۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR59509J1.jpg | عنوان =الشريعة | عنوانهای دیگر = | پدید...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
}} | }} | ||
'''الشريعة'''، تألیف ابوبکر محمد بن حسین آجری (متوفی 360ق) کتابی است در سه جلد به زبان عربی با موضوع حدیث و کلام اسلامی. مؤلف در این کتاب، از مسائل عقایدی بر روش اهل سنت و حدیث و اثر بحث میکند. هرچند که در بخش قابلتوجهی از کتاب از خصائص النبی(ص) و فضائل صحابه صحبت کرده است. وی در این اثر اقوال خوارج و جهمیه و قدریه و مرجئه و رافضه (شیعه) را رد کرده است. وی تقریباً در حجمی تقریباً معادل نیمی از کتاب به رد شیعه پرداخته است. نویسنده در این اثر علیرغم تلاشش بر اثبات عقیده سلفیه، بیش از اینکه متعرض علم کلام و رد شبهات متکلمان شود، به عرضه عقیده سلف بر اساس نقل (روایات و آثار) پرداخته است. | '''الشريعة'''، تألیف [[آجری، محمد بن حسین|ابوبکر محمد بن حسین آجری]] (متوفی 360ق) کتابی است در سه جلد به زبان عربی با موضوع حدیث و کلام اسلامی. مؤلف در این کتاب، از مسائل عقایدی بر روش اهل سنت و حدیث و اثر بحث میکند. هرچند که در بخش قابلتوجهی از کتاب از خصائص النبی(ص) و فضائل صحابه صحبت کرده است. وی در این اثر اقوال خوارج و جهمیه و قدریه و مرجئه و رافضه (شیعه) را رد کرده است. وی تقریباً در حجمی تقریباً معادل نیمی از کتاب به رد شیعه پرداخته است. نویسنده در این اثر علیرغم تلاشش بر اثبات عقیده سلفیه، بیش از اینکه متعرض علم کلام و رد شبهات متکلمان شود، به عرضه عقیده سلف بر اساس نقل (روایات و آثار) پرداخته است. | ||
کتاب به تحقیق ولید بن محمد بن نبیه سیفالناصر رسیده و شیخ عبدالقادر ارنوط و دکتر عاصم بن عبدالله قریوتی بر آن مقدمه نوشتهاند. | کتاب به تحقیق [[سیف النصر، ولید بن محمد نبیه|ولید بن محمد بن نبیه سیفالناصر]] رسیده و شیخ [[ارنؤوط، عبدالقادر|عبدالقادر ارنوط]] و دکتر [[قريوتی، عاصم بن عبد الله|عاصم بن عبدالله قریوتی]] بر آن مقدمه نوشتهاند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
مؤلف در این کتاب، از مسائل عقیدتی بر روش اهل سنت و حدیث و اثر بحث میکند. هرچند که در بخش قابلتوجهی از کتاب از خصائص النبی(ص) و فضائل صحابه صحبت کرده است. وی در این اثر اقوال خوارج و جهمیه و قدریه و مرجئه و رافضه (شیعه) را رد کرده است. وی این فرقهها را اهل هوا و بدعت مینامد و کلامی از ابوالقاسم اصفهانی نقل میکند با این مضمون که: برخی از علما گفتهاند، اصولی که فرقهها در آن به گمراهی رفتهاند، هفت است. اهل تشبیه در ذات الهی گمراه شدند، جهمیه در صفات خدا، قدریه در افعال الهی، خوارج در وعید، مرجئه در ایمان، معتزله در قرآن و رافضه در امامت.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص55</ref> | مؤلف در این کتاب، از مسائل عقیدتی بر روش اهل سنت و حدیث و اثر بحث میکند. هرچند که در بخش قابلتوجهی از کتاب از خصائص النبی(ص) و فضائل صحابه صحبت کرده است. وی در این اثر اقوال خوارج و جهمیه و قدریه و مرجئه و رافضه (شیعه) را رد کرده است. وی این فرقهها را اهل هوا و بدعت مینامد و کلامی از ابوالقاسم اصفهانی نقل میکند با این مضمون که: برخی از علما گفتهاند، اصولی که فرقهها در آن به گمراهی رفتهاند، هفت است. اهل تشبیه در ذات الهی گمراه شدند، جهمیه در صفات خدا، قدریه در افعال الهی، خوارج در وعید، مرجئه در ایمان، معتزله در قرآن و رافضه در امامت.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص55</ref> | ||
آجری دلایل کتاب و سنت و آثار علمای سلف را در اثبات عقیده فرقه ناجیه (از نظر وی) در نقض کلام اهل بدعت توضیح داده است. وی تقریباً در حجمی تقریباً معادل نیمی از کتاب به رد شیعه پرداخته است.<ref>ر.ک: همان</ref> | [[آجری، محمد بن حسین|آجری]] دلایل کتاب و سنت و آثار علمای سلف را در اثبات عقیده فرقه ناجیه (از نظر وی) در نقض کلام اهل بدعت توضیح داده است. وی تقریباً در حجمی تقریباً معادل نیمی از کتاب به رد شیعه پرداخته است.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
مصنف معمولاً مختصر اعتقادش در تراجم ابواب را ذکر میکند، سپس آن را با ذکر خلاصه آنچه از نصوص در اثبات عقیده سلف و اصحاب حدیث آمده، تکمیل میکند. وی سپس شروع به استدلال با آیات قرآنی میکند و سپس احادیث نبوی. او در احادیث نبوی معمولاً از میان طرق احادیث، اعلای آن و از میان احادیث، اقوای آنها را ذکر میکند و در صورت نبود روایت معتبر، روایات ضعیف را با رعایت مرتبه از قوت به ضعف ذکر میکند. نویسنده پس از احادیث نبوی به ذکر آثار سلف میپردازد و در اینجا نیز مراعات ترتیب را کرده و از اقوال صحابه شروع کرده سپس به سراغ بعدیهایشان میرود. گاه میشود که شرح یا تعلیقه یا استدالالی از خودش بر نصوص، میان این موارد فاصله میاندازد. البته اینکه ذکر شد، شیوه غالب مصنف در تألیف این کتاب است که گاه نیز از آن تخطی میکند.<ref>ر.ک: همان، ص55-56</ref> | مصنف معمولاً مختصر اعتقادش در تراجم ابواب را ذکر میکند، سپس آن را با ذکر خلاصه آنچه از نصوص در اثبات عقیده سلف و اصحاب حدیث آمده، تکمیل میکند. وی سپس شروع به استدلال با آیات قرآنی میکند و سپس احادیث نبوی. او در احادیث نبوی معمولاً از میان طرق احادیث، اعلای آن و از میان احادیث، اقوای آنها را ذکر میکند و در صورت نبود روایت معتبر، روایات ضعیف را با رعایت مرتبه از قوت به ضعف ذکر میکند. نویسنده پس از احادیث نبوی به ذکر آثار سلف میپردازد و در اینجا نیز مراعات ترتیب را کرده و از اقوال صحابه شروع کرده سپس به سراغ بعدیهایشان میرود. گاه میشود که شرح یا تعلیقه یا استدالالی از خودش بر نصوص، میان این موارد فاصله میاندازد. البته اینکه ذکر شد، شیوه غالب مصنف در تألیف این کتاب است که گاه نیز از آن تخطی میکند.<ref>ر.ک: همان، ص55-56</ref> | ||
| خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
نسخه خطی این اثر دو جلد داشته که از بیستوسه فصل تشکیل شده بوده است. جلد اولش از فصل اول تا دوازدهم و جلد دوم از فصل سیزده تا آخر کتاب را در بر میگرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص56</ref> | نسخه خطی این اثر دو جلد داشته که از بیستوسه فصل تشکیل شده بوده است. جلد اولش از فصل اول تا دوازدهم و جلد دوم از فصل سیزده تا آخر کتاب را در بر میگرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص56</ref> | ||
نام کتاب به دلیل نامگذاری خود مؤلف و تسمیه علما به این اسم و آنچه در غلاف کتاب ثبت شده، «الشريعة» است و اینکه ابن تیمیه از آن به کتاب السنة للآجری یاد کرده، ظاهراً به دلیل تسمیه کتاب به اسم موضوعش بوده وگرنه نام کتاب به دلیلهای ذکر شده، «الشريعة» است و دلیل بر این توجیه هم این است که ذهبی مینویسد: و له –یعنی آجری- کتاب الشريعة في السنة.<ref>ر.ک: همان، ص53</ref> | نام کتاب به دلیل نامگذاری خود مؤلف و تسمیه علما به این اسم و آنچه در غلاف کتاب ثبت شده، «الشريعة» است و اینکه ابن تیمیه از آن به کتاب السنة للآجری یاد کرده، ظاهراً به دلیل تسمیه کتاب به اسم موضوعش بوده وگرنه نام کتاب به دلیلهای ذکر شده، «الشريعة» است و دلیل بر این توجیه هم این است که ذهبی مینویسد: و له –یعنی [[آجری، محمد بن حسین|آجری]]- کتاب الشريعة في السنة.<ref>ر.ک: همان، ص53</ref> | ||
استفاده از احادیث ضعیف بلکه موضوع مثلاً در شمارههای 85، 348، 279، 117 و 347، ذکر اسرائیلیات و منامات که در مباحث علمی جایگاهی ندارند، اعتماد نویسنده به برخی از عقاید و بنا کردن بحث بر آن بدون اثبات مطلب با استناد آن به نص محکم مانند «قضیه إقعاد علی العرش»، عدم استیفای ادله قرآنی در ابوابی از کتاب مثلاً در باب اثبات صفت «یدین» و باب تحذیر از مذاهب حلویه و اغفال از طرح ابوابی که در اثبات عقیده اهل حدیث دارای اهمیت فراوانی هستند، از مهمترین ایراداتی میباشد که محقق بر نویسنده کتاب گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص68</ref> | استفاده از احادیث ضعیف بلکه موضوع مثلاً در شمارههای 85، 348، 279، 117 و 347، ذکر اسرائیلیات و منامات که در مباحث علمی جایگاهی ندارند، اعتماد نویسنده به برخی از عقاید و بنا کردن بحث بر آن بدون اثبات مطلب با استناد آن به نص محکم مانند «قضیه إقعاد علی العرش»، عدم استیفای ادله قرآنی در ابوابی از کتاب مثلاً در باب اثبات صفت «یدین» و باب تحذیر از مذاهب حلویه و اغفال از طرح ابوابی که در اثبات عقیده اهل حدیث دارای اهمیت فراوانی هستند، از مهمترین ایراداتی میباشد که محقق بر نویسنده کتاب گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص68</ref> | ||
ویرایش