مجموعه رسائل (علامه طباطبایی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ى‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'ى‎ک' به 'ى‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'ى‎ش' به 'ی‌ش')
خط ۵۰: خط ۵۰:
2) رساله‌ای درباره توحید؛ ترجمه دکتر همایون همتی.
2) رساله‌ای درباره توحید؛ ترجمه دکتر همایون همتی.


رساله حاضر، دفترى است شریف و مکتوبى است عمیق از مکتوبات و مؤلفات [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائی]] است. بحث توحید بى‎شک از مهم‎ترین مباحث اعتقادى در اسلام است و عنایت قرآن بدان بیش از سایر اصول و فروع عقیدتى و عملى است‎. روش علامه فقید(ره) در این رساله روشى فلسفى- عرفانى‎ است که ملهم از شریعت و کتاب و سنت و آمیخته با اشارت و لطایف آیات و روایات است و در حقیقت باید گفت که روشى فلسفى- عرفانى- قرآنى است.
رساله حاضر، دفترى است شریف و مکتوبى است عمیق از مکتوبات و مؤلفات [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائی]] است. بحث توحید بی‌شک از مهم‎ترین مباحث اعتقادى در اسلام است و عنایت قرآن بدان بیش از سایر اصول و فروع عقیدتى و عملى است‎. روش علامه فقید(ره) در این رساله روشى فلسفى- عرفانى‎ است که ملهم از شریعت و کتاب و سنت و آمیخته با اشارت و لطایف آیات و روایات است و در حقیقت باید گفت که روشى فلسفى- عرفانى- قرآنى است.


علامه در این رساله که رساله نخست از سلسله رساله‌هاى توحیدى ایشان است، می‌کوشد با تلاشى حکیمانه میان قواعد فلسفى
علامه در این رساله که رساله نخست از سلسله رساله‌هاى توحیدى ایشان است، می‌کوشد با تلاشى حکیمانه میان قواعد فلسفى
خط ۷۶: خط ۷۶:
مسئله ولایت، از مباحث مهم عرفان نظرى است که پایه‌هاى استوار فلسفى نیز دارد. در حقیقت مرتبه پایانى سیر عارفان است که خود در صحایف و مکتوبات و آثار خویش با عبارت‎هاى گوناگون از آن یاد کرده‌اند. همچون «فناى ذاتى» یا «مقام محو اسم و رسم و رفض تعینات» و یا «مقام توحید ذات» و «فناى در توحید». [[حسن‌زاده آملی، حسن|آیت‌الله حسن‎زاده آملی]] پیرامون این رساله چنین می‌نویسند: «یکى از آیات بزرگى که نشانه مقام شامخ عرفان آن جناب است «رساله ولایت» است. انسان آنچه را مى‎گوید و مى‌نویسد، تمام حالات انسان، معرف باطن اوست، حرف او معرف اوست، تمام حالات شئون زندگى انسان، عنوان باطن او هستند». سپس ادامه می‌دهد:
مسئله ولایت، از مباحث مهم عرفان نظرى است که پایه‌هاى استوار فلسفى نیز دارد. در حقیقت مرتبه پایانى سیر عارفان است که خود در صحایف و مکتوبات و آثار خویش با عبارت‎هاى گوناگون از آن یاد کرده‌اند. همچون «فناى ذاتى» یا «مقام محو اسم و رسم و رفض تعینات» و یا «مقام توحید ذات» و «فناى در توحید». [[حسن‌زاده آملی، حسن|آیت‌الله حسن‎زاده آملی]] پیرامون این رساله چنین می‌نویسند: «یکى از آیات بزرگى که نشانه مقام شامخ عرفان آن جناب است «رساله ولایت» است. انسان آنچه را مى‎گوید و مى‌نویسد، تمام حالات انسان، معرف باطن اوست، حرف او معرف اوست، تمام حالات شئون زندگى انسان، عنوان باطن او هستند». سپس ادامه می‌دهد:


در این رساله در چند فصل، درباره مقامات عرفانى انسان، حرف‎هایى دارد. تا سخن را مى‎رساند به ادراک شهودى و ادراک فکرى. ادراک فکرى، از فلسفه، از صغرى‎ و کبرى‎، قدمى هست، اما این‌که انسان سیرى مى‌کند، آن ادراک شهودى و آن یافتنى که به زبان نمی‌آید، آن چشیدنى را که نمى‎شود به دیگرى بیان کرد، «قدر این باده، ندانى، به خدا تا نچشى»<ref>ر.ک: همان، جلد2، ص17 و 18</ref>.
در این رساله در چند فصل، درباره مقامات عرفانى انسان، حرف‎هایى دارد. تا سخن را مى‎رساند به ادراک شهودى و ادراک فکرى. ادراک فکرى، از فلسفه، از صغرى‎ و کبرى‎، قدمى هست، اما این‌که انسان سیرى مى‌کند، آن ادراک شهودى و آن یافتنى که به زبان نمی‌آید، آن چشیدنى را که نمی‌شود به دیگرى بیان کرد، «قدر این باده، ندانى، به خدا تا نچشى»<ref>ر.ک: همان، جلد2، ص17 و 18</ref>.


8) رساله‌ای در علم؛ ترجمه [[محمدی گیلانی، محمد|آیت‌الله محمد محمدی گیلانی]].
8) رساله‌ای در علم؛ ترجمه [[محمدی گیلانی، محمد|آیت‌الله محمد محمدی گیلانی]].


این رساله در هشت فصل تنظیم شده است. در ابتدای این رساله چنین می‌خوانیم: «علم در اصطلاح فلاسفه به علم حضورى و علم حصولى منقسم مى‎شود، زیرا معلوم یا با وجود خارجى- یعنى وجودى که آثار مطلوب بر آن مترتّب است- نزد عالم حضور مى‎یابد که آن را علم حضورى مى‎گویند و یا حضورش نزد عالم، با ماهیت و صورت است که مى‎توان گفت وجود ذهنى است- یعنى وجودى که آثار مطلوب بر آن مترتّب نیست- و این قسم علم را علم حصولى خوانند». علامه سپس به تبیین و تقریر این علوم می‌پردازد<ref>ر.ک: همان، ص123</ref>.
این رساله در هشت فصل تنظیم شده است. در ابتدای این رساله چنین می‌خوانیم: «علم در اصطلاح فلاسفه به علم حضورى و علم حصولى منقسم می‌شود، زیرا معلوم یا با وجود خارجى- یعنى وجودى که آثار مطلوب بر آن مترتّب است- نزد عالم حضور مى‎یابد که آن را علم حضورى مى‎گویند و یا حضورش نزد عالم، با ماهیت و صورت است که مى‎توان گفت وجود ذهنى است- یعنى وجودى که آثار مطلوب بر آن مترتّب نیست- و این قسم علم را علم حصولى خوانند». علامه سپس به تبیین و تقریر این علوم می‌پردازد<ref>ر.ک: همان، ص123</ref>.


9) رساله برهان؛ ترجمه دکتر مهدی قوام صفری.
9) رساله برهان؛ ترجمه دکتر مهدی قوام صفری.


آنچه تحت عنوان «برهان» مورد بررسى قرار مى‎گیرد، درواقع مبادى تصوریه و مبادی تصدیقیه علوم است؛ و از اینجاست که منطقیان اکثراً صناعت «برهان» را صناعت «حد و برهان» تلقى کرده‌اند. مبادى تصوریه شامل «حد» و مبادی تصدیقیه شامل «برهان» مى‎شود و در صناعت «برهان» هر دوى این مبادى مورد بررسى است. [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] در کتاب حاضر با رعایت موازین علمى تلخیص، رساله جامعى در صناعت «برهان» عرضه داشته‌اند که تمام ابواب آن را شامل می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص153-152</ref>.
آنچه تحت عنوان «برهان» مورد بررسى قرار مى‎گیرد، درواقع مبادى تصوریه و مبادی تصدیقیه علوم است؛ و از اینجاست که منطقیان اکثراً صناعت «برهان» را صناعت «حد و برهان» تلقى کرده‌اند. مبادى تصوریه شامل «حد» و مبادی تصدیقیه شامل «برهان» می‌شود و در صناعت «برهان» هر دوى این مبادى مورد بررسى است. [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] در کتاب حاضر با رعایت موازین علمى تلخیص، رساله جامعى در صناعت «برهان» عرضه داشته‌اند که تمام ابواب آن را شامل می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص153-152</ref>.


10) رساله علم امام.
10) رساله علم امام.
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
15) اعجاز از دیدگاه قرآن؛ ویراست علی‌اکبر مهدی‌پور و علیرضا میرزا محمد.
15) اعجاز از دیدگاه قرآن؛ ویراست علی‌اکبر مهدی‌پور و علیرضا میرزا محمد.


این رساله در دو بخش اعجاز از نظر قرآن و قرآن و تحدی مطرح شده است. به اعتقاد نویسنده از آیات تحدی قرآن استفاده مى‎شود که این کتاب ساخته‌وپرداخته مغز بشر نیست، بلکه از قدرت بى‌کران آفریدگار جهان نشئت یافته است. اگر کسى در انتساب آن به قدرت لایزال الهى تردید دارد، همه یاران و گواهان خود را فراخواند تا دست‎به‌دست هم دهند و یک سوره نظیر قرآن کریم بیاورند؛ و اگر نتوانستند چنین کارى را انجام دهند، پس بدانند که این کلام حضرت پروردگار است و هیچ مخلوقى را یاراى مبارزه و مقابله با آن نیست<ref>ر.ک: همان، ص189</ref>.
این رساله در دو بخش اعجاز از نظر قرآن و قرآن و تحدی مطرح شده است. به اعتقاد نویسنده از آیات تحدی قرآن استفاده می‌شود که این کتاب ساخته‌وپرداخته مغز بشر نیست، بلکه از قدرت بى‌کران آفریدگار جهان نشئت یافته است. اگر کسى در انتساب آن به قدرت لایزال الهى تردید دارد، همه یاران و گواهان خود را فراخواند تا دست‎به‌دست هم دهند و یک سوره نظیر قرآن کریم بیاورند؛ و اگر نتوانستند چنین کارى را انجام دهند، پس بدانند که این کلام حضرت پروردگار است و هیچ مخلوقى را یاراى مبارزه و مقابله با آن نیست<ref>ر.ک: همان، ص189</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش