تفسير القرآن الكريم (ابن قيم جوزيه): تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
(لینک درون متنی)
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}


'''تفسير القرآن الكريم المعروف بالتفسير القيّم''' مجموعه‌اى از آثار قرآنى [[ابن‌قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر |ابن قيّم]] است. ابن قيم خود تفسير كامل و مستقل ننوشته بلكه بر چند سوره قرآن و بسيارى از آيات، تفسيرهاى كوتاه و بلندى نوشته است؛ از جمله بر سوره «فاتحه» كه آن را در آغاز مدارج السالكين گنجانده است. سوره «كافرون» را نيز تفسير نموده و بر «معوذتين» نيز تفسيرهايى نوشته است كه گويا ضبط [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] به‌صورت «الرسالة الشافية في أسرار المعوذتين» اشاره به همين تفسير او دارد. اين تفسير بارها در بمبئى (1955م)، بيروت (1968م)، مصر و نيز مكه به چاپ رسيده است.
'''تفسير القرآن الكريم المعروف بالتفسير القيّم''' مجموعه‌اى از آثار قرآنى [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قيّم]] است. [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قيم]] خود تفسير كامل و مستقل ننوشته بلكه بر چند سوره قرآن و بسيارى از آيات، تفسيرهاى كوتاه و بلندى نوشته است؛ از جمله بر سوره «فاتحه» كه آن را در آغاز مدارج السالكين گنجانده است. سوره «كافرون» را نيز تفسير نموده و بر «معوذتين» نيز تفسيرهايى نوشته است كه گويا ضبط [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] به‌صورت «الرسالة الشافية في أسرار المعوذتين» اشاره به همين تفسير او دارد. اين تفسير بارها در بمبئى (1955م)، بيروت (1968م)، مصر و نيز مكه به چاپ رسيده است.


با وجود عدم تأليف تفسير، آراى تفسيرى فراوانى از او در بسيارى از کتاب‌هايش بر جاى مانده است. چنانكه برخى دانشمندان با عنايت به کتاب‌هايش چون «أمثال القرآن» و «أقسام القرآن»، او را از نخستين كسانى دانسته‌اند كه به تفسير موضوعى عنايت داشته است. كمتر كتابى از او بر جاى مانده است كه مباحثى را با عنايت به آيات قرآن و احاديث نبوى شرح نكرده باشد. آراى تفسيرى ابن قيّم نخستين بار توسط محمد اويس ندوى هندى، از سلفيان شبه قاره، به‌طور ناقص جمع‌آورى گرديد و «تفسير القيّم» ناميده شد. تا اينكه السيد محمد يسري، به‌طور جامع به گردآورى نظريات تفسيرى ابن قيم پرداخت.
با وجود عدم تأليف تفسير، آراى تفسيرى فراوانى از او در بسيارى از کتاب‌هايش بر جاى مانده است. چنانكه برخى دانشمندان با عنايت به کتاب‌هايش چون «أمثال القرآن» و «أقسام القرآن»، او را از نخستين كسانى دانسته‌اند كه به تفسير موضوعى عنايت داشته است. كمتر كتابى از او بر جاى مانده است كه مباحثى را با عنايت به آيات قرآن و احاديث نبوى شرح نكرده باشد. آراى تفسيرى [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قيّم]] نخستين بار توسط محمد اويس ندوى هندى، از سلفيان شبه قاره، به‌طور ناقص جمع‌آورى گرديد و «تفسير القيّم» ناميده شد. تا اينكه السيد محمد يسري، به‌طور جامع به گردآورى نظريات تفسيرى [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قيم]] پرداخت.


به اين ترتيب، بديهى است كه نظريات تفسيرى ابن قيم همه سوره‌هاى قرآن كريم را به‌طور كامل دربر نمى‌گيرد و همه آيه‌هاى سوره‌ها را شامل نيست. چنانكه مجموعه سيد محمد 109 سوره را در خود جاى داده و درباره سوره‌هاى مبارکه قدر، قارعه، فيل، قريش و كوثر چيزى در آن نيامده است.
به اين ترتيب، بديهى است كه نظريات تفسيرى [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قيم]] همه سوره‌هاى قرآن كريم را به‌طور كامل دربر نمى‌گيرد و همه آيه‌هاى سوره‌ها را شامل نيست. چنانكه مجموعه سيد محمد 109 سوره را در خود جاى داده و درباره سوره‌هاى مبارکه قدر، قارعه، فيل، قريش و كوثر چيزى در آن نيامده است.


شيوه ابن قيم در تفسير آيات، تشريحى، تحليلى، ساده و قابل فهم است. وى آيات قرآن و سنت نبوى را دو منبع اساسى در تفسير كلام الهى مى‌داند و چون ديگر سلفيان سخت به اين باور پايبند است.
شيوه [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قيم]] در تفسير آيات، تشريحى، تحليلى، ساده و قابل فهم است. وى آيات قرآن و سنت نبوى را دو منبع اساسى در تفسير كلام الهى مى‌داند و چون ديگر سلفيان سخت به اين باور پايبند است.


از خصوصيات ديگر روش ابن قيم نقل و نقد اقوال مفسرين از صحابه و تابعين و غير آنهاست. ابن مسعود، [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، ابى بن كعب، مجاهد، محمد بن اسحاق، عكرمه، حسن بصرى، سعيد بن جبير، ضحاك، كلبى، ربيع بن انس، قتاده و مقاتل بن سليمان از جمله مفسرانى هستند كه از آنها نقل مى‌نمايد. اقوال [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] را نيز مورد توجه داده و گاه نقد مى‌نمايد (مانند متن‌كتاب، ص136). تشريح مطالب از ديگر نكات تفسير ابن قيم است، از اين جهت بحث‌هاى موضوعى را مطرح مى‌كند و وجوه و شقوق مختلف آنها را بيان مى‌دارد؛ مانند: بحث هدايت در صفحه 40 و توحيد در صفحه28 كتاب، كه با تعبير «فصل» متعرض آنها مى‌گردد.ايشان از آيات قرآن جهت مطرح نمودن مباحث كلامى، بهره‌گيرى فراوانى دارد؛ به عنوان نمونه در تفسير سوره حمد بحث نبوت و توحيد را در وجوه مختلف و مواضع گوناگون بيان مى‌كند.
از خصوصيات ديگر روش [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قيم]] نقل و نقد اقوال مفسرين از صحابه و تابعين و غير آنهاست. [[ابن مسعود، احمد بن علی|ابن مسعود]]، [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، ابى بن كعب، مجاهد، محمد بن اسحاق، عكرمه، حسن بصرى، سعيد بن جبير، ضحاك، كلبى، ربيع بن انس، قتاده و مقاتل بن سليمان از جمله مفسرانى هستند كه از آنها نقل مى‌نمايد. اقوال [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] را نيز مورد توجه داده و گاه نقد مى‌نمايد (مانند متن‌كتاب، ص136). تشريح مطالب از ديگر نكات تفسير [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قيم]] است، از اين جهت بحث‌هاى موضوعى را مطرح مى‌كند و وجوه و شقوق مختلف آنها را بيان مى‌دارد؛ مانند: بحث هدايت در صفحه 40 و توحيد در صفحه28 كتاب، كه با تعبير «فصل» متعرض آنها مى‌گردد.ايشان از آيات قرآن جهت مطرح نمودن مباحث كلامى، بهره‌گيرى فراوانى دارد؛ به عنوان نمونه در تفسير سوره حمد بحث نبوت و توحيد را در وجوه مختلف و مواضع گوناگون بيان مى‌كند.


اشاره به عقايد فرقه‌هاى اسلامى از ديگر وجوه تفسير ابن قيم است؛ به‌عنوان نمونه در تفسير سوره حمد، از آيات براى رد بر جبريه، قائلين به قدم عالم، منكران نبوت و... بهره مى‌گيرد، عقايد معتزله، اشاعره، جهميه، قدريه، و افرادى مانند: [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، خواجه نصير و... را مطرح و نقد مى‌نمايد؛ مانند: صفحه 190.
اشاره به عقايد فرقه‌هاى اسلامى از ديگر وجوه تفسير [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قيم]] است؛ به‌عنوان نمونه در تفسير سوره حمد، از آيات براى رد بر جبريه، قائلين به قدم عالم، منكران نبوت و... بهره مى‌گيرد، عقايد معتزله، اشاعره، جهميه، قدريه، و افرادى مانند: [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير]] و... را مطرح و نقد مى‌نمايد؛ مانند: صفحه 190.


اقوال [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] براى او مهم و قابل توجه است و هر از گاهى درصدد بيان آن بر مى‌آيد؛ مانند: صفحه 22.
اقوال [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] براى او مهم و قابل توجه است و هر از گاهى درصدد بيان آن بر مى‌آيد؛ مانند: صفحه 22.
خط ۴۳: خط ۴۳:
بيان حكم و اسرار آيات را نيز توجه دارد؛ مانند: صفحه 147.
بيان حكم و اسرار آيات را نيز توجه دارد؛ مانند: صفحه 147.


مباحث لغوى و زبانى نيز در آراى تفسيرى ابن قيم جايگاهى ويژه دارد. چنانكه معتقد است هيچ لفظى در قرآن كريم مهمل گذاشته نشده است و بايد ادبيات، نحو و لغت در تبيين مفردات قرآن كريم به خدمت گرفته شود. معانى لغوى را از زهرى، [[ابن‌انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]]، زجاج و ديگران نقل مى‌كند و از شعر عربى براى استشهاد بر معناى لغوى استفاده مى‌نمايد و البته در روش استفاده از آيات ديگر قرآن براى تفسير فرازها و آيات حتى در بخش لغت، تلاش فراوانى دارد.
مباحث لغوى و زبانى نيز در آراى تفسيرى [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قيم]] جايگاهى ويژه دارد. چنانكه معتقد است هيچ لفظى در قرآن كريم مهمل گذاشته نشده است و بايد ادبيات، نحو و لغت در تبيين مفردات قرآن كريم به خدمت گرفته شود. معانى لغوى را از زهرى، [[ابن‌انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]]، زجاج و ديگران نقل مى‌كند و از شعر عربى براى استشهاد بر معناى لغوى استفاده مى‌نمايد و البته در روش استفاده از آيات ديگر قرآن براى تفسير فرازها و آيات حتى در بخش لغت، تلاش فراوانى دارد.


