۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
این اثر با طرح شبهاتی پیرامون حضرت آدم(ع) آغاز شده است. از سیاق آیات زیر: | این اثر با طرح شبهاتی پیرامون حضرت آدم(ع) آغاز شده است. از سیاق آیات زیر: | ||
'''وَ لاٰ تَقْرَبٰا هٰذِهِ اَلشَّجَرَةَ فَتَكونٰا مِنَ اَلظّٰالِمِينَ''' (بقره: 35 و اعراف: 19) (و به این درخت نزدیک نشوید که [اگر نزدیک شوید] از ستمکاران خواهید شد)، | '''وَ لاٰ تَقْرَبٰا هٰذِهِ اَلشَّجَرَةَ فَتَكونٰا مِنَ اَلظّٰالِمِينَ''' (بقره: 35 و اعراف: 19) (و به این درخت نزدیک نشوید که [اگر نزدیک شوید] از ستمکاران خواهید شد)، | ||
'''وَ عَصىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوىٰ''' (طه: 121) (و آدم پروردگارش را نافرمانی کرد و بیراهه رفت)، چنین فهمیده میشود که حضرت آدم، مرتکب معصیت شده است؛ لذا از خداوند طلب مغفرت و توبه میکند: '''قٰالاٰ رَبَّنٰا ظَلَمْنٰا أَنْفُسَنٰا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنٰا وَ تَرْحَمْنٰا لَنَكونَنَّ مِنَ اَلْخٰاسِرِينَ''' (اعراف: 23) (گفتند: پروردگارا! ما بر خود ستم ورزیدیم و اگر ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی مسلماً از زیانکاران خواهیم بود) و خداوند توبه او را میپذیرد: '''فَتٰابَ عَلَيهِ إِنَّهُ هُوَ اَلتَّوّٰابُ اَلرَّحِيمُ''' (بقره: 37) (و پروردگار | '''وَ عَصىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوىٰ''' (طه: 121) (و آدم پروردگارش را نافرمانی کرد و بیراهه رفت)، چنین فهمیده میشود که حضرت آدم، مرتکب معصیت شده است؛ لذا از خداوند طلب مغفرت و توبه میکند: '''قٰالاٰ رَبَّنٰا ظَلَمْنٰا أَنْفُسَنٰا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنٰا وَ تَرْحَمْنٰا لَنَكونَنَّ مِنَ اَلْخٰاسِرِينَ''' (اعراف: 23) (گفتند: پروردگارا! ما بر خود ستم ورزیدیم و اگر ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی مسلماً از زیانکاران خواهیم بود) و خداوند توبه او را میپذیرد: '''فَتٰابَ عَلَيهِ إِنَّهُ هُوَ اَلتَّوّٰابُ اَلرَّحِيمُ''' (بقره: 37) (و پروردگار توبهاش را پذیرفت؛ زیرا او بسیار توبهپذیر و مهربان است). | ||
این قبیل آیات، مختص به حضرت آدم(ع) نیست، بلکه پیامبرانی چون حضرت نوح(ع)، حضرت یونس(ع) و حضرت موسی(ع) نیز از درگاه خداوند طلب استغفار | این قبیل آیات، مختص به حضرت آدم(ع) نیست، بلکه پیامبرانی چون حضرت نوح(ع)، حضرت یونس(ع) و حضرت موسی(ع) نیز از درگاه خداوند طلب استغفار نمودهاند. | ||
[[صدر، محمد|شهید صدر]] برای استغفار معصومان سطوح و وجوهی ذکر میکند، از جمله: | [[صدر، محمد|شهید صدر]] برای استغفار معصومان سطوح و وجوهی ذکر میکند، از جمله: | ||
# تضرع و استغفار پیامبران نشان از تواضع آنها دارد. آنان خود را در پیشگاه خداوند گناهکار میدانند (هرچند گناهی از آنها سر نزده است)، بهخاطر فزونی تواضع. | # تضرع و استغفار پیامبران نشان از تواضع آنها دارد. آنان خود را در پیشگاه خداوند گناهکار میدانند (هرچند گناهی از آنها سر نزده است)، بهخاطر فزونی تواضع. | ||
# استغفار و تضرع آنها بهخاطر ارتکاب گناهانی از نوع گناهان مردم عادی نیست، بلکه به سبب ترک اولی است. | # استغفار و تضرع آنها بهخاطر ارتکاب گناهانی از نوع گناهان مردم عادی نیست، بلکه به سبب ترک اولی است. | ||
# هیچ | # هیچ بندهای از بندگان خداوند نمیتواند خداوندی که از جمیع جهات غیرمتناهی است را چنانکه در شأن و جایگاه خداوندی است عبادت کند. معصومان چون این نقص و قصور را احساس میکنند، بهخاطر آن روی به تضرع و توبه و استغفار میآورند<ref>ر.ک: متن کتاب: ص19-21</ref>. | ||
از جمله شبهاتی که نسبت به پیامبر اعظم(ص) بیان شده این است که با توجه به آیات شریفه '''وَ لَوْ كنْتُ أَعْلَمُ اَلْغَيبَ لاَسْتَكثَرْتُ مِنَ اَلْخَيرِ وَ مٰا مَسَّنِي السُّوءُ... ''' (اعراف: 188) (و اگر غیب میدانستم، یقیناً برای خود از هر خیری فراوان و بسیار فراهم میکردم و هیچ گزند و آسیبی به من نمیرسید) و '''لاٰ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُم''' (توبه: 101) (تو آنان (منافقان) را نمیشناسی؛ ما آنان را میشناسیم)، پیامبر(ص) از غیب اطلاعی نداشته؛ | از جمله شبهاتی که نسبت به پیامبر اعظم(ص) بیان شده این است که با توجه به آیات شریفه '''وَ لَوْ كنْتُ أَعْلَمُ اَلْغَيبَ لاَسْتَكثَرْتُ مِنَ اَلْخَيرِ وَ مٰا مَسَّنِي السُّوءُ... ''' (اعراف: 188) (و اگر غیب میدانستم، یقیناً برای خود از هر خیری فراوان و بسیار فراهم میکردم و هیچ گزند و آسیبی به من نمیرسید) و '''لاٰ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُم''' (توبه: 101) (تو آنان (منافقان) را نمیشناسی؛ ما آنان را میشناسیم)، پیامبر(ص) از غیب اطلاعی نداشته؛ بهگونهای که حتی منافقین امت خویش را نمیشناخته است. | ||
نویسنده چنین پاسخ میدهد: | نویسنده چنین پاسخ میدهد: | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
این کتاب، از سه بخش تشکیل شده است. مباحث بخش اول، به فطرت اختصاص یافته است. در این بخش تحلیلی علمی و جالب عرضه شده مبنی بر اینکه عقیده به خداوند و توحید از فطرت منبعث شده است و اینکه فطرت پاک، انسان را به اعتراف به وجود خداوند و یگانگی وی هدایت میکند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب أشعة من عقائد الإسلام، ص3</ref>. | این کتاب، از سه بخش تشکیل شده است. مباحث بخش اول، به فطرت اختصاص یافته است. در این بخش تحلیلی علمی و جالب عرضه شده مبنی بر اینکه عقیده به خداوند و توحید از فطرت منبعث شده است و اینکه فطرت پاک، انسان را به اعتراف به وجود خداوند و یگانگی وی هدایت میکند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب أشعة من عقائد الإسلام، ص3</ref>. | ||
نویسنده درباره فطرت میگوید: کسی نمیتواند منکر فطرت شود یا درباره آن لجبازی نماید، چه برسد به اینکه باعث تغییر یا تبدیل آن شود؛ زیرا در خلقت خداوند جای هیچ تغییر و تبدیلی نیست؛ بنابراین انسان طالب حق، | نویسنده درباره فطرت میگوید: کسی نمیتواند منکر فطرت شود یا درباره آن لجبازی نماید، چه برسد به اینکه باعث تغییر یا تبدیل آن شود؛ زیرا در خلقت خداوند جای هیچ تغییر و تبدیلی نیست؛ بنابراین انسان طالب حق، چارهای جز پذیرش و اقامه دین یکتاپرستی و اجابت ندای فطرت ندارد، تا بدین وسیله هدایت و راهنمایی شود و از طریق اسلام به کمال مطلوب برسد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص8</ref>. | ||
در واقع این همان ندایی است که از اعماق وجود آدمی سر میزند؛ ندایی که از هر چیزی به آدمی نزدیکتر و در روح وی تأثیرگذارتر است و دستیابی به حق از این راه، نسبت به دیگر راهها بسیار آسانتر است؛ لذا اعتراف به اسلام و اصول و عقاید آن بسیار ساده و موافق با فطرت و براهان عقلی صحیح است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | در واقع این همان ندایی است که از اعماق وجود آدمی سر میزند؛ ندایی که از هر چیزی به آدمی نزدیکتر و در روح وی تأثیرگذارتر است و دستیابی به حق از این راه، نسبت به دیگر راهها بسیار آسانتر است؛ لذا اعتراف به اسلام و اصول و عقاید آن بسیار ساده و موافق با فطرت و براهان عقلی صحیح است.<ref>ر.ک: همان</ref>. |
ویرایش