بلاغت (معانی، بیان و بدیع): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
خط ۳۴: خط ۳۴:
در بخش اول که در مورد علم معانی است، به مباحثی در مورد اسناد خبری، احوال مسندالیه، احوال مسند، احوال متعلقات فعل، قصر و حصر، انشا، وصل و فصل، ایجاز، اطناب و مساوات پرداخته شده است. نویسنده در ابتدای این فصل به تعریف علم معانی پرداخته و اشاره می‌کند که معانی دانشی است که به یاری آن چگونگی مطابقت کلام با مقتضای حال و مقام شنونده و خواننده بررسی می‌شود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص15</ref>.
در بخش اول که در مورد علم معانی است، به مباحثی در مورد اسناد خبری، احوال مسندالیه، احوال مسند، احوال متعلقات فعل، قصر و حصر، انشا، وصل و فصل، ایجاز، اطناب و مساوات پرداخته شده است. نویسنده در ابتدای این فصل به تعریف علم معانی پرداخته و اشاره می‌کند که معانی دانشی است که به یاری آن چگونگی مطابقت کلام با مقتضای حال و مقام شنونده و خواننده بررسی می‌شود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص15</ref>.


موضوع علم معانی از نظر نویسنده، بررسی جمله‎ها از نظر معانی ثانویه است.<ref>ر.ک: همان</ref>.
موضوع علم معانی از نظر نویسنده، بررسی جمله‌ها از نظر معانی ثانویه است.<ref>ر.ک: همان</ref>.


وی در مورد وجه تسمیه این علم به معانی اشاره می‌کند که چون در این علم، سخن از معانی ثانویه و مجازی جمله‎هاست، آن را معانی نامیده‎اند. همچنین از سابقه تاریخی این علم در غرب اشاره می‌کند که به افلاطون و بحث‎های او در باب خطابه می‎رسد<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>.
وی در مورد وجه تسمیه این علم به معانی اشاره می‌کند که چون در این علم، سخن از معانی ثانویه و مجازی جمله‌هاست، آن را معانی نامیده‎اند. همچنین از سابقه تاریخی این علم در غرب اشاره می‌کند که به افلاطون و بحث‎های او در باب خطابه می‎رسد<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>.


در ادامه بعضی از کتاب‎های معانی را ذکر کرده؛ همچنین از زمان تألیف و مؤلفین آنها نیز نام برده است. وی کتب عربی و فارسی را دسته‎بندی کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص17-18</ref>.
در ادامه بعضی از کتاب‎های معانی را ذکر کرده؛ همچنین از زمان تألیف و مؤلفین آنها نیز نام برده است. وی کتب عربی و فارسی را دسته‎بندی کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص17-18</ref>.
خط ۴۴: خط ۴۴:
در بخش بعدی به علم بیان پرداخته و در ابتدا به تعریف آن اشاره نموده و چنین می‎گوید: بیان در لغت کشف و توضیح است و در اصطلاح ادبی عبارت است از ادای معنای واحد به طرق مختلف؛ به این شرط که همگی مبتنی بر تخییل باشند. پس در بیان، بحث بر سر این است که یک معنی را به چند صورت و از چند راه مطرح کنیم<ref>ر.ک: همان، ص71</ref>.
در بخش بعدی به علم بیان پرداخته و در ابتدا به تعریف آن اشاره نموده و چنین می‎گوید: بیان در لغت کشف و توضیح است و در اصطلاح ادبی عبارت است از ادای معنای واحد به طرق مختلف؛ به این شرط که همگی مبتنی بر تخییل باشند. پس در بیان، بحث بر سر این است که یک معنی را به چند صورت و از چند راه مطرح کنیم<ref>ر.ک: همان، ص71</ref>.


در ادامه به سابقه تاریخی علم بیان اشاره می‌کند و شروع آن را به زمان نوشته‎های [[ارسطو]] می‎رساند که در بخش سوم از کتاب خطابه‎ی خود، از حقیقت، مجاز، استعاره و تشبیه سخن گفته و به این ترتیب باب بحث‎های بیانی در غرب و بلکه در جهان را برای نخستین بار گشوده است. پس از وی در قرن‎های دوم و سوم و تحث تأثیر او از طرفی و بحث‎های تفسیر و درک قرآن از طرف دیگر، علمای اسلامی به نوشتن کتاب‎هایی پرداختند که در کنار مسائل علم معانی، به بحث‎های بیانی هم توجهی صورت می‎گرفت<ref>ر.ک: همان، ص73</ref>.
در ادامه به سابقه تاریخی علم بیان اشاره می‌کند و شروع آن را به زمان نوشته‌های [[ارسطو]] می‎رساند که در بخش سوم از کتاب خطابه‎ی خود، از حقیقت، مجاز، استعاره و تشبیه سخن گفته و به این ترتیب باب بحث‎های بیانی در غرب و بلکه در جهان را برای نخستین بار گشوده است. پس از وی در قرن‎های دوم و سوم و تحث تأثیر او از طرفی و بحث‎های تفسیر و درک قرآن از طرف دیگر، علمای اسلامی به نوشتن کتاب‎هایی پرداختند که در کنار مسائل علم معانی، به بحث‎های بیانی هم توجهی صورت می‎گرفت<ref>ر.ک: همان، ص73</ref>.


به دنبال این بحث، از کتب عربی و فارسی‎ای که در زمینه‎ی علم بیان نوشته شده، نام می‎برد. سایر مباحث این بخش، همانند سایر کتبی است که در مورد علم بیان نوشته شده است.
به دنبال این بحث، از کتب عربی و فارسی‎ای که در زمینه‎ی علم بیان نوشته شده، نام می‎برد. سایر مباحث این بخش، همانند سایر کتبی است که در مورد علم بیان نوشته شده است.


در بخش سوم، به تعریف علم بدیع پرداخته و اشاره می‌کند که این علم یکی از شاخه‎های سه‎گانه علم بلاغت است و بدیع در لغت، به دو صورت فاعلی (نوآورنده) و مفعولی (نوآورده‎شده) معنا شده است و موضوع آن طرح مباحث و هنرهایی است که سبب آرایش و زینت کلام می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص121</ref>.
در بخش سوم، به تعریف علم بدیع پرداخته و اشاره می‌کند که این علم یکی از شاخه‌های سه‎گانه علم بلاغت است و بدیع در لغت، به دو صورت فاعلی (نوآورنده) و مفعولی (نوآورده‎شده) معنا شده است و موضوع آن طرح مباحث و هنرهایی است که سبب آرایش و زینت کلام می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص121</ref>.


سپس از سابقه تاریخی این علم سخن گفته و اشاره می‌کند که این علم، علمی مستقل نبوده و در زبان فارسی و عربی ابتدا کتابی جداگانه در این باب به رشته تحریر کشیده نشده است. در ادامه همانند بخش‎های قبلی کتاب، کتب فارسی و عربی‎ای را که درباره علم بدیع نوشته شده است، ذکر می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص122-124</ref>.
سپس از سابقه تاریخی این علم سخن گفته و اشاره می‌کند که این علم، علمی مستقل نبوده و در زبان فارسی و عربی ابتدا کتابی جداگانه در این باب به رشته تحریر کشیده نشده است. در ادامه همانند بخش‎های قبلی کتاب، کتب فارسی و عربی‎ای را که درباره علم بدیع نوشته شده است، ذکر می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص122-124</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش