طريق الوصول إلی التوحيد و النبوة و المعاد و العدل و الإمامة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'آیت‎الله' به 'آیت‌الله')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۳۲: خط ۳۲:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
کتاب با درخواستی که از [[مدنی تبریزی، یوسف|سید یوسف مدنی تبریزی]] شده با این مضمون که استدعا داریم به مسائل پنج‎گانه توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت پاسخ مستدل بدهید، آغاز گردیده است<ref>ر.ک: آغاز کتاب، ص6</ref>. سید یوسف مدنی پس از خطبه کتاب، به تبیین اهمیت علم فقه پرداخته و چنین می‎نویسد: شرف و علو و مقام و عظمت قدر و جایگاه بلند علم فقه مخفی نیست. سپس با لفظ «أقول» خواننده را به این نکته توجه می‎دهد که مسائل اعتقادی مذکور مختص به علم کلام است که از مبدأ و معاد بحث می‎کند و ما در ضمن المسائل المستحدثة و الفوائد المدنية و دیگر تألیفات به آنها پرداخته‎ایم. پس خواننده باید به آنها رجوع کند<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>.
کتاب با درخواستی که از [[مدنی تبریزی، یوسف|سید یوسف مدنی تبریزی]] شده با این مضمون که استدعا داریم به مسائل پنج‎گانه توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت پاسخ مستدل بدهید، آغاز گردیده است<ref>ر.ک: آغاز کتاب، ص6</ref>. سید یوسف مدنی پس از خطبه کتاب، به تبیین اهمیت علم فقه پرداخته و چنین می‎نویسد: شرف و علو و مقام و عظمت قدر و جایگاه بلند علم فقه مخفی نیست. سپس با لفظ «أقول» خواننده را به این نکته توجه می‎دهد که مسائل اعتقادی مذکور مختص به علم کلام است که از مبدأ و معاد بحث می‎کند و ما در ضمن المسائل المستحدثة و الفوائد المدنية و دیگر تألیفات به آنها پرداخته‌ایم. پس خواننده باید به آنها رجوع کند<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>.


سپس ادامه می‎دهد که علمای علم کلام به‎تفصیل و مستدل هریک به سلیقه خود از این علم بحث می‎کنند. از دیدگاه من بهترین گفته‎ها از حیث بحث و استدلال پیرامون مسائل پنج‎گانه، قول [[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشف‎الغطاء]] در کتاب «كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء» است. پس ناچاریم عین عبارتش را نقل کنیم تا اینکه علمای مبتدی، واسطه و واصل، به‎ویژه کسانی که در عصر حاضر به‎لحاظ عقیده فاسد هستند، از آن بهره ببرند<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>.
سپس ادامه می‎دهد که علمای علم کلام به‎تفصیل و مستدل هریک به سلیقه خود از این علم بحث می‎کنند. از دیدگاه من بهترین گفته‎ها از حیث بحث و استدلال پیرامون مسائل پنج‎گانه، قول [[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشف‎الغطاء]] در کتاب «كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء» است. پس ناچاریم عین عبارتش را نقل کنیم تا اینکه علمای مبتدی، واسطه و واصل، به‎ویژه کسانی که در عصر حاضر به‎لحاظ عقیده فاسد هستند، از آن بهره ببرند<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>.
خط ۳۸: خط ۳۸:
نویسنده سپس توصیه می‎کند که پیش از ورود به مسائل پنج‎گانه، به خطبه کتاب دقت شود. او تذکر می‎دهد که گاه علما به مسائل فرعی [[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|کشف‎الغطاء]] از کتاب جهاد و غیر آن توجه می‎کنند، اما از مطالب خطبه کتاب که اگرچه کلماتش مغلق و مضطرب اما مفید است، غافل می‎شوند<ref>ر.ک: همان، ص9-8</ref>.  
نویسنده سپس توصیه می‎کند که پیش از ورود به مسائل پنج‎گانه، به خطبه کتاب دقت شود. او تذکر می‎دهد که گاه علما به مسائل فرعی [[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|کشف‎الغطاء]] از کتاب جهاد و غیر آن توجه می‎کنند، اما از مطالب خطبه کتاب که اگرچه کلماتش مغلق و مضطرب اما مفید است، غافل می‎شوند<ref>ر.ک: همان، ص9-8</ref>.  