در بحث‌هاى نحوى از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] (صفحه 206)، بصريون و كوفيون نقل و استفاده مى‌نمايد.
در بحث‌هاى نحوى از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] (صفحه 206)، بصريون و كوفيون نقل و استفاده مى‌نمايد.
خط ۴۹: خط ۴۹:
با وجود بحث‌هاى تحليلى و گسترده از اختلاف قرائت (صفحه 226) و بيان وجوه آن و ذكر شأن نزول (صفحه 185)(البته در موارد اندك) غفلت نورزيده و به آن اهميت مى‌دهد.  
با وجود بحث‌هاى تحليلى و گسترده از اختلاف قرائت (صفحه 226) و بيان وجوه آن و ذكر شأن نزول (صفحه 185)(البته در موارد اندك) غفلت نورزيده و به آن اهميت مى‌دهد.  


ابن قيم به سبب تأليف جداگانه در امثال قرآن، در اين تفسير نيز به‌طور تشريحى به حكم و امثال مى‌پردازد و در جهت تبيين جهت‌هاى مختلف آن تلاش دارد (مانند: صفحه 123).
[[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قيم]] به سبب تأليف جداگانه در امثال قرآن، در اين تفسير نيز به‌طور تشريحى به حكم و امثال مى‌پردازد و در جهت تبيين جهت‌هاى مختلف آن تلاش دارد (مانند: صفحه 123).


== روش تحقيق ==
== روش تحقيق ==
خط ۶۷: خط ۶۷:
تفسير الميثم در مصر، قاهره، چاپخانه السنة المحمدية، به سال 1368ق در 631 صفحه و «بدايع التفسير»، تحت عنوان كامل «بدايع التفسير الجامع لتفسير الإمام إبن قيم جوزية» در عربستان سعودى، الامام، دار [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن الجوزى]]، به سال 1414ق در پنج مجلد به طبع رسيده است.
تفسير الميثم در مصر، قاهره، چاپخانه السنة المحمدية، به سال 1368ق در 631 صفحه و «بدايع التفسير»، تحت عنوان كامل «بدايع التفسير الجامع لتفسير الإمام إبن قيم جوزية» در عربستان سعودى، الامام، دار [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن الجوزى]]، به سال 1414ق در پنج مجلد به طبع رسيده است.


نسخه حاضر تفسير ابن قيم حاصل كار منشورات دار و مكتبة الهلال، بيروت، در يك نسخه در قطع وزيرى با 696 صفحه است كه به عنوان چاپ اول در سال 1990م مطابق با 1410ق با تحقيق ذكر شده از طرف مكتب الدراسات و البحوث العربية و الاسلامية، عرضه شده است. در پايان تفسير بحثى تحت عنوان «قاعدة نافعة» درباره احراز و ادعيه پناه بردن به خداوند از شر حسد و چشم زخم ارائه مى‌دهند و پايان بخش كتاب فهرست آن بر اساس سور قرآن مى‌باشد.
نسخه حاضر تفسير [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قيم]] حاصل كار منشورات دار و مكتبة الهلال، بيروت، در يك نسخه در قطع وزيرى با 696 صفحه است كه به عنوان چاپ اول در سال 1990م مطابق با 1410ق با تحقيق ذكر شده از طرف مكتب الدراسات و البحوث العربية و الاسلامية، عرضه شده است. در پايان تفسير بحثى تحت عنوان «قاعدة نافعة» درباره احراز و ادعيه پناه بردن به خداوند از شر حسد و چشم زخم ارائه مى‌دهند و پايان بخش كتاب فهرست آن بر اساس سور قرآن مى‌باشد.
 




خط ۷۶: خط ۷۵:
#دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر [[موسوی بجنوردی، محمدکاظم|كاظم موسوى بجنوردى]]، جلد 4، ص498.
#دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر [[موسوی بجنوردی، محمدکاظم|كاظم موسوى بجنوردى]]، جلد 4، ص498.
#دانش‌نامه قرآن و قرآن پژوهى، به كوشش [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء‌الدين خرمشاهى]]، ج 1، ص128 و 674.
#دانش‌نامه قرآن و قرآن پژوهى، به كوشش [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء‌الدين خرمشاهى]]، ج 1، ص128 و 674.


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش