۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
وی در ادامه به شرح و تفصیل دلایل و شواهد خود بر این مدعا میپردازد که دلیل اول را وجود دو گونه مقدمه تازی و فارسی بر سر نسخهها و شاهد دیگر را تفاوتهای فاحش شیوه نگارش و روایت نسخهها نسبت به یکدیگر میداند. ایشان، افزون بر استنباطها و دریافتهای خود در خصوص سهگانه بودن روایتهای تاریخنامه، به تردیدها و دریافتهای پیشگامان تحقیقات ادبی و تاریخی در ایران، از جمله [[قزوینی، محمد|علامه محمد قزوینی]] و [[بهار، محمدتقی|محمدتقی ملکالشعرای بهار]] اشاره میکند که آنها نیز متوجه چندگونگی نسخههای تاریخنامه طبری شده بودهاند. مصحح دانشمند کتاب پس از ایراد دلایل و استنباطهای خود به این نتیجه پیشگفته میرسد: | وی در ادامه به شرح و تفصیل دلایل و شواهد خود بر این مدعا میپردازد که دلیل اول را وجود دو گونه مقدمه تازی و فارسی بر سر نسخهها و شاهد دیگر را تفاوتهای فاحش شیوه نگارش و روایت نسخهها نسبت به یکدیگر میداند. ایشان، افزون بر استنباطها و دریافتهای خود در خصوص سهگانه بودن روایتهای تاریخنامه، به تردیدها و دریافتهای پیشگامان تحقیقات ادبی و تاریخی در ایران، از جمله [[قزوینی، محمد|علامه محمد قزوینی]] و [[بهار، محمدتقی|محمدتقی ملکالشعرای بهار]] اشاره میکند که آنها نیز متوجه چندگونگی نسخههای تاریخنامه طبری شده بودهاند. مصحح دانشمند کتاب پس از ایراد دلایل و استنباطهای خود به این نتیجه پیشگفته میرسد: | ||
«اینک که سالهایی بلند از تحقیقات ادبی به شیوهای علمی و بنیادین | «اینک که سالهایی بلند از تحقیقات ادبی به شیوهای علمی و بنیادین میگذرد و دو سه تن از محققان صاحبنظر درباره اثر منسوب به [[بلعمی، محمد بن محمد|بلعمی]] بذل اهتمام کردهاند و همگان به نتیجهای یگانه رسیدهاند، تسمیه اثر و بازخواندن آن به نام بلعمی ناروا است و شایسته است نام درست اثر را – تاریخنامه طبری - بخوانیم و برای سفارشی که امیر سامانی، منصور بن نوح به زبان ابوالحسن فائق خاصه به [[بلعمی، محمد بن محمد|بلعمی]] کرده است و از او درخواسته تا متن تاریخ طبری را به فارسی برگردانند، آن را منسوب به [[بلعمی، محمد بن محمد|بلعمی]] بدانیم و نه حاصل کار او و ترجمه او»<ref>ر.ک: همان؛ مقدمه مصحح، صفحه هفده</ref>. | ||
افزون بر ارزشهای تاریخی تاریخنامه طبری، اهمیت این کتاب بهعنوان اثری ادبی و شان آن در تاریخ ادبیات ایران و جایگاه آن همچون حلقهای اصلی از زنجیره تطور زبان و ادب فارسی بر اهل فن پوشیده نیست. در خصوص جنبه ادبی تاریخنامه طبری، مصحح محترم کتاب در پیشگفتار مینویسد: «تاریخنامه طبری، پس از «مقدمه شاهنامه ابومنصوری» که رسالهواری بیست و سی برگی است و به فرمان ابومنصور عبدالرزاق طوسی به سال 346ق، گردآوری گشته، دومین متن منثور تاریخدار زبان فارسی است. ترجمه تاریخنامه طبری به سال 352ق، به روزگار سامانیان به دوران منصور بن نوح بن احمد بن اسماعیل صورت پذیرفته است. از آن روزگاران، در سدههای نخستین استقرار حکومتهای ایرانی، آثار چندانی بهجای نمانده است. ازاینروی تاریخنامه طبری از نخستین نمونههای ارجمند زبان فارسی دری است که گذشته از قدمت و اصالت، به اعتبار در بر داشتن و احتوای آن بر تاریخ عمومی جهان و ایران، از آفرینش آدم(ع) تا روزگار نویسنده، مجموعهای گرانبار از اساطیر و داستانها و افسانههای آیینی و ملی است و از سویی دیگر به سبب گنجینهای گرانبار از واژگان و ترکیبهای کهن زبان فارسی و پرهیز از بهکار بردن واژههای بیگانه، شایسته بازنگری و بررسی و مداقه است»<ref>ر.ک: تبریزنیا، مجتبی، ص32</ref>. | افزون بر ارزشهای تاریخی تاریخنامه طبری، اهمیت این کتاب بهعنوان اثری ادبی و شان آن در تاریخ ادبیات ایران و جایگاه آن همچون حلقهای اصلی از زنجیره تطور زبان و ادب فارسی بر اهل فن پوشیده نیست. در خصوص جنبه ادبی تاریخنامه طبری، مصحح محترم کتاب در پیشگفتار مینویسد: «تاریخنامه طبری، پس از «مقدمه شاهنامه ابومنصوری» که رسالهواری بیست و سی برگی است و به فرمان ابومنصور عبدالرزاق طوسی به سال 346ق، گردآوری گشته، دومین متن منثور تاریخدار زبان فارسی است. ترجمه تاریخنامه طبری به سال 352ق، به روزگار سامانیان به دوران منصور بن نوح بن احمد بن اسماعیل صورت پذیرفته است. از آن روزگاران، در سدههای نخستین استقرار حکومتهای ایرانی، آثار چندانی بهجای نمانده است. ازاینروی تاریخنامه طبری از نخستین نمونههای ارجمند زبان فارسی دری است که گذشته از قدمت و اصالت، به اعتبار در بر داشتن و احتوای آن بر تاریخ عمومی جهان و ایران، از آفرینش آدم(ع) تا روزگار نویسنده، مجموعهای گرانبار از اساطیر و داستانها و افسانههای آیینی و ملی است و از سویی دیگر به سبب گنجینهای گرانبار از واژگان و ترکیبهای کهن زبان فارسی و پرهیز از بهکار بردن واژههای بیگانه، شایسته بازنگری و بررسی و مداقه است»<ref>ر.ک: تبریزنیا، مجتبی، ص32</ref>. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
پیشگفتار با معرفی کوتاه خاندان بلعمی و تعیین نقش و جایگاه این خاندان در حفظ و اعتلای فرهنگ و ادب ایرانی ادامه مییابد. سپس به معرفی و بحث پیرامون «ترجمه تاریخنامه طبری» میپردازد. مصحح کتاب در این قسمت ضمن ارج نهادن به تلاشهای علمدوستانه خاندان بلعمی، معتقدند که خاندان بلعمی تلاش کردند ترجمه تاریخ طبری را به خود منتسب نمایند، درحالیکه اندیشه این کار متعلق به امیر سامانی بوده و مترجمان آن نیز گروهی از دبیران بودهاند<ref>ر.ک: همان؛ همان، صفحه سیوپنج تا چهل</ref>. | پیشگفتار با معرفی کوتاه خاندان بلعمی و تعیین نقش و جایگاه این خاندان در حفظ و اعتلای فرهنگ و ادب ایرانی ادامه مییابد. سپس به معرفی و بحث پیرامون «ترجمه تاریخنامه طبری» میپردازد. مصحح کتاب در این قسمت ضمن ارج نهادن به تلاشهای علمدوستانه خاندان بلعمی، معتقدند که خاندان بلعمی تلاش کردند ترجمه تاریخ طبری را به خود منتسب نمایند، درحالیکه اندیشه این کار متعلق به امیر سامانی بوده و مترجمان آن نیز گروهی از دبیران بودهاند<ref>ر.ک: همان؛ همان، صفحه سیوپنج تا چهل</ref>. | ||
در آخرین مطلب پیشگفتار، مصحح محترم از چگونگی آغاز و اهتمام به تصحیح متن تاریخنامه طبری و معرفی نسخههای خطی مورد استفاده و مقایسه آنها و معرفی نسخه اساس و روش کار سخن | در آخرین مطلب پیشگفتار، مصحح محترم از چگونگی آغاز و اهتمام به تصحیح متن تاریخنامه طبری و معرفی نسخههای خطی مورد استفاده و مقایسه آنها و معرفی نسخه اساس و روش کار سخن میگویند. در پایان پیشگفتار نیز عکسهای صفحاتی از نسخههای خطی مورد استفاده در تصحیح حاضر، به چاپ رسیده است. آنگاه متن تاریخنامه آغاز میگردد<ref>ر.ک: همان؛ صفحه چهلوشش تا شصتوچهار</ref>. | ||
در جلد اول و دوم «تاریخنامه طبری» یا تاریخ عمومی عالم، نیز بهسان سایر تواریخ عمومی که در بطن تمدن اسلامی پدید آمدند، حوادث جهان از زمان حضرت آدم آغاز | در جلد اول و دوم «تاریخنامه طبری» یا تاریخ عمومی عالم، نیز بهسان سایر تواریخ عمومی که در بطن تمدن اسلامی پدید آمدند، حوادث جهان از زمان حضرت آدم آغاز میگردد و وقایع با ترکیبی از تاریخ پیامبران پس از حضرت آدم تا حضرت محمد(ص)، تاریخ اسطورهای ایران، تاریخ باستان ایران و تاریخ اسلام نقل میشوند<ref>ر.ک: تبریزنیا، مجتبی، ص33</ref>. | ||
جلد نخست، شامل ابتدای تاریخ عالم تا خبر مرگ قباد، پادشاه ساسانی است. عناوین برخی بابهای کتاب عبارتند از: آفرینش آدم(ع)، نبوت حضرت آدم(ع)، خبر پیامبری شیث و ادریس، حدیث کیومرث، پادشاهی طهمورث، پادشاهی جمشید، خبر نوح(ع)، خبر پادشاهی ضحاک، پادشاهی نمرود، هود پیغمبر و قوم عاد، خبر صالح(ع)، خبر ابراهیم خلیلالرحمان، قصه یعقوب(ع)، قصه یوسف(ع)، پادشاهی کیقباد و قصه الیاس. همچنین تاریخ پیامبران و پادشاهان ایران تا زمان سلطنت و مرگ قباد ساسانی بهترتیب و توالی ایام حیات و رسالت و سلطنت آنها ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | جلد نخست، شامل ابتدای تاریخ عالم تا خبر مرگ قباد، پادشاه ساسانی است. عناوین برخی بابهای کتاب عبارتند از: آفرینش آدم(ع)، نبوت حضرت آدم(ع)، خبر پیامبری شیث و ادریس، حدیث کیومرث، پادشاهی طهمورث، پادشاهی جمشید، خبر نوح(ع)، خبر پادشاهی ضحاک، پادشاهی نمرود، هود پیغمبر و قوم عاد، خبر صالح(ع)، خبر ابراهیم خلیلالرحمان، قصه یعقوب(ع)، قصه یوسف(ع)، پادشاهی کیقباد و قصه الیاس. همچنین تاریخ پیامبران و پادشاهان ایران تا زمان سلطنت و مرگ قباد ساسانی بهترتیب و توالی ایام حیات و رسالت و سلطنت آنها ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در جلد دوم، رویدادهای تاریخی و سلطنت پادشاهان ساسانی پس از مرگ قباد و آغاز پادشاهی انوشیروان پی گرفته میشود و متن اصلی کتاب با سقوط دودمان ساسانی به پایان میرسد. در این قسمت نیز حوادث دوران یادشده در سرزمینهای دیگر همچون یمن، حبشه و عربستان طبق منابع و روایات اسلامی آورده شده است. این قسمت، بخش کمتری از صفحات جلد دوم را در بر | در جلد دوم، رویدادهای تاریخی و سلطنت پادشاهان ساسانی پس از مرگ قباد و آغاز پادشاهی انوشیروان پی گرفته میشود و متن اصلی کتاب با سقوط دودمان ساسانی به پایان میرسد. در این قسمت نیز حوادث دوران یادشده در سرزمینهای دیگر همچون یمن، حبشه و عربستان طبق منابع و روایات اسلامی آورده شده است. این قسمت، بخش کمتری از صفحات جلد دوم را در بر میگیرد که عناوین پارهای از مطالب آن به این شرح است: پادشاهی نوشیروان بن قباد، خبر آمدن ابرهه با لشکر به قصد خانه خدا، ولادت پیامبر(ص)، خبر وفات انوشیروان، قصه پرویز با قیصر روم، ذکر علامات و معجزات پیغمبر(ص)، خبر حرب عرب و عجم بر سر ذیقار، نوشتن نامه پیامبر(ص) برای خسروپرویز، پادشاهی اردشیر بن شیرویه و پادشاهی یزدجرد بن شهریار<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
ویرایش