در انتهای مباحث مقدماتی کتاب، موضوع تقیه زمانی مطرح شده و به‎اختصار احکام پنج‎گانه تکلیفی آن که عبارت از وجوب، حرمت، ندب، کراهت و اباحه تعریف شده است<ref>ر.ک: همان، ص10-9</ref>.  
در انتهای مباحث مقدماتی کتاب، موضوع تقیه زمانی مطرح شده و به‌اختصار احکام پنج‎گانه تکلیفی آن که عبارت از وجوب، حرمت، ندب، کراهت و اباحه تعریف شده است<ref>ر.ک: همان، ص10-9</ref>.  


[[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|کاشف‎الغطاء]] در مبحث اول کتاب، ابتدا توحید را این‎گونه معنا کرده است: «خداوند متعال واحد در ربوبیت است و در معبودیت شریکی ندارد». سپس با ارائه مباحثی توحیدی، به معرفی صفات جمال و جلال الهی پرداخته و آیات محکم و روایات متواتر را برای اثبات بسیاری از این صفات کافی دانسته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص16-11</ref>.  
[[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|کاشف‎الغطاء]] در مبحث اول کتاب، ابتدا توحید را این‎گونه معنا کرده است: «خداوند متعال واحد در ربوبیت است و در معبودیت شریکی ندارد». سپس با ارائه مباحثی توحیدی، به معرفی صفات جمال و جلال الهی پرداخته و آیات محکم و روایات متواتر را برای اثبات بسیاری از این صفات کافی دانسته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص16-11</ref>.  


وی در مبحث دوم با این مقدمه که «بر هر ملتی شناخت پیامبری که به‎سوی آنها برای ابلاغ احکام و تعریف حلال و حرام مبعوث شده، واجب است. پیامبر واسطه بین مردم و معبود و رساننده مردم به‎وسیله اطاعت الهی به غایت مقصود است»، به معرفی پیامبر مکرم اسلام(ص) و معجزات و ویژگی‎های اخلاقی آن حضرت پرداخته است. سپس نسب آن حضرت، پدر و مادر، همسران و فرزندان آن حضرت را به‎اختصار معرفی کرده است<ref>ر.ک: همان، ص17-24</ref>.  
وی در مبحث دوم با این مقدمه که «بر هر ملتی شناخت پیامبری که به‎سوی آنها برای ابلاغ احکام و تعریف حلال و حرام مبعوث شده، واجب است. پیامبر واسطه بین مردم و معبود و رساننده مردم به‎وسیله اطاعت الهی به غایت مقصود است»، به معرفی پیامبر مکرم اسلام(ص) و معجزات و ویژگی‎های اخلاقی آن حضرت پرداخته است. سپس نسب آن حضرت، پدر و مادر، همسران و فرزندان آن حضرت را به‌اختصار معرفی کرده است<ref>ر.ک: همان، ص17-24</ref>.  


در بحث سوم کتاب، معاد جسمانی مطرح شده است. نویسنده همانند دیگر علمای شیعه به توضیح این مطلب پرداخته که خداوند متعال بدن‎ها را پس از تبدیل به خاک شدن، به شکل اولیه خلق می‎کند و مجدداً روح به اجساد بازمی‎گردد<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>.  
در بحث سوم کتاب، معاد جسمانی مطرح شده است. نویسنده همانند دیگر علمای شیعه به توضیح این مطلب پرداخته که خداوند متعال بدن‎ها را پس از تبدیل به خاک شدن، به شکل اولیه خلق می‎کند و مجدداً روح به اجساد بازمی‎گردد<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش