الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده اول: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="boxTitle"><big>'''[[تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی علیه‌السلام]]'''</big></div>
    <div class="boxTitle"><big>'''[[امام على(ع)]]'''</big></div>
    [[پرونده:NUR00937J1.jpg|بندانگشتی|تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی علیه‌السلام|175px]]
    [[پرونده:NUR02338.jpg|بندانگشتی|امام على(ع)|175px]]


    '''تحليلى از زندگانى سياسى امام حسن مجتبی‌ عليه‌السلام'''، به قلم [[سپهری، محمد|محمد سپهرى]]، ترجمه فارسی كتاب «الحياة السیاسیة للإمام الحسن(ع)» تأليف [[عاملی، جعفر مرتضی|علامه جعفر مرتضى عاملى]] است.
    '''ابوالحسن، على بن ابى‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصى بن كلاب'''، نخستين امام از ائمه اثنی‌عشر، دومين معصوم از چهارده معصوم(ع) و از ديدگاه اهل‌سنت خليفه چهارم از خلفاى راشدين است. آن حضرت دومين شخص عالم اسلام -پس از رسول اكرم(ص)- و وصى و ولى مطلق هستند و اعتقاد به امامت و وصايت و ولايت آن حضرت و يازده فرزند بزرگوارش يكى از اصول مذهب اماميه است. اما عده‌اى از پيروان و معتقدان آن حضرت به ملاحظه كثرت فضايل و كرامات ايشان از جاده اعتدال منحرف شده و اعتقاداتى فوق اعتقادات شيعه اماميه درباره ايشان پيدا كرده‌اند. اين عده به غلات يعنى غلوكنندگان معروف شده‌اند و هم در نظر اهل سنت و هم در نظر شيعه از جاده هدايت به دور افتاده‌اند و از اهل بدعت و ضلال محسوب مى‌گردند.


    در اين تأليف، نویسنده با ديدى محققانه به تجزيه و تحليل وقايعى همت گمارده است كه به‌طور مستقيم يا غير مستقيم با زندگانى امام حسن(ع) ارتباط دارد و در مواردى آن حضرت نقش فعالى در تكوين آن بر عهده داشته است، مثل داستان مباهله و بيعت رضوان. برخلاف تاريخ‌نگاران و سيره‌نويسان، به نقل حوادث و تاريخچه زندگانى امام حسن مجتبى(ع) نپرداخته، بلكه زندگانى سياسى آن جناب را به‌طور دقيق تجزيه و تحليل كرده است.
    علی بن ابی‎طالب(ع) به جز كنيه ابوالحسن به ابوتراب نيز معروف بود و اين كنيه را حضرت رسول(ص) به او داده بود و آن هنگامى بود كه او را بر روى خاک خوابيده ديده بود و او را بيدار كرده و گرد و خاک از پشت او برافشانده و فرموده بود تو ابوتراب هستى. آن حضرت اين كنيه را چون از جانب رسول اكرم(ص) به او داده شده بود بسيار دوست مى‌داشت و آن را بر كنيه‌ها و القاب ديگر ترجيح مى‌داد. اما بنى‌اميه و دشمنان حضرت در اين كنيه نوعى تحقير و توهين مى‌ديدند و به كسان خود دستور داده بودند كه آن را همچون دشنام و ناسزايى درباره او بكار برند. زياد بن ابيه و پسرش عبيداللّه بن زياد و حجاج بن يوسف ثقفى اين كنيه را درباره او بسيار بكار مى‌بردند.


    مؤلف در اين كتاب، تنها به بررسى و تحليل زندگانى سياسى حضرت مجتبى(ع) در روزگار رسول اكرم(ص) و خلفاى سه‌گانه مى‌پردازد و به مطالعه زندگانى حضرت در روزگار خلافت ظاهرى [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و سپس دوران امامت خود آن حضرت(ع) نپرداخته است.
    <div class="mw-ui-button">[[امام على(ع)|'''ادامه''']]</div>
     
    كتاب از مقدمه مترجم، پيشگفتار مؤلف و سه فصل تشكيل شده است.
     
    <div class="mw-ui-button">[[تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی علیه‌السلام|'''ادامه''']]</div>

    نسخهٔ ‏۲۴ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۱۵

    امام على(ع)

    ابوالحسن، على بن ابى‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصى بن كلاب، نخستين امام از ائمه اثنی‌عشر، دومين معصوم از چهارده معصوم(ع) و از ديدگاه اهل‌سنت خليفه چهارم از خلفاى راشدين است. آن حضرت دومين شخص عالم اسلام -پس از رسول اكرم(ص)- و وصى و ولى مطلق هستند و اعتقاد به امامت و وصايت و ولايت آن حضرت و يازده فرزند بزرگوارش يكى از اصول مذهب اماميه است. اما عده‌اى از پيروان و معتقدان آن حضرت به ملاحظه كثرت فضايل و كرامات ايشان از جاده اعتدال منحرف شده و اعتقاداتى فوق اعتقادات شيعه اماميه درباره ايشان پيدا كرده‌اند. اين عده به غلات يعنى غلوكنندگان معروف شده‌اند و هم در نظر اهل سنت و هم در نظر شيعه از جاده هدايت به دور افتاده‌اند و از اهل بدعت و ضلال محسوب مى‌گردند.

    علی بن ابی‎طالب(ع) به جز كنيه ابوالحسن به ابوتراب نيز معروف بود و اين كنيه را حضرت رسول(ص) به او داده بود و آن هنگامى بود كه او را بر روى خاک خوابيده ديده بود و او را بيدار كرده و گرد و خاک از پشت او برافشانده و فرموده بود تو ابوتراب هستى. آن حضرت اين كنيه را چون از جانب رسول اكرم(ص) به او داده شده بود بسيار دوست مى‌داشت و آن را بر كنيه‌ها و القاب ديگر ترجيح مى‌داد. اما بنى‌اميه و دشمنان حضرت در اين كنيه نوعى تحقير و توهين مى‌ديدند و به كسان خود دستور داده بودند كه آن را همچون دشنام و ناسزايى درباره او بكار برند. زياد بن ابيه و پسرش عبيداللّه بن زياد و حجاج بن يوسف ثقفى اين كنيه را درباره او بسيار بكار مى‌بردند.