۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نب' به 'نب') |
جز (جایگزینی متن - 'ىک' به 'ىک') |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
مسئله ولایت، از مباحث مهم عرفان نظرى است که پایههاى استوار فلسفى نیز دارد. در حقیقت مرتبه پایانى سیر عارفان است که خود در صحایف و مکتوبات و آثار خویش با عبارتهاى گوناگون از آن یاد کردهاند. همچون «فناى ذاتى» یا «مقام محو اسم و رسم و رفض تعینات» و یا «مقام توحید ذات» و «فناى در توحید». [[حسنزاده آملی، حسن|آیتالله حسنزاده آملی]] پیرامون این رساله چنین مینویسند: «یکى از آیات بزرگى که نشانه مقام شامخ عرفان آن جناب است «رساله ولایت» است. انسان آنچه را مىگوید و مىنویسد، تمام حالات انسان، معرف باطن اوست، حرف او معرف اوست، تمام حالات شئون زندگى انسان، عنوان باطن او هستند». سپس ادامه میدهد: | مسئله ولایت، از مباحث مهم عرفان نظرى است که پایههاى استوار فلسفى نیز دارد. در حقیقت مرتبه پایانى سیر عارفان است که خود در صحایف و مکتوبات و آثار خویش با عبارتهاى گوناگون از آن یاد کردهاند. همچون «فناى ذاتى» یا «مقام محو اسم و رسم و رفض تعینات» و یا «مقام توحید ذات» و «فناى در توحید». [[حسنزاده آملی، حسن|آیتالله حسنزاده آملی]] پیرامون این رساله چنین مینویسند: «یکى از آیات بزرگى که نشانه مقام شامخ عرفان آن جناب است «رساله ولایت» است. انسان آنچه را مىگوید و مىنویسد، تمام حالات انسان، معرف باطن اوست، حرف او معرف اوست، تمام حالات شئون زندگى انسان، عنوان باطن او هستند». سپس ادامه میدهد: | ||
در این رساله در چند فصل، درباره مقامات عرفانى انسان، حرفهایى دارد. تا سخن را مىرساند به ادراک شهودى و ادراک فکرى. ادراک فکرى، از فلسفه، از صغرى و کبرى، قدمى هست، اما اینکه انسان سیرى | در این رساله در چند فصل، درباره مقامات عرفانى انسان، حرفهایى دارد. تا سخن را مىرساند به ادراک شهودى و ادراک فکرى. ادراک فکرى، از فلسفه، از صغرى و کبرى، قدمى هست، اما اینکه انسان سیرى مىکند، آن ادراک شهودى و آن یافتنى که به زبان نمیآید، آن چشیدنى را که نمىشود به دیگرى بیان کرد، «قدر این باده، ندانى، به خدا تا نچشى»<ref>ر.ک: همان، جلد2، ص17 و 18</ref>. | ||
8) رسالهای در علم؛ ترجمه [[محمدی گیلانی، محمد|آیتالله محمد محمدی گیلانی]]. | 8) رسالهای در علم؛ ترجمه [[محمدی گیلانی، محمد|آیتالله محمد محمدی گیلانی]]. | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
12) تعلیقات بر اصول کافی؛ ترجمه سید ابراهیم سید علوی. | 12) تعلیقات بر اصول کافی؛ ترجمه سید ابراهیم سید علوی. | ||
از جمله آثار محققانه و جاودانه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى(ره)]] تعلیقاتى است که ایشان بر برخى متون حدیثى و اعتقادى دارند و اگرچه تعلیقات استاد بر کتاب نفیس [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحارالانوار]] به عللى دنبال نشد، لیکن تعلیقههاى مقنع و عالمانه ایشان بر کتاب شریف اصول کافى در عین حالی که از چند پاورقى تجاوز | از جمله آثار محققانه و جاودانه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى(ره)]] تعلیقاتى است که ایشان بر برخى متون حدیثى و اعتقادى دارند و اگرچه تعلیقات استاد بر کتاب نفیس [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحارالانوار]] به عللى دنبال نشد، لیکن تعلیقههاى مقنع و عالمانه ایشان بر کتاب شریف اصول کافى در عین حالی که از چند پاورقى تجاوز نمىکند، معذلک همین چند تعلیقه کوتاه، روشنگر برخى مسائل پیچیده علمى و عقیدتى است. این بزرگمرد علم و معرفت در ذیل احادیث مربوط به: بداء، مشیت و اراده، سعادت و شقاوت، قضا و قدر، خیر و شر، جبر و اختیار و مسائل مشابه دیگر، پاورقىها و توضیحات بسیار ارزنده و مفید و عمیقى دارند<ref>ر.ک: همان، ص83</ref>. | ||
13) ذوالقرنین یا کورش؛ ترجمه [[خسروشاهی، هادی|سید هادی خسروشاهی]]. | 13) ذوالقرنین یا کورش؛ ترجمه [[خسروشاهی، هادی|سید هادی خسروشاهی]]. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
15) اعجاز از دیدگاه قرآن؛ ویراست علیاکبر مهدیپور و علیرضا میرزا محمد. | 15) اعجاز از دیدگاه قرآن؛ ویراست علیاکبر مهدیپور و علیرضا میرزا محمد. | ||
این رساله در دو بخش اعجاز از نظر قرآن و قرآن و تحدی مطرح شده است. به اعتقاد نویسنده از آیات تحدی قرآن استفاده مىشود که این کتاب ساختهوپرداخته مغز بشر نیست، بلکه از قدرت | این رساله در دو بخش اعجاز از نظر قرآن و قرآن و تحدی مطرح شده است. به اعتقاد نویسنده از آیات تحدی قرآن استفاده مىشود که این کتاب ساختهوپرداخته مغز بشر نیست، بلکه از قدرت بىکران آفریدگار جهان نشئت یافته است. اگر کسى در انتساب آن به قدرت لایزال الهى تردید دارد، همه یاران و گواهان خود را فراخواند تا دستبهدست هم دهند و یک سوره نظیر قرآن کریم بیاورند؛ و اگر نتوانستند چنین کارى را انجام دهند، پس بدانند که این کلام حضرت پروردگار است و هیچ مخلوقى را یاراى مبارزه و مقابله با آن نیست<ref>ر.ک: همان، ص189</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش