عقد العلى للموقف الأعلى: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى شود' به 'می‌شود'
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'مى شود' به 'می‌شود')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۴: خط ۲۴:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =7562
| کتابخانۀ دیجیتال نور =7562
| کتابخوان همراه نور =11524
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۳۹: خط ۴۰:
كتاب حاضر را اغلب، تاريخ عهد ملك دينار مى دانند. تألیف اين كتاب در سنين پيرى او صورت گرفته چنان كه گويد: «در حالت اين جمع، ملال خاطر و كلال ضماير و پريشانى دل غالب است و كبوتر حال در مخالب شاهين نوايب، دانه دل در آسيا آس شده است. لاجرم غبار آسيا بر موى نشسته است و كافور تجارب بر مشك ذوايب پاشيده.»
كتاب حاضر را اغلب، تاريخ عهد ملك دينار مى دانند. تألیف اين كتاب در سنين پيرى او صورت گرفته چنان كه گويد: «در حالت اين جمع، ملال خاطر و كلال ضماير و پريشانى دل غالب است و كبوتر حال در مخالب شاهين نوايب، دانه دل در آسيا آس شده است. لاجرم غبار آسيا بر موى نشسته است و كافور تجارب بر مشك ذوايب پاشيده.»


بنابر اين، عقدالعلى يك كتاب ادبى و حكمتى زيباى پر ارزش است كه از نظر سبک انشان و نگارش هم از امهات كتب فارسى به شمار مى رود و از بهترين نمونه‌هاى سبک متين عصر سلجوقى شمرده مى شود، و تركيبات و استعارات خاص و عبارات و كلماتى كه در آن به كار رفته است ازشواهد متقن انشاء صحيح زبان فارسى است. داستانها و اشعار دلنشين و حكمت‌ها و پندهايى كه خصوصا در مورد سلوك ملوك و سياست مدن و دولت دارى و حكومت نگاشته شد و نتيجه سالها تجربت و ممارست مؤلف است از بدايع سبک و او به شمار مى رود.
بنابر اين، عقدالعلى يك كتاب ادبى و حكمتى زيباى پر ارزش است كه از نظر سبک انشان و نگارش هم از امهات كتب فارسى به شمار مى رود و از بهترين نمونه‌هاى سبک متين عصر سلجوقى شمرده می‌شود، و تركيبات و استعارات خاص و عبارات و كلماتى كه در آن به كار رفته است ازشواهد متقن انشاء صحيح زبان فارسى است. داستانها و اشعار دلنشين و حكمت‌ها و پندهايى كه خصوصا در مورد سلوك ملوك و سياست مدن و دولت دارى و حكومت نگاشته شد و نتيجه سالها تجربت و ممارست مؤلف است از بدايع سبک و او به شمار مى رود.


علاوه بر اطلاعات تاريخى درباره اواخر نبى قارود وايل سلطه غزان در کرمان، داراى نثرى مصنوع وآراسته از نوع نثر قرن ششم است. و پر از ابراز افضل در فنون و صنايع ادبى و اشعار و امثال عربى و مسائل فلسفى می‌باشد. گرچه نثر برخى جايهاى كتاب ساده تر و بى پيرايه تراست.  
علاوه بر اطلاعات تاريخى درباره اواخر نبى قارود وايل سلطه غزان در کرمان، داراى نثرى مصنوع وآراسته از نوع نثر قرن ششم است. و پر از ابراز افضل در فنون و صنايع ادبى و اشعار و امثال عربى و مسائل فلسفى می‌باشد. گرچه نثر برخى جايهاى كتاب ساده تر و بى پيرايه تراست.  


افضل‌الدين کرمانى در كتاب به هنگام تشريح حوادث کرمان و شهر بم در خصوص اين شهر مى‌نويسد: «...و از بلاد کرمان شهر بم است. ولايتى معمور و بسيار مرتفع و در مثل است كه هيچ چشمى در زمين، بم بى‌ارتفاع نديده است. از آنجا ابريشم توليد مى شود و جامهاى مرتفع (گران قيمت). آنجا شهرى است حصين و سورى متين در ميان شهر كوهى منيع و بر روى قلعه‌اى رفيع.» در بخش ديگرى از همين كتاب مى‌خوانيم: «ولايت بم حكايت از بهشت می‎كرد. خطه‌اى داراى نعمتهاى متعدد و فرمانروايى عادل و راه و روش مردمان آن مشخص و شهرى پاک»  
افضل‌الدين کرمانى در كتاب به هنگام تشريح حوادث کرمان و شهر بم در خصوص اين شهر مى‌نويسد: «...و از بلاد کرمان شهر بم است. ولايتى معمور و بسيار مرتفع و در مثل است كه هيچ چشمى در زمين، بم بى‌ارتفاع نديده است. از آنجا ابريشم توليد می‌شود و جامهاى مرتفع (گران قيمت). آنجا شهرى است حصين و سورى متين در ميان شهر كوهى منيع و بر روى قلعه‌اى رفيع.» در بخش ديگرى از همين كتاب مى‌خوانيم: «ولايت بم حكايت از بهشت می‎كرد. خطه‌اى داراى نعمتهاى متعدد و فرمانروايى عادل و راه و روش مردمان آن مشخص و شهرى پاک»  


در كتاب بيشترين آگاهيها را دربار بندر تيس داده است؛ بنا به نوشته او، از اين بندر كالاهاى بسيار، از راه بازرگانى و دستمزد كشتيها به خزان پادشاه مى‌رسيده، و تيس بندرگاه مردم هند، سند، حبشه، زنگبار، مصر، ديار عرب، عمان و بحرين بوده است. وى از فراورده‌هاى كمياب و نيز برده‌هاى هندى، حبشى و زنگى سخن گفته است كه هم آنها را از تيس به جاهاى ديگر می‌برده‌اند. در همين زمان است كه اين بندر از ديدگاه بازرگانى بر هرمز -- كه رو ب‍-ه ويران‍-‍ى ب‍-ود -- ب‍-رت‍-رى ي‍-‍افت پس از درگذشت ملك طغرل، و رو به زوال نهادن جيرفت و قمادين، كاروانهاى بازرگانى مسير خود را از بندر تيس برمى‌گزيدند و به همين سبب، مردم آن بسيار ثروتمند شده بودند.
در كتاب بيشترين آگاهيها را دربار بندر تيس داده است؛ بنا به نوشته او، از اين بندر كالاهاى بسيار، از راه بازرگانى و دستمزد كشتيها به خزان پادشاه مى‌رسيده، و تيس بندرگاه مردم هند، سند، حبشه، زنگبار، مصر، ديار عرب، عمان و بحرين بوده است. وى از فراورده‌هاى كمياب و نيز برده‌هاى هندى، حبشى و زنگى سخن گفته است كه هم آنها را از تيس به جاهاى ديگر می‌برده‌اند. در همين زمان است كه اين بندر از ديدگاه بازرگانى بر هرمز -- كه رو ب‍-ه ويران‍-‍ى ب‍-ود -- ب‍-رت‍-رى ي‍-‍افت پس از درگذشت ملك طغرل، و رو به زوال نهادن جيرفت و قمادين، كاروانهاى بازرگانى مسير خود را از بندر تيس برمى‌گزيدند و به همين سبب، مردم آن بسيار ثروتمند شده بودند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش