بايد نسبت به آن اقدام كرد، فهم عبارت است كه همان معناى مطابقى و ظاهر آيه مىباشد. پس اين معناى مطابقى، پايه و اساس كشف زواياى ديگر از معنا قرار مىگيرد؛ چه اينكه تفسير داراى چهار مرتبه است: تفسير عبارت، تفسير اشارت، تفسير لطافت و تفسير حقايق؛ پس همين معناى ظاهر، معيار عرضه حديث بر قرآن است». | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
#شيوه نگارش: نویسنده با | #شيوه نگارش: نویسنده با بهريرى از صناعت تضمين، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهاى صناعى، شيوه جديدى را در پيش گرفته است كه در تفاسير موجود، مانند آن ديده نمىشود. | ||
#:اين سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسر دچار مشكل مىكند و به نظر مىرسد نوعى تكلف و تصنع در تعبير و بيان، صورت گرفته است، ولى پس از مدتى كه ذهن با سبک نوشتارى مؤلف انس گرفت، ظرافتها و دقتهایى كه مفسر در انتخاب و بهكارگيرى واژهها و تعبيرات مورد توجه قرار داده است، پديدار مىشود و خواننده را در فهم معانى و مقاصد يارى مىدهد؛ بنابراین، استفاده از تفسير «الفرقان» اندكى بردبارى مىطلبد. اين سبک بيشتر به سبک نوشتار مطبوعاتى روز لبنان شباهت داشته و متأثر از مدت اقامت مفسر در آن كشور مىباشد. | #:اين سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسر دچار مشكل مىكند و به نظر مىرسد نوعى تكلف و تصنع در تعبير و بيان، صورت گرفته است، ولى پس از مدتى كه ذهن با سبک نوشتارى مؤلف انس گرفت، ظرافتها و دقتهایى كه مفسر در انتخاب و بهكارگيرى واژهها و تعبيرات مورد توجه قرار داده است، پديدار مىشود و خواننده را در فهم معانى و مقاصد يارى مىدهد؛ بنابراین، استفاده از تفسير «الفرقان» اندكى بردبارى مىطلبد. اين سبک بيشتر به سبک نوشتار مطبوعاتى روز لبنان شباهت داشته و متأثر از مدت اقامت مفسر در آن كشور مىباشد. | ||
# | #بهريرى از ظرفيت مفهومى واژهها: از ويژگىهاى ديگر اين تفسير، بهريرى از ظرفيت مفهومى واژههاست. نخستين چيزى كه مفسر در تفسير يك آيه بدان توجه نشان مىدهد حدود و گستردگى مفهومى كلمات است. سعى او بر آن است كه مفاهيم واژهها را بدون هرگونه محدوديتى و با همان گستردگى طبيعى كه در خود كلمه و با توجه به موقعيت كاربردى آن در آيه وجود دارد، بهعنوان پايه و سرآغاز تفسير قرار دهد و تا اندازهاى كه توانايى ذهنى و فكرى مفسر اجازه مىدهد، به گستردن مفهوم آيه و شناخت مصداقها و واقعيتهاى قابل انطباق در آن بپردازد و هرگونه محدودسازى را تا آنجا كه از خود آيه در پرتو آيات ديگر پديد نيامده باشد، به كنار گذارد؛ بهعنوان نمونه مىتوان به آيه 3 سوره نساء ''' (فإن خفتم ألا تعدلوا فواحدة) '''، اشاره كرد؛ ايشان مىنويسد: «اين عدالت، تنها عدالت فردى و در زمينه تأمين حقوق همسران نيست، بلكه عدالت اجتماعى را نيز شامل مىشود؛ بنابراین، اگر در جامعه شمار زنان و مردان مساوى بود، ازدواج متعدد براى يك مرد جايز نيست؛ زيرا موجب ظلم و رعايت نكردن عدالت مىشود».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12013/1/172 متن كتاب، ج6، ص172]</ref> | ||
#:امثال اين نمونه، بهروشنى تمايل شديد مفسر را در بهرهجويى از اطلاق و ملاحظه مفهوم طبيعى كلمات نشان مىدهد؛ بلكه مفسر بر اين باور است كه محدود كردن مفاهيم آيات در محدوده فكرى مردم يك زمان، آيات را متشابه مىكند كه بايد از آن پرهيز كرد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21005/1/50 همان، ج1، ص50]</ref> | #:امثال اين نمونه، بهروشنى تمايل شديد مفسر را در بهرهجويى از اطلاق و ملاحظه مفهوم طبيعى كلمات نشان مىدهد؛ بلكه مفسر بر اين باور است كه محدود كردن مفاهيم آيات در محدوده فكرى مردم يك زمان، آيات را متشابه مىكند كه بايد از آن پرهيز كرد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21005/1/50 همان، ج1، ص50]</ref> | ||
#به كار بردن واژههاى مشترك در چند معنا: ويژگى ديگر اين تفسير، حمل واژههاى مشترك قرآنى، بر چند معنا و اراده مفاهيم متقابل از يك واژه است. تفاسير ديگر، در زمينه واژههاى مشترك، يكى از معانى را انتخاب كرده و بقيه را ناديده مىگيرند، ولى سبک الفرقان، جز اين است؛ هر جا كلمهاى از نظر لغوى چند معناى | #به كار بردن واژههاى مشترك در چند معنا: ويژگى ديگر اين تفسير، حمل واژههاى مشترك قرآنى، بر چند معنا و اراده مفاهيم متقابل از يك واژه است. تفاسير ديگر، در زمينه واژههاى مشترك، يكى از معانى را انتخاب كرده و بقيه را ناديده مىگيرند، ولى سبک الفرقان، جز اين است؛ هر جا كلمهاى از نظر لغوى چند معناى گونون داشته باشد و با دستورهاى ادبى و جايگاه كاربردى آن در آيه سازگار باشد، آن واژه را بر همه آن معانى حمل مىكند و همه آنها را جزء تفسير آيه مىداند و در عرض هم مىپذيرد. | ||
#: مىنويسد: «اگر آيهاى معناهاى چندى را برتابد كه همه آنها صحيح باشد و ناسازى بين آنها نباشد، اشكال ندارد كه همه آنها مقصود باشد؛ چنانكه در شيوه ما در اين تفسير ديده مىشود».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12033/1/118 همان، ج27، ص118] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12036/1/30 ج30، ص30]</ref> | #: مىنويسد: «اگر آيهاى معناهاى چندى را برتابد كه همه آنها صحيح باشد و ناسازى بين آنها نباشد، اشكال ندارد كه همه آنها مقصود باشد؛ چنانكه در شيوه ما در اين تفسير ديده مىشود».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12033/1/118 همان، ج27، ص118] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12036/1/30 ج30، ص30]</ref> | ||
#درنگ در تعبيرها و دقت در واژهها: مفسر، نسبت به شكل تعبير و كاربرد كلمات بسيار حساس است؛ شايد بتوان گفت نقطه آغاز تفسير هر آيه، تأمل در واژهها و كيفيت كاربرد آن در آيه است. مفسر از اين راه در كشف زواياى جديد مفهوم آيه و نشان دادن تصورى نو از محتواى آن بهره زياد برده است؛ بهعنوان نمونه،.<ref>ذيل آيه 21 سوره بقره:</ref>''' «يا أيها الناس اعبدوا ربكم» '''، هريك از كلمات ''' «يا أيها» ''' و ''' «الناس» ''' را توضيح مىدهد و فلسفه انتخاب آنها را بيان مىكند؛ از جمله آنكه كلمه «يا» كه براى نداى دور است، ازآنرو به كار رفته است كه مردم پيش از عبادت خدا، از محضر ربوبى دورند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21005/1/114 همان، ج1، ص214]</ref> | #درنگ در تعبيرها و دقت در واژهها: مفسر، نسبت به شكل تعبير و كاربرد كلمات بسيار حساس است؛ شايد بتوان گفت نقطه آغاز تفسير هر آيه، تأمل در واژهها و كيفيت كاربرد آن در آيه است. مفسر از اين راه در كشف زواياى جديد مفهوم آيه و نشان دادن تصورى نو از محتواى آن بهره زياد برده است؛ بهعنوان نمونه،.<ref>ذيل آيه 21 سوره بقره:</ref>''' «يا أيها الناس اعبدوا ربكم» '''، هريك از كلمات ''' «يا أيها» ''' و ''' «الناس» ''' را توضيح مىدهد و فلسفه انتخاب آنها را بيان مىكند؛ از جمله آنكه كلمه «يا» كه براى نداى دور است، ازآنرو به كار رفته است كه مردم پيش از عبادت خدا، از محضر ربوبى دورند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21005/1/114 همان، ج1، ص214]</ref> | ||
#اعتماد بر ملاكها و اصول خود و محور قرار ندادن آراى تفسيرى مفسران: پديده ديگر در سبک نویسنده، تكيه بر فهم و برداشت شخصى و بىاعتمادى به گفتهها و ديدگاههاى ديگران است. مفسر با دقت و درنگ در مفردات و تركيبات آيه، بهصورت مستقيم و با استمداد از آيات يا روايات راهگشا، به سراغ تفسير مىرود و از هرگونه درگير شدن با گفتهها و نظريهها خوددارى مىكند. البته اين بدان معنا نيست كه هيچگونه نقل و نقدى نسبت به نظريات ندارد، بلكه مقصود آن است كه در فهم آيه و برداشت تفسيرى از آن، بر ديدگاههاى ديگران تكيه ندارد و بر اين باور است كه تفسير قرآن بر اساس آراى مفسران، به هر شكل كه باشد، گونهاى از تفسير به رأى است. در جايى بهصراحت بر اين واقعيت تأكيد دارد كه شيوه تفسير الفرقان، نپرداختن به آرا و نظريههاى تفسيرى ديگران است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21005/1/309 همان، ج1، ص309] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12036/1/6 ج30، ص6]</ref> | #اعتماد بر ملاكها و اصول خود و محور قرار ندادن آراى تفسيرى مفسران: پديده ديگر در سبک نویسنده، تكيه بر فهم و برداشت شخصى و بىاعتمادى به گفتهها و ديدگاههاى ديگران است. مفسر با دقت و درنگ در مفردات و تركيبات آيه، بهصورت مستقيم و با استمداد از آيات يا روايات راهگشا، به سراغ تفسير مىرود و از هرگونه درگير شدن با گفتهها و نظريهها خوددارى مىكند. البته اين بدان معنا نيست كه هيچگونه نقل و نقدى نسبت به نظريات ندارد، بلكه مقصود آن است كه در فهم آيه و برداشت تفسيرى از آن، بر ديدگاههاى ديگران تكيه ندارد و بر اين باور است كه تفسير قرآن بر اساس آراى مفسران، به هر شكل كه باشد، گونهاى از تفسير به رأى است. در جايى بهصراحت بر اين واقعيت تأكيد دارد كه شيوه تفسير الفرقان، نپرداختن به آرا و نظريههاى تفسيرى ديگران است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21005/1/309 همان، ج1، ص309] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12036/1/6 ج30، ص6]</ref> | ||
#استفاده گسترده از روايات: سبک تفسير گرچه تفسير قرآن به قرآن است و به همين جهت اگر از روايات استفاده نمىكرد، برخلاف انتظار نبود، اما ويژگى اين تفسير آن است كه همراه با سبک يادشده، از روايات نيز، بهصورت گسترده بهره برده است؛ | #استفاده گسترده از روايات: سبک تفسير گرچه تفسير قرآن به قرآن است و به همين جهت اگر از روايات استفاده نمىكرد، برخلاف انتظار نبود، اما ويژگى اين تفسير آن است كه همراه با سبک يادشده، از روايات نيز، بهصورت گسترده بهره برده است؛ بونهاى كه مىتوان گفت، افزون بر تفسير قرآن، يك دوره تفسير روايى را نيز در بر دارد و كمتر صفحهاى را مىتوان يافت كه بونهاى استشهاد به روايت و استناد به منبع روايى در آن ديده نشود. | ||
#: مهمترين محورهایى كه استفاده از روايات در آن صورت گرفته است، يكى تأييد تفسير آيه و ديگرى گسترش ابعاد آيه است؛ گرچه در مواردى ديگر، مانند شأن نزول يا مباحث علمى نيز به روايات استناد شده است (بهعنوان نمونه، [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12012/1/275 ر.ک: متن كتاب، ج5، ص275]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12036/1/21 ج30، ص21] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12036/1/25 25]). | #: مهمترين محورهایى كه استفاده از روايات در آن صورت گرفته است، يكى تأييد تفسير آيه و ديگرى گسترش ابعاد آيه است؛ گرچه در مواردى ديگر، مانند شأن نزول يا مباحث علمى نيز به روايات استناد شده است (بهعنوان نمونه، [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12012/1/275 ر.ک: متن كتاب، ج5، ص275]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12036/1/21 ج30، ص21] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12036/1/25 25]). | ||
#: معيار تفسير و فهم يك آيه خود قرآن است و نقش روايات، تأييد منطوق و مفهوم ظاهر آيه و يا گسترش دادن همان معناست؛ فراتر از آنچه تنها از منطوق آيه استفاده مىشود. به اين ترتيب جمع بين تفسير قرآن با قرآن و | #: معيار تفسير و فهم يك آيه خود قرآن است و نقش روايات، تأييد منطوق و مفهوم ظاهر آيه و يا گسترش دادن همان معناست؛ فراتر از آنچه تنها از منطوق آيه استفاده مىشود. به اين ترتيب جمع بين تفسير قرآن با قرآن و بهريرى گسترده از روايات بونهاى كه در غير تفسير روايى مانند آن ديده نمىشود، يكى از برجستگىهاى تفسير الفرقان بشمار مىآيد. | ||
#بحث فقهى استدلالى: اين تفسير به فقه الاحكام بهصورت مبسوط و استدلالى پرداخته است. در تاريخ تفسير كم نيستند تفاسيرى كه به آيات الاحكام و مباحث فقهى روى داشتهاند، مانند تفسير قرطبى، اما طرح مباحث فقهى در اين تفاسير بيشتر بهصورت بيان مسائل و | #بحث فقهى استدلالى: اين تفسير به فقه الاحكام بهصورت مبسوط و استدلالى پرداخته است. در تاريخ تفسير كم نيستند تفاسيرى كه به آيات الاحكام و مباحث فقهى روى داشتهاند، مانند تفسير قرطبى، اما طرح مباحث فقهى در اين تفاسير بيشتر بهصورت بيان مسائل و بونه غير استدلالى بوده است. ويژگى تفسير الفرقان اين است كه با حفظ گستردگى بحث، بهصورت استدلالى و اجتهادى وارد مباحث فقه آيات الاحكام شده است. كنجكاوى در تعبيرات، در نظر داشتن نكتههاى ادبى و بلاغى، جرح و تعديل روايات مطرحشده و نقد و ارزيابى آراى فقهى و در همه اين احوال تكيه بر محوريت قرآن در تبيين احكام، تفسير الفرقان را موقعيتى چونان كتب فقهى بخشيده است؛ چه اينكه زمينه فقه قرآنى را بونه گسترده فراهم آورده است. | ||
#: مفسر خود در مقدمه تفسير، بر ضرورت بحث و تحليل آيات الاحكام تأكيد كرده و يادآور شده است كه اگر آيات الاحكام در تفسير، مورد بحث قرار نگيرد، از آنجا كه در فقه نيز | #: مفسر خود در مقدمه تفسير، بر ضرورت بحث و تحليل آيات الاحكام تأكيد كرده و يادآور شده است كه اگر آيات الاحكام در تفسير، مورد بحث قرار نگيرد، از آنجا كه در فقه نيز بونهاى بايسته از آن بحث نمىشود، در نتيجه آيات الاحكام، هميشه تفسيرناشده باقى مىماند و اين كار نتايج زيانبارى را در فقه به وجود مىآورد. بههرحال، تلاشهاى مفسر در پرداختن به آيات الاحكام بهصورت كمسابقه، يكى از عوامل پيدايش آرا و ديدگاههاى جديد از ناحيه مفسر در فقه است. | ||
#گستردگى منابع: مشخصه ديگر تفسير الفرقان، تعدد و تنوع منابع مورد استفاده است. در بررسى اجمالى در جلدهاى تفسير، نتايج زير به دست آمد: | #گستردگى منابع: مشخصه ديگر تفسير الفرقان، تعدد و تنوع منابع مورد استفاده است. در بررسى اجمالى در جلدهاى تفسير، نتايج زير به دست آمد: | ||
#:الف)- منابع روايى: حدود 80 مأخذ روايى مورد استفاده قرار گرفته است كه در ميان آن از صحاح و مسانيد اهل سنت گرفته تا ادعيه ائمه(ع) ديده مىشود. از آنجا كه مفسر در گزينش روايات، بر اساس صحت متن حديث و سازگارى آن با محتواى آيات عمل كرده است و نه صحت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون و گاه سست و بدون سند، خوددارى نكرده است. | #:الف)- منابع روايى: حدود 80 مأخذ روايى مورد استفاده قرار گرفته است كه در ميان آن از صحاح و مسانيد اهل سنت گرفته تا ادعيه ائمه(ع) ديده مىشود. از آنجا كه مفسر در گزينش روايات، بر اساس صحت متن حديث و سازگارى آن با محتواى آيات عمل كرده است و نه صحت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون و گاه سست و بدون سند، خوددارى نكرده است. | ||
#:ب)- منابع تفسيرى: بيش از 25 تفسير، مورد مراجعه الفرقان بوده است كه بيشتر آنها براى نقل روايت و برخى براى نقل و يا نقد نظريه مفسر مورد استفاده قرار گرفته است. تفسير نور الثقلين، در المنثور، قمى و البرهان بيشترين | #:ب)- منابع تفسيرى: بيش از 25 تفسير، مورد مراجعه الفرقان بوده است كه بيشتر آنها براى نقل روايت و برخى براى نقل و يا نقد نظريه مفسر مورد استفاده قرار گرفته است. تفسير نور الثقلين، در المنثور، قمى و البرهان بيشترين تكياه مفسر در نقل روايت است و تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، المنار، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]، [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]] و طنطاوى از تفاسيرى است كه مفسر به نقل و يا نقد نظريات آنها پرداخته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12013/1/367 ر.ک: همان، ج6، ص367]</ref> | ||
#:ج)- منابع لغوى: كتابهاى لغوى استفادهشده، عبارتند از: [[لسان العرب]]، قاموس، مصباح، [[تاج العروس من جواهر القاموس|تاج العروس]]، [[مفردات ألفاظ القرآن|مفردات راغب]]، نهایه [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]. اين منابع متعدد است، اما از آنجا كه مفسر به بحث لغت بيشتر بهصورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوى مىپردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفتههاى آنها، كمتر به چشم مىخورد. | #:ج)- منابع لغوى: كتابهاى لغوى استفادهشده، عبارتند از: [[لسان العرب]]، قاموس، مصباح، [[تاج العروس من جواهر القاموس|تاج العروس]]، [[مفردات ألفاظ القرآن|مفردات راغب]]، نهایه [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]. اين منابع متعدد است، اما از آنجا كه مفسر به بحث لغت بيشتر بهصورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوى مىپردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفتههاى آنها، كمتر به چشم مىخورد. | ||
#:د)- منابع پراكنده: بالغ بر 60 كتاب و مقاله در زمينههاى مختلف مورد مراجعه بوده است، كه در ميان آنها، كتابهاى علمى، اجتماعى، تاريخى، دائرةالمعارفها و گاه مجلات و روزنامه، ديده مىشوند. بيشتر آنها براى نقل نظريه و در تأييد يك مطلب تفسيرى استفاده شده است، ولى برخى در جهت نقد نظريه نویسنده در پرتو آيات و مفاهيم قرآن نيز مورد استفاده قرار گرفته است. | #:د)- منابع پراكنده: بالغ بر 60 كتاب و مقاله در زمينههاى مختلف مورد مراجعه بوده است، كه در ميان آنها، كتابهاى علمى، اجتماعى، تاريخى، دائرةالمعارفها و گاه مجلات و روزنامه، ديده مىشوند. بيشتر آنها براى نقل نظريه و در تأييد يك مطلب تفسيرى استفاده شده است، ولى برخى در جهت نقد نظريه نویسنده در پرتو آيات و مفاهيم قرآن نيز مورد استفاده قرار گرفته است. |
ویرایش