لفتة الكبد إلی نصیحة الولد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌جوزي، عبدالرحمن بن علي' به 'ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}  
}}  


'''لفتة الكبد إلی نصْحة الولد'''، تألیف حافظ ابوالفرج عبدالرحمن بن علی بن جوزی (متوفی 597ق)، حاوی وصیت و راهنمایی ابن جوزی نسبت به فرزندش ابوالقاسم علی (متوفی 630ق) است. شرح و تحقیق کتاب به قلم اشرف بن عبدالمقصود بن عبدالرحیم است.
'''لفتة الكبد إلی نصْحة الولد'''، تألیف [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|حافظ ابوالفرج عبدالرحمن بن علی بن جوزی]] (متوفی 597ق)، حاوی وصیت و راهنمایی ابن جوزی نسبت به فرزندش ابوالقاسم علی (متوفی 630ق) است. شرح و تحقیق کتاب به قلم اشرف بن عبدالمقصود بن عبدالرحیم است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۲: خط ۳۲:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
کتاب با مقدمه محقق آغاز شده است. وی در ابتدای مقدمه به آیات و روایات که اهمیت موضوع کتاب را می‎رساند استناد کرده است. استناد به آیه 6 سوره تحریم: «ای کسانی که ایمان آورده‎اید، خود را با خانواده خویش از آتش دوزخ نگاه دارید چنان آتشی که مردم (دل‎سخت کافر) و سنگ (خارا) آتش‎افروز اوست». سپس به روایتی از امام علی(ع) اشاره کرده است: «به خود و خانواده‎تان خیر بیاموزید». البته روایت تتمه‎ای دارد که «و ادبوهم» یعنی آن‎ها را ادب کنید که نیامده است. محقق تعلیم خیر به خود و خانواده را از اساس و پایه‎هایی دانسته که بنای اولین جامعه اسلامی بر آن بنا شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص4</ref>‎.
کتاب با مقدمه محقق آغاز شده است. وی در ابتدای مقدمه به آیات و روایات که اهمیت موضوع کتاب را می‎رساند استناد کرده است. استناد به آیه 6 سوره تحریم: «ای کسانی که ایمان آورده‎اید، خود را با خانواده خویش از آتش دوزخ نگاه دارید چنان آتشی که مردم (دل‎سخت کافر) و سنگ (خارا) آتش‎افروز اوست». سپس به روایتی از [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] اشاره کرده است: «به خود و خانواده‎تان خیر بیاموزید». البته روایت تتمه‎ای دارد که «و ادبوهم» یعنی آن‎ها را ادب کنید که نیامده است. محقق تعلیم خیر به خود و خانواده را از اساس و پایه‎هایی دانسته که بنای اولین جامعه اسلامی بر آن بنا شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص4</ref>‎.


سپس به وصیت پیامبر(ص) به فاطمه(س) اشاره کرده است: «ای فاطمه! خود را [با ایمان و عمل صالح] از جهنم نجات بده دست من چیزی نیست که تو را نجات بدهم». پس‎ازآن وصیت آنحضرت به عبدالله بن عباس را متذکر شده و بهره عبدالله بن عباس از این وصیت را بسیار عظیم دانسته به‎گونه‎ای که او را تبدیل به عالم زمانه‎ و شارح قرآن و «ربانی هذه الامة» کرده است<ref>ر.ک: همان، ص5-4</ref>‎. در قرآن کریم واژه ربانی وجود دارد. کلمه‎ ربانی، منسوب به رب است که امام‎ علی(ع) می‎‎فرماید: «انا ربانی‎ هذه‎ الامه»؛ و در جای دیگری می‎فرمایند: «عالم ربانی و متعلم علی سبیل النجاة». راغب در مفردات درباره‎ این‎ واژه‎ می‎گوید: ربانی به کسی اطلاق می‎شود‎ که‎ نفسش‎ را‎ با عمل‎ پرورش بدهد و علم را به کمال برساند و درعین‎حال باعث توسعه علم و مسائل علمی بشود<ref>ر.ک: شریعتی، سید صدرالدین، ص69</ref>‎.
سپس به وصیت پیامبر(ص) به فاطمه(س) اشاره کرده است: «ای فاطمه! خود را [با ایمان و عمل صالح] از جهنم نجات بده دست من چیزی نیست که تو را نجات بدهم». پس‎ازآن وصیت آنحضرت به عبدالله بن عباس را متذکر شده و بهره عبدالله بن عباس از این وصیت را بسیار عظیم دانسته به‎گونه‎ای که او را تبدیل به عالم زمانه‎ و شارح قرآن و «ربانی هذه الامة» کرده است<ref>ر.ک: همان، ص5-4</ref>‎. در قرآن کریم واژه ربانی وجود دارد. کلمه‎ ربانی، منسوب به رب است که [[امام على(ع)|امام‎ علی(ع)]] می‎‎فرماید: «انا ربانی‎ هذه‎ الامه»؛ و در جای دیگری می‎فرمایند: «عالم ربانی و متعلم علی سبیل النجاة». راغب در مفردات درباره‎ این‎ واژه‎ می‎گوید: ربانی به کسی اطلاق می‎شود‎ که‎ نفسش‎ را‎ با عمل‎ پرورش بدهد و علم را به کمال برساند و درعین‎حال باعث توسعه علم و مسائل علمی بشود<ref>ر.ک: شریعتی، سید صدرالدین، ص69</ref>‎.


این وصیت امام به عبدالله -که از سوی امامی است که ذکرش گوش‎ها را پر کرده و شایسته است که «واعظ آفاق و مایه افتخار عراق» بر او اطلاق شود- چه بسیار چشمانی را تر و قلب‎هایی را نرم کرده است. فواید آن بسیار عظیم است. غافلون با آن متذکر، جاهلان آگاه و گناهکاران تائب می‎شوند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص6-5</ref>‎.
این وصیت امام به عبدالله -که از سوی امامی است که ذکرش گوش‎ها را پر کرده و شایسته است که «واعظ آفاق و مایه افتخار عراق» بر او اطلاق شود- چه بسیار چشمانی را تر و قلب‎هایی را نرم کرده است. فواید آن بسیار عظیم است. غافلون با آن متذکر، جاهلان آگاه و گناهکاران تائب می‎شوند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص6-5</ref>‎.
خط ۵۶: خط ۵۶:
ابن جوزی «سرمایه» فرزندش را کتاب می‎داند؛ آن‎هم کتاب‎هایی که خود برایش نوشته است. او تصریح می‎کند که یک‎صد کتاب نوشته است؛ تفسیر کبیر 20 جلد، تاریخ 20 جلد، تهذیب مسند 20 جلد، تعداد مجلدات باقی آثار نیز کمتر از پنج جلد هستند. البته محقق اثر در پاورقی توضیح می‎دهد که آثار ابن جوزی بیش از این‎هاست و ظاهراً تعداد یک‎صد جلد تا زمان نگارش کتاب حاضر است<ref>ر.ک: همان، ص70-69</ref>‎.
ابن جوزی «سرمایه» فرزندش را کتاب می‎داند؛ آن‎هم کتاب‎هایی که خود برایش نوشته است. او تصریح می‎کند که یک‎صد کتاب نوشته است؛ تفسیر کبیر 20 جلد، تاریخ 20 جلد، تهذیب مسند 20 جلد، تعداد مجلدات باقی آثار نیز کمتر از پنج جلد هستند. البته محقق اثر در پاورقی توضیح می‎دهد که آثار ابن جوزی بیش از این‎هاست و ظاهراً تعداد یک‎صد جلد تا زمان نگارش کتاب حاضر است<ref>ر.ک: همان، ص70-69</ref>‎.


او در خاتمه کتاب خود را از اولاد خلیفه اول دانسته و از کتاب پدر خود قاسم محمد بن عبدالرحمن بن ابوبکر بن محمد بن ابوبکر «صفة الصفوة» نام برده است. سپس ابراز امیدواری کرده با آن‎که پیشینیانش به تجارت مشغول بودند و غیر از او کسی به کسب علم و دانش نپرداخته است فرزندش به تحصیل علم بپردازد<ref>ر.ک: همان، ص78-77</ref>‎.
او در خاتمه کتاب خود را از اولاد خلیفه اول دانسته و از کتاب پدر خود قاسم محمد بن عبدالرحمن بن ابوبکر بن محمد بن ابوبکر «[[صفة الصفوة]]» نام برده است. سپس ابراز امیدواری کرده با آن‎که پیشینیانش به تجارت مشغول بودند و غیر از او کسی به کسب علم و دانش نپرداخته است فرزندش به تحصیل علم بپردازد<ref>ر.ک: همان، ص78-77</ref>‎.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۷۲: خط ۷۲:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش