۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میپ' به 'میپ') |
جز (جایگزینی متن - 'مید' به 'مید') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
بخش اول کتاب در باب بیان تواریخی است که در قرون گذشته راجع به همدان و آثار علمی آن نوشته شده است. نگارنده بیان | بخش اول کتاب در باب بیان تواریخی است که در قرون گذشته راجع به همدان و آثار علمی آن نوشته شده است. نگارنده بیان میدارد که چندین کتاب در رابطه با همدان و شرح حال دانشمندان و رجال علمی و ادبی آن در قرن چهار و پنج هجری به قلم عدهای از فضلای این شهر تألیف شده است که همه آنها مانند برخی از آثار علمی، مفقود شده است و اگر چنانچه موجود باشد دسترسی به آنها دشوار و یا غیر ممکن است؛ فقط در میان برخی کتب، نامی از آنها برده شده که میتوان به این هفت کتاب اشاره کرد: تاریح همدان تألیف صالح کوملاذانی، طبقات همدان تألیف عبدالرحمن بن احمد انماطی، تاریخ همدان تألیف محمد بن حسین وزیر ابوشجاع، تاریخ همدان تألیف شیرویه دیلمی، تاریخ محمد بن عبدالملک همدانی، همداننامه تألیف ابوعلی همدانی و همداننامه تألیف میر سید علی کبیر همدانی<ref>ر.ک: متن کتاب، ص17-20</ref>. | ||
بخش دوم کتاب درباره ذکر اسامی و نامهای گوناگون همدان و تعیین نام اولی و اصلی آن است. در تاریخ و کتیبهها برای شهر همدان نامهای متعددی ارائه شده، ولی اگر تأمل شود، خواهیم دید که منشأ این اختلاف و تعدد همان است که در نقل اسمی از لغتی به لغت دیگر پدید میآید. برخی اسامی شهر همدان که در لابهلای تاریخ آمده است، از این قرار است: امدانه، هگمتان، اکباتان، سارو، زینستان ایرانشهر، اپیفانیا، ناذمه، همذان و..<ref>ر.ک: همان، ص21-26</ref>. | بخش دوم کتاب درباره ذکر اسامی و نامهای گوناگون همدان و تعیین نام اولی و اصلی آن است. در تاریخ و کتیبهها برای شهر همدان نامهای متعددی ارائه شده، ولی اگر تأمل شود، خواهیم دید که منشأ این اختلاف و تعدد همان است که در نقل اسمی از لغتی به لغت دیگر پدید میآید. برخی اسامی شهر همدان که در لابهلای تاریخ آمده است، از این قرار است: امدانه، هگمتان، اکباتان، سارو، زینستان ایرانشهر، اپیفانیا، ناذمه، همذان و..<ref>ر.ک: همان، ص21-26</ref>. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
بخش سوم کتاب در مورد تشخیص همدانی منسوب به شهر همدان و همدانی منسوب به قبیلهای در یمن است؛ همدان به فتح میم و همدان به سکون میم، اولی نام شهر و دومی نام قبیلهای است در یمن، در اغلب کتب تاریخ و رجال، منسوب به شهر و منسوب به قبیله هر دو همدانی نوشته شده و معلوم نیست آیا از شهر همدان یا از قبیله همدان است که حارث همدانی از فدائیان [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] از آن قبیله است. ازاینرو تشخیص منسوبان به شهر از منسوبان به قبیله کار آسانی نیست، بهخصوص برای کسانی که اطلاعات کافی در تاریخ و رجال ندارند<ref>ر.ک: همان، ص27-30</ref>. | بخش سوم کتاب در مورد تشخیص همدانی منسوب به شهر همدان و همدانی منسوب به قبیلهای در یمن است؛ همدان به فتح میم و همدان به سکون میم، اولی نام شهر و دومی نام قبیلهای است در یمن، در اغلب کتب تاریخ و رجال، منسوب به شهر و منسوب به قبیله هر دو همدانی نوشته شده و معلوم نیست آیا از شهر همدان یا از قبیله همدان است که حارث همدانی از فدائیان [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] از آن قبیله است. ازاینرو تشخیص منسوبان به شهر از منسوبان به قبیله کار آسانی نیست، بهخصوص برای کسانی که اطلاعات کافی در تاریخ و رجال ندارند<ref>ر.ک: همان، ص27-30</ref>. | ||
