شیعه: مجموعه مذاکرات با پرفسور هانری کربن (خسروشاهی): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
شیعه - تاریخ | شیعه - تاریخ | ||
شیعه - | شیعه - دفاعیهها و ردیهها | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم) | بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم) |
نسخهٔ ۶ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۰۵
شیعه: مجموعه مذاکرات با پرفسور هانری کربن (خسروشاهی) | |
---|---|
پدیدآوران | خسروشاهی، هادی (به کوشش) طباطبایی، محمدحسین (نویسنده) |
ناشر | بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1387 ش |
چاپ | 2 |
شابک | 978-964-548-928-9 |
موضوع | شیعه - پرسشها و پاسخها
شیعه - تاریخ شیعه - دفاعیهها و ردیهها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 212/5 /ط2ش9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شيعه (مجموعه مذاكرات با پرفسور هانرى كربن)، مجموعه مذاكرات و نوشتههاى استاد علامه طباطبايى با پرفسور هانرى كربن در سال 1338ش، مىباشد كه به كوشش سيد هادى خسروشاهى در اختيار علاقهمندان قرار گرفته است.
كتاب، به زبان فارسى و براى نخستين بار در سال 1339ش، تحت عنوان «مكتب تشيع» منتشر گرديد و بعد از آن، بارها تجديد چاپ شد كه چاپهاى بعدى، داراى مزايا و ويژگىهايى است كه چاپ اول، فاقد آنها بوده و از نظر اتقان عبارات و اضافه پارهاى مطالب و مدارك، بر چاپ قبلى برترىهايى دارد.
كتاب به انگيزه معرفى جامعه تشيع به جهان تسنن و جامعه بشرى نوشته شده است.
ساختار
كتاب، با دو مقدمه از آقاى خسروشاهى و علامه طباطبايى در بيان نكاتى پيرامون مكتب تشيع و خلاصهاى از نحوه ديدار علامه با پروفسور كربن آغاز و مطالب در چهار بخش، ارائه شده است.
توضيحات كتاب، آن قسمت كه مربوط به آيات قرآن مجيد و استدلال به آنهاست، مانند توضيح شماره 1، 2 و 99 تا 120، از خود علامه است و بقيه توضيحات كه بهطور مستند و محققانهاى پس از مراجعه به مدارک و مآخذ معتبر تنظيم شده است، از آقاى على احمدى ميانجى و سيد هادى خسروشاهى بوده كه هركدام بهطور مستقل، از طرف يكى از دو نفر، تهيه شده است.
براى تكميل مطالب اين توضيحات، به بيش از 250 كتاب و مدرك از اهل سنت و شيعه مراجعه شده است.
گزارش محتوا
نویسنده در بخش اول، در سه قسمت، به دنبال معرفى تشيع است.
در قسمت اول، چگونگى به وجود آمدن شيعه پاسخ داده شده است. علامه معتقد است كه نبايد شيعه را در اسلام، اقليتى فرض كرد كه با اكثريتى كه در مقابل خود داشته، در اصول و مبادى اسلام، اختلاف نظر داشته و پارهاى از آنها را نمىپذيرفتهاند، لذا با اكثريت به مقام مخامصه و مشاجره درآمده و مذهب نوبنيادى تأسيس نموده است و يا به عللى سياسى يا تعصبات قومى، ملى يا انتقامهاى دينى، بازيچه دست بيگانگان قرار گرفته و در نتيجه، گروه قابل توجهى از مسلمين را جدا كرده است. بلكه شيعه، طايفهاى است از مسلمين كه به واسطه مخالفتهايى كه از اكثريت نسبت به مسلمات كتاب و سنت مشاهده كرده، در مقام اعتراض و انتقاد برآمده و به ملازمت مسلمات كتاب و سنت برخاسته و دعوت كرده است.
وى ضمن بررسى و نقد نظريات مخالفين درباره پيدايش شيعه، به معرفى واقعى شيعه و مذهب تشيع پرداخته است.
در قسمت دوم، مشكلاتى كه پيش روى شيعه قرار داشت، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. به نظر نویسنده، شيعه حس مىكرد كه پايمال كردن نص ولايت و چسبيدن به مسئله «صلاح مسلمين» از يك عقيده مخصوص سرچشمه مىگيرد و آن اين است كه احكام و قوانين ثابت اسلام، تابع مصالحى باشد كه با اختلاف شرايط و عوامل، اختلاف پيدا كند.
نویسنده نتيجه اين عقيده را در دو امر زير دانسته و آنها را مفصلا بررسى نموده است:
- ولايت و حكومت اسلامى، به دست اشخاصى خواهد افتاد كه هيچگونه مصونيت خدايى نداشته باشند و در نتيجه محيط آزاد اسلامى، تبديل به يك محيط فاسد و بىبند و بارى خواهد شد كه روح تقوا و آزادى اسلامى را از دست داده و از اسلام، جز نامى نخواهد ماند.
- پيشرفت اين وضع، براى اينكه موانع را از پيش پاى خود بردارد، طبعا در خانه اهلبيت(ع) را بسته و در نتيجه اصول و معارف اسلامى بىسرپرست مانده و از نشو و نما افتاده و تدريجا تغيير ماهيت خواهد داد.
نویسنده در قسمت سوم، روش شيعه در علوم را مورد مطالعه قرار داده است. وى معتقد است كه روش اين مكتب در علوم، اين است كه از اولين روز بعد از رحلت پيامبر(ص)، در تعلم علوم و معارف اسلامى و درك حقايق اصول و فروع دينى، به اهلبيت(ع) پيوسته و از ديگران گسسته است و در جميع شؤون دينى، از اول اصول معارف گرفته تا آخر فروع و جزئيات آنها، به بحث و انتقاد پرداخته و فراوردههاى روايتى آنها، پاسخگوى هرگونه سؤال بوده است.
در پايان اين بخش، سؤالاتى از سوى دكتر كربن مطرح شده و علامه بهخوبى به آنها پاسخ داده است كه برخى از آنها عبارتند از:
- در حقيقت درونى مذهب تشيع، درك معنوى و باطنى قرآن، چه معنايى دارد؟
- چگونه اين درك معنوى و باطنى، مستلزم امامشناسى است؟
- چرا افكار فلسفى اسلامى، حيات جديد خود را فقط در ايران يافته و در هيچ جاى ديگر، در عالم اسلام، فلسفه رونقى ندارد و...
بخش دوم، پارهاى از اخبار پيشوايان شيعه را كه با طرز تفكر فلسفى وارد شده است، به همراه بخشى از اخبار مربوط به ولايت، در خود جاى داده است.
نویسنده، معتقد است كه پايه و اساس تفكر فلسفى (فلسفه الهى) روى منطقى است كه انسان با نهاد خدادادى خود، صحت آن را درك نموده و افكار خود را با آن مىسنجد.
به اعتقاد وى، بياناتى كه در زمينه طرز تفكر فلسفى در بيانات پيشوايان شيعه وارد شده است، بسيار بوده و هر متتبّعى به صدها حديث از اين قبيل مىتواند دست يابد؛ ازاينرو، وى از هر باب بهعنوان نمونه، يكى دو حديث يا خطبه را انتخاب نموده و بهعنوان «مختار» وارد كرده و اجمالا به مورد نظر؛ يعنى به اينكه كلام منقول، مربوط به كدام مسئله از مسائل ماوراءالطبيعه است، اشاره كرده است.
وى معتقد است ابحاثى كه در اين احاديث مطرح شده، اگرچه مربوط به يك رشته مسائل خصوصى مىباشد، ولى چنانكه از تعمق و تدبر در اطراف بيانات روشن است، پايه عمومى آنها روى ابحاث عامه فلسفه عاليه گذاشته شده است؛ اين نظريات عميق و مسائل الهى را با طرز مخصوصى كه بيان شدهاند، با صرف نظر از يك رشته نتايجى كه از ابحاث عامه فلسفه استنتاج مىگردند، نمىشود توجيه نمود. برخى از اين مسائل عبارتند از:
- وجود حق عزّ اسمه و اطلاق وى؛
- وحدانيت حق و معناى آن؛
- صفات حق و عينيت آنها با ذات؛
- علم حق به ذات خود و به هر شىء؛
- معلوميت حق براى هر شىء و...
در پايان اين بخش، مسئله ولايت و ارتباط آن با نبوت، توضيح داده شده است.
در بخش سوم، نقدهایی كه به كتاب شده، پاسخ داده شده است. اين نقدها، پيرامون مسائل زير مىباشند:
- تماس با خارجىها براى معرفى دين؛
- تشيع و فلسفه؛
- اتحاد سياسى؛
- تفكر فردى و اجتماعى؛
- اجماع در اصول؛
- خلقت ارواح قبل از ابدان؛
- عقل قطعى؛
- تفسير قرآن به قرآن.
بخش آخر، مربوط به توضيح برخى از مسائل و غوامض متن مىباشد كه با اعداد مشخص شدهاند. اين توضيحات مربوط به آقايان على احمدى ميانجى و سيد هادى خسروشاهى بوده و براى تكميل مطالب و بحث و بررسى آنها ارائه شده است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب، در ابتدا و فهرست منابع (مربوط به توضيحات كتاب)، نمايه، اعلام، اماكن، كتابها و مقالهها، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع و توضيح برخى از كلمات متن، اختصاص يافته است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.