المنطق الإسلامي أصوله و مناهجه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۷: خط ۴۷:
ششمین قسم کتاب به چگونگی کاربرد روش استقرائی در علوم اجتماعی و تاریخ عطف توجه می‌کند<ref>[http://rim.miu.ac.ir/islamic-comparative-studies-and-religions/item/73-2017-12-25-11-46-38.html ر.ک: اکبری، رضا، پایگاه مرکز پژوهشی جامعة المصطفی مشهد]</ref>.
ششمین قسم کتاب به چگونگی کاربرد روش استقرائی در علوم اجتماعی و تاریخ عطف توجه می‌کند<ref>[http://rim.miu.ac.ir/islamic-comparative-studies-and-religions/item/73-2017-12-25-11-46-38.html ر.ک: اکبری، رضا، پایگاه مرکز پژوهشی جامعة المصطفی مشهد]</ref>.


نویسنده در آغاز این کتاب، پیرامون هدف همه اندیشمندان و منطق‎دانان ‎که همان چگونگی کناره‎گیری از خطاست سخن به میان می‎آورد. این هدف در منطق کلاسیک ارسطویی یا منطق دکارت با الهام از عقاید خاص فلسفی، رنگ پذیرفته است. اسلام نیز تحقق این هدف را در چارچوب اهداف خود جای ‎داده است، لیکن مشکل آن بود که مسلمانان در لابه‎لای آیات قرآن کریم و احادیث شریفه، به نشانه‌های منطق اسلام توجه پیدا نکردند و ازآنجاکه به این منطق آگاهی نیافتند، منطق ارسطو، دکارت و بسیاری دیگر را باور کردند. در این کتاب شاهد بحثی تفصیلی هستیم پیرامون این دیدگاه‌های منطقی تا به شرح بنیان‎های منطق اسلامی می‎رسیم.
نویسنده در آغاز این کتاب، پیرامون هدف همه اندیشمندان و منطق‎دانان ‎که همان چگونگی کناره‎گیری از خطاست سخن به میان می‎آورد. این هدف در منطق کلاسیک ارسطویی یا منطق دکارت با الهام از عقاید خاص فلسفی، رنگ پذیرفته است. اسلام نیز تحقق این هدف را در چارچوب اهداف خود جای ‎داده است، لیکن مشکل آن بود که مسلمانان در لابه‎لای آیات قرآن کریم و احادیث شریفه، به نشانه‌های منطق اسلام توجه پیدا نکردند و ازآنجاکه به این منطق آگاهی نیافتند، منطق ارسطو، دکارت و بسیاری دیگر را باور کردند. در این کتاب شاهد بحثی تفصیلی هستیم پیرامون این دیدگاه‌های منطقی تا به شرح بنیان‎های منطق اسلامی می‌رسیم.


پس‎ از آنکه [[مدرسی، محمدتقی|آیت‌الله مدرسی]] چند زمینه‎سازی را بیان می‌کند، بحث نخست خود را پیرامون تحول اندیشه منطق آغاز و سپس به شرح منطق افلاطون و [[ارسطو]] روی می‎آورد که در یونان پرآوازه‎ترین فلاسفه بودند<ref>ر.ک: روحانی، محمدحسین، ص10</ref>.
پس‎ از آنکه [[مدرسی، محمدتقی|آیت‌الله مدرسی]] چند زمینه‎سازی را بیان می‌کند، بحث نخست خود را پیرامون تحول اندیشه منطق آغاز و سپس به شرح منطق افلاطون و [[ارسطو]] روی می‎آورد که در یونان پرآوازه‎ترین فلاسفه بودند<ref>ر.ک: روحانی، محمدحسین، ص10</ref>.
خط ۷۹: خط ۷۹:
پس‎ از آنکه نگارنده پیرامون عوامل خطاهای نفسانی و بیولوژیکی به‎تفصیل بحث می‌کند، شیوه سلیمی را یادآور می‌گردد که اسلام بدان فرامی‌خواند. ایشان این بحث را با پیش کشیدن پاره‌ای اشکالات سیستماتیک طرح می‌کند که به خطای آدمی منجر می‌شود و نخستین فرانگری این است که پژوهشگر باید خود را شاگردی بداند در مدرسه آزمون و یادداشت و هرگاه این دو عامل به چیزی حکم کردند او خاموشی ورزد و تنها به آن توجه کند.
پس‎ از آنکه نگارنده پیرامون عوامل خطاهای نفسانی و بیولوژیکی به‎تفصیل بحث می‌کند، شیوه سلیمی را یادآور می‌گردد که اسلام بدان فرامی‌خواند. ایشان این بحث را با پیش کشیدن پاره‌ای اشکالات سیستماتیک طرح می‌کند که به خطای آدمی منجر می‌شود و نخستین فرانگری این است که پژوهشگر باید خود را شاگردی بداند در مدرسه آزمون و یادداشت و هرگاه این دو عامل به چیزی حکم کردند او خاموشی ورزد و تنها به آن توجه کند.


اسلام برای حل این‎گونه مشکلات سیستماتیک، تأکید دارد که علم به نردبانی می‎ماند که آدمی را به درگاه خداوند می‎رساند و نباید صرفاً برای خود علم یا تحقق بخشیدن به اهداف سیاسی یا اجتماعی همراه با مصلحت‎اندیشی در جستجوی علم بود<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>.
اسلام برای حل این‎گونه مشکلات سیستماتیک، تأکید دارد که علم به نردبانی می‎ماند که آدمی را به درگاه خداوند می‌رساند و نباید صرفاً برای خود علم یا تحقق بخشیدن به اهداف سیاسی یا اجتماعی همراه با مصلحت‎اندیشی در جستجوی علم بود<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>.


نویسنده درباره تیزهوشی و تفکر نیز سخن به میان می‎آورد و اشاره می‌کند که: تیزهوشی همان توجه فطری فکر است که هیچ تفکر شیوه سامان‎یافته‌ای بر آن پیشی ندارد؛ درحالی‎که تفکر، یعنی سعی به‎سوی هدفی مشخص با شیوه‌ای معین.
نویسنده درباره تیزهوشی و تفکر نیز سخن به میان می‎آورد و اشاره می‌کند که: تیزهوشی همان توجه فطری فکر است که هیچ تفکر شیوه سامان‎یافته‌ای بر آن پیشی ندارد؛ درحالی‎که تفکر، یعنی سعی به‎سوی هدفی مشخص با شیوه‌ای معین.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش