پرش به محتوا

مکاتیب سنایی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
خط ۳۳: خط ۳۳:
کتاب مشتمل بر مقدمه مصحح، دیباچه، هفده نامه، ملحقات و تعلیقات و استدراکات است.
کتاب مشتمل بر مقدمه مصحح، دیباچه، هفده نامه، ملحقات و تعلیقات و استدراکات است.


مکاتیب و منشآت قرن ششم ساختار مشابهی دارند و به ارکان متمایزی تقسیم می‎شوند که نویسنده در هر رکن به بیان موضوع به سبکی هنری می‌پردازد. با مقایسه مکاتیب سنایی با ساختار دیگر مکاتیب می‎بینیم که ارکان اصلی منشآت (رکن صدر مکتوب، شرح اشتیاق و خاتمه مکتوب) در این نامه‎ها با تفاوت‎هایی در سبک بیان و با ویژگی‎های سبکی خاص سنایی دیده می‎شود<ref>ر.ک: بهنام‎فر، محمد، ص5</ref>‏.
مکاتیب و منشآت قرن ششم ساختار مشابهی دارند و به ارکان متمایزی تقسیم می‌شوند که نویسنده در هر رکن به بیان موضوع به سبکی هنری می‌پردازد. با مقایسه مکاتیب سنایی با ساختار دیگر مکاتیب می‎بینیم که ارکان اصلی منشآت (رکن صدر مکتوب، شرح اشتیاق و خاتمه مکتوب) در این نامه‎ها با تفاوت‎هایی در سبک بیان و با ویژگی‎های سبکی خاص سنایی دیده می‌شود<ref>ر.ک: بهنام‎فر، محمد، ص5</ref>‏.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
حکیم سنایی در طراز اول گویندگان فارسی محسوب می‎شود. او نخستین شاعری است که افکار تصوف و عرفان را با ذوق شعری آمیخته و در قالب نظم درآورده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص5</ref>‏. مکاتیب یا نامه‎هایی دارد که گرچه از نظر کمیت در برابر آثار منظوم این‎ شاعر، بسیار اندک می‎باشد لیکن از نظر کیفیت و شیوه بیان و سبک نگارش و تبیین و روشن کردن حقایق تاریخی و نمایان کردن شخصیت بزرگان و دانشمندان معاصر سنایی و زدودن غبار اوهام جهالت از پیرامون شخصیت نوابغی چون حکیم عمر خیام نیشابوری، از اهمیت ویژه‎ای برخوردار است. ارج و ارزش مکاتیب سنایی نیز در ارائه دلایلی قوی و براهینی قاطع برای مورخین و پژوهشگرانی است که می‎خواهند به درج و ثبت حقایق تاریخی اقدام نمایند<ref>ر.ک: مالکی، هیبت الله، ص24</ref>‏.
حکیم سنایی در طراز اول گویندگان فارسی محسوب می‌شود. او نخستین شاعری است که افکار تصوف و عرفان را با ذوق شعری آمیخته و در قالب نظم درآورده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص5</ref>‏. مکاتیب یا نامه‎هایی دارد که گرچه از نظر کمیت در برابر آثار منظوم این‎ شاعر، بسیار اندک می‎باشد لیکن از نظر کیفیت و شیوه بیان و سبک نگارش و تبیین و روشن کردن حقایق تاریخی و نمایان کردن شخصیت بزرگان و دانشمندان معاصر سنایی و زدودن غبار اوهام جهالت از پیرامون شخصیت نوابغی چون حکیم عمر خیام نیشابوری، از اهمیت ویژه‎ای برخوردار است. ارج و ارزش مکاتیب سنایی نیز در ارائه دلایلی قوی و براهینی قاطع برای مورخین و پژوهشگرانی است که می‎خواهند به درج و ثبت حقایق تاریخی اقدام نمایند<ref>ر.ک: مالکی، هیبت الله، ص24</ref>‏.


نامه‎های سنایی که از شماره آن‎ها تاکنون اطلاعی داریم، هفده است. سنایی آن‎ها را به یاران و دوستان و وزیران و صدور غزنین و بهرام شاه غزنوی نوشته است. از این نامه‎ها فقط پنج نسخه را سراغ داریم و متن کتاب حاضر اساساً از روی همین پنج نسخه تهیه شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص23</ref>‏.
نامه‎های سنایی که از شماره آن‎ها تاکنون اطلاعی داریم، هفده است. سنایی آن‎ها را به یاران و دوستان و وزیران و صدور غزنین و بهرام شاه غزنوی نوشته است. از این نامه‎ها فقط پنج نسخه را سراغ داریم و متن کتاب حاضر اساساً از روی همین پنج نسخه تهیه شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص23</ref>‏.
خط ۵۲: خط ۵۲:
و در نامه چهارم‎، پس از مقدمه‎ای مستوفی و بلیغ در صفات و خصائص حضرت علی(ع) با عناوینی غلوآمیز خواجه احمد را این‎گونه مخاطب داشته است: «اگر چشم جسم سنایی در خدمت نیست، آن رقم که نتیجه قدم است‎، در پیش‎خدمت است. آن مجلس خود داند که در هر مجلسی که این داعی باشد، متمسک به حبل ولای او و مقبل بر نشر ثنای او باشد که اهتمام نمودن در خدمت صدری که سجیت و حلیت او بر کسب فضایل و حسب شمایل و اصل فصاحت و فضل حصافت و پیرایه سماحت و سرمایه حماست مقصور است...» <ref>ر.ک: همان</ref>‏.
و در نامه چهارم‎، پس از مقدمه‎ای مستوفی و بلیغ در صفات و خصائص حضرت علی(ع) با عناوینی غلوآمیز خواجه احمد را این‎گونه مخاطب داشته است: «اگر چشم جسم سنایی در خدمت نیست، آن رقم که نتیجه قدم است‎، در پیش‎خدمت است. آن مجلس خود داند که در هر مجلسی که این داعی باشد، متمسک به حبل ولای او و مقبل بر نشر ثنای او باشد که اهتمام نمودن در خدمت صدری که سجیت و حلیت او بر کسب فضایل و حسب شمایل و اصل فصاحت و فضل حصافت و پیرایه سماحت و سرمایه حماست مقصور است...» <ref>ر.ک: همان</ref>‏.


در این نامه با توجه به مدح و ستایشی که سنایی نسبت به خواجه احمد مسعود دارد خواننده تیزبین کنجکاو می‎شود که این خواجه احمد دارای‎ چه مقام معنوی یا مرتبه علمی بوده است که با این صفات برجسته سنایی از وی تمجید می‎نماید. پاسخ این پرسش را در کتاب چهار مقاله نظامی عروضی (متوفی 550 ق) در مقاله دوم می‎یابیم‎. نظامی عروضی آنجا که از ماهیت علم شعر و صلاحیت شاعر سخن می‎گوید، پسر تیشه (احمد بن مسعود تیشه) را از جمله شاعرانی می‎داند که در دربار آل خاقان گرد آمده بودند و نام آل خاقان‎ با سخن آنان باقی ماند<ref>ر.ک: همان</ref>‏.
در این نامه با توجه به مدح و ستایشی که سنایی نسبت به خواجه احمد مسعود دارد خواننده تیزبین کنجکاو می‌شود که این خواجه احمد دارای‎ چه مقام معنوی یا مرتبه علمی بوده است که با این صفات برجسته سنایی از وی تمجید می‎نماید. پاسخ این پرسش را در کتاب چهار مقاله نظامی عروضی (متوفی 550 ق) در مقاله دوم می‎یابیم‎. نظامی عروضی آنجا که از ماهیت علم شعر و صلاحیت شاعر سخن می‎گوید، پسر تیشه (احمد بن مسعود تیشه) را از جمله شاعرانی می‎داند که در دربار آل خاقان گرد آمده بودند و نام آل خاقان‎ با سخن آنان باقی ماند<ref>ر.ک: همان</ref>‏.


«دیوانیات»: نامه‎های دیوانی است که به صدور و وزرا و صاحبان مناصب لشکری یا کشوری نگاشته است. در خلال سطور این نامه‎ها روح بلند و طبع توسن و سرکش حکیم سنایی جلایی خاص دارد‎، با اینکه، برای رهایی از دام تزویر قوام‎الدین ابوالقاسم‎ وزیر عراق لفاظی‎ها دارد و با آوردن سجع‎های متوالی و ترکیبات مترادف و احیاناً سرودن قصیده‎ای سعی دارد که اخلاص خود را به عالم عرفان و عرفا فدای زندگانی دو روزه دنیا نکند‎؛ اما از طرف دیگر نیز می‎داند که معاندان و متکلمان و طریق جدل‎پردازان در کمین‎اند تا به دستاویزی مجعول سنایی را متهم به رافضی بودن و محب آل علی مجرم معرفی کنند و ایشان را نیز همچون عزالدین اصفهانی به چوبه دار سپارند یا اینکه همچون عین القضاة شمع آجینش کنند. این نامه‎ها را می‎توان تعویذ چنین چشم‎زخم‎هایی دانست که نه‎تنها شخص انسان را نابود می‌کردند بلکه شخصیت وی را نیز پایمال می‎نمودند<ref>ر.ک: همان، ص28-27</ref>‏.
«دیوانیات»: نامه‎های دیوانی است که به صدور و وزرا و صاحبان مناصب لشکری یا کشوری نگاشته است. در خلال سطور این نامه‎ها روح بلند و طبع توسن و سرکش حکیم سنایی جلایی خاص دارد‎، با اینکه، برای رهایی از دام تزویر قوام‎الدین ابوالقاسم‎ وزیر عراق لفاظی‎ها دارد و با آوردن سجع‎های متوالی و ترکیبات مترادف و احیاناً سرودن قصیده‎ای سعی دارد که اخلاص خود را به عالم عرفان و عرفا فدای زندگانی دو روزه دنیا نکند‎؛ اما از طرف دیگر نیز می‎داند که معاندان و متکلمان و طریق جدل‎پردازان در کمین‎اند تا به دستاویزی مجعول سنایی را متهم به رافضی بودن و محب آل علی مجرم معرفی کنند و ایشان را نیز همچون عزالدین اصفهانی به چوبه دار سپارند یا اینکه همچون عین القضاة شمع آجینش کنند. این نامه‎ها را می‎توان تعویذ چنین چشم‎زخم‎هایی دانست که نه‎تنها شخص انسان را نابود می‌کردند بلکه شخصیت وی را نیز پایمال می‎نمودند<ref>ر.ک: همان، ص28-27</ref>‏.
خط ۵۸: خط ۵۸:
«دفاعیات»: در این نامه‎ها سنایی پس از مقدمات مطول و معمول، به دفاع از اصول عقاید خویش پرداخته و اتهاماتی را که اراذل الناس و مغرضین به وی نسبت داده‎اند، رد می‎نماید. یکی ازاین‎گونه نامه‎ها که اهمیت شایانی نیز دارد، نامه‎ای است که سنایی به بهرام شاه غزنوی نوشته است. این نامه از جنبه‎های گوناگون بسیار جالب و حائز اهمیت است. سنایی در این نامه از فقرات مندرج در حدیقه دفاع کرده و به تعریض، سلطان را از تغییر موضع در برابر سنایی برای رضایت ظاهرپرستان ریاپیشه سرزنش کرده است. نوع بیان سنایی با نثر دیگر نامه‎های‎ دیوانی وی کاملاً متباین است؛ زیرا در نامه‎هایی که برای صدور و وزرا و امرا نوشته با مقدمه‎ای طولانی عنوان‎هایی را ذکر کرده است که در دید یک محقق بی‎طرف برای چنان مخاطب‎هایی بسیار زیاد بوده و برای سنایی نیز دون شأن وی بوده که چنین الفاظی را برای افرادی مثل قوام‎الدین وزیر به کار ببرد<ref>ر.ک: همان، ص30-29</ref>‏.
«دفاعیات»: در این نامه‎ها سنایی پس از مقدمات مطول و معمول، به دفاع از اصول عقاید خویش پرداخته و اتهاماتی را که اراذل الناس و مغرضین به وی نسبت داده‎اند، رد می‎نماید. یکی ازاین‎گونه نامه‎ها که اهمیت شایانی نیز دارد، نامه‎ای است که سنایی به بهرام شاه غزنوی نوشته است. این نامه از جنبه‎های گوناگون بسیار جالب و حائز اهمیت است. سنایی در این نامه از فقرات مندرج در حدیقه دفاع کرده و به تعریض، سلطان را از تغییر موضع در برابر سنایی برای رضایت ظاهرپرستان ریاپیشه سرزنش کرده است. نوع بیان سنایی با نثر دیگر نامه‎های‎ دیوانی وی کاملاً متباین است؛ زیرا در نامه‎هایی که برای صدور و وزرا و امرا نوشته با مقدمه‎ای طولانی عنوان‎هایی را ذکر کرده است که در دید یک محقق بی‎طرف برای چنان مخاطب‎هایی بسیار زیاد بوده و برای سنایی نیز دون شأن وی بوده که چنین الفاظی را برای افرادی مثل قوام‎الدین وزیر به کار ببرد<ref>ر.ک: همان، ص30-29</ref>‏.


از جمله‎، مطالبی که با مطالعه این نامه‎ بر خوانندگان مکشوف می‎گردد، این است که ریاکاران در آن قرن، بیان تبه‎کاری‎های آل مروان را تحمل نمی‌کردند و به دفاع از عبدالملک بن مروان و ولید برمی‎خاستند که یکی فرمان منجنیق بستن در اطراف خانه خدا را داد و موجبات ویرانی قبله مسلمانان را فراهم کرد و دیگری قرآن را آماج تیرهای پیاپی خود می‌کرد و با تفاخر و تجاهر به فسق، قرآن را مخاطب قرار می‎داد و می‎گفت: «چون در نزد خداوندت حاضر شدی بگو که ولید من را پاره‎پاره کرد»؛ و شگفتا که همین نیکی فروشان ظاهرفریب، ذکر فضیلت‎های امیرالمؤمنین علی(ع) را بدعت می‎شمردند و مقابل این بدعت‎ها فریاد وا شریعتا، سر داده بودند<ref>ر.ک: همان، ص31-30 </ref>‏.
از جمله‎، مطالبی که با مطالعه این نامه‎ بر خوانندگان مکشوف می‎گردد، این است که ریاکاران در آن قرن، بیان تبه‎کاری‎های آل مروان را تحمل نمی‌کردند و به دفاع از عبدالملک بن مروان و ولید برمی‎خاستند که یکی فرمان منجنیق بستن در اطراف خانه خدا را داد و موجبات ویرانی قبله مسلمانان را فراهم کرد و دیگری قرآن را آماج تیرهای پیاپی خود می‌کرد و با تفاخر و تجاهر به فسق، قرآن را مخاطب قرار می‎داد و می‎گفت: «چون در نزد خداوندت حاضر شدی بگو که ولید من را پاره‎پاره کرد»؛ و شگفتا که همین نیکی فروشان ظاهرفریب، ذکر فضیلت‎های امیرالمؤمنین علی(ع) را بدعت می‌شمردند و مقابل این بدعت‎ها فریاد وا شریعتا، سر داده بودند<ref>ر.ک: همان، ص31-30 </ref>‏.


نذیر احمد بیش از 170 صفحه از کتاب را به تعلیقات و حواشی اختصاص داده و ضمناً متذکر شده است که در طول چندین سالی که از چاپ قبلی این اثر گذشته، اگر به نکته تازه‎ای برخورده در چاپ جدید اعمال کرده است<ref>ر.ک: دریاگشت، محمد رسول؛ ص56</ref>‏. تعلیقات و حواشی دو بخش دارد. بخش نخستین درباره کسان است که حکیم سنایی بدیشان نامه‎ها نوشته است. در بخش دوم نیز بعضی مطالب متن توضیح داده شده است.
نذیر احمد بیش از 170 صفحه از کتاب را به تعلیقات و حواشی اختصاص داده و ضمناً متذکر شده است که در طول چندین سالی که از چاپ قبلی این اثر گذشته، اگر به نکته تازه‎ای برخورده در چاپ جدید اعمال کرده است<ref>ر.ک: دریاگشت، محمد رسول؛ ص56</ref>‏. تعلیقات و حواشی دو بخش دارد. بخش نخستین درباره کسان است که حکیم سنایی بدیشان نامه‎ها نوشته است. در بخش دوم نیز بعضی مطالب متن توضیح داده شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش