مکاتیب سنایی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'می‎پردازد' به 'می‌پردازد')
    جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
    خط ۴۸: خط ۴۸:
    از جمله اخوانیات سنایی دو مکتوب است که به شماره سوم و چهارم در مکاتیب سنایی مندرج است. این نامه‎ها به شخصی محتشم و معروف به نام خواجه رئیس احمد بن مسعود تیشه نوشته شده است:
    از جمله اخوانیات سنایی دو مکتوب است که به شماره سوم و چهارم در مکاتیب سنایی مندرج است. این نامه‎ها به شخصی محتشم و معروف به نام خواجه رئیس احمد بن مسعود تیشه نوشته شده است:


    در نامه سوم که به خواجه احمد بن مسعود نگاشته شده بیشتر مطالب آن شامل سپاسگزاری و قدردانی از خواجه احمد است، به سبب فضل و بخششی که خواجه احمد در حق سنایی داشته است‎ و تا آنجا در ستایش خواجه احمد پیش تاخته که می‎فرماید‎: «...کریمی که افغانیان از بار مکرمت او افغان می‎کنند، پس حلقه‎به‎گوشان از نشر مدح او چگونه خاموش باشند؟ زیرا که تعویذ دوستی او بخشش اوست نه کوشش او‎»<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>‏.
    در نامه سوم که به خواجه احمد بن مسعود نگاشته شده بیشتر مطالب آن شامل سپاسگزاری و قدردانی از خواجه احمد است، به سبب فضل و بخششی که خواجه احمد در حق سنایی داشته است‎ و تا آنجا در ستایش خواجه احمد پیش تاخته که می‎فرماید‎: «...کریمی که افغانیان از بار مکرمت او افغان می‌کنند، پس حلقه‎به‎گوشان از نشر مدح او چگونه خاموش باشند؟ زیرا که تعویذ دوستی او بخشش اوست نه کوشش او‎»<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>‏.


    و در نامه چهارم‎، پس از مقدمه‎ای مستوفی و بلیغ در صفات و خصائص حضرت علی(ع) با عناوینی غلوآمیز خواجه احمد را این‎گونه مخاطب داشته است: «اگر چشم جسم سنایی در خدمت نیست، آن رقم که نتیجه قدم است‎، در پیش‎خدمت است. آن مجلس خود داند که در هر مجلسی که این داعی باشد، متمسک به حبل ولای او و مقبل بر نشر ثنای او باشد که اهتمام نمودن در خدمت صدری که سجیت و حلیت او بر کسب فضایل و حسب شمایل و اصل فصاحت و فضل حصافت و پیرایه سماحت و سرمایه حماست مقصور است...» <ref>ر.ک: همان</ref>‏.
    و در نامه چهارم‎، پس از مقدمه‎ای مستوفی و بلیغ در صفات و خصائص حضرت علی(ع) با عناوینی غلوآمیز خواجه احمد را این‎گونه مخاطب داشته است: «اگر چشم جسم سنایی در خدمت نیست، آن رقم که نتیجه قدم است‎، در پیش‎خدمت است. آن مجلس خود داند که در هر مجلسی که این داعی باشد، متمسک به حبل ولای او و مقبل بر نشر ثنای او باشد که اهتمام نمودن در خدمت صدری که سجیت و حلیت او بر کسب فضایل و حسب شمایل و اصل فصاحت و فضل حصافت و پیرایه سماحت و سرمایه حماست مقصور است...» <ref>ر.ک: همان</ref>‏.
    خط ۵۴: خط ۵۴:
    در این نامه با توجه به مدح و ستایشی که سنایی نسبت به خواجه احمد مسعود دارد خواننده تیزبین کنجکاو می‎شود که این خواجه احمد دارای‎ چه مقام معنوی یا مرتبه علمی بوده است که با این صفات برجسته سنایی از وی تمجید می‎نماید. پاسخ این پرسش را در کتاب چهار مقاله نظامی عروضی (متوفی 550 ق) در مقاله دوم می‎یابیم‎. نظامی عروضی آنجا که از ماهیت علم شعر و صلاحیت شاعر سخن می‎گوید، پسر تیشه (احمد بن مسعود تیشه) را از جمله شاعرانی می‎داند که در دربار آل خاقان گرد آمده بودند و نام آل خاقان‎ با سخن آنان باقی ماند<ref>ر.ک: همان</ref>‏.
    در این نامه با توجه به مدح و ستایشی که سنایی نسبت به خواجه احمد مسعود دارد خواننده تیزبین کنجکاو می‎شود که این خواجه احمد دارای‎ چه مقام معنوی یا مرتبه علمی بوده است که با این صفات برجسته سنایی از وی تمجید می‎نماید. پاسخ این پرسش را در کتاب چهار مقاله نظامی عروضی (متوفی 550 ق) در مقاله دوم می‎یابیم‎. نظامی عروضی آنجا که از ماهیت علم شعر و صلاحیت شاعر سخن می‎گوید، پسر تیشه (احمد بن مسعود تیشه) را از جمله شاعرانی می‎داند که در دربار آل خاقان گرد آمده بودند و نام آل خاقان‎ با سخن آنان باقی ماند<ref>ر.ک: همان</ref>‏.


    «دیوانیات»: نامه‎های دیوانی است که به صدور و وزرا و صاحبان مناصب لشکری یا کشوری نگاشته است. در خلال سطور این نامه‎ها روح بلند و طبع توسن و سرکش حکیم سنایی جلایی خاص دارد‎، با اینکه، برای رهایی از دام تزویر قوام‎الدین ابوالقاسم‎ وزیر عراق لفاظی‎ها دارد و با آوردن سجع‎های متوالی و ترکیبات مترادف و احیاناً سرودن قصیده‎ای سعی دارد که اخلاص خود را به عالم عرفان و عرفا فدای زندگانی دو روزه دنیا نکند‎؛ اما از طرف دیگر نیز می‎داند که معاندان و متکلمان و طریق جدل‎پردازان در کمین‎اند تا به دستاویزی مجعول سنایی را متهم به رافضی بودن و محب آل علی مجرم معرفی کنند و ایشان را نیز همچون عزالدین اصفهانی به چوبه دار سپارند یا اینکه همچون عین القضاة شمع آجینش کنند. این نامه‎ها را می‎توان تعویذ چنین چشم‎زخم‎هایی دانست که نه‎تنها شخص انسان را نابود می‎کردند بلکه شخصیت وی را نیز پایمال می‎نمودند<ref>ر.ک: همان، ص28-27</ref>‏.
    «دیوانیات»: نامه‎های دیوانی است که به صدور و وزرا و صاحبان مناصب لشکری یا کشوری نگاشته است. در خلال سطور این نامه‎ها روح بلند و طبع توسن و سرکش حکیم سنایی جلایی خاص دارد‎، با اینکه، برای رهایی از دام تزویر قوام‎الدین ابوالقاسم‎ وزیر عراق لفاظی‎ها دارد و با آوردن سجع‎های متوالی و ترکیبات مترادف و احیاناً سرودن قصیده‎ای سعی دارد که اخلاص خود را به عالم عرفان و عرفا فدای زندگانی دو روزه دنیا نکند‎؛ اما از طرف دیگر نیز می‎داند که معاندان و متکلمان و طریق جدل‎پردازان در کمین‎اند تا به دستاویزی مجعول سنایی را متهم به رافضی بودن و محب آل علی مجرم معرفی کنند و ایشان را نیز همچون عزالدین اصفهانی به چوبه دار سپارند یا اینکه همچون عین القضاة شمع آجینش کنند. این نامه‎ها را می‎توان تعویذ چنین چشم‎زخم‎هایی دانست که نه‎تنها شخص انسان را نابود می‌کردند بلکه شخصیت وی را نیز پایمال می‎نمودند<ref>ر.ک: همان، ص28-27</ref>‏.


    «دفاعیات»: در این نامه‎ها سنایی پس از مقدمات مطول و معمول، به دفاع از اصول عقاید خویش پرداخته و اتهاماتی را که اراذل الناس و مغرضین به وی نسبت داده‎اند، رد می‎نماید. یکی ازاین‎گونه نامه‎ها که اهمیت شایانی نیز دارد، نامه‎ای است که سنایی به بهرام شاه غزنوی نوشته است. این نامه از جنبه‎های گوناگون بسیار جالب و حائز اهمیت است. سنایی در این نامه از فقرات مندرج در حدیقه دفاع کرده و به تعریض، سلطان را از تغییر موضع در برابر سنایی برای رضایت ظاهرپرستان ریاپیشه سرزنش کرده است. نوع بیان سنایی با نثر دیگر نامه‎های‎ دیوانی وی کاملاً متباین است؛ زیرا در نامه‎هایی که برای صدور و وزرا و امرا نوشته با مقدمه‎ای طولانی عنوان‎هایی را ذکر کرده است که در دید یک محقق بی‎طرف برای چنان مخاطب‎هایی بسیار زیاد بوده و برای سنایی نیز دون شأن وی بوده که چنین الفاظی را برای افرادی مثل قوام‎الدین وزیر به کار ببرد<ref>ر.ک: همان، ص30-29</ref>‏.
    «دفاعیات»: در این نامه‎ها سنایی پس از مقدمات مطول و معمول، به دفاع از اصول عقاید خویش پرداخته و اتهاماتی را که اراذل الناس و مغرضین به وی نسبت داده‎اند، رد می‎نماید. یکی ازاین‎گونه نامه‎ها که اهمیت شایانی نیز دارد، نامه‎ای است که سنایی به بهرام شاه غزنوی نوشته است. این نامه از جنبه‎های گوناگون بسیار جالب و حائز اهمیت است. سنایی در این نامه از فقرات مندرج در حدیقه دفاع کرده و به تعریض، سلطان را از تغییر موضع در برابر سنایی برای رضایت ظاهرپرستان ریاپیشه سرزنش کرده است. نوع بیان سنایی با نثر دیگر نامه‎های‎ دیوانی وی کاملاً متباین است؛ زیرا در نامه‎هایی که برای صدور و وزرا و امرا نوشته با مقدمه‎ای طولانی عنوان‎هایی را ذکر کرده است که در دید یک محقق بی‎طرف برای چنان مخاطب‎هایی بسیار زیاد بوده و برای سنایی نیز دون شأن وی بوده که چنین الفاظی را برای افرادی مثل قوام‎الدین وزیر به کار ببرد<ref>ر.ک: همان، ص30-29</ref>‏.


    از جمله‎، مطالبی که با مطالعه این نامه‎ بر خوانندگان مکشوف می‎گردد، این است که ریاکاران در آن قرن، بیان تبه‎کاری‎های آل مروان را تحمل نمی‎کردند و به دفاع از عبدالملک بن مروان و ولید برمی‎خاستند که یکی فرمان منجنیق بستن در اطراف خانه خدا را داد و موجبات ویرانی قبله مسلمانان را فراهم کرد و دیگری قرآن را آماج تیرهای پیاپی خود می‎کرد و با تفاخر و تجاهر به فسق، قرآن را مخاطب قرار می‎داد و می‎گفت: «چون در نزد خداوندت حاضر شدی بگو که ولید من را پاره‎پاره کرد»؛ و شگفتا که همین نیکی فروشان ظاهرفریب، ذکر فضیلت‎های امیرالمؤمنین علی(ع) را بدعت می‎شمردند و مقابل این بدعت‎ها فریاد وا شریعتا، سر داده بودند<ref>ر.ک: همان، ص31-30 </ref>‏.
    از جمله‎، مطالبی که با مطالعه این نامه‎ بر خوانندگان مکشوف می‎گردد، این است که ریاکاران در آن قرن، بیان تبه‎کاری‎های آل مروان را تحمل نمی‌کردند و به دفاع از عبدالملک بن مروان و ولید برمی‎خاستند که یکی فرمان منجنیق بستن در اطراف خانه خدا را داد و موجبات ویرانی قبله مسلمانان را فراهم کرد و دیگری قرآن را آماج تیرهای پیاپی خود می‌کرد و با تفاخر و تجاهر به فسق، قرآن را مخاطب قرار می‎داد و می‎گفت: «چون در نزد خداوندت حاضر شدی بگو که ولید من را پاره‎پاره کرد»؛ و شگفتا که همین نیکی فروشان ظاهرفریب، ذکر فضیلت‎های امیرالمؤمنین علی(ع) را بدعت می‎شمردند و مقابل این بدعت‎ها فریاد وا شریعتا، سر داده بودند<ref>ر.ک: همان، ص31-30 </ref>‏.


    نذیر احمد بیش از 170 صفحه از کتاب را به تعلیقات و حواشی اختصاص داده و ضمناً متذکر شده است که در طول چندین سالی که از چاپ قبلی این اثر گذشته، اگر به نکته تازه‎ای برخورده در چاپ جدید اعمال کرده است<ref>ر.ک: دریاگشت، محمد رسول؛ ص56</ref>‏. تعلیقات و حواشی دو بخش دارد. بخش نخستین درباره کسان است که حکیم سنایی بدیشان نامه‎ها نوشته است. در بخش دوم نیز بعضی مطالب متن توضیح داده شده است.
    نذیر احمد بیش از 170 صفحه از کتاب را به تعلیقات و حواشی اختصاص داده و ضمناً متذکر شده است که در طول چندین سالی که از چاپ قبلی این اثر گذشته، اگر به نکته تازه‎ای برخورده در چاپ جدید اعمال کرده است<ref>ر.ک: دریاگشت، محمد رسول؛ ص56</ref>‏. تعلیقات و حواشی دو بخش دارد. بخش نخستین درباره کسان است که حکیم سنایی بدیشان نامه‎ها نوشته است. در بخش دوم نیز بعضی مطالب متن توضیح داده شده است.

    نسخهٔ ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۱۷

    ‏مکاتیب سنایی
    مکاتیب سنایی
    پدیدآورانسنايي، مجدود بن آدم (نويسنده) نذير احمد (به کوشش)
    ناشربنياد موقوفات دکتر محمود افشار
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1379ش ,
    شابک964-6053-89-0
    موضوعنامه‎های فارسی - قرن 6ق. نثر فارسی - قرن 6ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏PIR‎‏ ‎‏4952‎‏ ‎‏1379‏

    مکاتیب سنایی اثر ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی (متوفی 545ق) از شاعران نامدار و پیشوایان مسلم شعر عرفانی است‎. این آثار منثور از حیث هنر نویسندگی و نقشی که در روند تکاملی نثر فارسی دارند حائز اهمیت هستند. این کتاب با مقدمه و تعلیقات نذیر احمد منتشر شده است.

    ساختار

    کتاب مشتمل بر مقدمه مصحح، دیباچه، هفده نامه، ملحقات و تعلیقات و استدراکات است.

    مکاتیب و منشآت قرن ششم ساختار مشابهی دارند و به ارکان متمایزی تقسیم می‎شوند که نویسنده در هر رکن به بیان موضوع به سبکی هنری می‌پردازد. با مقایسه مکاتیب سنایی با ساختار دیگر مکاتیب می‎بینیم که ارکان اصلی منشآت (رکن صدر مکتوب، شرح اشتیاق و خاتمه مکتوب) در این نامه‎ها با تفاوت‎هایی در سبک بیان و با ویژگی‎های سبکی خاص سنایی دیده می‎شود[۱]‏.

    گزارش محتوا

    حکیم سنایی در طراز اول گویندگان فارسی محسوب می‎شود. او نخستین شاعری است که افکار تصوف و عرفان را با ذوق شعری آمیخته و در قالب نظم درآورده است[۲]‏. مکاتیب یا نامه‎هایی دارد که گرچه از نظر کمیت در برابر آثار منظوم این‎ شاعر، بسیار اندک می‎باشد لیکن از نظر کیفیت و شیوه بیان و سبک نگارش و تبیین و روشن کردن حقایق تاریخی و نمایان کردن شخصیت بزرگان و دانشمندان معاصر سنایی و زدودن غبار اوهام جهالت از پیرامون شخصیت نوابغی چون حکیم عمر خیام نیشابوری، از اهمیت ویژه‎ای برخوردار است. ارج و ارزش مکاتیب سنایی نیز در ارائه دلایلی قوی و براهینی قاطع برای مورخین و پژوهشگرانی است که می‎خواهند به درج و ثبت حقایق تاریخی اقدام نمایند[۳]‏.

    نامه‎های سنایی که از شماره آن‎ها تاکنون اطلاعی داریم، هفده است. سنایی آن‎ها را به یاران و دوستان و وزیران و صدور غزنین و بهرام شاه غزنوی نوشته است. از این نامه‎ها فقط پنج نسخه را سراغ داریم و متن کتاب حاضر اساساً از روی همین پنج نسخه تهیه شده است[۴]‏.

    نثر این کتاب بینابین و در واقع نمونه‎ای است از نثر منشآت و ترسلات در این دوره که از نثر مرسل فنی‎تر است و هرچند مکاتیب سنایی تمام مختصات نثر فنی را کم‎وبیش داراست اما از مقایسه اجمالی آن با دیگر آثار منثور این دوره درمی‎یابیم که مختصات نثر مصنوع در آثار قبل از آن –مانند چهار مقاله نظامی عروضی- کم‎رنگ‎تر و در آثار بعدازآن –مانند منشآت خاقانی- پررنگ‎تر است؛ یعنی ضمن اینکه سیر تکاملی نثر را از ساده به مصنوع نشان می‎دهد، بیانگر این است که سنایی در کاربرد مختصات نثر فنی جانب اعتدال را فرو نگذاشته است[۵]‏.

    مکاتیب سنایی در یک نگرش کلی به سه بخش اخوانیات، مکاتیب دیوانی و دفاعیات قابل تقسیم است:

    «اخوانیات»: شامل مکاتیبی است که سنایی در ایام زندگانی به دوستان خویش نگاشته و این دوستان نیز، در زمره فقهایی عادل یا شعرایی فاضل و یا امرایی قابل‎ بوده‎اند‎. مضامین این نامه‎ها یا بیان خواسته‎ای است که سنایی خواسته خویش را بی‎پرده و با صراحت بیان داشته و یا طرح گله و شکایت و اظهار ناخرسندی از رفتار دوستانی است که در هنگام آزمون‎، زبونی و درماندگی خود را آشکار کرده‎اند[۶]‏.

    از جمله اخوانیات سنایی دو مکتوب است که به شماره سوم و چهارم در مکاتیب سنایی مندرج است. این نامه‎ها به شخصی محتشم و معروف به نام خواجه رئیس احمد بن مسعود تیشه نوشته شده است:

    در نامه سوم که به خواجه احمد بن مسعود نگاشته شده بیشتر مطالب آن شامل سپاسگزاری و قدردانی از خواجه احمد است، به سبب فضل و بخششی که خواجه احمد در حق سنایی داشته است‎ و تا آنجا در ستایش خواجه احمد پیش تاخته که می‎فرماید‎: «...کریمی که افغانیان از بار مکرمت او افغان می‌کنند، پس حلقه‎به‎گوشان از نشر مدح او چگونه خاموش باشند؟ زیرا که تعویذ دوستی او بخشش اوست نه کوشش او‎»[۷]‏.

    و در نامه چهارم‎، پس از مقدمه‎ای مستوفی و بلیغ در صفات و خصائص حضرت علی(ع) با عناوینی غلوآمیز خواجه احمد را این‎گونه مخاطب داشته است: «اگر چشم جسم سنایی در خدمت نیست، آن رقم که نتیجه قدم است‎، در پیش‎خدمت است. آن مجلس خود داند که در هر مجلسی که این داعی باشد، متمسک به حبل ولای او و مقبل بر نشر ثنای او باشد که اهتمام نمودن در خدمت صدری که سجیت و حلیت او بر کسب فضایل و حسب شمایل و اصل فصاحت و فضل حصافت و پیرایه سماحت و سرمایه حماست مقصور است...» [۸]‏.

    در این نامه با توجه به مدح و ستایشی که سنایی نسبت به خواجه احمد مسعود دارد خواننده تیزبین کنجکاو می‎شود که این خواجه احمد دارای‎ چه مقام معنوی یا مرتبه علمی بوده است که با این صفات برجسته سنایی از وی تمجید می‎نماید. پاسخ این پرسش را در کتاب چهار مقاله نظامی عروضی (متوفی 550 ق) در مقاله دوم می‎یابیم‎. نظامی عروضی آنجا که از ماهیت علم شعر و صلاحیت شاعر سخن می‎گوید، پسر تیشه (احمد بن مسعود تیشه) را از جمله شاعرانی می‎داند که در دربار آل خاقان گرد آمده بودند و نام آل خاقان‎ با سخن آنان باقی ماند[۹]‏.

    «دیوانیات»: نامه‎های دیوانی است که به صدور و وزرا و صاحبان مناصب لشکری یا کشوری نگاشته است. در خلال سطور این نامه‎ها روح بلند و طبع توسن و سرکش حکیم سنایی جلایی خاص دارد‎، با اینکه، برای رهایی از دام تزویر قوام‎الدین ابوالقاسم‎ وزیر عراق لفاظی‎ها دارد و با آوردن سجع‎های متوالی و ترکیبات مترادف و احیاناً سرودن قصیده‎ای سعی دارد که اخلاص خود را به عالم عرفان و عرفا فدای زندگانی دو روزه دنیا نکند‎؛ اما از طرف دیگر نیز می‎داند که معاندان و متکلمان و طریق جدل‎پردازان در کمین‎اند تا به دستاویزی مجعول سنایی را متهم به رافضی بودن و محب آل علی مجرم معرفی کنند و ایشان را نیز همچون عزالدین اصفهانی به چوبه دار سپارند یا اینکه همچون عین القضاة شمع آجینش کنند. این نامه‎ها را می‎توان تعویذ چنین چشم‎زخم‎هایی دانست که نه‎تنها شخص انسان را نابود می‌کردند بلکه شخصیت وی را نیز پایمال می‎نمودند[۱۰]‏.

    «دفاعیات»: در این نامه‎ها سنایی پس از مقدمات مطول و معمول، به دفاع از اصول عقاید خویش پرداخته و اتهاماتی را که اراذل الناس و مغرضین به وی نسبت داده‎اند، رد می‎نماید. یکی ازاین‎گونه نامه‎ها که اهمیت شایانی نیز دارد، نامه‎ای است که سنایی به بهرام شاه غزنوی نوشته است. این نامه از جنبه‎های گوناگون بسیار جالب و حائز اهمیت است. سنایی در این نامه از فقرات مندرج در حدیقه دفاع کرده و به تعریض، سلطان را از تغییر موضع در برابر سنایی برای رضایت ظاهرپرستان ریاپیشه سرزنش کرده است. نوع بیان سنایی با نثر دیگر نامه‎های‎ دیوانی وی کاملاً متباین است؛ زیرا در نامه‎هایی که برای صدور و وزرا و امرا نوشته با مقدمه‎ای طولانی عنوان‎هایی را ذکر کرده است که در دید یک محقق بی‎طرف برای چنان مخاطب‎هایی بسیار زیاد بوده و برای سنایی نیز دون شأن وی بوده که چنین الفاظی را برای افرادی مثل قوام‎الدین وزیر به کار ببرد[۱۱]‏.

    از جمله‎، مطالبی که با مطالعه این نامه‎ بر خوانندگان مکشوف می‎گردد، این است که ریاکاران در آن قرن، بیان تبه‎کاری‎های آل مروان را تحمل نمی‌کردند و به دفاع از عبدالملک بن مروان و ولید برمی‎خاستند که یکی فرمان منجنیق بستن در اطراف خانه خدا را داد و موجبات ویرانی قبله مسلمانان را فراهم کرد و دیگری قرآن را آماج تیرهای پیاپی خود می‌کرد و با تفاخر و تجاهر به فسق، قرآن را مخاطب قرار می‎داد و می‎گفت: «چون در نزد خداوندت حاضر شدی بگو که ولید من را پاره‎پاره کرد»؛ و شگفتا که همین نیکی فروشان ظاهرفریب، ذکر فضیلت‎های امیرالمؤمنین علی(ع) را بدعت می‎شمردند و مقابل این بدعت‎ها فریاد وا شریعتا، سر داده بودند[۱۲]‏.

    نذیر احمد بیش از 170 صفحه از کتاب را به تعلیقات و حواشی اختصاص داده و ضمناً متذکر شده است که در طول چندین سالی که از چاپ قبلی این اثر گذشته، اگر به نکته تازه‎ای برخورده در چاپ جدید اعمال کرده است[۱۳]‏. تعلیقات و حواشی دو بخش دارد. بخش نخستین درباره کسان است که حکیم سنایی بدیشان نامه‎ها نوشته است. در بخش دوم نیز بعضی مطالب متن توضیح داده شده است.

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهارس اعلام اشخاص، اماکن، کتاب‎ها، آیات و احادیث و جملات عربی متن نامه‎ها، کلمات مخصوص در متن نامه‎ها و فهرست مآخذ در انتهای کتاب ذکر شده است.

    در پاورقی‎های کتاب، اختلاف نسخه‎ها، معانی برخی الفاظ و عبارات و برخی توضیحات محقق ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: بهنام‎فر، محمد، ص5
    2. ر.ک: مقدمه مصحح، ص5
    3. ر.ک: مالکی، هیبت الله، ص24
    4. ر.ک: مقدمه مصحح، ص23
    5. ر.ک: بهنام‎فر، محمد، ص2-1
    6. ر.ک: مالکی، هیبت الله، ص25-24
    7. ر.ک: همان، ص25
    8. ر.ک: همان
    9. ر.ک: همان
    10. ر.ک: همان، ص28-27
    11. ر.ک: همان، ص30-29
    12. ر.ک: همان، ص31-30
    13. ر.ک: دریاگشت، محمد رسول؛ ص56

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. مالکی، هیبت الله، «مکاتیب سنایی غزنوی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، دی و بهمن 1380، شماره 51 و 52، صفحه 24 تا 31؛ به آدرس اینترنتی:
      http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/65626
    3. دریاگشت، محمد رسول، «مکاتیب سنایی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، نشر دانش، سال هجدهم، تابستان 1380، شماره 2، ص56 تا 56؛ به آدرس اینترنتی:
      https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47609
    4. بهنام‎فر، محمد، «تحلیل ساختار و سبک مکاتیب سنایی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، ادبیات عرفانی، پاییز و زمستان 1388، شماره 1، ص 1 تا 31؛ به آدرس اینترنتی:

    https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/832058

    وابسته‌ها