تفسير أبيبكر الأصم: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
جز (جایگزینی متن - 'هه' به 'هه') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
}} | }} | ||
'''تفسير أبيبكر الأصم عبدالرحمن بن كيسان'''، تفسیری است از [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|ابوبکر عبدالرحمن بن کیسان اصم]]، یکی از علمای معتزلی قرن سوم هجری که | '''تفسير أبيبكر الأصم عبدالرحمن بن كيسان'''، تفسیری است از [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|ابوبکر عبدالرحمن بن کیسان اصم]]، یکی از علمای معتزلی قرن سوم هجری که بههمراه تفسیر [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم محمد بن بحر اصفهانی]] (متوفی 322ق)، توسط [[نبها، خضر محمد|خضر محمد نبها]]، گردآوری و تحقیق شده است. | ||
==سخن بزرگان پیرامون کتاب== | ==سخن بزرگان پیرامون کتاب== | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
باب اول از بخش اول، به زندگینامه [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|ابوبکر اصم]] و توضیحاتی پیرامون تفسیر وی، اختصاص یافته است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-28</ref> و باب دوم آن، متن تفسیر او را از سوره فاتحه تا سوره اخلاص، در بر گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص31-99</ref>. | باب اول از بخش اول، به زندگینامه [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|ابوبکر اصم]] و توضیحاتی پیرامون تفسیر وی، اختصاص یافته است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-28</ref> و باب دوم آن، متن تفسیر او را از سوره فاتحه تا سوره اخلاص، در بر گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص31-99</ref>. | ||
از شیوه تفسیر اصم اطلاع چندانى در دست نیست، ولى از اینکه عبدالجبار معتزلى از تفسیر او به «تفسیرعجیب» یاد کرده و ابوعلى جبائى، مفسر بزرگ معتزلى میگوید: «اگر اصم به همان فقه و لغت میپرداخت، براى او بهتر بود»، مىتوان به این نکته رسید که | از شیوه تفسیر اصم اطلاع چندانى در دست نیست، ولى از اینکه عبدالجبار معتزلى از تفسیر او به «تفسیرعجیب» یاد کرده و ابوعلى جبائى، مفسر بزرگ معتزلى میگوید: «اگر اصم به همان فقه و لغت میپرداخت، براى او بهتر بود»، مىتوان به این نکته رسید که دیدگاههاى تفسیرى یا روش تفسیرى او، خوشایند معتزلیان نبوده است.<ref>بهرامی، محمد، ص234</ref>. | ||
از جمله ویژگیهای تفسیر اصم، آن است که وی در نگارش تفسیر خود، از منابع و مصادر فراوانی استفاده کرده که میتوان آنها را به سه دسته زیر تقسیم کرد: | از جمله ویژگیهای تفسیر اصم، آن است که وی در نگارش تفسیر خود، از منابع و مصادر فراوانی استفاده کرده که میتوان آنها را به سه دسته زیر تقسیم کرد: | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
ب)- منقولات عامه و مجهول: بهعنوان مثال، در تفسیر رازی، به نقل از [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]]، در تفسیر آیه مبارکه 43 سوره بقر که به پرداخت زکات امر میکند، عدم پرداخت زکات از طرف بنیاسرائیل، به نقل از برخی، مصداق '''و أكلهم السحت''' (المائدة: 62)، دانسته شده است. البته بهدرستی مشخص نیست که این مجهول آوردن مرویعنه (به نقل از برخی)، از طرف رازی است یا اصم، لکن بودن این امر از طرف [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]]، دارای ارجحیت است؛ زیرا در موارد دیگر از تفسیر اصم، دیده شده است که وی از بعضی از یهود، بدون توضیح اسم و لقب وی، حکایت کرده است که این امر، نشاندهنده عادت مفسرین معتزلی در مجهول آوردن راوی است؛ چنانکه ابوالقاسم کعبی بلخی نیز در تفسیر خویش، در موارد بسیاری، از شخص مجهول حکایت کرده است. | ب)- منقولات عامه و مجهول: بهعنوان مثال، در تفسیر رازی، به نقل از [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]]، در تفسیر آیه مبارکه 43 سوره بقر که به پرداخت زکات امر میکند، عدم پرداخت زکات از طرف بنیاسرائیل، به نقل از برخی، مصداق '''و أكلهم السحت''' (المائدة: 62)، دانسته شده است. البته بهدرستی مشخص نیست که این مجهول آوردن مرویعنه (به نقل از برخی)، از طرف رازی است یا اصم، لکن بودن این امر از طرف [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]]، دارای ارجحیت است؛ زیرا در موارد دیگر از تفسیر اصم، دیده شده است که وی از بعضی از یهود، بدون توضیح اسم و لقب وی، حکایت کرده است که این امر، نشاندهنده عادت مفسرین معتزلی در مجهول آوردن راوی است؛ چنانکه ابوالقاسم کعبی بلخی نیز در تفسیر خویش، در موارد بسیاری، از شخص مجهول حکایت کرده است. | ||
ج)- مغازی: [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در موارد بسیاری، از سیره و | ج)- مغازی: [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در موارد بسیاری، از سیره و غزوههای پیامبر(ص) در تفسیر خود، بهره برده است؛ بهعنوان مثال، در تفسیر آیه مبارکه 172 سوره آل عمران، به تعریف وقایعی که در جنگ احد و بعد از آن اتفاق افتاده، پرداخته و به رغبت برخی مسلمین در مثله کردن اجساد کفار بهعنوان انتقام از مثله شدن حضرت حمزه، عموی پیامبر(ص) و نهی آن حضرت از این عمل، اشاره کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص14-18</ref>. | ||
[[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در تفسیر خود، در چهار سوره، از اسباب نزول، بحث کرده است که عبارتند از: | [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در تفسیر خود، در چهار سوره، از اسباب نزول، بحث کرده است که عبارتند از: | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
در باب اول از این بخش، به معرفی مفسر و کتاب او پرداخته شده و در باب دوم آن، متن تفسیر ابومسلم، از سوره بقره تا سوره فلق، آمده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1-267</ref>. | در باب اول از این بخش، به معرفی مفسر و کتاب او پرداخته شده و در باب دوم آن، متن تفسیر ابومسلم، از سوره بقره تا سوره فلق، آمده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1-267</ref>. | ||
[[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانی]] از عالمان نامور قرن سوم هجری است و تفسیر او مىتواند سرآمد تفاسیر عالمان معتزلى بشمار آید، ولى از آنجا که بهطور کامل و دقیق به دست ما نرسیده، تفسیر زمخشرى (الكشاف) شهرت بیشترى یافته است. بنابراین آنچه مىتوان درباره تفسیر ابومسلم دانست، تنها مطالب تفسیرى است که عالمان مختلف در لابهلاى تفاسیر و مصنفات خویش از وى ثبت کردهاند و البته در این میان یکى از عالمان معاصر هند به گردآورى آراء وى همت گمارده و نام آن مجموعه را «ملتقط جامع التأويل لمحكم التنزيل» نهاده است که به این کتاب نیز دسترسى نداشته ایم و ناگزیر براى پرداختن به | [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانی]] از عالمان نامور قرن سوم هجری است و تفسیر او مىتواند سرآمد تفاسیر عالمان معتزلى بشمار آید، ولى از آنجا که بهطور کامل و دقیق به دست ما نرسیده، تفسیر زمخشرى (الكشاف) شهرت بیشترى یافته است. بنابراین آنچه مىتوان درباره تفسیر ابومسلم دانست، تنها مطالب تفسیرى است که عالمان مختلف در لابهلاى تفاسیر و مصنفات خویش از وى ثبت کردهاند و البته در این میان یکى از عالمان معاصر هند به گردآورى آراء وى همت گمارده و نام آن مجموعه را «ملتقط جامع التأويل لمحكم التنزيل» نهاده است که به این کتاب نیز دسترسى نداشته ایم و ناگزیر براى پرداختن به دیدگاههاى تفسیرى [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانى]] باید به تفاسیرى که آراء تفسیرى او را بهعنوان یک دیدگاه در ذیل آیات آوردهاند، مانند: «[[التفسير الكبير (فخر رازی)|مفاتيح الغيب]]» و «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» و… بسنده کنیم<ref>ر.ک: ربانی، محمدحسن، ص271-272</ref>. | ||
بیشتر مفسرانى که پس از [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] به تدوین تفسیر روى آوردهاند، از تفسیر او بهره بردهاند، چه امامیه و چه عامه و این خود اهمیت جایگاه تفسیر او را مىرساند<ref>ر.ک: همان، ص272</ref>. | بیشتر مفسرانى که پس از [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] به تدوین تفسیر روى آوردهاند، از تفسیر او بهره بردهاند، چه امامیه و چه عامه و این خود اهمیت جایگاه تفسیر او را مىرساند<ref>ر.ک: همان، ص272</ref>. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
# در تفسیر لغات قرآن، به زوایاى پنهان استعمالات عرب توجه کرده و به معانى رایج بسنده نکرده است؛ بهعنوان مثال: جمله «صرهنّ» را به معناى «قطّعهنّ» نمىگیرد، بلکه به معناى «أملهنّ» مىگیرد. | # در تفسیر لغات قرآن، به زوایاى پنهان استعمالات عرب توجه کرده و به معانى رایج بسنده نکرده است؛ بهعنوان مثال: جمله «صرهنّ» را به معناى «قطّعهنّ» نمىگیرد، بلکه به معناى «أملهنّ» مىگیرد. | ||
# او در ارائه نظریات خود از ترکیبهاى نحوى خلاف آنچه معروف و مشهور است، بهره جسته تا مقصود خود را از آیه استفاده کند؛ چنانکه ذیل آیه شریفه 102 بقره با ترکیبى جدید، معنایى جدید از آیه شریفه استفاده کرده است. | # او در ارائه نظریات خود از ترکیبهاى نحوى خلاف آنچه معروف و مشهور است، بهره جسته تا مقصود خود را از آیه استفاده کند؛ چنانکه ذیل آیه شریفه 102 بقره با ترکیبى جدید، معنایى جدید از آیه شریفه استفاده کرده است. | ||
# مهمترین اصلى که [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانى]] در تقریب سخنان خود و استفاده از قرآن بهکار گرفته، این است که: «القرآن يفسّر بعضه بعضاً». این قانون، گرچه مستند به منبع حدیثى نیست، اما بهعنوان یکى از | # مهمترین اصلى که [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانى]] در تقریب سخنان خود و استفاده از قرآن بهکار گرفته، این است که: «القرآن يفسّر بعضه بعضاً». این قانون، گرچه مستند به منبع حدیثى نیست، اما بهعنوان یکى از پایهها و اصول اساسى تفسیر تلقى شده است و از متأخرین، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایى]] در مقدمه «الميزان» به آن اشاره کرده است. | ||
# [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] به تقدیم و تأخیر | # [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] به تقدیم و تأخیر جملهها توجه کرده و اکتفا بر ظاهر آن نمىکند. او ذیل آیه شریفه '''و لقد همّت به و همّ بها لولا أن رأى برهان ربّه'''، از همین نکته استفاده کرده و ظاهر قرآن را مقدم بر روایات بسیارى شمرده که در کتابهاى روایى ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص274-276</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
نسخهٔ ۲۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۵
تفسير أبيبكر الأصم | |
---|---|
پدیدآوران | ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان (نویسنده)
ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر (نویسنده) نبها، خضر محمد (گردآورنده و محقق) سید، رضوان (مقدمهنويس) |
عنوانهای دیگر | تفسير ابي مسلم محمد بن بحر الاصفهاني |
ناشر | دار الکتب العلمية |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1: 2007م , 1428ق , |
موضوع | تفاسير معتزله
تفاسير کلامي - قرن 3ق. تفاسير اهل سنت - قرن 3ق. تفاسير اهل سنت - قرن 4ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
تفسير أبيبكر الأصم عبدالرحمن بن كيسان، تفسیری است از ابوبکر عبدالرحمن بن کیسان اصم، یکی از علمای معتزلی قرن سوم هجری که بههمراه تفسیر ابومسلم محمد بن بحر اصفهانی (متوفی 322ق)، توسط خضر محمد نبها، گردآوری و تحقیق شده است.
سخن بزرگان پیرامون کتاب
عبدالجبار معتزلی کتاب تفسیر اصم را ستوده و ابوعلی جبائی در کتاب تفسیرش از اصم یاد کرده است. سیوطی تفسیر اصم را جزو تفاسیر اهل بدعت بشمار آورده و مبارکفوری آن را از مصادیق این روایت نبوی دانسته است که به کسانی که بدون دانش در وادی تفسیر قدم نهادهاند وعده دوزخ داده است. زرکشی اصم را جزو مفسرانی دانسته است که اقوال تابعین را در تفاسیخود ذکر کردهاند[۱].
ساختار
کتاب، با مقدمهای از رضوان سید و مقدمهای از محقق، آغاز شده، سپس مباحث مربوط به دو تفسیر یادشده در دو بخش که هر بخش متشکل از دو باب است، تنظیم گردیده؛ در هر بخش، در باب اول، پژوهش تحلیلی محقق پیرامون مفسر مورد نظر و تفسیر وی و در باب دوم، متن تفسیر ذکر شده است. مباحث مربوط به ابوبکر اصم در بخش نخست و مطالب مربوط به ابومسلم اصفهانی در بخش دوم آمده است.
گزارش محتوا
در مقدمه رضوان، مطالبی پیرامون تفاسیر معتزلی بیان گردیده[۲] و در مقدمه محقق، به اهمیت موضوع کتاب و ضرورت پرداختن بدان، اشاره شده است.[۳].
بخش اول (تفسير أبيبكر الأصم)
باب اول از بخش اول، به زندگینامه ابوبکر اصم و توضیحاتی پیرامون تفسیر وی، اختصاص یافته است.[۴] و باب دوم آن، متن تفسیر او را از سوره فاتحه تا سوره اخلاص، در بر گرفته است.[۵].
از شیوه تفسیر اصم اطلاع چندانى در دست نیست، ولى از اینکه عبدالجبار معتزلى از تفسیر او به «تفسیرعجیب» یاد کرده و ابوعلى جبائى، مفسر بزرگ معتزلى میگوید: «اگر اصم به همان فقه و لغت میپرداخت، براى او بهتر بود»، مىتوان به این نکته رسید که دیدگاههاى تفسیرى یا روش تفسیرى او، خوشایند معتزلیان نبوده است.[۶].
از جمله ویژگیهای تفسیر اصم، آن است که وی در نگارش تفسیر خود، از منابع و مصادر فراوانی استفاده کرده که میتوان آنها را به سه دسته زیر تقسیم کرد:
الف)- تفاسیر سلف و گذشتگان، مانند تفسیرهای: ابن عباس، حسن بصری، شعبی، عکرمه، قتاده، ربیع و سدی.
ب)- منقولات عامه و مجهول: بهعنوان مثال، در تفسیر رازی، به نقل از اصم، در تفسیر آیه مبارکه 43 سوره بقر که به پرداخت زکات امر میکند، عدم پرداخت زکات از طرف بنیاسرائیل، به نقل از برخی، مصداق و أكلهم السحت (المائدة: 62)، دانسته شده است. البته بهدرستی مشخص نیست که این مجهول آوردن مرویعنه (به نقل از برخی)، از طرف رازی است یا اصم، لکن بودن این امر از طرف اصم، دارای ارجحیت است؛ زیرا در موارد دیگر از تفسیر اصم، دیده شده است که وی از بعضی از یهود، بدون توضیح اسم و لقب وی، حکایت کرده است که این امر، نشاندهنده عادت مفسرین معتزلی در مجهول آوردن راوی است؛ چنانکه ابوالقاسم کعبی بلخی نیز در تفسیر خویش، در موارد بسیاری، از شخص مجهول حکایت کرده است.
ج)- مغازی: اصم در موارد بسیاری، از سیره و غزوههای پیامبر(ص) در تفسیر خود، بهره برده است؛ بهعنوان مثال، در تفسیر آیه مبارکه 172 سوره آل عمران، به تعریف وقایعی که در جنگ احد و بعد از آن اتفاق افتاده، پرداخته و به رغبت برخی مسلمین در مثله کردن اجساد کفار بهعنوان انتقام از مثله شدن حضرت حمزه، عموی پیامبر(ص) و نهی آن حضرت از این عمل، اشاره کرده است.[۷].
اصم در تفسیر خود، در چهار سوره، از اسباب نزول، بحث کرده است که عبارتند از:
- سوره بقره، آیه 189 و 245 که در آیه اول، از قول حسن بصری استفاده شده و در آیه دوم، به حدیث ابن عباس، استناد شده است.
- سوره آل عمران، آیه 172.
- سوره نساء، آیه 64.
- سوره مائده آیه 93. اصم در این آیه، به روایتی از ابوبکر استناد کرده که از پیامبر(ص) پیرامون کسانی که مردهاند و شرب خمر و قمار انجام دادهاند و یا کسانی که از شهر و آبادی دور بوده و نمیدانند که خداوند خمر را حرام نموده و آنان مرتکب شرب خمر میشوند، سؤال شده است.[۸].
برخلاف آنچه که گفته میشود معتزله در استفاده از احادیث نبوی، اهمال میکنند، اصم در مواردی از تفسیر خود، به روایت نبوی، استناد کرده است؛ از جمله در آیه 245 سوره بقره و 172 سوره آل عمران[۹].
از جمله ویژگیهای تفسیر حاضر، آن است که نویسنده در تفسیر برخی از آیات، از آرای کلامی و فقهی، استفاده کرده است؛ بهعنوان مثال، وی به این نکته اشاره دارد که قرائت در نماز واجب نبوده و در این رابطه، با ابن علیه موافقت کرده، اما با امام شافعی که قرائت فاتحةالكتاب را در هر رکعت واجب دانسته، مخالفت کرده است. وی در تفسیر آیه مبارکه 48 سوره فرقان: وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُوراً (و از آسمان، آبى پاک فرود آوردیم)، نتیجه گرفته که وضو با تمام آبها، جایز بوده و در این حکم، با امام اوزاعی، موافقت نموده است.[۱۰].
اصم در تفسیر خود، روایات زیادی را در فضیلت ابوبکر از پیامبر(ص) نقل نموده و منکر تأویل برخی از آیات، از جمله سوره «الإنسان» در شأن حضرت علی(ع) شده است.[۱۱].
مفسرین معتزلی، همواره تمرکز خاصی بر ضرورت آگاهی مفسر کتاب خدا بر علم لغت و نحو داشتهاند؛ بهطوریکه قاضی عبدالجبار (متوفی 413ق)، معتقد بود که مفسر، عالم به توحید الهی و صفات باری تعالی نمیشود، مگر آنکه عالم به احوال علم لغت، نحو و اصول فقه باشد، ولذا مفسرین معتزلی، همچون اصم، جبایی، بلخی، اصفهانی و رمانی، همگی اهتمام خاصی به علم لغت، صرف، نحو و معانی داشته و در این میان، اصم از اولین مفسرینی است که اهمیت خاصی به این علوم داده و در تفسیر خود، از آنها بهره برده است؛ بهعنوان مثال در آیه مبارکه 26 سوره بقره: إِنَّ اللَّهَ لاَ يسْتَحْيي أَنْ يضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً، اصم «ما» را مانند مای موجود در آیه 159 سوره آل عمران: فبما رحمة من الله، زائده دانسته است و در آیه 45 سوره بقره: و إنها لكبيرة، معتقد است که ضمیر «إنها»، به محذوف که «الإجابة للنبي(ص)» میباشد، بازمیگردد[۱۲].
اصم پیش از آنکه یک مفسر باشد، یک متکلم است، ولذا در موارد بسیاری از تفسیر آیات، شیوه کلامی و جدلی وی، بهخوبی مشهود است، از جمله در تفسیر آیه مبارکه 145 سوره بقره[۱۳].
اصم از شیوه تفسیر قرآن به قرآن نیز استفاده کرده است؛ بهعنوان مثال، در تفسیر آیه مبارکه 13 سوره توبه: أَ لاَ تُقَاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيمَانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ، از آیه مبارکه 216 سوره بقره: كُتِبَ عَلَیكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ، استفاده شده و چنین استنباط گردیده که ایشان از قتال و جهاد در راه خدا، کراهت داشتهاند[۱۴].
بخش دوم (تفسير أبيمسلم)
در باب اول از این بخش، به معرفی مفسر و کتاب او پرداخته شده و در باب دوم آن، متن تفسیر ابومسلم، از سوره بقره تا سوره فلق، آمده است.[۱۵].
ابومسلم اصفهانی از عالمان نامور قرن سوم هجری است و تفسیر او مىتواند سرآمد تفاسیر عالمان معتزلى بشمار آید، ولى از آنجا که بهطور کامل و دقیق به دست ما نرسیده، تفسیر زمخشرى (الكشاف) شهرت بیشترى یافته است. بنابراین آنچه مىتوان درباره تفسیر ابومسلم دانست، تنها مطالب تفسیرى است که عالمان مختلف در لابهلاى تفاسیر و مصنفات خویش از وى ثبت کردهاند و البته در این میان یکى از عالمان معاصر هند به گردآورى آراء وى همت گمارده و نام آن مجموعه را «ملتقط جامع التأويل لمحكم التنزيل» نهاده است که به این کتاب نیز دسترسى نداشته ایم و ناگزیر براى پرداختن به دیدگاههاى تفسیرى ابومسلم اصفهانى باید به تفاسیرى که آراء تفسیرى او را بهعنوان یک دیدگاه در ذیل آیات آوردهاند، مانند: «مفاتيح الغيب» و «مجمع البيان» و… بسنده کنیم[۱۶].
بیشتر مفسرانى که پس از ابومسلم به تدوین تفسیر روى آوردهاند، از تفسیر او بهره بردهاند، چه امامیه و چه عامه و این خود اهمیت جایگاه تفسیر او را مىرساند[۱۷].
ابومسلم در تفسیر خویش روشها و ملاکهاى خاصى را بهکار بسته که عبارتند از:
- در تفسیر لغات قرآن، به زوایاى پنهان استعمالات عرب توجه کرده و به معانى رایج بسنده نکرده است؛ بهعنوان مثال: جمله «صرهنّ» را به معناى «قطّعهنّ» نمىگیرد، بلکه به معناى «أملهنّ» مىگیرد.
- او در ارائه نظریات خود از ترکیبهاى نحوى خلاف آنچه معروف و مشهور است، بهره جسته تا مقصود خود را از آیه استفاده کند؛ چنانکه ذیل آیه شریفه 102 بقره با ترکیبى جدید، معنایى جدید از آیه شریفه استفاده کرده است.
- مهمترین اصلى که ابومسلم اصفهانى در تقریب سخنان خود و استفاده از قرآن بهکار گرفته، این است که: «القرآن يفسّر بعضه بعضاً». این قانون، گرچه مستند به منبع حدیثى نیست، اما بهعنوان یکى از پایهها و اصول اساسى تفسیر تلقى شده است و از متأخرین، علامه طباطبایى در مقدمه «الميزان» به آن اشاره کرده است.
- ابومسلم به تقدیم و تأخیر جملهها توجه کرده و اکتفا بر ظاهر آن نمىکند. او ذیل آیه شریفه و لقد همّت به و همّ بها لولا أن رأى برهان ربّه، از همین نکته استفاده کرده و ظاهر قرآن را مقدم بر روایات بسیارى شمرده که در کتابهاى روایى ذکر شده است.[۱۸].
وضعیت کتاب
کتاب تفسیر اصم، به مرور زمان از بین رفته، ولی خضر محمد نبها آرای اصم را که در مفاتيح الغيب رازی، مجمع البيان و دیگر تفاسیر بهجا مانده، گردآوری و با عنوان «تفسير أبيبكر الأصم» چاپ کرده است.[۱۹].
اسامی مصادر و منابع و فهارس عامه هر کتاب (بخش) در انتهای همان کتاب آمده است. این فهارس عبارتند از فهرستهای: اعلام؛ قبایل و جماعات؛ احادیث نبوی؛ قوافی؛ انصاف و اجزای ابیات؛ سور قرآنی و محتویات کتاب.
در پاورقیهای هر دو کتاب، علاوه بر ذکر منابع، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است.
پانویس
- ↑ اثباتی، اسماعیل، ج1، ص7276
- ↑ ر.ک: مقدمه اول، صفحه الف - ث
- ↑ ر.ک: مقدمه دوم، ص3-10
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص13-28
- ↑ ر.ک: همان، ص31-99
- ↑ بهرامی، محمد، ص234
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص14-18
- ↑ ر.ک: همان، ص21-22
- ↑ ر.ک: همان، ص22
- ↑ ر.ک: همان، ص23
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص24-25
- ↑ ر.ک: همان، ص25
- ↑ ر.ک: همان، ص27
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص1-267
- ↑ ر.ک: ربانی، محمدحسن، ص271-272
- ↑ ر.ک: همان، ص272
- ↑ ر.ک: همان، ص274-276
- ↑ ر.ک: اثباتی، اسماعیل، ج1، ص7276
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- ربانی، محمدحسن، «ابومسلم اصفهانی و تفسیر او»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پژوهشهای قرآنی، بهار و تابستان 1378، شماره 17 و 18 (30 صفحه، از 270 تا 299).
- اثباتی، اسماعیل، «دانشنامه جهان اسلام»، مدخل اصم، ج1، تاریخ انتشار اینترنتی: 05/03/1392
- بهرامی، محمد، «قرآن در منظر فرق اسلامی (1)، تلاشهای قرآنی معتزله»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پژوهشهای قرآنی، پاییز 1374، شماره 3 (16 صفحه، از 227 تا 242).