بخش چهارم کتاب در باب تاریخ تأسیس همدان است. همدان از جلمه شهرهایی است که بهواسطه هجومها و ویرانیها و نوسازیهای متعدد در طول تاریخ، شناسنامه دقیقی از آن در دست نیست. نگارنده در این بخش به شمارش نوشتارها و یافتههایی از کتب گذشتگان در مورد تأسیس این پیربلاد میپردازد و بیان | بخش چهارم کتاب در باب تاریخ تأسیس همدان است. همدان از جلمه شهرهایی است که بهواسطه هجومها و ویرانیها و نوسازیهای متعدد در طول تاریخ، شناسنامه دقیقی از آن در دست نیست. نگارنده در این بخش به شمارش نوشتارها و یافتههایی از کتب گذشتگان در مورد تأسیس این پیربلاد میپردازد و بیان میدارد که آنچه مسلم است، این است که سابقه این شهر خیلی زیاد است و تاریخ پیدایش آن بسیار قدیمی است. مطابق نقل مورخان اسلامی، مدتی پس از طوفان نوح یکی از نوادگان آن حضرت به نام همدان بن فلوج بن سام بن نوح، این شهر را بنا کرد و به احترام وی نام این شهر همدان نامیده شد. | ||
بنا به نقلی، حضرت سلیمان نبی از محل همدان عبور کرد و با مشاهده پرآبی و خرمی این سرزمین متعجب گردید که چرا در این مکان آبادی بنا نگردیده است؛ به ایشان پاسخ دادند بهخاطر سرما و برف شدید زمستانی است و آن حضرت با تدبیری این مشکل را مرتفع کرده و دستور بنای این شهر را صادر کردند. | بنا به نقلی، حضرت سلیمان نبی از محل همدان عبور کرد و با مشاهده پرآبی و خرمی این سرزمین متعجب گردید که چرا در این مکان آبادی بنا نگردیده است؛ به ایشان پاسخ دادند بهخاطر سرما و برف شدید زمستانی است و آن حضرت با تدبیری این مشکل را مرتفع کرده و دستور بنای این شهر را صادر کردند. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
نگارنده در ادامه این بخش به بررسی سایر اقوال طرحشده در این موضوع و صحت و سقم آنها میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص31-50</ref>. | نگارنده در ادامه این بخش به بررسی سایر اقوال طرحشده در این موضوع و صحت و سقم آنها میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص31-50</ref>. | ||
توابع همدان و توسعه آن در روزگاران قدیم و ادوار گذشته، موضوع بخش پنجم و ششم این نوشتار است. همدان در دورههای گذشته نهتنها خود از بلاد عظیم بوده، بلکه از نظر توابع نیز توسعه زیادی داشته است، که امروزه قسمتی از آن تابع شهرهای دیگر و یا دهاتهایی است که خود شهری مستقل شده است. نویسنده درباره توسعه همدان در ادوار گذشته، ابتدا به توسعه این شهر، در قرن دوم هجری و اقداماتهارونالرشید در این زمینه اشاره میکند و سپس وسعت همدان را در قرن هفتم هجری مورد بررسی قرار | توابع همدان و توسعه آن در روزگاران قدیم و ادوار گذشته، موضوع بخش پنجم و ششم این نوشتار است. همدان در دورههای گذشته نهتنها خود از بلاد عظیم بوده، بلکه از نظر توابع نیز توسعه زیادی داشته است، که امروزه قسمتی از آن تابع شهرهای دیگر و یا دهاتهایی است که خود شهری مستقل شده است. نویسنده درباره توسعه همدان در ادوار گذشته، ابتدا به توسعه این شهر، در قرن دوم هجری و اقداماتهارونالرشید در این زمینه اشاره میکند و سپس وسعت همدان را در قرن هفتم هجری مورد بررسی قرار میدهد؛ در آن زمان همدان از توابع و مضافات بسیاری برخوردار بوده و خود نیز توسعه کامل داشته است؛ بدین صورت که دارای پنج ناحیه مستقل و مشتمل بر دویستودوازده آبادی بوده است. نویسنده در نهایت به بررسی همدان در عصر حاضر پرداخته است، که به چهار بخش عمده تقسیم میشود: بخش سیمینهرود، بخش کبوترآهنگ، بخش اسدآباد و بخش رزن<ref>ر.ک: همان، ص55-64</ref>. | ||
بخش هفتم کتاب در مورد موقعیت سیاسی همدان در گذشته است. پس از تشکیل دولت ماد در هگمتانه (همدان کنونی) و پایتخت شدن آن، این شهر، از نظر سیاسی دچار دگرگونی شده، میدان نبرد سیاست قدرتمندان و جاهطلبان قرار گرفت و هیچگاه از رقابتها و کشمکشهای سیاسی و جنگ و ستیز فارغ نبوده است و از نظر آب و هوای تابستانی هم مشتریان فراوانی داشته است. | بخش هفتم کتاب در مورد موقعیت سیاسی همدان در گذشته است. پس از تشکیل دولت ماد در هگمتانه (همدان کنونی) و پایتخت شدن آن، این شهر، از نظر سیاسی دچار دگرگونی شده، میدان نبرد سیاست قدرتمندان و جاهطلبان قرار گرفت و هیچگاه از رقابتها و کشمکشهای سیاسی و جنگ و ستیز فارغ نبوده است و از نظر آب و هوای تابستانی هم مشتریان فراوانی داشته است. |
ویرایش